تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):علم میراث گرانبهائی است و ادب لباس فاخر و زینتی است و فکر آئینه ای است صاف.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815545072




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

راز چشمان بارانی مادر


واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا:

راز چشمان بارانی مادر تهران - ایرنا - زن جوان با گام هایی لرزان و بغضی فرو خورده سعی می کرد به زمین چشم بدوزد تا هیچ کس نتواند چشمان بارانی اش را ببیند.


به گزارش روزنامه ایران، صدایش می لرزید گویی توان حرف زدن نداشت می خواهد بار دیگر مادری را در حق جگرگوشه اش تمام کند.
آمده بود تا از گذشته بگوید، از روزی که برق چشمان پسربچه ای سه ماهه در شیرخوارگاه توان تصمیم گیری را از وی گرفت؛ از روزی که لبخند شیرین پسرک او را شیفته خود کرد.
آمده بود تا راز سر به مهرش را برای همگان فاش کند تا شاید بتواند پدر و مادر واقعی پسر عزیزتر از جانش را بیابد.
می گفت برایش سخت است بگوید پسرش همانی که همراه لبخندهایش خندیده و همراه ناراحتی هایش اشک ریخته فرزند واقعی او نیست اما برای خوشحالی او حاضر است هر سختی ای را به جان بخرد.
همان طور که از 20 سال پیش از همان روزی که پسرک سه ماهه را از شیرخوارگاه آمنه گرفت تا به امروز که او جوانی 20 ساله است هر سختی را برای آرامش وی به جانش خریده، همه زندگی و جوانی خود را بی منت به پای پسری ریخته که با همه وجود دوستش دارد؛ پسری که از هنگام ورود به خانه آنها شور زندگی و گرمای محبت را با خود به خانواده کوچک آنها هدیه داد.
زن جوان اشک هایش را پاک می کند و با صدایی خسته گفت: همه چیز خوب بود تا اینکه پسرم به مرحله نوجوانی رسید، کم کم سوالاتش شروع شد که چرا خواهر و برادری ندارد؟ چرا شبیه پدر و مادر یا هیچ یک از اقوام نیست؟ وقتی سوال هایش زیاد شد و تلاش های او را برای یافتن واقعیت دیدم برای جلوگیری از آسیب روحی وی به چندین مشاور مراجعه کردم.
همه آنها می گفتند باید واقعیت را به او بگویم و زمان آن رسیده که او از همه چیز مطلع شود. با راهنمایی های مشاوران کم کم ماجرا را برایش تعریف کردم.
وقتی شنید سه ماهه بوده که در حرم حضرت عبدالعظیم(ع) رها شده منقلب شد.
بسیار تلاش کردم تا او از نظر روحی آسیب نبیند و به زندگی عادی بازگردد.
امروز آمده ام تا از طریق جویندگان عاطفه به پدر و مادری که در بیستم تیرماه سال 72 پسرشان را در صحن حرم حضرت عبدالعظیم گذاشتند و رفتند، بگویم امروز پسرشان چشم به راهشان است و فقط می خواهد بداند خانواده واقعی اش چه کسانی هستند؟
او می خواهد خواهر و برادرهای واقعی اش را ببیند.
اگر از خانواده این پسر خبر دارید یا سرگذشت او برای شما آشناست، با شماره تلفن 88500100 گروه جویندگان عاطفه روزنامه ایران تماس بگیرید و پسری را پس از 20 سال جدایی به خانواده اش بازگردانید.
اجتمام(1)**7268
انتهای پیام /*
: ارتباط با سردبير


[email protected]










این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 48]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن