محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1842712143
جوانفکر در گفتگو با نامه‌نیوز: شورای عالی امنیت در 2 سال آخر در گزارش دهی به احمدی‌نژاد کوتاهی می‌کرد/ مگر احمدی‌نژاد درخواستی برای ملاقات با مراجع داشت که بگویند در بیت‌مان به روی او بسته است؟/ رویکرد فرهنگی روحانی شبیه احمدی‌نژاد است
واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز:
جوانفکر در گفتگو با نامه‌نیوز: شورای عالی امنیت در 2 سال آخر در گزارش دهی به احمدی‌نژاد کوتاهی می‌کرد/ مگر احمدی‌نژاد درخواستی برای ملاقات با مراجع داشت که بگویند در بیت‌مان به روی او بسته است؟/ رویکرد فرهنگی روحانی شبیه احمدی‌نژاد است
علی اکبر جوانفکر مشاور رسانه‌ای احمدی نژاد می‌گوید برای اولین بار بود که اجازه داده نشد تا نامزد ادامه دهنده مسیر دولت قبل، در انتخابات حضور داشته باشد، بنابراین دولت فقط برگزار کننده انتخابات بود که آن را به بهترین شکل برگزار کرد.
محمدحسین شریعتمدار: چهره و رفتار این روزهایش تفاوت زیادی با روزگاری دارد که در کنار محمود احمدی‌نژاد تبدیل به یک چهره جنجالی شده بود. موهایش سفیدتر شده و سعی می‌کند آرامتر صحبت کند و خبری هم از اظهارنظرهای جنجالی نیست، هر سوالی که از او می‌پرسیم سعی می‌کند با آرامش و البته فکر بیشتری جواب دهد تا برایش دردسری درست نشود. شاید زندان اوین این تغییر را در علی اکبر جوانفکر ایجاد کرده باشد.
علی اکبر جوانفکر مشاور رسانه‌ای محمود احمدی‌نژاد که از قدیمی‌های خبرگزاری ایرنا است که دوران مدیریت پرحاشیه‌ای در این خبرگزاری و روزنامه زیرمجموعه‌اش - روزنامه ایران- داشت. ویژه‌نامه جنجالی «خاتون» نام جوانفکر را در میان چهره‌های رسانه‌ای بیش از همه بر سر زبان ها انداخت و طعم زندان را برای خود وی به ارمغان آورد گرچه او معتقد است که به ناحق حکم زندان نصیبش شده است.
گرفتن وقت مصاحبه از او کار سختی نبود اما با شرط اینکه بیشتر مصاحبه در مورد روحانی و دولت او باشد نه احمدی‌نژاد. حاضر به مصاحبه شد، گرچه این مصاحبه برای او فرصتی بود که بار دیگر از خود و محمود احمدی‌نژاد که هنوز هم حامی پروپاقرص اوست دفاع کند. برخلاف تصورم این مصاحبه جنجالی نشد شاید چون جوانفکر با روزهای نه چندان دور قبل از زندان بسیار تفاوت دارد؛ آرامتر صحبت می‌کند و دیگر از آن شور و هیجان خبری نیست و سعی می‌کند به سوالات طوری پاسخ دهد که دردسر دوباره‌ای درست نشود و به خصوص تاکید دارد که از اشخاص نام نبرد.
متن حاضر حاصل مصاحبه یک ساعته ما با علی‌اکبر حوانفکر مشاور رسانه ای محمود احمدی نژاد است. بخش دوم مصاحبه با او که شامل سوالان فان و نظرات او درباره اشخاص سیاسی است به درخواست خود او به صورت جداگانه و در روزهای آینده منتشر خواهد شد.
*****
آقای روحانی را از دیدگاه خود تعریف می کنید؟
آقای روحانی یک فرد با سابقه در سالهای پس از انقلاب است. نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی دفاع و سپس دبیر شورای عالی امنیت ملی بودند، مذاکره با کشورهای غربی درباره مساله انرژی هسته‌ای را دنبال می‌کردند. آقای روحانی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است و با سیاست‌های کلان نظام آشنایی دارند.
ایشان را از نظر سیاسی چگونه ارزیابی می‌کنید؟
ایشان به دلیل سوابقی که دارند، جریان‌های سیاسی مختلف کشور را می‌شناسند و با مسائل کشور و نیروهای اجرایی و سیاسی کشور آشنایی دارند. ایشان گفته است که با تأمل و تدبر فعالیت‌های خود را دنبال می کند و نام دولت خود را دولت تدبیر گذاشته است. البته این مساله مختص آقای روحانی نیست زیرا وقتی تصمیمات مهم کشور در سطح هیات وزیران اتخاذ می شود همواره بر اساس تدبیر و سنجش مصالح و منافع کشور است.
عده‌ای از منتقدان به بی‌تجربگی آقای روحانی اشاره می‌کنند، نظرتان چیست؟
هر کس باید مسئولیت صحبت خود را به عهده بگیرد و پاسخگو باشد.
احمدی نژاد در مقایسه با روحانی سوابق مدیریتی بیشتری دارد
برخی از اصولگرایان معتقد بودند که آقای احمدی‌نژاد سابقه لازم در مدیریت اجرایی کشور نداشته است.
چنین ادعایی صحت ندارد. آقای احمدی‌نژاد تا قبل از دوران ریاست جمهوری ، در مدیریت اجرایی کشور ایفاگر نقش های برجسته و مهمی بود. فرماندار ، استاندار و شهردار تهران در زمره مدیریت‌های مهم، سیاسی و اجرایی کشور محسوب می شوند و قرار داشتن در این مسئولیت ها منجر به اندوخته شدن تجارب ذیقیمتی برای ایشان شده بود. علاوه بر این ایشان در فعالیت‌های خود همواره مورد تمجید و تجلیل نظام مدیریتی کشور قرار گرفته‌اند زیرا کارهای برجسته‌ای را به انجام رسانده اند . بدون تردید آقای احمدی‌نژاد در مقایسه با آقای روحانی در صحنه عمل و اجرا از سوابق مدیریتی بهتر و بیشتری برخوردار بودند. خدمات بی نظیر و ماندگار آقای احمدی نژاد در کشور بیانگر شناخت دقیقی است که ایشان از مسائل و مشکلات کشور داشتند و اگر چنین شناختی وجود نمی داشت ، نمی توانستند منشاء چنین کارهای بزرگی بشوند. بنابراین ادعاهای خلاف واقع که منشاء آن انگیزه ها و اهداف سیاسی است ، نباید مورد اعتنا قرار گیرد.
برای اولین بار اجازه داده نشد نامزد ادامه دهنده مسیر دولت قبل در انتخابات حضور داشته باشد
برخی اصولگرایان دلیل ناکامی خود در انتخابات و پیروزی آقای روحانی را عملکرد آقای احمدی‌نژاد می‌دانند و بیان می‌کنند که مردم در دوره دوم ریاست جمهوری آقای احمدی‌نژاد از ایشان سرخورده شدند و به همین دلیل به آقای روحانی رأی دادند. چقدر با چنین استدلالی موافق هستید؟
کسانی که نتوانستند توجه افکار عمومی را به سوی خود جلب کنند، طبیعی است به فرافکنی و انداختن توپ در زمین دیگران روی می آورند. طرح چنین ادعایی قابل درک است زیرا می خواهند از خودشان رفع مسئولیت کنند. این برای اولین بار بود که اجازه داده نشد تا نامزد ادامه دهنده مسیر دولت قبل ، در انتخابات حضور داشته باشد، بنابراین رئیس جمهور قبل هیچ نماینده ای در رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری نداشت و دولت فقط برگزار کننده انتخابات بود که آن را به بهترین شکل برگزار کرد.
دلیل رد صلاحیت آقای مشایی را چه می‌دانید؟
باید از شورای نگهبان سؤال کرد.
برخوردی که با مشایی شد عادلانه و مطابق اخلاق اسلامی نبود
در مصاحبه ای که با آقای داوری داشتیم معتقد بودند که از سال 90 جریانی برای مخالفت با گفتمان و تفکر احمدی‌نژادی در کشور شکل گرفته بود؛ بنابراین آقای مشایی یا هر کس دیگری از جانب آقای احمدی‌نژاد کاندیدا می‌شد، قطعاً رد صلاحیت می‌شد و این مسئله فقط مربوط به آقای مشایی نبود؛ بلکه مشکل تفکر احمدی‌نژادی در کشور بود. آیا با این مسئله موافق هستید؟
هر کس باید مسئولیت صحبت‌های خود را بر عهده بگیرد. درباره این موضوع نظر و ایده خاصی ندارم و نمی‌توانم یک حکم کلی در این خصوص بدهم . تفکر احمدی‌نژادی، تفکر خدمت به کشور و آرمان‌های انقلاب است و من چنین نتیجه‌ای نگرفتم که هر کس قصد خدمت به آرمان‌های انقلاب و پیشرفت کشور را داشته باشد، هدف برخورد قرار می گیرد. اما اطمینان دارم رفتاری که علیه آقای مشایی صورت گرفت، عادلانه و برآمده از اخلاق اسلامی نبود.
هاشمی رفسنجانی با یک کار هدفمند و منسجم افکار عمومی را درگیر ماجرای موهوم جریان انحرافی کرد
فکر نمی کنید این مسئله فقط به خاطر شخص مشایی صورت گرفت؟
جریان فکری آقای احمدی‌نژاد، تفکر پیشرفت و خدمت به کشور بوده است؛ افرادی مثل آقای هاشمی رفسنجانی با یک کار منسجم و هدفمند سیاسی و تبلیغاتی ، تلاش کردند تا افکار عمومی و خصوصی را با یک ماجرای موهوم و بی اساس تحت عنوان جریان انحرافی درگیر کنند و از این طریق به رئیس جمهور و دولت وی ضربه بزنند.
اصولگرایان بازیچه دست هاشمی شدند
من فکر می کنم در این مساله مدعیان اصولگرایی نیز بازیچه دست آقای هاشمی شدند و نتوانستند حساب خود را از این دامی که او گسترده بود جدا کنند.
برای ما تفاوتی نداشت چه کسی رییس جمهور می‌شود
عده‌ای مطرح می‌کنند که آقای احمدی‌نژاد پس از رد صلاحیت آقای مشایی از رأی آوردن آقای روحانی خوشحال شدند. آیا این قضیه صحت دارد؟ شما و آقای احمدی‌نژاد بیشتر متمایل به کدام کاندیدا بودید؟
نمی‌دانم چه کسی این صحبت را بیان کرده است؛ کسی که رأی مردم را کسب کند و مردم به او اقبال نشان دهند، ما نیز خوشحال می‌شویم.
پیش از انتخابات تمایل داشتیم کسی روی کار بیاید که بتواند سیاست‌های دولت نهم و دهم را با هدف اعتلای روز افزون نظام جمهوری اسلامی ادامه دهد و خدمات این دولت را برای پیشرفت کشور و فعالیت‌هایی که در حوزه‌های عمرانی صورت گرفته است، استمرار بخشد؛ ولی شرایط برای خواست ما فراهم نشد. پس از آن تفاوتی نداشت که چه کسی رئیس‌جمهور شود. کسی که رأی مردم را به دست آورده است، برای ما نیز محترم است.
از میان کاندیداها چه کسی بیشتر به خواست شما نزدیک‌تر بود؟
کسی با این ویژگی حضور نداشت.
عده‌ای معتقد بودند که آقای احمدی‌نژاد به آقای مشایی رأی داده است. آیا ماجرای برگه‌های رأی به نام آقای مشایی صحت دارد؟
چنین چیزی را نشنیده‌ام و خبر ندارم که آقای احمدی‌نژاد چنین کاری کرده باشد.
شما به چه کسی رأی دادید؟
رای هر کس مخفی است و بنا ندارم رای خودم را علنی کنم .
اگر احمدی نژاد احساس تکلیف کند به صحنه سیاست باز می گردد
جریان آقای احمدی نژاد برنامه‌ای برای بازگشت به میدان سیاست دارد؟
آقای احمدی‌نژاد همیشه به صحنه سیاست نگاه تکلیفی داشته‌اند؛ اگر فضا برای بازگشت ایشان به صحنه سیاسی کشور فراهم شود و ایشان احساس تکلیف کنند، به وظیفه خود عمل خواهند کرد؛ چون نسبت به انقلاب، کشور، مردم و آرمان‌ها احساس تعهد می‌کنند.
بازگشت به میدان سیاست مستلزم ایجاد شرایط مناسب در کشور است تا آقای احمدی‌نژاد دوباره بر سر کار بیاید و ظرفیت‌های خود را به جامعه عرضه کند. در مقطع فعلی برنامه خاصی در مورد بازگشت به میدان سیاست نداریم؛ مگر آنکه شرایط جدیدی ایجاد و ضرورت‌هایی احساس شود.
ضمنا توجه داشته باشید که آقای احمدی نژاد مصمم بود ایران را به یک کشور دارای فن آوری هسته ای و چرخه سوخت تبدیل کند که این کار را با موفقیت به انجام رساند و مذاکرات دولت آقای روحانی با طرفهای غربی برپایه توانمندی و اقتدار هسته ای ایجاد شده در دولت احمدی نژاد صورت می گیرد.
چه برنامه و استراتژی‌ای برای بازگشت ایشان دارید؟
اگر شرایط برای بازگشت آقای احمدی‌نژاد فراهم شود، مواضع خود را در قبال مسائل مختلف کشور تبیین خواهند کرد و دیدگاههای خود را با مردم در میان خواهند گذاشت.
خبری منتشر شد مبنی بر اینکه آقای احمدی‌نژاد با حامیان رسانه‌ای‌شان نشستی داشتند، یا تهیه لیست 150 نفره برای مجلس، آیا این اخبار نشان‌دهنده برنامه‌ریزی آقای احمدی‌نژاد برای بازگشت به سیاست نیست؟
من از چنین نشستی خبر ندارم.
اما این نشست در رسانه‌ها انعکاس یافت.
من هم این خبر را شنیده ام .
معتقدید که آقای احمدی‌نژاد هیچ فعالیت سیاسی و انتخاباتی ندارند؟
فعالیت سیاسی و انتخاباتی نمود بیرونی دارد. نمود بیرونی این فعالیت‌ها چیست؟
مثلا همین نشست آقای احمدی‌نژاد با حامیان رسانه‌ای‌شان
قبلا عرض کردم که از چنین نشستی بی خبر هستم و اگر هم صحت داشته باشد نمی شود آن را نماد بیرونی یک حرکت سیاسی تلقی کرد.
یعنی لیست 150 نفره برای انتخابات مجلس هم صحت ندارد؟
اگر چنین مساله ای صحت داشته باشد چرا باید مخفی بماند؟ اصولا چنین مطلبی قابل کتمان کردن نیست.
با دانشگاه ایرانیان همکاری نمی کنم
در دانشگاه ایرانیان با آقای احمدی‌نژاد همکاری می‌کنید؟
خیر با دانشگاه همکاری نمی‌کنم.
با آقای احمدی‌نژاد در چه حوزه‌هایی ارتباط دارید؟
اگر در مورد خاصی مشورت بخواهند، نظر می‌دهم.
آقای احمدی‌نژاد پس از انتخابات ریاست جمهوری در هیچ مراسمی که مقام‌های سیاسی و دولتی حضور داشتند، شرکت نکردند و ترجیح دادند در مراسمی که مردمی‌تر است، شرکت کنند؛ به نظر می رسد یه دوری خود خواسته از محافلی که سیاسیون در آن جمع می شوند دارند؟
اگر احساس وظیفه کنند، حضور می‌یابند؛ مانند مجمع تشخیص مصلحت نظام که عضو هستند و حضور می‌یابند. مجالس ختم و مراسمی از این دست چیزی نیست که انگیزه سیاسی در آن وجود داشته باشد. نباید به آقای احمدی‌نژاد در قبال مسائلی مانند حضور در مجالس ختم سیاسی نگاه کرد.
چرا آقای احمدی‌نژاد در دوران ریاست جمهوری‌شان در جلسات مجمع شرکت نمی‌کردند؛ ولی پس از انتخابات ریاست جمهوری در جلسات مجمع شرکت می‌کنند؟
این سؤال را باید از آقای احمدی‌نژاد پرسید.
شما مشاور رسانه‌ای ایشان بودید، از دلیل این موضوع اطلاعی ندارید؟
اما شما درباره الان سؤال می‌کنید.
احمدی نژاد در دوران ریاست جمهوری اش حضور در مجمع تشخیص را مفید نمی دانست
چرا در دوران ریاست‌جمهوری‌شان شرکت نمی‌کردند؟
حضور خود را مفید نمی‌دانستند و احساس می‌کردند؛ مدت زمانی که بخواهند در آنجا سپری کنند، می‌توانند به کارهای مهم‌تری اختصاص دهند.
اگر آقای احمدی‌نژاد در مجمع تشخیص مصلحت نظام شرکت می‌کردند و نظر خود را ارائه می‌دادند هیچ اتفاق مثبتی نمی‌افتاد؟
از حضور خود در مجمع جمع‌بندی داشتند و جمع‌بندی ایشان این بود که وقت‌شان را در جای دیگر صرف کنند، مؤثرتر خواهند بود.
با مجموعه مجمع تشخیص مصلحت نظام اختلاف‌نظر داشتند یا با شخص آقای هاشمی رفسنجانی ؟
مگر بحثی در مورد اختلاف‌نظر ایشان هست.
این موضوع بارها مطرح شده است؟
در بخش‌های دیگر کارهای مهم‌تری داشتند و می‌توانستند مؤثرتر باشند. آقای احمدی‌نژاد در این هشت سال مستمراً در حال فعالیت در عرصه وسیع حوزه اجرایی بودند و سفرهای استانی داشتند.
ایشان می‌توانستند به عنوان رئیس‌جمهور تأثیرگذاری بیشتری در مجمع داشته باشند.
کارهای مهم‌تری بر عهده داشتند که می‌توانستند مؤثرتر باشند.
امروز عده‌ای برای انتقاد از فعالیت‌های آقای روحانی مانند توزیع سبد کالا، رویکرد ایشان را شبیه به رویکرد پوپولیستی آقای احمدی‌نژاد می‌دانند. آیا می‌پذیرید که احمدی‌نژاد پوپولیست بود؟
پوپولیست یعنی چه؟
احمدی نژاد عوام گرا نبود، مردمی بود
رویکردهایی که عوام‌فریبانه هستند.
تعبیر غلطی است. پوپولیست از People به معنای مردم‌گرایی می‌آید. پوپولیست کسی است که به سمت مردم گرایش دارد؛ بنابراین قبول دارم که آقای احمدی‌نژاد طرفدار مردم بود و به مردم گرایش داشت و مردم را باور کرده بود؛ ولی اینکه بگوییم آقای احمدی‌نژاد عوام‌گرا بود، غلط است. کسی که استاد دانشگاه است و تحصیلات دانشگاهی دارد و تحلیل سیاسی نسبت به مسائل سیاسی کشور دارد عوام‌گرا نیست.
به طور مثال به ادبیات خاص آقای احمدی‌نژاد در سفرهای استانی اشاره می‌کنند و این نکته را یکی از دلایل پوپولیست بودن ایشان می‌دانند و معتقدند که رئیس‌جمهور باید از ادبیات فاخر استفاده کند؛ ولی آقای احمدی‌نژاد از این نوع ادبیات استفاده نمی‌کرد.
یعنی این مسئله استنادی برای عوام‌گرایی است؟
آقای احمدی‌نژاد می‌توانستند از ادبیات دیگری استفاده کنند.
ایشان در جای خود از ادبیات فاخر استفاده می‌کردند. حالا در جایی قصد داشتند نکته‌ای را به صورت حساب‌شده و هدفمند بیان کنند؛ ولی آن را نشانه‌ای از عوام‌گرایی نمی‌بینم؛ من چنین برداشتی ندارم.
جمله‌هایی مانند «کی خسته است».
این جمله در جامعه عمومیت دارد. در محافل مختلف گفته می شود که «کی خسته است» وپاسخ می دهند: «دشمن». اینها خوب است و مشکلی ندارد. آیا این مساله را که با اقبال عمومی مواجه می شود و روحیه مردم را بالا می برد ، نشانه ای از عوام‌گرایی می‌دانید؟
ادبیات احمدی نژاد از ادبیات اشراف به دور بود
ادبیات آقای احمدی‌نژاد با ادبیات رؤسای جمهور و مقامات سیاسی فرق داشت و از ادبیات رسمی کشور به دور بود؟
بله از ادبیات اشراف به دور بود. طبقه‌ای از اشراف در کشور داریم که دستی بر سیاست دارند و در سمت‌های کشوری قرار می‌گیرند؛ ولی آقای احمدی‌نژاد ادبیات اشراف را نداشت.
منظورتان از اشراف چه کسانی هستند؟
بگذارید بر عهده مردم که خودشان تشخیص دهند.
عده‌ای در مورد مسائل فرهنگی دولت آقای احمدی‌نژاد نکات منفی مطرح می‌کنند؛ حتی فعالیت‌های ایشان در مسائل فرهنگی موجب انتقاد مراجع و روحانیان را فراهم آورد و برخی از مراجع در اواخر دولت آقای احمدی‌نژاد اعلام کردند که ایشان را به بیت خود راه نمی‌دهند. انتظار می‌رفت که ایشان سیاست‌های فرهنگی خود را تعدیل کند. رویکرد دولت آقای روحانی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
از کجا می‌گویید که آقای احمدی‌نژاد را به بیت خود راه نمی‌دادند؟
مگر احمدی نژاد درخواستی برای ملاقات با مراجع داشت که بگویند در بیت مان را به روی او بسته ایم؟!
اما اعلام می شد که در بیت برخی مراجع و علمای قم به روی او بسته است؟
مگر آقای احمدی‌نژاد درخواستی برای ملاقات با آنها داشت.
انتقادات برای چه بود؟
می‌خواهم بدانم مگر ایشان درخواستی برای ملاقات با آنها داشتند که شما می فرمایید در بیت‌شان را به روی آقای احمدی‌نژاد بسته بودند؛ می‌خواهم این قسمت را اصلاح کنید. اصلاً خواسته‌ای نبوده است که در بسته باشد.
این تصور ایجاد شده بود که دولت باید گوش به فرمان مراجع باشد
چرا این رابطه بین احمدی نژاد و قم که در ابتدا حسنه هم بود تیره و تار شد؟
باید از جنبه های مختلف مورد بررسی قرارگیرد. در ابتدای دولت نهم، آقای دکتر احمدی‌نژاد با شور و شوق بسیار به حضور مراجع محترم می‌رسیدند و درباره مسائل کشور به آنها گزارش می دادند و از نظرات آنان استفاده می‌کردند. اما بتدریج عناصر و افرادی بر مراجع محترم اثرگذاری و ذهنیت‌سازی کردند و به آنها اطلاعات غلط دادند و این تصور ایجاد شد که دولت باید گوش به فرمان مراجع باشد که اصلاً چنین چیزی نه برای دولت آقای احمدی‌نژاد، بلکه برای هیچ دولتی امکانپذیر نیست. البته حساب مرجع عالیقدری مانند مرحوم حضرت آیت الله العظمی بهجت را باید جدا کرد زیرا ایشان فقط در فضای اخلاقی رهنمود می دادند.
علاوه بر این توجه داشته باشید که در نظام جمهوری اسلامی ایران حاکمیت ولایت فقیه وجود دارد و نظر ولی فقیه ساری و جاری است و آنچه ایشان بگویند باید عمل شود. اگر مراجع محترم نظری در مورد مسئله‌ای دارند باید به ولی فقیه منعکس کنند و ایشان نظر نهایی و جمع بندی شده را به دولت منعکس می کنند و دولت نیز ملزم به رعایت است.
به نظرم برخی از عناصر، افراد و جریان‌ها در تخریب روابط بین دولت و مراجع اثرگذار بودند و ذهنیت‌هایی نیز ایجاد کردند؛ مثلاً در مورد روزنامه ایران و ویژه‌نامه خاتون اطلاعات کاملاً غلط و نادرستی به برخی از مراجع محترم منتقل شد و موضع‌گیری‌های صورت گرفت که منطبق بر حق نبود.
به نظرم دادن اطلاعات غلط و گمراه کننده از سوی هرکس که باشد، ظلم به مراجع، نظام و روحانیت است؛ اگر بخواهید این موضوع را بررسی کنید باید به همه این مسائل توجه کنید.
گسست روابط را ناشی از جریانی خارج از دولت می‌دانید؟
متأثر از مجموعه‌ای از اتفاقات بود؛ حتی نمی‌پذیرم گسستی وجود داشت؛ بلکه در روابط میان مراجع و دولت سردی وجود داشت.
جریان فکری‌ای که به آن اشاره کردید چه کسانی بودند؟
نگفتم جریان فکری، گفتم جریانی.
این جریان از ناحیه چه کسانی بود؟
از سوی کسانی که نفوذ داشتند و مرتبط بودند و می‌توانستند اثرگذاری کنند.
مسائلی که درباره گشت ارشاد یا ورود زنان به ورزشگاه‌ها یا ایرانی‌گرایی مطرح شد، بر روابط میان دولت و مراجع تأثیری نداشت؟
این مسائل با برداشت‌های سوء نیز توام و تبلیغ شد. آقای مشایی در مورد مکتب ایرانی صحبتی را مطرح کردند و در همان سخنان بر مکتب اسلام و امام حسین(ع) تأکید داشتند؛ متأسفانه قسمتی از صحبت‌های ایشان را برداشتند و بدون توجه به اصل موضوع آن را بزرگنمایی کردند که برای مراجع محترم حساسیت ایجاد شد و بعضاً موضع‌گیری کردند؛ در حالی که واقعیت چیز دیگری بود.
این رفتارها ذهنیت‌ها را مخدوش کرد و مانع از برقراری مناسبات منطقی و معمولی میان دولت و برخی از مراجع محترم شد؛ البته نگاه دولت آقای احمدی‌نژاد نسبت به مراجع همواره با عزت و احترام همراه بود و باور این است که مراجع معظم جایگاه مهمی دارند و باید عزت آنها حفظ شود؛ اما معتقدم که برخی عناصر برای تخریب این روابط اثرگذاری سوء داشتند.
آیا آقای احمدی‌نژاد برای تغییر ذهنیت‌ها نزد مراجع رفتند و تلاش کردند؟
حل مساله ، منوط به رفتن آقای احمدی نژاد نزد مراجع محترم نبود بلکه راه حل این مساله به دفترمراجع محترم مربوط می شد. ایشان بعد از اولین سفر به نیویورک، نزد آقای جوادی آملی رفتند و گزارشی از سفرشان به سازمان ملل ارائه کردند و وقتی از آنجا بیرون آمدند فیلم هاله نور منتشر شد. این نوع مسائل اتفاق می‌افتد و به مناسبات فیمابین آسیب می‌رساند.
من هاله نور ر باور دارم
آقای احمدی‌نژاد ماجرای هاله نور را مطرح کردند؟
بحث من بر سر این نکته است که نباید چنین اتفاقی بیفتد. در یک فضای صمیمی مسائل و مباحثی مطرح می‌شود و از میان آنها یک هاله نور بیرون می‌آید و منتشر می‌شود.
من هاله نور را باور دارم؛ اگر ما مسلمان هستیم، هاله نور حتماً هست؛ اگر باور و ایمان داریم هاله نور وجود دارد؛ ولی بعضی آن را می‌بینند و بعضی نمی‌بینند و بعضی ضعیف می‌بینند و عده‌ای آن را باور نمی‌کنند.
ماجرای ورود زنان به ورزشگاه‌ها و ماجرای مسکوت ماندن طرح حجاب و عفاف در دولت آقای احمدی‌نژاد چیست؟
مقام معظم رهبری در مورد ورود زنان به ورزشگاه‌ها اظهار نظر کردند و متعاقب آن دولت نیز این مساله را از دستور کار خود خارج کرد. منطقی نیز همین است. دولت سیاستی را دنبال می‌کند و رهبری نظاره می‌کنند؛ اگر اشکالی باشد تذکر می دهند و دولت نیز موظف است به آن عمل کند.
از آقای مصباح بپرسید چرا رابطه اش با احمدی نژاد سرد شد
آقای مصباح در سال 84 بزرگترین حامی آقای احمدی‌نژاد بود؛ حتی در ماجراهای سال 88 گفتند که اطاعت از رئیس‌جمهور اطاعت از خداست. چرا رابطه میان این دو بعد از مدتی سرد شد؟
این سؤال را باید از آقای مصباح پرسید که چرا رابطه اش با آقای احمدی‌نژاد سرد شد؟
یعنی شما همه چیز را معطوف به آقای مصباح می‌دانید؟
خیر همه چیز را معطوف به ایشان نمی دانم اما سئوال شما معطوف به آقای مصباح بود که بهتر است از خود ایشان پرسید شود.
یعنی آقای احمدی‌نژاد همچنان مایل به ادامه رابطه دولت با آقای مصباح بودند و این رابطه از جانب آقای مصباح قطع شد؟
باید از ایشان سؤال کنید که چرا نظرشان عوض شد؟ دلیل این مسئله را من نباید بگویم.
شما تحلیلی ندارید؟
آنها تبیین کنند؛ اگر من نظری داشته باشم، بیان می‌کنم.
رویکرد روحانی در حوزه فرهنگ همان رویکرد احمدی نژاد است
در مورد رویکردهای فرهنگی دولت آقای روحانی صحبت کنیم. رویکردهای آقای روحانی به ویژه رویکردهای وزارت ارشاد در حوزه رسانه را چگونه می‌دانید؟
برای صحبت کردن در باره رویکردهای فرهنگی دولت جدید شاید مقداری زود باشد اما تا کنون چیز تازه ای از سوی آقای روحانی در حوزه فرهنگ مطرح نشده است و بیشتر شاهد تکرار همان دیدگاههای آقای احمدی‌نژاد در حوزه فرهنگ بوده ایم .
به نظرتان آقای روحانی حرف تازه‌ای در حوزه فرهنگ ندارند؟
اگر حرف جدیدی در حوزه فرهنگ زده شده است، بیان کنید؛ مثلاً در رابطه با حجاب همان صحبت‌های آقای دکتر احمدی‌نژاد را بیان می‌کنند. در حوزه رسانه نیز همان صحبت‌ها بیان می‌شود.
پس شما با این رویکردها موافق هستید؟
رویکرد یک چیز است و عملکرد یک چیز دیگر . باید ببینیم آقای روحانی تا چه حد موفق می شود با این رویکردها در عرصه فرهنگ عمل کند. به عملکرد است که می توان نمره داد و به همین خاطر است که می گویم شاید قضاوت در این باره کمی زود باشد.
یکی از تفاوت هایی که میان دولت آقای احمدی‌نژاد و آقای روحانی وجود دارد این است که دولت آقای احمدی‌نژاد دولت ناشناخته‌ها بود؛ یعنی وزرای ایشان تجربه کمی داشتند؛ اما وزرای دولت آقای روحانی مدیران نسل اول انقلاب و باتجربه هستند. این تفاوت را چگونه می‌بینید؟ و سیاست آقای روحانی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
این نیز نگاهی به عرصه مدیریت اجرایی کشور است. به نظرم در این مسئله اشکالی وجود دارد و آن اینکه چرخش نخبگان را تعطیل کرده‌ایم و به همان نسل اول برگشته و برای نخبگان فرصت‌سازی نمی‌کنیم و تصور می‌کنیم؛ برای اداره کشور باید به این افراد بسنده کنیم. عرصه اجرایی کشور عرصه فعالیت پرحجم است و باید به نیروهای جدید، جوان و تفکرات نو میدان داده شود تا کشور پیشرفت کند؛ وگرنه به سالهای قبل بازمی‌گردیم و در یک مدار بسته درجا خواهیم زد. به نظرم از این لحاظ اختلاف اساسی میان دولت آقای روحانی با دولت آقای احمدی‌نژاد وجود دارد.
احمدی نژاد تلاش کرد وزرایش وابسته به گروه های سیاسی نباشد
بحث بر سر ناشناخته بودن نیست؛ بلکه میدان دادن به نیروهای جوان است که آقای دکتر احمدی‌نژاد این جهت‌گیری را در دولت خود داشتند. آقای احمدی‌نژاد تلاش کردند تا وزرایشان وابسته به گروههای سیاسی نباشند، نمی‌گویم، نبودند؛ بالاخره برخی تحت تأثیر جریان‌های سیاسی قرار می‌گیرند؛ اما ایشان تلاش کردند تا افراد کارامدی که انگیزه خدمت به کشور و منافع ملی را دارند بر سر کار بیاورند و در نهایت برای اطمینان کامل از این امر ، با آنها میثاق‌نامه امضا کردند تا در چارچوب سیاست‌های مشخص دولت فعالیت کنند.
بعضی از افراد کارآمد بودند؛ اما در دولت آقای احمدی‌نژاد به حاشیه رفتند؛ مثلاً آقای عباس عراقچی که امروز در صدر تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران قرار دارد تنها در مقطع پایانی دولت آقای احمدی‌نژاد حضور داشت و کلاً در حاشیه قرار گرفته بود. چرا آقای احمدی‌نژاد سعی نکردند از این افراد استفاده کند؟
نگاه آقای احمدی‌نژاد متمرکز بر کارایی و کارامدی افراد در دولتش بود و بر این اساس بود که آقای رحمتی وزیر راه دولت آقای خاتمی دو سال نیز وزیر راه دولت آقای احمدی‌نژاد بود یا افراد دیگری که ممکن بود گرایشاتی داشته باشند؛ اما در رده‌های مختلف ، مسئولیت‌هایی برعهده گرفتند. آقای متکی وزیر امور خارجه گرایش دیگری داشتند؛ اما با ایشان فعالیت می‌کردند. آقای صفار هرندی نیز چنین بودند.
نگاه آقای احمدی‌نژاد محدود نبود. اما بر این نکته که هر کس مسئولیتی برعهده می‌گیرد فقط برای کشور فعالیت کند، تأکید داشتند. افزون بر آن دولت باید انسجام داشته باشد و اعضای آن نباید انگیزه های گروهی یا سیاسی را در دولت دخالت دهند که این امر ایده درستی است.
اما اینکه بگوییم کسی دارای توانمندی خاصی بوده و نگاهی مخالف نگاه آقای احمدی‌نژاد داشته و حذف شده است، درست نیست. آقای عباس عراقچی در دولت آقای احمدی‌نژاد مسئولیت داشتند. افراد مختلف با زاویه‌های مختلف سیاسی در دولت آقای احمدی‌نژاد فعالیت می‌کردند.
شورای عالی امنیت در دو سال اخر کاملا مستقل بود و در گزارش دهی به رییس جمهور کوتاهی می کرد
آقای احمدی‌نژاد در پایان دولت‌شان مطرح کردند که در مذاکرات هسته‌ای نقشی ندارند؛ اما آقای روحانی مذاکرات را به دست گرفتند و تا به اینجا نتایجی به دست آورده‌اند. چرا آقای احمدی‌نژاد می‌گفت در مذاکرات هسته‌ای نقش ندارد؟
شورای عالی امنیت ملی، مسئله هسته‌ای کشور را پیگیری می‌کرد. دبیر این شورا آقای جلیلی بود . این شورا در دو سال آخر دولت دهم ، کاملاً مستقل عمل می‌کرد و در گزارش‌دهی خود به رئیس‌جمهور کوتاهی می کرد. رئیس جمهور نقش مؤثری در مذاکرات نداشت.
شما به نتیجه نرسیدن مذاکرات هسته‌ای را به آقای جلیلی نسبت می‌دهید؟
نه. به نتیجه نرسیدن این مذاکرات در این بحث قرار ندارد. شما در مورد نقش داشتن آقای احمدی‌نژاد سؤال کردید.
ایشان رئیس شورای عالی امنیت ملی بودند و می‌توانستند مانند آقای روحانی پرونده هسته‌ای کشور را از شورای عالی امنیت ملی به وزارت خارجه منتقل کنند. چرا این کار را نکردند؟
شرایط به وجود آمده، چنین چیزی را فراهم نمی‌کرد. به ویژه دو سال آخر چنین امکانی فراهم نشد.
مذاکره با آمریکا بدون تصمیم گیری در سطح کلان نظام امکانپذیر نیست
گاهی در دولت آقای احمدی‌نژاد بحث مذاکره با آمریکا مطرح می‌شد. آیا دولت آقای احمدی‌نژاد پشت پرده مذاکره‌ای با دولت آمریکا داشت؟
مذاکره با آمریکا بدون تصمیم‌گیری در سطح کلان نظام، امکانپذیر نیست.
آقای جوانفکر، شما با قرار گرفتن در سمت مشاور مطبوعاتی آقای احمدی‌نژاد به یک چهره سیاسی تبدیل شدید و حضورتان نیز حضور جنجالی و پرحاشیه بود. چرا تصمیم گرفتید که وارد سیاست شوید؟
من کجا وارد سیاست شدم؟
شما یک چهره رسانه‌ای بودید و در حوزه رسانه فعالیت می‌کردید؛ ولی به عنوان مشاور مطبوعاتی آقای احمدی‌نژاد وجهه سیاسی پیدا کردید. چرا قبول کردید که چنین سمتی را داشته باشید؟
من کارم رسانه است و بیش از سه دهه کار رسانه‌ای کرده‌ام و در دولت آقای احمدی نژاد هم از این حوزه خارج نشدم
اما در کنار آقای احمدی‌نژاد فعالیت سیاسی کردید و وارد مسائل سیاسی شدید.
من در حوزه مطبوعات مشورت می‌دادم. مدیرعامل خبرگزاری جمهوری اسلامی که 25 سال در آن فعالیت کرده بودم، شدم و سپس به روزنامه ایران که در راه‌اندازی آن حضور داشتم، رفتم.
خود را مستحق مجازاتی که برای ویژه نامه خاتون در نظر گرفتند نمی دانم
خود را مستحق مجازاتی که به خاطر ویژه‌نامه «خاتون» برایم در نظر گرفتند نمی دانم. مطالب این ویژه‌نامه کاملاً در جهت موازین اسلامی تهیه و دیدگاههای مقام معظم رهبری و حضرت امام (ره) و شهید بهشتی و آقای حائری شیرازی و شخصیت‌های برجسته نظام در آن مطرح شد. از زوایای مختلف به پدیده حجاب و نقش زن در جمهوری اسلامی ایران پرداخته بودیم. متأسفانه روی این ویژه‌نامه جوسازی ناحقی صورت گرفت و به یک مسئله‌ی سیاسی تبدیل شد.
عده‌ای صحبت‌های من در سرمقاله این ویژه‌نامه را قطعه‌قطعه کردند؛ مثلاً در جایی از سرمقاله آورده بودم که «اگر عفاف و حجاب را در حوزه امر به معروف و نهی از منکر تعریف کنیم، اشتباه بزرگی خواهد بود که آن را به یک حوزه خاص مانند نیروی انتظامی محدود کنیم.» آنها فقط جمله ابتدایی را منتشر کردند و نوشتند؛ «اگر عفاف و حجاب را در حوزه امر به معروف و نهی از منکر تعریف کنیم اشتباه بزرگی خواهد بود»، در حالی که «اشتباه بزرگی خواهد بود» متوجه جمله بعد است . من خود را قربانی یک رفتار ناجوانمردانه در حوزه رسانه می دانم.
من قربانی برخورد با دولت شدم
چرا با یک چهره رسانه‌ای چنین برخوردی صورت گرفت؟
آنها تصمیم داشتند با آقای دکتر احمدی‌نژاد برخورد کنند؛ و این برخورد را از اطرافیانش شروع کردند. من قربانی برخورد آنها با دولت شدم.
تفاوت شما با آقای کلهر چه بود؟ شما هر دو مشاور آقای احمدی‌نژاد بودید؛ اما بعد از مدتی آقای کلهر ترجیح دادند که در حاشیه قرار بگیرند و هزینه نکنند؛ ولی شما همچنان ایستادید؟
آقای کلهر مشاور رسانه‌ای و بیشتر در حوزه صدا و سیما ایفای نقش می‌کردند؛ حتی نماینده دولت در شورای نظارت بر صدا و سیما بودند. من نیز در حوزه مطبوعات مشاور بودم. آقای احمدی‌نژاد در دولت دهم تصمیم گرفتند که آقای کلهر در دولت حضور نداشته باشند. با این حال همچنان موضع‌گیری آقای کلهر نشان می‌دهد که از دولت آقای احمدی‌نژاد حمایت و دفاع می‌کنند.
در زندان با شما چگونه برخورد می‌شد؟
من محکوم بودم و باید دوران زندانی خود را سپری می‌کردم و دوران محکومیتم را گذراندم. کسی که محکومیت خود را می‌گذراند مانند بقیه زندانیان است؛ ولی کسی که هنوز دوره محکومیت خود را نگذرانده و بازجویی می‌شود ممکن است به انفرادی برود و احتمال دارد شرایط سخت‌تری برای آنها فراهم شود.
من در بند چهار زندان اوین بودم و در آنجا هشت نفر دیگر نیز حضودر داشتند.
به قاضی گفتم به من تفهیم کنید کی و کجا به رهبری توهین کردم
به نظرتان چه کسی بیشترین نقش را در زندانی شدن شما داشت؟
دستگاه قضایی پیگیر ماجرا بود. من شاکی خصوصی نداشتم و دادستان تهران شاکی ثابت من بود. توهین به رهبری از جمله اتهاماتی بود که دادستان تهران به بنده نسبت داد و پرونده را به دادگاه انقلاب فرستادند و بدون آنکه تفهیم اتهام صورت بگیرد بنده را به یکسال زندان و پنج سال محرومیت از بسیاری فعالیت ها محروم کردند. نفس اتهام توهین به رهبری مجازات بزرگی است و بنده هرگز نفهمیدم که در کجا و چگونه توهین کرده ام. من به قاضی گفتم شما وظیفه‌تان تفهیم اتهام به من است؛ این اتهام را به بنده نشان دهید. من باید خانواده‌ام را نسبت به این اتهام توجیه کنم اما گفتند؛ هر چه نظرتان است، بنویسید.
من با فرض منع تعقیب و منتفی شدن موضوع از دادگاه بیرون آمدم؛ اما از طریق رسانه‌ها مطلع شدم که قاضی بنده را به یک سال زندان و پنج سال محرومیت از فعالیت های سیاسی ، فرهنگی و رسانه ای و حزبی محکوم کره است .
درخواست تجدیدنظر دادید؟
اصلاً حکم صادره به بنده ابلاغ رسمی نشد. فقط به وکیلم اجازه دادند که حکم را ببیند و از روی آن بنویسد. درخواست تجدیدنظر هم روی هوا دادیم؛ ولی اصلاً متوجه نشدیم که به درخواست تجدیدنظر رسیدگی کردند یا خیر.
آقای احمدی‌نژاد یا فردی از سوی دولت به ملاقات شما آمد؟
نه. کسی از طرف دولت به ملاقات من نیامد.
ماجرای درخواست آقای احمدی‌نژاد برای بازدید از زندان اوین زمانی مطرح شد که شما در زندان حضور داشتید. بسیاری معتقدند این درخواست به خاطر حضور شما در آنجا صورت گرفته است.
نه درست نیست. قرار نبود آقای احمدی‌نژاد برای دیدن من به زندان اوین بیاید. بعضی از رسانه‌ها زیرکی به خرج دادند. به نظرم دیدن جوانفکر ارزش آن را نداشت که فضایی در کشور به وجود بیاید و روابط بین سران قوا مخدوش شود.
احمدی نژاد تنها قصد بازدید از اوین را داشت نه اینکه به ملاقات من بیاید
معتقدید که آقای احمدی‌نژاد بعد از این مدت نمی‌خواست پای شما بایستد؟
مساله این نبود و البته همگان دیدند که آقای احمدی نژاد از زندانی شدن مشاورش برآشفته شد و تلاشهای زیادی برای آزادی من به عمل آورد که نتیجه بخش نبود. آقای احمدی‌نژاد قصد نداشتند برای دیدن من به زندان اوین بیایدد. ایشان می خواستند از زندان اوین بازدید کنند. جوسازی‌ها برای منحرف شدن ذهن‌ها صورت می‌گرفت؛ در حالی که ملاقات با من ارزش ایجاد مجادلاتی در این سطح را نداشت.
آقای احمدی‌نژاد برای آگاهی از صحت و سقم گزارش هایی که در باره زندان اوین به ایشان منعکس شده بود می خواستند از زندان اوین دیدن کنند.
چرا در سال 88 که این اتفاقات نیفتاد؟
در این هنگام، گزارشاتی به ایشان رسیده بود که قصد رسیدگی به آنها را داشتند.
زمانی که در زندان بودید چگونه فضای سیاسی کشور را رصد می‌کردید؟
روزنامه می‌خواندم.
به آقای احمدی‌نژاد مشاوره می‌دادید؟
نه. چنین چیزی امکان نداشت.
پس از زندانی شدن شما بیان می‌شد که افراد دیگری در لیست بازداشت حضور دارند و قوه قضائیه قصد دارد سراغ آنها برود؛ ولی آقای احمدی‌نژاد اعلام کردند که کابینه من خط قرمز است. به نظرتان این صحبت تأثیری در ادامه بازداشت‌ها داشت؟ و اصلاً قرار بود بازداشتی صورت بگیرد؟
از اینکه قرار بود بازداشتی صورت بگیرد یا نه اطلاعی ندارم؛ اما تلاشی صورت می‌گرفت که انگیزه سیاسی داشت. موضوع خط قرمز هم مدتها قبل از بازداشت بنده اعلام شده بود. معنی جمله آقای احمدی‌نژاد که خط قرمز من کابینه است، این بود که باید قانون رعایت شود. دولت رکن اساسی کشور است و نباید به دولت آسیب زده شود. طبیعی است حفظ انسجام کابینه برای هر رئیس‌جمهوری خط قرمز محسوب می‌شود. اگر قانونی وجود دارد، ارائه دهند؛ ولی اگر بخواهند با زیر پا گذاشتن قانون به صورت فراقانونی رفتار کنند؛ طبیعی است که رئیس‌جمهور واکنش نشان می‌دهد و واکنش آقای احمدی‌نژاد واکنشی در برابر رفتارهای فراقانونی بود.
در ماجرای آقای مرتضوی رفتار غیرقانونی صورت گرفت؛ یعنی دیوان عدالت اداری حکم داد که آقای مرتضوی نمی‌تواند رئیس سازمان تأمین اجتماعی باشد؛ اما همچنان روی این قضیه پافشاری شد. برای آن چه توجیهی وجود دارد؟
آن هم رفتار قانونی داشت با اصلاحاتی که در آن اساسنامه صورت گرفت مسئله حل شد.
احمدی نژاد اگر پای مرتضوی ایستاد پای تاکید بر قانون بود
دیوان رأی دوباره و سه باره صادر کرد.
نگاه سیاسی وجود داشت و خلاف قانون بود. وقتی اساسنامه را اصلاح کردند دیگر از موضوعیت افتاد. ضمن اینکه آقای احمدی‌نژاد بر این نکته تأکید داشتند که قانون را رعایت کنید و اگر پای آقای مرتضوی ایستاد پای تأکید بر قانون بود.
ممکن است بر سر محتوا اختلافی وجود داشته باشد اما به لحاظ شکلی یک اتفاق غیرقانونی صورت می‌گرفت. دیوان عدالت اداری درست یا غلط حکمی داده بود که باید اجرا می‌شد.
دیوان عدالت اداری در حوزه کاری خود و در چارچوب وظایفی که بر عهده دارد، مرجع است.
یعنی خارج از وظایف خود حکم داده است؟
بالاخره اصلاح لازم در اساسنامه صورت گرفت برای این هدف که آن بهانه از آنها گرفته شود؛ چون بهانه بود.
1393/1/5
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نامه نیوز]
[مشاهده در: www.namehnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 169]
-
گوناگون
پربازدیدترینها