واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: اسير روزمرگي نشويم
خاطرم است حدود چهارسال پيش بود كه نتايج تحقيقات يك موسسه معتبر امريكايي نشان داد كه ما ايرانيها در يك اتفاق شگفتانگيز توانستهايم رتبه سوم جهان را به خودمان اختصاص دهيم.
در چه زمينهاي؟ پاسخ اين سؤال واقعاً خجل كننده است چون نتيجه يك تحقيق مهم نشان ميداد كه ما ايرانيها رده سوم جهان از نظر تنبلي اجتماعي را در ميان همه كشورهاي جهان به خودمان اختصاص دادهايم! از همه بدتر اينكه در بين جوامعي كه به تنبلي شهرهاند تكرار روزمرگي و كم شدن بازدهي اجتماعي و اقتصادي جزء اتفاقهاي بسيار معمول است. يعني مردمي كه در جوامع تنبل زندگي ميكنند اول آنكه با رفتارهاي تنبلشان باعث سقوط كشورشان ميشوند و در نهايت خودشان را آنقدر اسير روزمرگي و تكرار ميكنند تا اينكه ناقوس مرگ زندگيشان به صدا درآيد. سؤال مهم اين است كه چرا برخي مردم و كشورهاي جهان نسبت به ساير كشورها بيشتر دچار تنبلي اجتماعي، افزايش بيكاري و پايين بودن بازدهي ميشوند؟ پاسخ اين سؤال براي مردم كشورهاي مختلف متفاوت است. مثلاً نتايج تحقيقات پزشكي در سالهاي اخير نشان ميدهد كه ما ايرانيها روند تصاعدي و رو به رشدي در مورد افزايش كم خوني، تالاسمي و فقر آهن داريم. همه ساله تعداد مبتلايان به تالاسمي، كم خوني و فقر آهن در بين ما ايرانيها افزايش چشمگير دارد و اين در حالي است كه اين سه بيماري كه اغلب ناشي از بدخوري و كم خوري است به شدت روي فعاليتهاي كاري و اجتماعي افراد تأثير ميگذارند. دومين پاسخ اين سؤال را بايد در پيشينه هر ملتي پيدا كرد. اگرچه ايرانيها به ذكاوت و باهوشي شهرهاند اما درست بعد از كشف نفت و ساير سوختهاي فسيلي ارزشمند ايرانيها رفته رفته از كارهاي توليدي و حركتي به سمت فعاليتهاي اقتصادي كم انرژيتر سوق پيدا كردند. در واقع ايرانيها به پشتوانه منابع فسيلي كمتر سراغ كارهاي توليدي رفتند. من معتقدم بخش مهمي از تنبل شدن جوامع به رفتارها و برنامههاي كلان هر كشور بازميگردد. تصور كنيد وقتي نظام آموزشي يك كشور تصميم ميگيرد چند روز از يك فصل را تعطيل كند، در همان ابتداي راه تحصيل به شكل غيرمستقيم به كودكان ما ميآموزد كه «ميتوان در ازاي زمان كمتر درس خواندن و تلاش كردن هم ترقي كرد! ». البته مشابه چنين رفتارهايي در نظام آموزشي سطح بالا مانند دانشگاهها هم ديده ميشود. دانشجويي كه به مدد تحويل يك پروژه كپي شده، يك طرح سفارشي خريداري شده يا حتي با خواندن يك جزوه 50 صفحهاي ميتواند يك درس چند واحدي و تخصصي را با نمره خوبي پشت سر بگذارد از همان ابتداي آموزش تخصصياش از استادش ميآموزد كه ميتواند با تنبلي مدرك بگيرد و با همين تنبلي از زير بار مسئوليت كار و فعاليتهاي تخصصي رشتهاش شانه خالي كند. در نظر بگيريد حتي وقتي نظام اقتصادي يك كشور تصميم به فعاليت و سود آوري ميگيرد و در مقابل از مردم به جاي آنكه انتظار مشاركت بدني و فيزيكي داشته باشد طلب پول و سرمايه اقتصادي ميكند خود به خود به مردم اين طور القا ميكند كه «شما ميتوانيد در ازاي داشتن سرمايه مادي و بدون هيچ فعاليتي سود كلاني به جيب بزنيد پس كار نكنيد و به تنبلي تان ادامه بدهيد!». طبيعي است كه با القاي چنين ذهنيتي ما شاهد شكلگيري و افزايش مشاركت جوانان در شركتهاي هرمي باشيم. ناگفته نماند آمارها نشان ميدهد حضور و سود شركتهاي هرمي در بين جوامع تنبل بسيار بيشتر از ساير جوامع است. صد البته كه نبايد در اين بين از نقش رسانهها هم غافل شد. رسانهها اعم از مجازي، مكتوب، تصويري و شنيداري هميشه در جهت دادن به رفتارهاي مردم جوامع بسيار نقش تأثيرگذاري داشتهاند. در چند دهه اخير متأسفانه تلويزيون به جاي اينكه ابزاري باشد كه در جهت اطلاع رساني و پويايي جامعه به كار گرفته شود با پخش فيلم ها، سريال ها، انواع و اقسام برنامههاي غيرضروري و بيفايده نه تنها باعث اشتغال و تحرك جامعه نشده بلكه هر روز بيش از ديروززمان مردم را به بطالت ميگذراند. من تصور ميكنم در بين همه اين علل و عوامل بسياري از سازمانها نقش دارند كه اگرچه كمرنگ است اما بيتأثير نيست. رنگ و روي شهرهاي كلان كشورمان كه اغلب مراكز مهم صنعتي و اقتصادي هستند تاريك و كسل كننده است. مردمي كه در كلانشهرها مانند تهران و اصفهان ساكن هستند با تأثري كه از معماري، رنگ و يكنواختي بصري كه از شهرشان ميگيرند هر روز كسلتر، خمودهتر، افسردهتر و در نهايت تنبل تر از روز قبل ميشوند. متأسفانه با رويكردهايي كه بسياري از شركتهاي توليد كننده خودرو در دو دهه اخير داشتهاند مردم از حداقل فعاليتهاي جسمي و تحركي نيز باز ماندهاند. مردمي كه تا پيش از اين بخش مهمي از فاصله منزل تا محل كارشان را با پيادهروي، دوچرخهسواري يا حتي وسايل حمل ونقل عمومي طي ميكردند وقتي ميبينند با حداقل پول ميتوانند يك خودروي قسطي بخرند و تنها با يك استارت فاصله منزل تا محل كارشان را با خودروي خودشان طي كنند ديگر نميپذيرند كه پيادهروي كنند. وقتي غيرمستقيم به رفتارهاي تحركي مردم جهت تن پروري ميدهيم بايد انتظار اين را داشته باشيم كه اين تن پروري به تنبلي تبديل شود. وقتي ما در آزمون پذيرش يك شغل اداري اولويت را به مدرك دانشگاهي ميدهيم و مهارتهاي يدي، فعاليتهاي بدني و تخصصهاي توليدي را در درجه اهميتهاي آخر قرار ميدهيم بايد با اين حقيقت روبهرو شويم كه به شكلي كاملاً محسوس به نسل جوانمان القا كردهايم كه براي ما مدرك برتر از تخصص است. صد البته كه گرفتن مدرك تحصيلي اين روزها كار سختي نيست و ما با اين كار يك قدم ديگر به تنبل شدن افراد و جامعهمان كمك كردهايم.
نویسنده : پريا واحدي اصل، جامعه شناس
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: 16 فروردين 1393 - 16:20
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 103]