تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 5 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نماز شب، موجب رضايت پروردگار، دوستى فرشتگان، سنت پيامبران، نور معرفت، ريشه ايم...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1844598928




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

جزئیاتی از ماجرای شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:


جزئیاتی از ماجرای شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها وبلاگ > مؤذن جامی، محمدهادی - «محمدحسین رجبی دوانی» عضو هیئت علمی دانشگاه و کارشناس تاریخ اسلام در خصوص تاریخ دقیق سالروز شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها و چگونه به آتش کشیدن در خانه یگانه دختر نبی مکرم اسلام صلی الله علیه وآله وسلم گفت‌وگویی با خبرگزاری فارس داشته و با اشاره به اینکه اقوال مختلفی در خصوص تاریخ شهادت حضرت فاطمه(س) نقل شده است، وجود این اقوال را سرّی از اسرار الهی دانست. البته مشهور علمای شیعه 95 روز را صحیح می‌دانند(یعنی 3 جمادی الثانی 11 هجری =11 شهریور11) ولی چرا مانند لیلة القدر در دو شب به عزاداری او که حقیقت لیلة القدر و مانند آن مخفی است نپردازیم (هم زمان شهادت و هم محل دفتش پنهان است ام ابیها و لیلة القدر هم بین 21 و23 ماه رمضان است گرچه 23 لیله جهنی است و دعای شب23 هم با "یا رب لیلة القدر" شروع می شود) و از فواید این عزاداری مستفیض نشویم؟ مشروح مصاحبه در پی می‌آید:

گزارش خبرنگار آیین و اندیشه فارس : قول مشهور شیعه درباره سالروز شهادت فاطمه(س) 75 و 95 روز بعد از رحلت پیامبر(ص) است/ آیا «سبع» و «تسع» مشتبه شده است؟ * اقوال مختلفی درباره شهادت حضرت فاطمه زهرا علیها‌السلام نقل شده است، قول معتبر کدام است؟ -در ارتباط با روز شهادت یا فاصله شهادت حضرت زهرا(س) با ارتحال پیغمبر(ص) میان شیعه و سنی، همچنین میان خود شیعیان اختلاف هست. منابع اهل تسنن عموماً این مدت را ۶ ماه پس از ارتحال پیغمبر(ص) نقل می‌کنند و معتقدند که آن حضرت(س) پس از پیامبر(ص) ۶ ماه در قید حیات بودند، در حالی که در منابع شیعه، مشهور دو قول است که یک ۷۵ روز دیگری ۹۵ روز بعد از ارتحال حضرت خاتم صلی الله علیه وآله وسلم هست که بر این مبنا در حقیقت ۱۳ جمادی الاول و ۳ جمادی الثانی را ذکر می‌کنند. البته بنده شخصاً ضمن احترام به راویان و علمای گذشته و محدثان شیعه این عذر را نمی‌پسندم و نمی‌پذیرم که گفته شده به سبب آنچه که در گذشته نقطه‌گذاری در رسم‌‌الخط مسلمانان وجود نداشته است، «تسع» و «سبع» مشتبهه شده و نمی‌دانند که سالروز شهادت بی بی دو عالم(س) 75 روز بوده یا ۹۵روز پس از رحلت رسول خدا(ص) بوده است! به طوری که بنده شخصاً معتقدم امر اعتقاد به ولایت اهل‌بیت علیهم‌السلام و آن هم سرور بانوان دو عالم و قرة العین رسول چنان باید برای شیعه و مدعیان پیروی از اهل‌بیت علیهم‌السلام مهم باشد که اصلاً نیازی به کتابت اینها نباشد، باید مردم چنان نسبت به این مسئله به خصوص با شهادت مظلومانه سرور بانوان دو عالم حساس بوده باشند که این را آنچنان به خاطر می‌سپردند که هر سال برای یادآوری چنین مصیبت عظمایی سالروزش را به سوگ می‌نشستند. لذا اینکه بگوییم در اذهان یک چنین مسئله‌ای و مشکلی به خاطر نبودن نقطه‌گذاری پیش آمده است، عذر پذیرفته نیست و نشان می‌دهد که متاسفانه برخی از گذشتگان، آن اعتقاد راستینی که باید نسبت به مقام اهل بیت(ع) و بزرگداشت آنچه به آن ذوات مقدس مربوط می‌شود، مثل امروز که شیفتگان اهل‌بیت(ع) باور دارند، در گذشته وجود نداشته است، به قول مرحوم دکتر شهیدی شاید هم، سری از اسرار مربوط به حضرت زهرا(س) هست که باید راجع به آن بزرگوار خیلی مسائل ناشناخته بماند، همان‌گونه که راجع به ولادت آن حضرت(س) قول ثابتی نداریم و دقیق نمی‌دانیم ولادت آن حضرت درچه روز و سالی اتفاق افتاده است، آیا قبل از بعثت یا بعد از بعثت و در چه سالی بوده است؟! که قول مشهور بعد از بعثت است. مورد دیگر در این ارتباط که لازم به آن اشاره شود و دکتر شهیدی مطرح می‌کند، اینکه محل دفن آن حضرت(س) اکنون دقیقاً مشخص نیست، آیا حضرت فاطمه سلام الله علیها در بقیع، خانه خود یا روضه منوره پیغمبر دفن است و همین‌طور سن شهادت ایشان، اینها مواردی است که دکتر شهیدی می‌گوید: «احتمال دارد از اسرار الهی باشد». * پس با این اوصاف، قول ۹۵ روز صحیح‌تر است؟ ـ قول 95 روز اکنون به عنوان قول صحیح‌تر پذیرفته شده است، وقتی می‌گویم به سبب اینکه گفته شده رسم‌الخط مشکل داشته و نتوانستند بفهمند این واقعه «سبع» است یا «تسع» که چون آن موقع نقطه گذاشته نمی‌شده و همچنین دندان‌های درشت حروف مشخص نبوده است، اگر ما این را بپذیریم، از نظر ارزش هر دو یکسان هستند، یعنی اینکه ما چه هفت بخوانیم و چه 9 ارزش آن یکسان است، منتها شاید با توجه به برخی شواهد و قرائن، علمای ما قول دوم را ترجیح دادند و البته برای عرض ارادت ساحت مقدس حضرت زهرا علیها‌السلام هر دو قول را ما بزرگ می‌شماریم و نسبت به ذات مقدس آن حضرت(س) در هر دو قول اظهار سوگ و مصیبت می‌کنیم. حضرت زهرا(س) به مرگ ظاهری یا بیماری از دنیا نرفته است/ منابع اهل سنت شهادت صدیقه طاهره را تائید می‌کنند * شبهه‌ای که درباره عروج ملکوتی حضرت صدیقه طاهره(س) مطرح می‌شود این است که ایشان به مرگ طبیعی از دنیا رفتند، لطفا در این خصوص توضیح دهید. - آنچه واقعاً جای سؤال هست، اینکه مسلمانان اگر ارادت و اعتقاد به ذات مقدس پیامبر عظیم‌الشان اسلام صلی الله علیه وآله وسلم داشته باشد، چه شیعه و چه هر فرقه دیگری باشند و به ذات پیامبر اکرم(ص) اعتقاد و باور داشته باشد، آیا جای سؤال نیست که چرا باید تنها یادگار پیامبر و نوردیده آن حضرت که فرمود او سرور بانوان دو عالم است و بارها فرمودند: «ابنتی فاطمه فإنّها سیدة نساء العالمین مِن الأوّلین و الآخرین» و همچنین احادیثی از پیغمبر (ص) که داریم که می‌فرمایند: «رشد و نمو ظاهری و مادی حضرت صدیقه کبری(س) نسبت به دختران هم سال خود دو برابر بوده است»؛ یعنی مثلاً اگر آن قول معروف را اصل قرار دهیم که حضرت صدیقه طاهره (س) در ۹ سالگی ازدواج کرده است، با این فرمایش پیامبر(ص)، حضرت زهرا(س) در سن ۹ سالگی از نظر ظاهری و مادی معادل دختر ۱۸ ساله زمان خود بوده است. منابع اهل تسنن سن آن حضرت را در هنگام شهادت 27 و 28 سال گفتند. اگر ما آن را اصل قرار دهیم، این سنی برای بانویی که در اوج طراوت در زمان حیات پدر بوده است و ایشان حداقل به نقل خود اهل تسنن ۶ ماه پس از وجود مقدس پیامبر عظیم‌الشان اسلام در قید حیات نباشد، چرا!؟ آیا دچار بیماری یا دچار مشکلی بوده است، این بیماری اگر وجود داشته، باید سابقه در زمان پیامبر(ص) داشته باشد، در حالی که ما اصلاً یک چنین مسئله‌ای را نمی‌بینیم و این نشان می‌دهد که آن حضرت به دلیل تألمات شدید روحی و جسمی که در وجود نازنینش به وجود آمد، در این فاصله کوتاه بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم به لقای الهی پیوست، ما اگر نقل‌هایی که حتی در برخی از منابع اهل تسنن وجود دارد، مانندکتاب «الامامة والسیاسة»، تألیف «ابن قتیبه دینوری» و یا نقل‌هایی که «ابن ابی الحدید» شارح نهج‌البلاغه آورده است و دیگر منابع اهل تسنن وجود دارد، به وضوح نشان می‌دهد که حضرت صدیقه کبری علیها‌السلام نسبت به حوادث بعد از پیغمبر(ص)، حوادث سیاسی پس از رحلت ایشان و تصاحب و غصب خلافت به شدت ایشان موضع داشتند و متأثر بوده است، نه از باب اینکه چرا خلافت و قدرت از کف همسر او بیرون رفته است، بلکه به سبب آنچه که حضرت(س) مشاهده می‌کرد، تمام تلاش‌ها و زحمات طاقت‌فرسای پیامبر بزرگوار اسلام(ص) با چنین توطئه‌ای به باد می‌رود و اسلام به انحراف کشیده می‌شود و مهم‌ترین اصل اسلام که ولایت اهل‌بیت عصمت و طهارت علیهم‌اسلام برای هدایت بشریت تا پایان تاریخ و پایان جهان است، این گونه مورد حمله قرار می‌گیرد و ولایت از محضر امور خارج می‌شود، لذا مجموع این حوادث آن حضرت(س) را به شدت متألم کرد. «ابن قتیبه دنیوری» نقل می‌کند که حضرت زهرا(س) خانه خود را مأمن کسانی قرار دارد که نسبت به حاکمیت خلیفه اول موضع داشتند و به ولایت و خلافت امیرالمومنین علی علیه‌اسلام پای می‌فشاردند و آنها در خانه حضرت زهرا اجتماع و تحصن کرده بودند و حاضر به بیعت خلیفه نبودند، بعد «ابن قتیبه» می‌گوید که «عمر بن خطاب» به «ابوبکر» گفت تا علی(ع) بیعت نکرده، به سبب جایگاهی که نسبت به پیغمبر(ص) دارد پایه‌های حکومت تو محکم نخواهد شد و لذا باید از علی(ع) بیعت گرفت و خلیفه اول هم موافقت کرد. حامیان ولایت در خانه فاطمه(س) تحصن کردند/ آتش و تهاجم غاصبان علیه خانه فاطمه(س) در آغاز ابوبکر، «قنفذ» غلام آزاد شده عمر را فرستاد که به خانه فاطمه(س) برود و به امیرالمومنین علی(ع) بگوید: خلیفه رسول خدا(ص) تو را می‌طلبد، وقتی قنفذ به حضرت علی(ع) پیغام ابوبکر را رساند، امام (ع) در جواب فرمود: «چه زود به رسول خدا(ص) دروغ بستید» و او را باز گرداند. بار دیگر خلیفه به قنفذ گفت به علی بگو: جانشین پیغمبر خدا(ص) تو را می‌طلبد، که حضرت(ع) در پاسخ فرمود: «سبحان الله! چیزی را ادعا کرده است که در حد و اندازه او نیست». بنابراین آن دو تصمیم گرفتند از راهی جز مسالمت وارد عمل شوند. «ابن قتیبه» می‌نویسد که عمر با گروهی به سوی خانه زهرا(س) حرکت کرد، در حالی که شعله آتشی در دست داشت، مردم به او گفتند: عمر به کجا می‌روی، گفت: این خانه را که محل توطئه خلافت ما شده است، می‌خواهم با اهل آن به آتش بکشم! به او گفتند: ای عمر! در این خانه دختر پیغمبر حضور دارد، گفت: اگر چه او باشد، من این کار را می‌کنم، «ابن قتیبه» می‌گوید: عمر و افرادش خانه فاطمه(س) را محاصره کرد و فریاد برآورد که؛ ای دختر پیامبر(ص)! این افرادی که در خانه‌ات پناه گرفتند، باید بیرون بفرستی تا بیعت کنند و گرنه خانه را به آتش می‌کشم. استغاثه حضرت زهرا(س) پشت در، دل‌های مهاجمان را به لرزه درآورد/ گروهی از مهاجمان صحنه را ترک کردند «ابن قتیبه» در ادامه می‌گوید: فاطمه زهرا(س) پشت در‌آمد و فرمود: «ای پسر خطاب! این بود عمل به سفارش رسول خدا(ص) که بعد از من با خاندانم نیکی کنید؟! هنوز کفن پدر من خشک نشده است، با خاندان او این گونه برخورد می‌کنید؟». او گفت: ای دختر پیامبر(ص) می‌دانم که نزد پدرت چه قدر محبوب بودی. اما اگر در را نگشایی تا آنها بیعت کنند، این خانه را آتش می‌زنم و این کار دین پدرت را محکم‌تر می‌کند! حضرت زهرا علیها‌السلام وقتی چنین دیدند، خطاب به پیغمبر عرضه داشتند: «ای پدر! بعد از تو، ما از پسر ابی قحافه و پسر خطاب چه‌ها که ندیدیم» و شروع به استغاثه‌ای کرد که به نقل «ابن قتیبه» چنان دلخراش بود که همان افرادی که آمده بودند، نزدیک بود دل‌هایشان شکافته و جگرهایشان پاره‌پاره شود و به شدت گریستند و عده زیادی از آنها صحنه را ترک کردند، منتها «ابن قتیبه» دیگر نمی‌گوید چگونه! نقل می‌کند که در خانه باز شد و اینها وارد خانه شدند و بازوان علی(ع) را بستند و او را وارد مسجد کردند تا از او بیعت بگیرند. اما منابع شیعه می‌گویند که عمر بن خطاب تهدید خودش را عملی کرد، در را آتش زد، همین که در مقداری باز شد، آن را با فشار سختی گشود، در حالی که حضرت زهرا(س) پشت در بود و بین در و دیوار این ضربت بر او وارد شد و چون باردار بود، موجب سقط جنین آن حضرت(س) شد و حضرت از هوش رفت و زمانی که به هوش آمد، دید امیر‌المومنان علیه‌السلام را کشان کشان با بازوان بسته به طرف مسجد می‌برند، این بود که خود را با همان حالت زار به امیر‌المومنان (ع) چسباند، لباس او را گرفت و فرمود: «نمی‌گذارم با پسرعمویم این گونه رفتار کنید». به نقلی خود ابن خطاب و به نقلی به دستور او «قنفذ» با غلاف شمشیر به دستان حضرت زدند که دستان مبارکش کبود و قدرت او زائل و دوباره بیهوش شد و امیر‌المومنین (ع) را رها کرد. فاطمه(س) شمشیر را بالای سر علی(ع) دید، بی‌محابا به سمت قبر پدر رفت/ نفرینی که در سایه دستور ولی اجرا نشد حضرت علی(ع) را وارد مسجد کرده بودند، در این هنگام حضرت زهرا (س)به هوش می‌آید، این نقل را باز «ابن قتیبه» دارد که وقتی حضرت فاطمه علیهاالسلام دید، شمشیر را بر سر امیر‌المومنان (ع) گرفتند و او را تهدید می‌کنند که اگر بیعت نکند، آن حضرت را گردن خواهند زد، فرمود: «دست از پسر عمویم بردارید که به خدا سوگند که اگر او را رها نکنید، به سوی قبر پیامبر(ص) می‌روم و در حق شما نفرین خواهم کرد»، معطل هم نشد و به سوی قبر مطهر پیغمبر(ص) رفت، امیرالمومنین(ع) که چنین صحنه‌ای را دید، به سلمان فرمود: «سلمان برو، جلوی ایشان را بگیر که اگر نفرین کند، خدا عذابی خواهد فرستاد که دیگر کسی روی زمین باقی نخواهد ماند!». سلمان آمد تا مانع حضرت(س) شود، عرض کرد: شما پدرتان رحمة للعالمین بود، نفرین نکنید، فرمود: «ای سلمان! بگذار دادم را از این بیدادگران بگیرم»، سلمان عرض کرد: این گفته من نیست، این فرموده امیر‌المومنین است. لذا تا حضرت صدیقه طاهره (س) شنید امیر‌المومنین دستور داده است، فرمود: «چون او فرمان داده است، من اطاعت می‌کنم و شکیبایی می‌ورزم و از خدا فقط می‌خواهم که بین ما و آنها داوری کند». علی(ع) بعد از شهادت فاطمه(س) بیعت را به خاطر مصالح اسلام پذیرفت «ابن قتیبه» می‌گوید: ابوبکر وقتی این صحنه را دید، به شدت منقلب و منفعل شد و گفت: دست از علی(ع) بردارید که ما او را مجبور به بیعت نمی‌کنیم، این جا بود که شمشیر را از سر ایشان برداشتند و امیر‌المومنین(ع) و حضرت فاطمه(س) به خانه بازگشتند، البته برخی از نقل‌ها این است که در همان جلسه ابوبکر جلو آمد و دست خود را به دست حضرت (ع) زد و این طور جلوه دادند که امام علی (ع) بیعت کرده است، اما ظاهراً نقل صحیح این است که امام علی (ع) در آنجا بیعت نکرد و حضرت (ع) به خانه رفت و به نقل اکثر منابع اهل تسنن تا حضرت زهرا (س) در قید حیات بود، امیر‌المومنین (ع) بیعت نکرد و پس از رحلت آن حضرت(س) بیعت کرد. البته عده‌ای در نهایت بی‌معرفتی می‌گویند: علی (ع) پشتوانه‌اش زهرا(س) بود و چون او را از دست داد، احساس کرد که هیچ پشتوانه‌ای ندارد و مجبور شد بیعت کند، اما قضیه صحیح این است که امیر‌المومنین چون دستگاه غاصب خلافت را قبول نداشت، به عنوان اعتراض خاندان پیامبر (ص) بیعت نکرد و این عدم بیعت تا حضرت زهرا (س) در قید حیات بود، ادامه داشت، منتها وقتی مشاهده فرمود که جریان ارتداد در عالم اسلام پدید آمده و مدعیان دروغین نبوت قصد هجوم به مدینه و نابودی دارالاسلام را دارند، برای اینکه خیال خلیفه از جانب حضرت آسوده بوده و بداند ایشان فعالیتی ضد او نخواهد داشت، به خلیفه اول پیام داد تا به منزل آمده و از حضرت بیعت بگیرد، پس امام علی (ع) برای ایستادگی برابر جریان مرتدین و از بین بردن اقتدار آنها و برای حفظ اصل و اساس اسلام، مجبور به بیعت با خلیفه نخست شد، لذا علاوه بر حضور در نمازها، جاهایی که خلیفه دچار مشکل شده و حیران می‌ماند و از او درخواست کمک می‌کرد، هدایت و راهنمایی خویش را از او دریغ نمی‌داشت، در واقع برای حفظ مصالح اسلام، خلیفه وقت را یاری می‌فرمود. فاطمه زهرا(س) غاصبان خلافت را بایکوت کرد منتها همین «ابن قتیبه» بعد از آن حوادثی که پدید آمد، نقل می‌کند که حضرت زهرا (س) با وجود قضایای فدک و برخوردی که صورت گرفت، خلیفه را تحریم کرده بود و با او سخن نمی‌گفت که به اصطلاح امروز بایکوت کرده بود و حتی اگر سلام هم می‌کردند، جواب سلام آنها را نمی‌داد تا اینکه خبر رسید، دختر پیغمبر در بستر بیماری است و عنقریب از دنیا خواهد رفت، لذا مردم مدینه ابتدا زنان انصار، بعد مردانشان، بعد مهاجرین آمدند که در حقیقت هم عیادت و هم وداع با حضرت زهرا می‌کردند، به طوری که کسی جز خلفای اول و دوم نماند، اینها دیدند که به زودی دختر پیغمبر(ص) از دنیا خواهد رفت و اگر به عیادت ایشان نروند، مشکل پدید خواهد آمد و برای اعتبار و حیثیت‌شان سخت خواهد بود و چون حضرت زهرا (س) آنها را تحریم کرده بودند و اجازه ورود به آنها نمی‌داد، امیرالمومنین علیه‌السلام را در فشار قرار دادند که برای آنها از حضرت زهرا(س) اذن ورود بگیرند و امیر‌المومنان(ع) مقاومت می‌کردند تا اینکه حضرت صدیقه کبری علیها‌السلام متوجه شدند که امام علی (ع) در فشار است و لذا جمله عجیبی دارد و این نشان از اوج ولایت مداری سرور بانوان دو عالم دارد که حضرت زهرا(س) به امیر‌المومنان(ع) عرض کرد: «خانه، خانه تو است و من هم کنیز تو هستم و اختیار با شماست»، یعنی به اینها اجازه بدهید بیایند و حضرت هم اجازه داد و اینها وارد شدند. باز «ابن قتیبه» نقل می‌کند که آنها سلام کردند، حضرت زهرا(س) که به علت صدمات جسمی و روحی بستری بودند، جواب سلام آنها را نداد و روی مبارکش را برگرداند. خلیفه اول از اقداماتی که کرده بود، شروع به عذرخواهی کرد، حضرت(س) پاسخ آنها را نداد و در حقیقت بدون آنکه به آنها نگاه کند فرمود: «من هر دوی شما را قسم می‌دهم که به خدا که آیا این کلام را از پدرم(ص) نشنیدید که فرمود؛ فاطمه پاره تن من است و هر کس او را بیازارد، من را آزرده است و هر کس مرا بیازارد، خدا را آزرده است»، هر دو تصدیق کردند که این کلام را از رسول خدا (ص)شنیدند، حضرت(س) وقتی این اقرار را از آنها گرفت، دستان مبارکش را به آسمان بلند کرد و به خدا عرضه داشت: «خدایا اینها به شدت مرا آزردند و بدین ترتیب رسول تو و تو را آزردند و من از اینها نخواهم گذشت تا در روز قیامت در کنار پدرم از اینها دادخواهی کنم» که ابوبکر به شدت از این سخن حضرت(س) منقلب شد و تعادل خود را از دست داد و به هم ریخت، اما خلیفه دوم به او گفت: شایسته نیست خلیفه رسول خدا از سخنان یک زن این‌گونه منقلب و منفعل شود، ما وظیفه دیدار و عیادت از یک بیماری را داشتیم که انجام دادیم! دست وی را گرفت و از خانه بیرون رفت و عجیب این است که «ابن قتیبه دینوری» از علمای برجسته اهل تسنن در کتابش برخی از منابع و مصادر قدیمی تاریخ اسلام آورده است که آنها اشاره می‌کنند، چند روز بعد از این واقعه هم حضرت صدیقه کبری علیها‌السلام جان به جان آفرین تسلیم کرد. حضرت فاطمه(س) نخستین شهید راه ولایت است/ فاطمه(س) با اینکه زن است، مظهر ولایتمداری و ایثارگری است * اشاره داشتید که برگزاری مراسم ایام فاطمیه و روزهایی که مردم در شهادت دردانه پیامبر اعظم(ص) به سوگ می‌نشینند، شاید سری از اسرار باشد تا یاد و نام بی بی دو عالم علیها‌السلام همواره زنده نگه داشته شود. چرا علما همواره در تکریم و بزرگداشت سالروز شهادت حضرت فاطمه(س) تاکید دارند و آن را جزو شعائر اسلامی می‌دانند؟ - حضرت زهرا سلام الله علیها مقامی آنچنان رفیع دارد، به طوری که تنها کسی است که رسول خدا(ص) و سرآمد خلقت، در عمر مبارک‌شان دست ایشان را بوسیده و آن حضرت(س) را می‌بوئیدند و می‌فرمود: «من از فاطمه بوی بهشت را استشمام می‌کنم»، همین طور پیغمبر(ص) در برابر او به قامت بر می‌خواست و به استقبال او جلو می‌رفت و صبر نمی‌کرد که حضرت زهرا(س) به او برسد، خود به سوی او می‌رفت، این حرکت از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم راجع به هیچ کس نداریم، نه از باب اینکه ایشان فرزند پیغمبر(ص) بود و یا یک عاطفه پدری به فرزند داشته باشد، خیر! پیغمبر فرزندان دیگری هم داشت، راجع به هیچ کدام از آنها چنین نکرده بود، این به سبب مقام عظیم حضرت صدیقه کبری (س) است. حتی علمای شیعه اختلاف دارند که مقام آن حضرت(س) برتر است یا مقام امیر‌المومنین(ع) و برخی معتقدند که فقط بعد «ولایت» امیر‌المومنان علیه‌السلام از ایشان برتری دارد؛ یعنی چون امیر‌المومنین(ع) ولی خدا، پس از پیغمبر(ص) بر خلایق است، از این جهت به حضرت زهرا(ع) ولایت دارد و فقط برتری از این باب است، لذا شخصیت بسیار بزرگواری است که از همه ائمه مقامش بالاتر و ‌ام الائمه و اولین شهید راه ولایت است، باید گفت در حضرت زهرا(س) یک ویژگی خاص وجود دارد که آن حضرت را به تمام معصومین و تمام شخصیت‌های عظیم‌الشأن بی‌نظیر کرده است و آن با وجود اینکه آن حضرت (س)، زن هست و از زنان تکالیفی همچون مردان خاسته نشده است، اما مظهر ایثار و ولایت‌مداری . از دیدگاه حضرت زهرا (س) بهترین زنان کسانی هستند که مردان نامحرم آنها را نبینند و او نیز مردان نامحرم را نبیند -که این دیدگاه پیغمبر هم هست- یک چنین جایگاهی یک زن مسلمان دارد که برترین آنها خود حضرت فاطمه سلام الله علیهاست، اما در آنجایی که پای دفاع از ولایت به پیش می‌آید، در جمع نامحرمان نامرد که با بی‌تفاوتی نظاره‌گر غصب خلافت و کنار زدن ولی خدا بودند، آن چنان خطابه‌ای را در دفاع از ولایت بیان می‌کند که تاریخ را متحیر کرده است، لذا از این جهت آن بزرگوار مظهر ولایتمداری و ایثارگری است و آن هم به عنوان نخستین کس در این عرصه وارد شد و از جان مبارک خود هم مایه گذاشت، یک ویژگی استثنایی دارد که باید شهامت آن حضرت و علل شهادت آن حضرت به خوبی دریابیم و بزرگ بداریم و با الگوگیری از الگوی بی‌نظیر بشریت، بتوانیم به سیره آن حضرت(س) عمل کنیم.
************************************************************

تکمله :
آیا عمر بن الخطاب ، به حضرت زهرا سلام الله علیها جسارت کرده است ؟ (اینجا)
این که عمر بن الخطاب به حضرت زهرا سلام الله علیها جسارت کرده است ، از قطعیات تاریخ است .
روایاتى که در رابطه با هجوم به خانه حضرت صدیقه طاهره در کتب اهل سنت آمده به چند دسته مى شود تقسیم کرد . 1. تهدید به سوزاندن خانه: ذکرالطبرى: باسناده عن زیاد بن کلیب قال: أتى عمر بن الخطاب منزل علىّ وفیه طلحة والزبیر ورجال من المهاجرین فقال: واللّه لأحرقنّ علیکم أو لتخرجنّ إلى البیعة»، فخرج علیه الزبیر مصلتاً بالسیف فعثر فسقط السیف من بده فوثبوا علیه فأخذوه. تاریخ الطبرى: 2/443. وابن أبی الحدید: عن سلمة بن عبد الرحمان قال: فجاءعمر الیهم فقال: «والذى نفسى بیده لتخرجنّ إلى البیعة أو لأحرقنّ البیت علیکم . شرح نهج البلاغه: 1/164 (2/45). 2. آوردن وسائل آتش سوزى و بى توجهى خلیفه دوم بر اعتراض مردم: وابن قتیبة: قال: ... وقال عمر: والذى نفس عمر بیده لتخرجنّ أو لأحرقنّها على من فیها! فقیل له: یا أباحفص إنّ فیها فاطمة!! فقال: وإن. الامامة والسیاسة: 1/12، أعلام النساء لعمر رضا کحالة: 4/114. 3 . آوردن وسائل آتش سوزی ودرگیرى لفظى میان حضرت صدیقه سلام الله علیها و عمر: البلاذرى: باسناده عن سلیمان التیمى وعن ابن عون: إنّ أبابکر أرسل إلى على(علیه السلام)یرید البیعة فلم یبایع، فجاء عمر ومعه فتیلة فتلقّته فاطمة على الباب، فقالت فاطمة: یابن الخطاب! أتراک محرقاً علیّ بابى؟ قال نعم: وذلک أقوى فیما جاء به أبوک. انساب الاشراف: 1/586. أبو الفداء: قال: ... فأقبل عمر بشیء من نار على أن یضرم الدار، فلقیته فاطمة رضى اللّه عنها وقالت: إلى أین یابن الخطاب؟ أجئت لتحرق دارنا؟ قال: نعم. تاریخ أبی الفداء: 1/164. وابن عبد ربّه: الذین تخلّفوا عن بیعة أبی بکر: علىّ والعباس، والزبیر، وسعد بن عبادة، فأمّا على والعباس والزبیر فقعدوا فى بیت فاطمة حتّى بعث الیهم أبو بکر عمر بن الخطاب لیخرجوا من بیت فاطمة وقال له: إن أبوا فقاتلهم. فأقبل عمر بقبس من نار على أن یضرم علیهم الدار فلقیته فاطمة فقالت: یابن الخطاب! أجئت لتحرق دارنا؟ قال: نعم. العقد الفرید:5/12، طبعة مکتبة الریاض الحدیثة. 4 . حمله عمر به حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها
الشهرستانى: عن الجاحظ: إنّ عمر ضرب بطن فاطمة علیها السلام یوم البیعة حتّى ألقت الجنین من بطنها وکان عمر یصیح: إحرقوا دارها بمن فیها، وماکان فى الدار غیر علىّ وفاطمة والحسن والحسین وزینب(علیهم السلام). الملل والنحل: 1/57. طبعة بیروت، دار المعرفة. قال المسعودى: فهجموا علیه وأحرقوا بابه، واستخرجواه منه کرهاً، وضغطوا سیّدة النساء بالباب حتّى أسقطت محسناً. اثبات الوصیة:143. قال ابن حجر العسقلانى: إنّ عمر رفس فاطمة حتّى أسقطت بمحسن. لسان المیزان:1/268. قال الصفدى: إنّ عمر ضرب بطن فاطمة یوم البیعة حتّى ألقت المحسن من بطنها. الوافى بالوفیات: 5/347. روایات فراوانی از طریق اهل سنت و شیعه نقل شده است که غضب فاطمه ، غضب پیامبر و غضب پیامبر غضب خداوند است : عن على رضى اللّه عنه قال: قال رسول اللّه صلى اللّه علیه وآله وسلم لفاطمة: «إنّ اللّه یغضب لغضبک، ویرضى لرضاک . هذا حدیث صحیح الإسناد ولم یخرجاه . المستدرک: 3/153، مجمع الزوائد: 9/203، الآحاد والمثانی للضحاک: 5/363، الذریة الطاهرة النبویة للدولابی: 119، المعجم الکبیر للطبرانی: 1/108، 22/401، نظم درر السمطین للزرندی الحنفی: 178، الکامل لعبداللّه بن عدی: 2/351، تاریخ مدینة دمشق : 3/156، أسد الغابة :5/522، ذیل تاریخ بغداد: 2/140، 2/141 میزان الاعتدال :2/492، الإصابة: 8/265،266، تهذیب التهذیب: 21/392، سبل الهدى والرشاد للصالحی الشامی: 11/ 44 . عن المِسْوَر بن مَخْرَمَة أنّ رسول اللّه صلى اللّه علیه وسلم قال: «فاطمة بَضْعَة منّى فمن أغضبها أغضبنی . صحیح البخارى 4/210، (ص 710، ح 3714)، کتاب فضائل الصحابة، ب 12 ـ باب مَنَاقِبُ قَرَابَةِ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله علیه وسلم. عن المسور بن مخرمة قال قال رسول اللّه صلى اللّه علیه وسلم: «إِنَّمَا فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی یُؤْذِینِی مَا آذَاهَا . صحیح مسلم 7/141 ح 6202) کتاب فضائل الصحابة رضى الله تعالى عنهم، ب 15 ـباب فَضَائِلِ فَاطِمَةَ بِنْتِ النَّبِیِّ عَلَیْهَا الصَّلاَةُ وَالسَّلاَمُ . و از قطعیات تاریخ است که حضرت زهرا سلام الله علیها تا آخر عمر از دست خلیفه و دار و دسته‌اش غضبناک بود و هر گز از آن‌ها راضی نشد . محمد بن اسماعیل بخاری می‌نویسد : فغضبت فاطمة بنت رسول اللّه صلى اللّه علیه وسلم فهجرت ابا بکر فلم تزل مهاجرته حتى توفیت. صحیح البخارى: 4/42، ش 2862. بنا بر نقل ابن قتیبه دینوری ، وقتی ابوبکر و عمر به ملاقات حضرت زهرا آمدند ، حضرت زهرا به آن‌ها گفت که آن دو را تا آخر عمر پس از هر نمازش نفرین خواهد کرد . واللّه لأدعونّ اللّه علیک فی کلّ صلاة أصلّیها . الإمامة والسیاسة، تحقیق الشیری ج 1، ص 31. اما از دیدگاه روایات شیعه ، این که قاتل حضرت زهرا سلام الله علیها ، قنفذ غلام عمر به دستور او است ، قطعی است . ما فقط به نقل یک روایت اکتفا می‌کنیم : وکان سبب وفاتها : أن قنفذا مولى عمر لکزها بنعل السیف بأمره ، فأسقطت محسنا ومرضت من ذلک مرضا شدیدا ، ولم تدع أحدا ممن آذاها یدخل علیها . سبب شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها این بوده است که قنفذ غلام عمر به دستور او ، آن حضرت را با غلاف شمشیرش زد . و این سبب شد که محسن سقط شود و حضرت زهرا شدیدا مریض شوند . در مدتی که مریض بودند ، به هیچ یک از آنانی را که او را اذیت کرده بودند ، اجازۀ ملاقات نداد . دلائل الإمامة ج 2 ، عنه بحار الأنوار : 8 / 230 - 232 ( ط الکمپانی ) ، 30 / 290 - 295 . 2 . مثالب النواصب : 371 - 374 ، 418 - 419 . 3 . الصراط المستقیم : 3 / 25 . 4 . مطارح النظر فی شرح الباب الحادی عشر : 109 .
گروه پاسخ به شبهات مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)

***********************************************************
علاقه مندان جهت مطالعه می توانند به مصادر ذیل مراجعه کنند (اینجا)
حدود 70 مصدر سنی وشیعی است درباره مظلومیت حضرت زهراء (س)  
1 ـ الامالی للصدوق : ص 99/101 و 118 . 2 ـ إثبات الهداة : ج 1 ص 280 /281 . 3 ـ إرشاد القلوب للدیملی : ص 295 . 4 ـ بشارة المصطفى : 197 ـ 200 . 5 ـ الفضائل لابن شاذان : 8/11 . 6 ـ غایة المرام : 48 . 7 ـ المحتضر : 109 و44/55 . 8 ـ المناقب لابن شهر آشوب : ج 2 ص 209 . 9 ـ وفاة الصدیقة الزهراء للمقرم : 60 و 78 . 10 ـ تفسیر العیاشی : ج 2 ص 307 و 308 . 11 ـ البرهان فی تفسیر القرآن : ج 2 ص 434 . 12 ـ کامل الزیارات : ص 332/335 . 13 ـ الهدایة الکبرى : ص 179 و 407 و 408 و 417 . 14 ـ حلیة الأبرار : ج 2 ص 652 . 15 ـ نوائب الدهور : ص 194 . 16 ـ فاطمة الزهراء بهجة قلب المصطفى : ج 2 ص 532 . 17 ـ الاختصاص : ص 185 و 184 . 18 ـ المغنی للقاضی عبد الجبار : ج 20 ق 1 ص 335 . 19 ـ الشافی للسید المرتضى : ج 4 ص 110/119 و 117 و 120 . 20 ـ الأنوار النعمانیة . 21 ـ مصباح الأنوار (من علماء القرن السادس) . 22 ـ نوادر الأخبار : ص 183 . 23 ـ علم الیقین : ص 686 ـ 688 . 24 ـ المنتخب للطریحی : ص 136 / 137 و 293 . 25 ـ مؤتمر علماء بغداد : ص 135 / 137 . 26 ـ سیرة الأئمة الاثنی عشر : ج 1 ص 132 . 27 ـ الملل والنحل : ج 1 ص 57 . 28 ـ بهج الصباغة : ج 5 ص 15 . 29 ـ بیت الأحزان : ص 124 . 30 ـ الفرق بین الفرق : ص 148 . 31 ـ الخطط للمقریزی : ج 2 ص 346 . 32 ـ الوافی بالوفیات : 6/17 . 33 ـ شرح نهج البلاغة للمعتزلی : 2/60 و 16/235 ، 271 . 34 ـ أعلام النساء : 4/124 . 35 ـ الصراط المستقیم : 3/13 . 36 ـ الارجوزة المختارة : 88/92 . 37 ـ دیوان مهیار : 2/367 . 38 ـ أرجوزة فی تواریخ النبی والأئمة : 13 . 39 ـ تراجم أعلام النساء : 2/316 . 40 ـ الأنوار القدسیة للاصفهانی : 42/44 . 41 ـ فرائد السمطین : 2/34 . 42 ـ البحار : 28/297 و 268/270 وهامش 271 و 37/39 و 51 و 321 و 62 . 43/197 و 172 . 95/351 . 30/293 و 302 و 348/350 . 44/149 . 53/14 . 29/192 . 43 ـ سلیم بن قیس : 2/585 . 44 ـ العوالم : 11/400 ، 416 ، 392 و 441 . 45 ـ الاحتجاج : 1/210 ، 414 . 46 ـ مرآة العقول : 5/319 . 47 ـ ضیاء العالمین : ج 2 ق 3 ص 60 . 48 ـ جلاء العیون للمجلسی : 1/193 ، 184 . 49 ـ کامل بهائی : 1/306 ، 312 . 50 ـ حدیقة الشیعة : 265 . 51 ـ روضة المتّقین : 5/342 . 52 ـ تراجم أعلام النساء : 2/321 . 53 ـ الصوارم الحاسمة للکمالی الاسترابادی . 54 ـ نوائب الدهور : 1/157 . 55 ـ ألقاب الرسول (ص) وعترته : 39 . 56 ـ تلخیص الشافی : 3/156 . 57 ـ النقض : 298 . 58 ـ اللوامع الالهیة فی المباحث الکلامیة : 302 . 59 ـ مناظرة الغروی والهروی : 47 . 60 ـ الإمامة لابن سعد الجزائری : (مخطوط) 81 . 61 ـ الرسائل الاعتقادیة للخواجوئی المازندارنی : 444 . 62 ـ الحدائق الناضرة : 5/180 . 63 ـ روضات الجنات : 1/358 . 64 ـ التتمة فی تواریخ الأئمة : 28 ، 35 . *********** بعضی از مصادر که سقط جنین حضرتش را ذکر کرده اند: 1 ـ اثبات الوصیة : 143 . 2 ـ الملل والنحل : 1/57 . 3 ـ بهج الصباغة : 5/15 . 4 ـ بیت الأحزان : 124 . 5 ـ الوافی بالوفیات : 6/17 . 6 ـ شرح نهج البلاغة للمعتزلی : 2/60 و 14/139 عن شیخه أبی جعفر النقیب . 7 ـ الارجوزة المختارة : 88 . 8 ـ المنتخب للطریحی : 136 و 293 . 9 ـ أرجوزة الحر العاملی فی تواریخ الأئمة : 13 (مخطوط) . 10 ـ تراجم أعلام النساء : 2/316 . 11 ـ الأنوار القدسیة : 42 . 12 ـ فرائد السمطین : 2/34 . 13 ـ الأمالی للصدوق : 99 . 14 ـ إرشاد القلوب للدیلمی : 295 . 15 ـ جلاء العیون : 1/184 و 193 . 16 ـ بشارة المصطفى : 197 . 17 ـ الفضائل لابن شاذان : 8/11 تحقیق الأرموی . 18 ـ غایة المرام : 48 . 19 ـ المحتضر : 109 . 20 ـ إقبال الأعمال : 625 . 21 ـ دلائل الإمامة : 45 و 26 . 22 ـ مهج الدعوات : 257 و 258 . 23 ـ المصباح للکفعمی : 522 . 24 ـ مسند الإمام الرضا للعطاردی : 2/65 . 25 ـ الإمامة لابن سعد الجزائری : (مخطوط) 81 . 26 ـ ضیاء العالمین : ج 2 ق 2 ص 62 . 27 ـ طریق الارشاد للخواجوئی (مطبوع مع الرسائل الاعتقادیة) : 444 و 465 . 28 ـ الرسائل الاعتقادیة : 301 . 29 ـ الحدائق الناضرة : 5/180 . 30 ـ تشیید المطاعن : 1/ فیه عشرات الصحفات ، فلتراجع . 31 ـ الصوارم الماضیة : (مخطوط) 56 . 32 ـ روضات الجنات : 1/358 . 33 ـ تلخیص الشافی : 3/156 . 34 ـ النقض : 298 . 35 ـ اللوامع الالهیة فی المباحث الکلامیة : 302 . 36 ـ مناظرة الغروی والهروی : 47 . 37 ـ نفحات اللاهوت : 130 . 38 ـ إحقاق الحق : 2/374 . 39 ـ سیرة الأئمة الاثنی عشر : 1/132 . 40 ـ الصراط المستقیم : 3/12 . 41 ـ کامل بهائی : 309 . 42 ـ التتمة فی تواریخ الأئمة : 28 . 43 ـ اثبات الهداة : 2/370 و 337 و 380 . 44 ـ مناقب آل أبی طالب (لابن شهر آشوب) : 3/407 . 45 ـ البحار : 3/393 ، 25/373 ، 28/308 و 271 ، 37/39 و 268/270 و 209 و 210 و 264 و 323 ، 29/192 ، 30/294 ، 39/41 ، 42/91 ، 43/237 و 170 و 197 و 22/64 ، 82/261 ، 83/223 ، 97/199 . 46 ـ عوالم العلوم : 11/539 و 411 و 504 و 391 و 400 و398 و 441 . 47 ـ المجدی فی أنساب الطالبین : 12 . 48 ـ فاطمة الزهراء بهجة قلب المصطفى : 2/532 . 49 ـ نوائب الدهور : 192 . 50 ـ الاختصاص : 343 و184 . 51 ـ کامل الزیارات : 326 و 332 . 52 ـ وفاة الصدیقة الزهراء : 78 . 53 ـ کتاب سلیم بن قیس : 587 و 590 . 54 ـ الاحتجاج : 1/210 و 414 . 55 ـ مرآة العقول : 5/319 و 318 . 56 ـ کفایة الطالب : 413 . 57 ـ حدیقة الشیعة : 265 . 58 ـ معانی الأخبار : 205 . 59 ـ الهدایة الکبرى : 179 و 417 . 60 ـ حلیة الأبرار : 2/652 . 61 ـ البلد الأمین : 551 . 62 ـ علم الیقین : 701 و 686 . 63 ـ روضة المتقین : 5/342 . 64 ـ تراجم أعلام النساء : 321 . 65 ـ نوادر الأخبار للفیض : 183 . 66 ـ مؤتمر علماء بغداد : 135 . 67 ـ البدء والتاریخ : 5/20 . 68 ـ فاطمة بنت رسول الله لعمر أبی النصر : 94 . 69 ـ التنبیه والرد على أهل الأهواء والبدع : 25 . 70 ـ منتهى الآمال : 1/263 و 201 . 71 ـ التتمة فی تواریخ الأئمة : 35 . 72 ـ مقتل الحسین للمقرم : 389 (عن کاشف الغطاء) . 73 ـ میزان الاعتدال : 1/139 . 74 ـ لسان المیزان : 1/268 . 75 ـ سیر أعلام النبلاء : 15/578  



پنجشنبه 14 فروردین 1393 - 08:14:00





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 41]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن