واضح آرشیو وب فارسی:باشگاه خبرنگاران: گلوبال ریسرچ گزارش داد:
نظام ایالات متحده "اشراف سالاری" است، نه دموکراتيک!
پایگاه اینترنتی گلوبال ریسرچ در مقاله ای نوشت برخلاف تبلیغات امریکا نظام حکومتی در ایالات متحده نظامی دموکراتیک و مردم سالار نیست بلکه اُلیگارشی یا همان اشراف سالار است.
به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران، این مقاله که توسط " اریک زوئس " نویسنده و تاریخ نگار پژوهشی نوشته شده با استناد به نتایج به دست آمده از یک تحقیق جدید اینطور نتیجه گیری می کند که برخلاف تبلیغات گسترده واشنگتن نظام حکومتی در ایالات متحده نه تنها برپایه دموکراسی استوار نیست بلکه "اُلیگارشی" است. الیگارشی در لغت به معنی حکومت گروهی اندک است که به آن "گروه سالار" یا "اشراف سالار" نیز گفته میشود.
در این مقاله آمده است: تحقیقی که قرار است در شماره پاییز 2014 ،مجله دانشگاهی" چشم انداز سیاست" (Perspectives on Politic) منتشر شود ، در می یابد که (نظام) آمریکا دموکراسی نیست، بلکه( نظامی) اُلیگارشی، به معنی به شدت فاسد است، بطوری که پاسخ سوال آغازین این تحقیق که پرسیده " در این کشور چه کسی حکومت می کند ؟ چه کسی واقعا حاکم است؟، اینطور است:
"با وجود تایید تجربی به ظاهر قوی نظریههای دموکراسی اکثریت، در مطالعات قبلی ، تجزیه و تحلیل ما نشان می دهد که در واقع اکثریت مردم آمریکا بر سیاست هایی که دولت ما اتخاذ می کند، تاثیر کمی دارند. آمریکایی ها از بسیاری از ویژگی های مهم حکومت دموکراتیک برخوردارند : مانند انتخابات منظم، آزادی بیان و اجتماعات و حق رای گسترده . اما تحلیل های ما می گویند ، این درست نیست ، و " ادعاهای امریکا مبنی بر این که جامعه ای دموکراتیک است به طور جدی توسط یافته های این تحقیق " - اولین مطالعه علمی و جامع در خصوص این موضوع - که "شکست تقریبا مجموع نظریه «رای دهندگان متوسط » و دیگر نظریه های دموکراسی انتخاباتی اکثریت [امریکا ] " را نشان می دهد، تهدید می شود. وقتی که خواست نخبگان اقتصادی و مواضع گروه های سازمان یافته صاحب منافع، بر امور مسلط است ، به نظر می رسد خواست مردم عادی آمریکا تنها تاثیر کوچکی ، نزدیک به صفر ، و از نظر آماری غیر قابل توجهی بر سیاست های عمومی دارد . "
به طور خلاصه، نظام ایالات متحده به هیچ وجه دموکراسی نیست، بلکه در واقع اُلیگارشی است.
نویسندگان این تحقیق به لحاظ تاریخی مهم، مارتین گیلنس و بنیامین پیج هستند . و عنوان مقاله آنها " آزمودن نظریه های سیاست آمریکا" است. نویسندگان تصریح می کنند که احتمالا اطلاعات موجود، اداره ایالات متحده توسط افراد فوق العاده غنی را کمتر از حد واقعی نشان می دهند: " تئوری های سلطه نخبگان اقتصادی در تجزیه و تحلیل ما بهتر عمل می کنند، هر چند که یافته های ما احتمالا نفوذ نخبگان سیاسی را کمتر نشان می دهد و آن را دست کم می گیرد . سنجش ما از خواست های ثروتمندان و یا نخبگان آمریکایی - هر چند مفید است، و بهترین سنجشی است که ما میتوانیم برای بسیاری از موارد سیاست خلق کنیم – احتمالا در مقایسه با سنجش ما از دیدگاه های شهروندان عادی و یا گروه های دخیل صاحب منافع ناقص است و کمتر با خواست مربوطه هماهنگی دارد . با این حال حتی وقتی ما از این معیار ناقص هم استفاده کردیم دریافتیم خواست آنها تاثیر فراوانی دارد. ممکن است تاثیر واقعی نخبگان بر سیاست های عمومی بیشتر از این هم باشد . "
با این وجود، این اولین مطالعه علمی در مورد این سوال است که آیا (نظام) ایالات متحده دموکراتيک است؟. " تا همین اواخر سنجش این پیش بینی های نظری متناقض [ که سیاستگذاری ایالات متحده به عنوان یک دموکراسی عمل می کند، در مقابل الیگارشی ، در مقابل ترکیبی ازاین دو ] امکان نداشت . این مقاله در تلاش است با استفاده از مجموعه داده های منحصر به فرد شامل سنجش متغیر های مهم 1779 مسئله مربوط به سیاست، چنین کاری بکند. " این تعاد مسئله بیشترین مسئله مربوط به سیاست است که مطالعه شده است.
آنچه که نویسندگان این تحقیق ، با وجود کمبود داده ها، متوجه شده اند مهم است : اولین تجزیه و تحلیل علمی در مورد این که آیا آمریکا یک نظام دموکراسی است ، و یا الیگارشی ، و یا ترکیبی از این دو. یافته روشن این است که ایالات متحده یک نظام الیگارشی است ، وبه هیچ وجه کشوری دموکراتیک نیست ، دموکراسی آمریکایی دروغین است ، مهم نیست که چقدر آن توسط اقلیت حاکمی که کشور اداره می کنند( و کسانی که "اخبار" رسانه های کشور را کنترل می کنند) تبلیغ می شود. به عبارت دیگر، ایالات متحده ، اساسا شبیه به روسیه و یا اکثر کشورهای مشکوک " انتخاباتی " "دموکراتیک" دیگر است. ما قبلا اینطور نبودیم اما اکنون هستیم .
در پایان این مقاله نویسنده بار دیگر بر گروه سالاری در ایالات متحده تاکید کرده و می نویسد: به طور خلاصه بعد از تجزیه و تحلیل جامع داده ها، مشخص شده امروز ، " خواست مردم عادی آمریکا تنها تاثیر کوچکی - نزدیک به صفر- و از نظر آماری غیر قابل توجهی بر سیاست های عمومی دارد . "
انتهای پیام/
تاریخ انتشار: ۲۷ فروردين ۱۳۹۳ - ۰۵:۴۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: باشگاه خبرنگاران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 51]