واضح آرشیو وب فارسی:فارس: دلنوشتهای از شاگرد کوچک آقا جابر
مردی که 31 شهریور زندگی را بهدر کرد
جابر معافی، مردی که در 31 شهریور سال 92 زندگی را بهدر کرد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس از ساری، نوروز امسال هم از راه رسید و ما وارد یک برگ دیگر از زندگی خود با تمام فراز و نشیب و با تمام شادی و غمهای که پیشروی خود خواهیم داشت شدیم. یک سال دیگر را با همه خوبیها و بدیهایش پشتسر گذاشتیم و دوباره در تکاپوی آغاز سالی جدید و زندگی نو هستیم. عید امسال با تمام عیدهای زندگیمان فرق داشت زیرا در عید امسال افرادی بودند که عزیزترین فرد زندگیشان را از دست دادند، کودکانی بودند که پدرشان را از دست دادند. این تنها نظر من نیست بلکه نظر همه دوستان و آشنایان خانواده بزرگ خبرگزاری فارس مازندران و اصحاب رسانه است. سالی که گذشت برای خانواده خبرگزاری فارس در مازندران سالی خوشیمن نبود، زیرا خبرگزاری فارس در مازندران سرپرست و پدر واقعی خود را در این سال از دست داد. پدری که برای فرزندان خود در خانه و حتی در محل کار از هیچ تلاشی دریغ نکرد، مردی که در خانه برای آسایش و آرامش همسرش و خانوادهاش تلاش کرد تا روزی در کنار هم با یکدیگر روزهای خوشتر را سپری کنند. مردی که رفت، اما او خاطرات شیرین خود را در بین ما گذاشت و تنها یک خاطره تلخ را در تاریخ 31 شهریور سال 92 در بین ما قرار داد. سال یا سالهایی را باید در فراق و دوری سرپرست خبرگزاری فارس مازندران به انتظار بنشینیم تا روزی فرا برسد که با یکدیگر دیداری داشته باشیم. جابر معافی، مردی که برگهای دفتر زندگیاش در روز 31 شهریور سال 92 به انتها رسید.مردی که با رفتنش غم و غصه را به جامعه خبری مازندران و خانواده خبرگزاری فارس وارد کرد. مردی که با رفتنش چراغ خانهای را کمنور کرد. آقا جابر را نمیتوان تنها پدر و سرپرست خبرگزاری فارس مازندران دانست بلکه جابر معافی برای بیشتر خبرنگاران استان در خانه مطبوعات تلاش فراوانی کرد تا فعالان عرصه خبر و رسانهها جایگاه واقعی خود را در استان و در بین مسئولان بشناسند. آقا جابر، نامی که وقتی اسمش را بر زبان و حتی در فکرمان میآوریم، بغض تمام وجودمان را فرا میگیرد و دلمان میخواهد یک بار دیگر هم که شده لبخند زیبایش را با تمام خستگیهای روزگار ببینیم. آقا جابر، نامی که تداعی کننده روزهای پرکار خبرگزاری فارس مازندران در ذهنمان است، نامی که هرچه بیشتر به او فکر میکنیم اشک از چشمانمان جاری میشود، نامی که فرزندان خبرگزاری فارس را به فکری عمیق فرو میبرد. «سلام برادر» تیکه کلام آقا جابر بود، کلامی که دیگر از زبان او خارج نمیشود. تیکه کلامی که باید در خاطرات گذشته او را جستوجو کنیم. حالا باید از خود آقا جابر پرسید که کجایی برادر؟ آقا جابر عزیز؛ عید امسال بدون تو معنایی نداشت، عیدهای آینده هم بدون تو معنایی ندارد. هنوز باورمان نشده که تو دیگر بر نمیگردی، هنوز هم باورمان نشده که چگونه جای خالیات را پر کنیم، هنوز هم فکر نمیکنیم ملاقاتمان تنها در روزهای پنجشنبه است. آقا جابر، چقدر زود زندگی را بهدر کردی؟ کاش بودی و 13 امسال را هم با هم بهدر میکردیم. آقا جابر عزیز، حرف برای گفتن زیاد دارم اما اشک امان نوشتن را از من میگیرد. نمیدانم چه زمانی این انتظار به پایان میرسد... «هیچ وقت فراموش نمیشوی» -------------------------------------- یادداشت از: صاحب نجفیوشوایی -------------------------------------- انتهای پیام/86031/
93/01/13 - 11:54
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 38]