تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 16 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):لباس پاكيزه غم و اندوه را مى برد و موجب پاكيزگى نماز است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826617018




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

وسوسه شدم، موتور را توقیف کردم!


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:




«میثم» ۳۲ساله، وقتی با جعل عنوان «بسیجی» اقدام به اخاذی از افاغنه می‌‎کرد شاید این تصور را نداشت که یکی از آنها با شکایت از او، زمینه‌ای فراهم کند تا شماری از شاهدان در دادگاه علیه او و اعمال خلافش شهادت دهند. گفتگو با او را در ادامه بخوانید. جام جم سرا: خودش می‌گوید به خاطر اختلافات خانوادگی، در زندانم، هرچند که برگه حکم دادگاهش با اشاره به چند فقره سرقت منجر به تعزیر، استعمال مواد مخدر، غصب عنوان و قبول مال مسروقه و... خلاف ادعایش را ثابت می‌کند.
از زندگی‌ات بگو؟
یک بار ازدواج کردم که منجر به طلاق شد و حالا با داشتن 2 فرزند، 8 ماهی است که در ندامتگاه «دماوند» دوران محکومیت خود را سپری می‎کنم .

چرا اقدام به اخاذی کردی ؟
ما سمت منطقه « آبسرد» یک باغ داریم که هنوز درگیر تعیین تکلیف انحصار وراثت آن هستیم . به همین دلیل با دایی‎ام سر این موضوع مشکل دارم . گاهی برای سرکشی به باغ آنجا تردد می کردم و متوجه شده بودم که شمار افغانی‏هایی که در آنجا زندگی می‎کنند، زیاد است. یک بار که برای سرکشی به باغ رفته بودم، متوجه شدم یک افغانی در حال بالا رفتن از دیوار باغ یکی از ویلاهاست؛ جلو رفتم و از او مدارک خواستم. وقتی از دیوار پایین آمد متوجه شدم مدرکی ندارد یا لااقل به من نشان نمی‏دهد؛ به همین دلیل او را تهدید کردم و اوهم چون مدرکی نداشت موتورش را جا گذاشت و فرار کرد. من هم وسوسه شدم و در حالی که او فرار می کرد، گفتم موتورت توقیف است!

چرا آن افغانی فرار کرد ؟
نمی دانم . شاید به دلیل اینکه لباسم شبیه لباس بسیجی‎ها بود، ترسید . به هرحال من هیچ آزاری به او نرساندم و فقط از او مدارک خواستم .خودش ترسید و فرار کرد. شاید واقعا مدرک اقامت نداشت و ترسید که او را به کلانتری معرفی کنم.

چطور دستگیر شدی؟
چند روز بعد این موضوع را برادر کوچکم برای دایی‎ام تعریف کرد . دایی ما هم که با ما مشکل داشت فرصت را غنیمت شمرد و به کلانتری منطقه رفت و قضیه را به پلیس اطلاع داد. ماموران که از قضیه مطلع شدند در آن منطقه «گشت» گذاشته بودند . من هم طبق روال چندین بار دیگر در همان حوالی باغ تردد داشتم که دستگیر شدم .

از کجا می دانی که دایی‏‌ات اطلاع داده است ؟
وقتی موقع دستگیری دیدم مامورها مرا به اسم می‎شناسند خوب معلوم است که کسی قبلا اطلاعات مرا به مامورها داده است! من هم فقط با دایی‎ام مشکل داشتم و فقط او این قضیه را می‎دانست. در کلانتری هم زن دایی‎ام را دیدم که تعدادی افغانی که به عنوان شاکی آمده بودند، همراهی می‎کرد .

بعد از دستگیری چه اتفاقی افتاد ؟
در کلانتری می‏گفتند همه اینها شاکی هستند و باید از همه رضایت بگیری. مرا 15 روز به اداره آگاهی فرستادند. من فقط یک فقره آن هم بدون آزار این کار را کرده بودم. سایر موارد را در کلانتری به دلیل اینکه بتوانیم موضوع را تمام کنم، گردن گرفتم!

یعنی شاکیان به دروغ شهادت داده‌ند؟
من خیلی از آنها را تا آن زمان حتی یک بار هم ندیده بودم، ولی آنها از من شکایت کرده بودند . مطمئن هستم که همه اینها به دلیل تحریک دایی‎ام بوده است.

با اموالی که از این راه به‌دست آوردی، چه کار کردی ؟
فقط همان یک موتور بود که آن را هم فروختم . کلا این قضیه یک ماه و نیم طول کشید. هیچ چیز دیگری به دست نیاوردم.

موتور را چند فروختی ؟
100 هزار تومان

چه حکمی برایت صادر شده است ؟
اول به 16 سال حبس محکوم شدم که بعدا با تخفیف 10 سال شد. نمی‏دانم چرا چنین حکمی صادر شده است. ما از همه شاکی‏ها رضایت گرفته بودیم ولی همه آنها هنوز در پرونده من، به عنوان شاکی مطرح هستند!|حمایت









٢۶ فروردین ١٣٩٣ ساعت ١٠:٠٩





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن