محبوبترینها
با چاپ روی وسایل یک کسب و کار پرسود بسازید
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروف‌ترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
چه مواردی بر قیمت کابین دوش حمام تاثیر دارند؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1798411084
درد دل بازیگر نقش اول رنگ خدا: از سینمایی‌ها دل شکسته‌ام
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: درد دل بازیگر نقش اول رنگ خدا:
از سینمایی‌ها دل شکسته‌ام
نخبه هنری شیروان و بازیگر نقش اول فیلم جاودانه رنگ خدا گفت: از مجموعه سینما خیلی دلم گرفته و دل شکسته هستم امّا هنوز دوستش دارم.
به گزارش خبرگزاری فارس از شیروان، محسن رمضانی، بازیگر روشندل شیروانی و بازیگر نقش اول فیلم جاودانه رنگ خدا در 9 سالگی برای ادامه تحصیل با کمک بستگانش به تهران رفت و در آزمون بازیگری برای بازی در فیلم رنگ خدا در میان دیگر دانش‌آموزان آن آموزشگاه برگزیده شد. این بازیگر در تاریخ 20 تیر ماه 1365 در روستای باغان شیروان در خراسان شمالی به دنیا آمد. این هنرمند خوش ذوق شیروانی در خانواده‌ای که دارای چهار فرزند بود، به دنیا آمد و با حقوق کارگری پدر امرار معاش کرد، تا اینکه پدرش در سال 68 و زمانی که سه سال بیشتر از سن محسن نگذشته بود بدرود حیات گفت و از آن زمان به بعد مسئولیت خانواده را مادرش به‌عهده گرفت که محسن می‌گوید همه زندگی‌ام را مدیون مادرم هستم. وی در 9 سالگی به دلیل اینکه امکانات تحصیلی در روستا فراهم نبود با کمک بستگانش به تهران رفت و در مدرسه نابینایان شهید محبی ادامه تحصیل داد تا اینکه در سال 77 نقطه عطفی در زندگی‌اش رقم خورد و در آزمون بازیگری در مدرسه دوران تحصیلش برای انتخاب بازیگری در فیلم به رنگ خدا در میان دیگر دانش‌آموزان آن آموزشگاه برگزیده شد. روشندل شیروانی اکنون به عنوان یکی از کارمندان بانک‌های کشور مشغول کار است. محسن رمضانی اکثر تلفن‌ها را حفظ کرده و هر شماره تلفن جدید را به آسانی می‌تواند به خاطر بسپارد. بازیگر فیلم رنگ خدا در این فیلم دیپلم افتخار جشنواره فجر را برای بهترین بازیگر، جایزه بهترین بازیگر جشنواره کودک و نوجوان، بهترین بازیگر نوجوان جشنواره مانیل و جایزه بهترین بازیگر هفته فیلم هند را کسب کرد. این هنرمند شیروانی بعد از این فیلم در سریال «چراغ‌های خاموش» بازی کرد و بعد از آن هم در فیلم «خیابان‌های آرام» کمال تبریزی ایفای نقش نمود که گویا این فیلم هنوز فرصت اکران نیافته است. بازیگر فیلم رنگ خدا در خصوص موقعیت‌های شغلی نابینایان می‌گوید: خب کسی به یک فرد نابینا کار نمی‌دهد، هیچ ارگان یا مجموعه‌ای یک نابینا را استخدام نمی‌کند ما حتی نمی‌توانیم تدریس کنیم. وی معتقد است اکثر نابیناها بیکار هستند و با وجود ذهنی آماده و سرشار از استعداد، حفظیات عالی و روحیه سالم، از آن‌ها استفاده نمی‌شود و کارهایی که نابیناها از آن کسب درآمد می‌کنند موقتی است و تا آنجایی که من سراغ دارم بیشتر آن‌ها در وضعیت معیشتی نامطلوبی روزگار می‌گذرانند. این نخبه شیروانی در مورد علاقه‌اش به سینما گفت: در حال حاضر هم دغدغه ساخت فیلمی درباره جوانان و اعتیاد را در سر دارم لیکن همه کارها به عهده خودم است. وی اظهار کرد: کسی یاری نمی‌کند و دفاتر سینمایی دروازه‌هایشان را بسته‌اند اگر با این وضعیت فیلمی بسازم نه تنها کسی سرمایه‌گذاری نمی‌کند بلکه بعد از ساخت هم یک دنیا ایراد به فیلم می‌گیرند. هنرمند روشندل شیروانی گفت: در کل می‌خواهم بگویم که از مجموعه سینما خیلی دلم گرفته و دل شکسته هستم امّا هنوز دوستش دارم. محسن رمضانی در خصوص کل مبلغ دریافتی از فیلم رنگ خدا گفت: کل دستمزدی که به من دادند 180 هزار تومان بود. این هنرمند با استعداد شیروانی در مورد عکس‌العمل جامعه و اطرافیانش بعد از بازی در این فیلم گفت: بعد از اکران فیلم دیگر محسن رمضانی گمنام و ناشناخته نبودم در خیابان، پارک، فروشگاه و یا هر مکان دیگری همه به من ابراز محبت می‌کردند خیلی از عزیزان از من عکس و یا امضا می‌گرفتند،در روستا هم دید مردم نسبت به من تغییر کرد و همه مرا فردی مهم و توانمند تلقی می‌کردند، امّا شایعات نیز فراوان بود، به عنوان مثال در روستا شایع کرده بودند که محسن چند نفر اسکورت دارد و با ماشین ضدگلوله تردد می‌کند، عده‌ای هم معتقد بودند که من با پول دستمزدم توانسته‌ام چندین باغ و زمین و ماشین در تهران بخرم و اکثر مردم برای گرفتن قرض در روستا پشت خانه ما در صف ایستاده بودند. انتهای پیام/63002/ط40
93/01/20 - 14:02
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 88]
-
گوناگون
پربازدیدترینها