واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: کلینیک اینترنتی رایگان(2)حجاب خطرناک!
به کلینیک اینترنتی "نور" خوش آمدید. اینجا یک مرکز بهداشت اخلاقی است.در اینجا با تجویز نسخه های شفابخش کلام خدا و اهل بیت علیهم السلام، در پی آنیم تا خود و شما را از شر بیماریهای مهلک روحی و اخلاقی برهانیم. پس اگر دردمند هستید و در پی درمان، با این اوراق همراه شوید.ملاحظه: جهت آشنایی بیشتر با این مرکز درمانی پیشنهاد می کنم مدخل این سلسله نوشتار را حتما بخوانید. تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز!نوع بیماری: عُجب (خود برتربینی)عجب یکی از بیماریهای اخلاقی و روحی بشر است که موجب فساد در عبادت می گردد. برای جلو گیری از آسیبهای جدی آن باید هر چه دقیقتر آن را تشخیص داد و هر چه زودتر جهت درمان آن اقدام نمود. عجب حجاب ضخیمی است که انسان میان خود و خدا می کشد. حجابی که ریشه استکبار است. کلاه رنگی شیطان:شما که حتم دارم آلوده به این بیماری نیستید اما مبتلایان به این درد دهشت زا را به دو حدیث نکته آموز میهمان می کنم:روایت اول:مروى است كه: «روزى موسى - علیه السلام - نشسته بود كه شیطان وارد شد و با او «برنس»ی (کلاه دراز) رنگارنگ بود چون نزدیك موسى - علیه السلام - رسید برنس را كند و ایستاد، سلام كرد. موسى - علیه السلام - گفت: تو كیستى؟ گفت: منم ابلیس آمدم سلام بر تو كنم، چون مرتبه تو را نزد خدا مىدانستم. موسى گفت این برنس چیست؟ گفت: این را به جهت آن دارم كه دلهاى فرزندان آدم را به وسیله آن به سوى خود كشم. موسى - علیه السلام - گفت كه: كدام گناه است كه چون آدمى مرتكب آن شد تو بر آن غالب مىگردى؟ گفت: هر وقت عجب به خود نموده و طاعتى كه كرد به نظر او بزرگ آمد وگناهش در نزد او حقیر نمود» . (كافى، ج 2، ص 314)روایت دوم:تخم کفر در زمین شیطان:و نیز مروى است كه: «اول كارى كه با صاحب صفت عجب مىكنند این است كه: او را از آنچه به او عجب كرده بىبهره مىسازند تا بداند كه چگونه عاجز و فقیر است. و خود گواهى بر خود دهد تا حجت تمامتر باشد، همچنان كه با ابلیس كردند. و عجب گناهى است كه تخم آن كفر است. و زمین آن نفاق است. و آب آن فساد است. و شاخههاى آن جهل و نادانى است. و برگ آن ضلالت و گمراهى است. و میوه آن لعنت و مخلد بودن در آتش جهنم. پس هر كه عجب كرد تخم را پاشید و زرع كرد و لابد میوه آن را خواهد چید» . (جامع السعادات، ج 1، ص 324)حال که عمق فاجعه را دریافتی هم اینک با خودت روراست باش، ببین آیا ویروس ایمان برانداز "عجب" در روح و جانمان تو وارد شده یا نه؟ اگر خدایی نکرده شما هم مثل من به این ویروس شیطانی آلوده هستید اولا از خدای منان جدا یاری بخواه آنگاه آستین همت را بالا بزن و عزم خود را برای ریشه کن کردن آن راسخ کن. برای درمان این مرض خطرناک، در گام نخست باید نسبت به چیستی آن وقوف یابیم: عجب، از ذهنیات منِ مجازى و از آثار مشخص اوستتعریف:عجب، عبارت است از اینکه انسان خود را بزرگ و برتر بشمرد، به جهت كمالاتى كه در خود احساس مى كند، خواه این كمالات حقیقتا در او باشد، یا به دروغ خود را واجد کمالاتی موهوم پندارد.و بعضى گفتهاند: عجب آن است كه صفتى یا نعمتى را كه داشته باشد بزرگ بشمرد و از منعم آن فراموش كند.(معراج السعاده، ملا احمد نراقی) علایم تشخیص:عُجب نوعی شرك است و حتى اگر كسى در كمالات عبودى خود نیز این بزرگى و برترى را احساس كند، باز دچار گونه ای از شرک شده است.فردی که گرفتار عجب است، از عظمت خداوند متعال غافل است زیرا اگر به عظمت و بزرگی خدا پی ببرد، خود و عمل خود را بسیار ناچیز بلکه هیچ میداند. عجب، از ذهنیات منِ مجازى و از آثار مشخص اوست. ( سلامتى تن و روان، دكتر محمود بهشتى) آفات عجب:از آفات عجب، یکی كبر است. در عجب، ما احساس بزرگى و برترى مى كنیم، اما در كبر، خود را نسبت به دیگران بزرگتر مى بینیم.دیگر از آفات عجب، فراموشى گناه و مهمل گذاشتن آن است; به دلیل این كه در فضاى منِ مجازى و اطمینان غلط به خود هستیم.آفت سوم عجب، این است كه اگر انسان عبادتى انجام دهد، آن را بزرگ مى شمارد و گویى بر خدا منت مى گذارد، و سرانجام، در عمل خود مى نگرد.(پیشین) یادآوری:آفات عجب را كسى مىفهمد كه به آن تفطن و توجه داشته باشد، و كسى متوجه مىشود كه خائف و ترسان باشد، و معجب كجا ترسان است؟ بلكه مغرور است و از مكر خدا ایمن است، وچنان پندارد كه: منزلتى در نزد خدا دارد و بر او حقى دارد. و بسا باشد كه در مقام خودستائى برآید. و اگر عجب به عقل و فكر و علم خود داشته باشد از سئوال كردن نیز بازم ماند و در مشورت و تعلم كوتاهى میكند. و گاه باشد كه تدبیر خطائى نموده و به آن اصرار مىكند، و پند كسى را نمىشنود. پس صواب ان است كه: هر كسى نفس خود را خاطى بی انگارد، و آن را همواره در جایگاه متهم بنشاند، و در مواقع لزوم به عالمان ربانی و اهل تمییز مراجعه کند. راه علاج و درمان عجب:داروی شفابخش(نسخه اول):گفتیم که عجب، از ذهنیات منِ مجازى و اعتباری است. لذا هر اندازه انسان، به منِ حقیقی و در نتیجه به خداى خود نزدیك شود، از عجب دور مى شود. تا فضل و عقل بینی بی معرفت نشینی یک نکته ات بگویم خود را نبین که رستی اگر قرار باشد انسان به چیزی مباهات کند باید به آفریدگار ش فخر بفروشد، که این کمالات را در وجود وی به ودیعت گذاشته است. حال که عـمـق فـاجـعـه را دریافتی هم اینک با خودت روراست باش، ببین آیا ویروس ایمان برانداز "عجب" در روح و جـانمان تو وارد شده یا نه؟ اگر خدایی نکرده شما هم مثل من به این ویروس شیطانی آلـوده هـستید اولا از خدای مـنـان جـدا یاری بخواه آنگاه آستین همت را بالا بزن و عزم خود را برای ریشه کن کردن آن راسخ کن.امام علم و عدالت، پیشوای به حق ناطق، علی علیه السلام، ما را از خیال واهی و پندار پوچ هشدار داده است آنجا که می فرماید: «ما لابن آدم و الفخر! اوله نطفة و آخره جیفة، و لا یرزق نفسه، و لا یدفع حتفه». (نهج البلاغه : حكمت 454) فرند آدم کجا و فخر فروشی کجا! ابتدای پیدایش او نطفه و پایانش مرداری بیش نیست، رزقش را به تنهایی نمی تواند به دست آورد و مرگش را نمی تواند از خود براند.اندکی تامل در آیات زیر کافی است که آدمی را از خواب غفلت زای عجب بیدار كند:قُتِلَ الْإِنْسَانُ مَا أَكْفَرَهُ(عبس/17)مرگ بر این انسان، چقدر کافر و ناسپاس است!مِنْ أَی شَیءٍ خَلَقَهُ(عبس/18)(خداوند) او را از چه چیز آفریده است؟!مِنْ نُطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ(عبس/19)او را از نطفه ناچیزی آفرید، سپس اندازهگیری کرد و موزون ساخت،ثُمَّ السَّبِیلَ یسَّرَهُ(عبس/20)سپس راه را برای او آسان کرد،ثُمَّ أَمَاتَهُ فَأَقْبَرَهُ(عبس/21)بعد او را میراند و در قبر پنهان نمود،ثُمَّ إِذَا شَاءَ أَنْشَرَهُ(عبس/22)سپس هرگاه بخواهد او را زنده میکند!كَلَّا لَمَّا یقْضِ مَا أَمَرَهُ(عبس/23)چنین نیست که او میپندارد؛ او هنوز آنچه را (خدا) فرمان داده، اطاعت نکرده است!نسخه دوم(معالجه تفصیلی) درمان عجب را در شماره آتی این نوشتار تجویز خواهیم کرد. نوشتهی شکوری: گروه دین و اندیشه تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 277]