تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 17 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):حقّ فرزند بر پدر ، آن است كه نام خوب بر او بگذارد و او را خوب تربيت كند و قرآن به...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826787189




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

مراد از قبول توبه


واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز:
مراد از قبول توبه
سقوط عقاب بـه واسطه توبه تفصل خداى تـعالى است ، نـه امرى واجب. مـقـصود از توبه ، ساقط شدن عقابى است که بر گناه مترتب است . همه مسلمانان در این کـه بـا تـوبه ، عقاب گناه از میان برداشته مى شود، اتفاق نظر دارند؛ لیک در این به اختلاف افـتاده اند که آیا توبه اى که داراى شرایط و صفات لازم است ، خود ذاتا باعث بـر طـرف شـدن عـقـاب مـى گـردد، یـا ایـن که توبه را نزد خداوند ثوابى است که این ثـواب موجب اسقاط عقاب مى شود. بنابراین ، گروهى بر آن رفته اند که توبه بدان سبب که داراى ثواب بسیارى است ، موجب از میان رفتن عذاب مى گردد.


مـحقق طوسى قدس سره راى نـخـسـت را اختیار کرده و براى اثبات آن دلیل آورده است که علامه حلى (1) در شرح مى فرماید: اول آنکـه گاه توبه ، محبطى است که ثوابى بر آن مترتب نیست ؛ مانند توبه شخص بـى دیـن از گـناه زنا، که عقاب زنا را برطرف مى کند؛ لیک ثوابى بر آن مقرر نیست .



دوم آن که اگر کثرت ثواب توبه ، موجب اسقاط عقاب باشد، دیگر فرقى میان توبه پیش از گناه و توبه پس از آن نیست ، مانند عباداتى که به سبب فزونى ثواب ، عقاب را مرتـفع مى نمایند، و اگر چنین معنایى صحیح باشد، شخص تائب نیز چون کافر یا فـاسـق ، بـایـد عقاب از او ساقط شود.



سوم آن که ، چنانچه سبب سقوط عقاب ، بسیارى ثواب توبه بـاشـد، دیگر شخص گناهکار نمى تواند تنها از بعضى گناهان توبه کـنـد، و بنابراین اسقاط عقاب از گناه توبه شده ، اولویتى بر اسقاط عقاب گناهى که از آن توبه نشده ، نخواهد داشت ؛ چرا که نمى توان ثواب را به یک عقاب اختصاص داد و به عقاب دیگر نه .




مـصنف ( مـحقق طوسى ) از دلیلى که بر مخالفت با او آورده اند پاسخ داده است . بیان ایـندلیل چنین اسـت کـه اگر توبه ، ذاتـا مـسـقـط عـقـاب بـاشـد، درحـال مـعـایـنـه و سـراى آخـرت نـیـز بـاید آن را مرتفع نماید. (مصنف ) پاسخ داده اسـت کـهتـــوبه در صورتى موجب سقوط عقاب است که بر وجه مقرر باشد، و این وجـه آن اسـت کـه بـر گناه بـه سـبب قبحش ، پـشیمانى حاصل آید؛حال آن که در آخرت جـایى براى پشیمانى نـیست و تنها الجاءحاصل است .




اخـتـلاف دیـگـر در این است که آیا بخشش پس از توبه بر خداوند واجب ، و عقوبت پس از توبه ، ظلم و ستم است یا این که چیزى بر خداوند واجب نیست ، بلکه رفع عقاب ، بخشش ، تفضل و کرم و رحمت اوست بر بندگان ؟


مـتـکلمان معتزلى به راى نخست معتقدند و اشعریان به راى دوم شیخ ابو جعفر - قدس الله روحـه - نـیـز در کتاب الاقتصاد، و علامه در بعضى از کتب کلامى اش راى نخست را صحیح دانسـته و محقق طوسى در کتاب تجرید حکمى صـادر نـنـمـوده اسـت . شـیـخـین نیز دلیل وجوب را مردود دانسته اند.


ابن ابى جمهور احسائى در مجلى مى گوید: معتزله راى خویش را بر این مبنا نهاده اند که عفو و بخشش فاسق ممنوع است . پس چنانچه عـقـاب بـه وسیله توبه ساقط نشود، قبح تکلیف شخص ‍ گناهکار لازم خواهد آمد، چه حسن تـکـلیـف از آن روسـت کـه بـه واسـطـه اش ‍ بـه ثـواب دسـت یـافـتـه مـى شـود، و حـال آن کـه بـه اعتقاد آنان ثواب با عقاب قابل جمع نیست ؛ در نتیجه رهایى از عقاب ممکن نخواهد بود.



پس ‍ تکلیف ، قبیح مى شود، ولى این خلاف است . همچنین اگر پس از توبه ، سـقـوط گـنـاه واجـب اسـت ، پـس سـقـوط عقاب نیز لازم خواهد بود؛ زیرا گناه و عقاب هر دو مـعـلول عـلتـى واحـدنـد کـه عـبـارت اسـت از فـعـل قـبـیـح ، و سـقـوط یـکـى از دو مـعـلول مـسـتـلزم سـقـوط مـعـلول دیـگـر اسـت ؛ چـه هـنـگـامـى کـه یـکـى از دو مـعـلول ، مـرتـفـع شـود عـلت نـیـز مـرتـفـع شـده اسـت در نـتـیـجـه معلول دیگر نیز مرتفع مى گردد.



از این رو شخص به کسى که نسبت بدو عملى زشت به انجام رسیده ، عذر آورد و خلوص نیت و عذر و پشیمانى اش آشکار شود، دیگر نمى توان او را ذم و نـکـوهـش کـرد و هم از این روست که عقلا هر آن کس را که او را نکوهش کنند، لایق ذم و نکوهش مى دانند.


بـایـد گـفـت کـه کـلام فـوق را اشکالات است . یکى آن که بخشش را در مورد مذکور ممنوع دانـسـتـه اسـت . دیـگـر آن کـه مـا مـى دانـیـم کـه بـعـضـى از افـعـال و اعـمـال زشت که از مکلف صادر مى شود، تنها مقتضى ذم و نکوهش است نه عقاب و مجازات . بنابراین ، دانسته مى شود که ذم و عقاب همیشه در وقوع ملازم یکدیگر نیستند و چـه بـسـا یـکـى از آنـهـا، بر خلاف دیگرى ، حاصل باشد. البته نمى توان این حقیقت را انکار کرد که آنها داراى تلازم در استحقاقند.


ممکـن است کـه در مـقـام اشکال بـگویند: اگـر قبول توبـه واجب نباشـد، پـس ‍ قبول اسلام نیز از شخص کافر واجب نخواهد بود، و در نتیجه ، تکلیف او صحیح نیست و حال آن که اجماع ، بر خلاف این است .


در پـاسخ بـایـد گفت : دو مورد یاد شده ، با یکدیگر متفاوتند. بیان اختلاف این است که دربـاره شـخص کافر، به ادله نقلیه ثابت است که عقاب او در سراى واپسین دایم است و آن را انـقـطـاعـى نـیست . از ایـن رو حـسن تکلیـف او جـز بـه وجـوب قـبول اسلام وجهى نخواهد داشت . درحالى که انقطاع عقاب از شخص گناهکار (غیر کافر) واجب ، بلکه عفو او جایز است و در نتیجه ، تکلیف او قبیح نیست ؛ چه استحقاق ثواب براى گناهکار ثابت است اگر چه قبول توبه اش واجب نیست .


کـوتـاه سخن آن کـه حق نزد ما این است کـه سقوط عقاب بـه واسطه توبه تـفصل خـداى تـعـالى است ، نه امرى واجب ؛ چـه اگـر واجـب بـاشـد سـبـب آن از دو حال خارج نیست .


اول آن که قبول توبه بر خداوند متعال واجب باشد که این فرض ، ممنوع است . سبب ، آن اسـت کـه چـنـانـچـه کـسـى از دیـگـرى نـافـرمـانـى ، و بـه بـدتـریـن شـکل ممکن نسبت به او بدى و ناسپاسى کند و سپس عذر آورده ، طلب بخشش نماید، بخشش و قـبول عذر او، نزد عقلا واجب نیست به طورى که اگر او بخشیده نشود، مذمت و نکوهش عقلا را در پى نخواهد داشت . بلکه به عکس ، گاه عقلا عدم بخشش و عفو را نیک مى دانند.


دوم آن که سبب وجوب سقوط عقاب را کثرت و بسیارى ثواب توبه بدانیم که این فرض نیز ممنوع است ؛ چه بناى این فرض بـر تحابط مـى بـاشـد؛ و تـحـابـط باطل است ، چنانکه در محل خود محقق گشته است .








1393/1/1





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نامه نیوز]
[مشاهده در: www.namehnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن