واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: وقتی وزیر اقتصاد و نیرو به جبهه آمدند
واقعیت این است که جنگ دل های مردم را به قدری به یکدیگر نزدیک کرده بود و بوی جبهه به قدری خوش بود که همه آحاد جامعه بدون در نظر گرفتن پست و درجه و عنوان، بی ریا و غل و غش در آن حضور می یافتند و چونان سربازان، به جان بازی مشغول می شدند.
شهدای ایران: جانباز 25 درصد دوران دفاع مقدس، گفت:هم اینک چندین ترکش و گلوله در بدنم باقی مانده است که از آن ها به عنوان یادگاری های جنگ مراقبت می کنم و گاهی نیز شده است این ترکش ها و گلوله ها خصوصا در پاهایم خود به خود بیرون زده و از بدنم خارج می شوند اما، برای دریافت درصد جانبازی بیشتر به بنیاد شهید مراجعه نکرده ام چرا که اعتقادی به درصد گرفتن از بنیاد شهید و دریافت حقوق بابت آن ندارم. سید حسین سید جبرائیلی در گفت و گو با خبرنگار اجتماعی پایگاه خبری شهدای ایران، افزود: ترکش ها و زخم هایی که از دوران دفاع مقدس بر تنم و بسیاری دیگر از جانبازان باقی مانده است به قدری اینک برایمان شیرین است که اگر بار دیگر به گذشته باز گردیم و این حق را داشته باشیم که مسیر را دوباره انتخاب کنیم، بار دیگر همان راه رفته را انتخاب می کنیم چرا که هیچ چیزی شیرین تر از زخمی شدن در راه وطن و ناموس کشور نیست. از عضویت در گروه چمران تا قتل 100 سرباز در یک ساعت سید جبرئیلی با اشاره به اینکه 21 ماه سابقه حضور بسیجی در جبهه ها را دارد، خاطرنشان کرد: همواره در این مدت در گروه شهید چمران عضویت داشتم و در مناطق جنوب کشور به شکار نیروهای عراقی در قالب فعالیت های پارتیزانی و نظامی می پرداختم به گونه ای که در عملیات طریق القدس، درعرض یک ساعت توانستم بیشتر از 100 عراقی را از پای درآورم. جانباز جنگ تحمیلی، فعالیت در جبهه ها را برای خود افتخار می دانستم، اظهار داشت: مدتی به دلیل اینکه عراقی های بسیاری را در دفاع از کشورم به قتل رساندم، احساس ناراحتی وعذاب وجدان می کردم اما، برای رهایی از این موضوع به دیدار تعدادی از علما رفته و مشکل را طرح کردم و درپاسخ از علما شنیدم که اگر آن ها را نمی کشتم ، دشمن بود که مردم و خودم را می کشت و به این دلیل نباید ناراحتی و عذاب وجدانی داشته باشم. وقتی وزیر نیرو و اقتصاد را نشناختم وی درادامه با بیان خاطره ای ازفعالیت های خود در دوران دفاع مقدس گفت: پس از آزادسازی سوسنگرد، در حال جابه جایی و رسیدگی به وضعیت مجروحان بودم که دیدم فردی آمد و گفت که کمک می خواهی؟ من نیز قبول کردم و گفتم که دست به کار شو و کمک کن به وضع زخمی ها برسیم. سید جبرئیلی افزود: این فرد که بعدها فهمیدم حسن غفوری فرد وزیر نیرو است، به سرعت شروع به کار کرد و پانسمان مجروحان، شستشوی خودروها و نیز جابه جایی شهدا را آغاز کرد و نمی دانستم چه شخصی است تا اینکه برای رفتن به سوسنگرد در حال آماده شدن بودم که گفت که من هم میایم و گفتم که سوار شو و با هم به سمت سوسنگرد حرکت کردیم. به گفته وی، ساعتی با هم بودیم و در مسیر در حال حرکت بودیم که دیدم تعدادی خودروی بنز و افرادی جمع شده اند و متوجه شدم افراد مهمی هستند و در این لحظه، غفوری فرد از من خواست که توقف کنم و گفت که این دکتره، دوستمه و اینجا اومده! یادگار دوران دفاع مقدس با بیان اینکه نمی دانستم افرادی که جمع شده اند چه کسانی هستند، گفت: غفوری فرد به سمت فردی رفت و او را در آغوش کشید و احوالپرسی گرمی کرد و من نیز که کنجکاو شده بودم به سمت آن ها رفتم و در این لحظه، غفوری فرد گفت که این شخص را می شناسی که گفتم نه!، در همان لحظه غفوری فرد گفت این فرد دکتر نمازی وزیر اقتصاد است که به جبهه آمده اند. وی افزود: نمازی نیز در همان لحظه پرسید، می دانی این فرد کیست و گفتم؛ این فرد امدادگر است و در حال کمک به مجروحان و رسیدگی به آن ها که در پاسخ گفت که حسن غفوری فرد وزیر نیرو است و در این لحظه بود که فهمیدم با دو تن از وزرای دولت جمهوری اسلامی آشنا شده ام و در همان روز نیز عکاس روزنامه جمهوری اسلامی چندین عکس از ما گرفت که آن ها را نیز دارم هر چند که غفوری فرد، چندی پیش مرا دید و گفت که این عکس را به او بدهم. آرزوی سفر به کربلا را دارم وی ادامه داد: تا سال ها حتی فکر سفر به عتبات را هم نمی کردم اما، در پرس و جویی که از زائران در مورد رفتار مردم عراق با ایرانیان کردم دریافتم که آن ها، حتی کف پای زوار ایرانی را هم تمیز می کنند و خود را از قبیله بعثی ها نمی دانند و به این علت، خیالم آسوده شد و در صدد تحقق آرزوی دیرینه ام که زیارت کربلا و مزار امام حسین(ع) است هستم.
تاریخ انتشار: 25 اسفند 1392 - 12:02
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 194]