واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > امیر احمدیان، بهرام - در سایۀ تحولات خاورمیانه در آینده شاهد همان دهکده جهانی خواهیم بود که مک لوهان بشارت می داد. هنگامی که در اواسط دهه نخست سده 21 طرح خاورمیانه بزرگ مطرح شد، برخی از کشورهای خاورمیانه در برابر آن صف آرایی کرده و به مخالف برخاستند. فلسفه ارائه آن طرح بر این مبنا استوار بود که جامعه اروپایی از سوی مهاجرانی که از خاورمیانه به ویژه از شمال آفریقا بدین قاره وارد می شوند، دشواریهای بسیاری را برای جامعه مهاجر پذیر فراهم می آوردند. نخست اینکه به دلیل نارسایی هایی که ناشی از تطبیق آنها با جامعه مهاجر پذیر بود، از هر دو سو ناهنجاری ایجاد می کرد. جذب مهاجران آسیایی و آفریقایی هزینه های زیادی را برای اروپایی ها فراهم می آورد. از این رو در این طرح مقرر شده بود با کمک به جوامع خاورمیانه در آنجا به پدید آمدن جوامع مدنی، حذف دیکتاتورها و اشاعه دمکراسی و قدرت گرفتن احزاب و ایجاد پارلمانهای قدرتمند و برگزاری انتخابات آزاد و سالم کمک شود تا با تضمین کارایی بیشتر جوامع را برای پذیرش و سرمایه های خارجی و آیجاد اشتغال و افزایش قدرت خرید ملتها، آماده سازند تا جلوی سیل مهاجرتها گرفته شود. اما زودتر از همه دولتهای مقتدر و موروثی از جمهوری تا سلطنتی به مخالفت برخاستند و جلوی هر گونه تغییرات را با شدت و قدرت سرکوب و صداهای مخالف را خفه کردند. بررسی ها نشان می دهد که اکثر این مهاجران بیکار بوده و زمینه هایی برای اشتغال آنان در کشورشان فراهم نیست. تعدادی بدنبال یافتن کار برای تامین حداقل زندگی(از کشورهای فقیر و از قشر کم سواد و بدون مهارت) و برخی دیگر برای یافتن موقعیت بهتر(مهاجران دارای تخصصهای بالا و با تحصیلات عالیه) که در کشورشان فضایی برای حضور و فعالیت آنان مهیا نبود، به غرب مهاجرت می کردند. برای تامین نیازهای مهاجران، کشورهای مهاجر پذیر ناگزیر به ایجاد زیر ساختهای اقتصادی - اجتماعی و فرهنگی، برای پاسخ به نیازهای مهاجران بودند. دزدی، قاچاق مواد مخدر، قاچاق انسان و بزهکاری هایی در این فرآیند خود نمایی می کرده و می کند. جامعه اروپایی ناگزیر به پرداخت مالیات بیشتر برای رویارویی با این پدیده است. از این منظر اتحادیه اروپایی با خود می اندیشد که چگونه می تواند جلوی سیل مهاجران را بگیرد. با یک گذر در کشورهای اروپایی می توان این گوناگونی جوامع را از نظر نژادی و قومی ملاحظه کرد که بیشتر ناشی از همین مهاجرت هاست. بررسی ها نشان داده است که در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا ساختار سیاسی و فرهنگی از پیچیدگی هایی برخوردار است که خود پدید آورنده شرایط ناهنجار برای پدیده فقر و بیماری و بی کاری و بی سوادی است. در کشورهای نفت خیز نفت به نکبت تبدیل شده و کشور نفتی پیشرفته ای هم چون اروپا نمی توان یافت، اگر چه ثروت آنان بیشتر است و پولهای نفت طبقات جدیدی از ثروتمندان پدید آورده است که به اختلاف طبقاتی و توزیع نابرابر ثروت منتهی شده است، ولی این تحول منجر به ایجاد جوامع پیشرفته و فرهنگی نشده است. در این منطقه دولتهایی که دولتمردان آن از بین توده های مردم بر سر کار آمده اند، عمدتا فاسدند، و با تمرکز قدرت، دیکتاتوری و سرکوب توده ها، به اعمال و ادامه قدرت می پردازند. پولهای نفت به جای ایجاد جامعه ای مرفه و با ثبات به ایجاد جامعه ای اقتدار گرا، ارتش های قدرتمند سرکوبگر، نیروهای امنیتی، زندانها و خاندانهای ثروتمند منجر شده است. در خاورمیانه جمهوریهای شاهنشاهی و دولتهایی موروثی هرگونه آگاهی توده ها را جلوگیری و به سرکوب مخالفان می پردازند. اینجا دولتها می خواهند ملتها را شکل بدهند، به مردم دیکته می کنند چگونه بیاندیشند، چه بخورند و چه بیاشامند، چه ببینند و چه بخوانند. نبود احزاب مستقل، روزنامه های آزاد، سانسور مطبوعات و رسانه های رادیویی و تلویزیونی در انحصار دولتها، فساد اداری، پارتی بازی و انحصار قدرت در دست خاندانهایی وابسته به حکومت از ویژگی های آین جوامع است. به سخنی دیگر دولتهای یاد شده می خواهند مقدرات ملتها را در دست داشته باشند. در خاورمیانه و شمال آفریقا انتخابات ملعبه دست دولتهاست. پارلمانها و دادگاهها زندانی مراکز قدرت است. اگر چه انتخابات برگزار می شود و به ظاهر توده ای است ولی از همان آغاز با شاخصهای انتخابات آزاد و سالم فاصله بسیار دارد. در حالی که در دموکراسی های غربی این ملتها هستند که دولتها را شکل می دهند. پارلمانها از قدرت زیادی برخوردارند و انتخابات و احزاب و جامعه مدنی به دولتها ارائه طریق می کنند که چگونه رفتار کنند. در عین حال پارلمانها آن قدر قدرتمند هستند که در هر مورد از انحرافات دولتها جلوگیری کنند. اکنون در خاورمیانه و شمال آفریقا تحولاتی رخ داده است که گفته می شود به ظاهر همه را غافلگیر کرده است، حتی آمریکا را. اما این موضوع بسیار خوشباورانه و خوش بینانه است که کشورهای ثروتمند و قدرتمند غربی از آن بی خبر بوده باشند. ماهیت همه تحولات نشان می دهد که این جوامع بدنبال چیزی هستند که نداشته اند و آرمانهای خفته خود را در این تحولات دنبال می کنند. خواسته های این جوامع از یمن گرفته تا لیبی، عزت از دست رفته و انسانیت سرکوب شده توسط دولتها تحت چکمه نظامیان و فضای خوف آلود امنیتی است که توسط دولتهای به اصطلاح مردمی (قذافی، اسد، صالح، بن علی و مبارک) بر آنها تحمیل شده است. اما با وجود تمرکز قدرت در دست دولتها از جمله قدرت سخت شامل ارتش، ثروت، نیروهای امنیتی و قدرت نرم از جمله رادیو تلویزیون، دستگاه دادگستری، زندان، روزنامه ها و احزاب و پارلمانهای وابسته به قوه مجریه و نمایندگان فرمایشی مجالس قانونگذاری که به جای وکیل المله به وکیل الدوله ها تبدیل شده اند، ملتها فاقد قدرت سخت و قدرت نرم بوده اند. بنابراین مهاجرت به غرب تنها راه خلاصی آن تعداد از ملتهایی خاورمیانه بوده است که نمی توانسته اند در چارچوب یک جامعه مدنی، زندگی سعادتمند و عزتمندی داشته باشند و همان طور که گذشت غرب با معرفی طرح خاورمیانه بزرگ در صدد بود جلوی این جریان مهاجرتها را بگیرد. این داستان ادامه داشت و طرح خاورمیانه در ذهن خوش باوران ساده انگار به فراموشی سپرده شد. انقلابهای رنگین تمرین خوبی برای به کارگیری قدرت نرم از سوی ملتهای سرکوب شده و جوامع بسته بود. اگر چه برخی از این انقلابها با موفقیتهایی همراه نبود، اما یک موفقیت در قرن نو دیده شد، قدرت ملتها. در زبان آذری مثلی هست که می گوید قدرت ملتها همچون قدرت سیل است. پس از کسب تجربه قدرت نرم در فضای مجازی و افزایش آگاهی نسبت به فضای مجازی، این بار قدرت نرم توده های خاورمیانه با زیر ساختهایی فرهنگی و تکنولوژیکی که در نتیجه سرمایه گذاری در فضای فرهنگی ایجاد کرده اند، با سلاح توئیتر، فیس بوک و دیگر شبکه های اجتماعی و تلویزیونهای ماهواره ای و سایتهای اینترنتی به جنگ سیاهی و پلیدی رفته اند. اکنون فضای سیاسی را نمی توان مسدود کرد. اینست نتیجه سرکوب صداهای مخالفان که این بار چون آه مظلومان آتش به خرمن هستی ظالمان زده است و در آینده شاهد همان دهکده جهانی خواهیم بود که مک لوهان بشارت می داد. به نظر می رسد آنان که غافلگیر شده اند، خود همان دولتهای دیکتاتور و اقتدارگرا هستند والا ملتها می دانستند که روزی حق خود را از حاکمان سرکوبگر و قدرت شیطانی آنان خواهند گرفت. صبح نزدیک است و خداوند بزرگ است و پاک.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 366]