واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: عامل ترور مطهري چگونه شناسايي شد؟ پایگاه اطلاع رسانی قربانیان ترور - اين تنها «شاهد» ما براي دخالت بصيري در قتل شهيد مطهري بود. شبي كه ما گودرزي را گرفتيم، در راه حركت به سمت اوين، من از او پرسيدم كه قاتل مطهري كيست. او گفت كه يعني شما نمي دانيد. گفتيم مي دانيم ولي مي خواهيم تو را امتحان كنيم و او نام بصيري و بقيه افراد را به زبان آورد.پس از پيروزي انقلاب و روي كارآمدن نظام جمهوري اسلامي در ايران، برخي از نيروها نتوانستند با شرايط جديد كنار بيايند. تشكيلات فرقان از جمله اين گروه ها بودند كه در مدت فعاليت كوتاه خود ضايعات جبران ناپذيري را به پيكره نظام جمهوري اسلامي وارد كرد. رهبر اين گروه شخصي به نام اكبر گودرزي بود.به گزارش پايگاه اطلاع رساني قربانيان ترور، گودرزي با نام مستعار «عباس» در ده كوچكي به نام دوزان (بين خمين و اليگودرز) به دنيا آمده بود. وي بين سال هاي 51 و 52 از اليگودرز به خوانسار رفت و بعد از مدتي به قم رفت و ضمن اينكه در دبيرستان درس مي خواند در مدرسه علميه آيت الله نجفي نيز به صورت نيمه وقت تحصيل مي كرد. بعد از مدتي در مسجد چهلستون و در مدرسه شيخ عبدالحسين درس خواند. وي با شيوه و ادبيات خاصي به تفسير آيات قرآن مي پرداخت.به اعتقاد اعضاي گروه فرقان، حكومت جمهوري اسلامي تلاشي براي برقراري حاكميت روحانيت بود. درحالي كه اين گروه از تز اسلام منهاي آخوند پيروي مي كرد. به همين دليل به ترور شخصيت هاي تاثير گذار انقلاب خصوصا روحانيون برجسته روي آوردند.علاوه بر ترور مفتح و مطهري ليست ترورگروه فرقان عبارت بودند از: محمد بهشتي، محمد جواد باهنر، حقي، امامي كاشاني، ناطق نوري، موسوي اردبيلي، تيمسار فلاحي، بني صدر، خوانساري ، هاشمي رفسنجاني و حضرت آيت الله خامنه اي كه با دستگيري اعضاء و رهبري گروه ادامه ترورها متوقف شد.نحوه دستگيري عوامل ترور شهيد مطهري و گودرزي رهبر اين گروه از زبان جمال اصفهاني(1) و محمد عطريانفر(2) از مسئولان پرونده فرقان موضوع گزارش پيشرو است كه در پي مي آيد.حميد نيكنام، علي بصيري و وفا قاضي زاده، عاملان ترور آقاي مطهري بودند كه همگي از تيم جنوب شهر بودند. علي بصيري تازه از دانشگاه فيليپين فارغ التحصيل شده و به ايران آمده بود و دانش مذهبي كافي نداشت. او تحت تاثير گروه فرقان و گودرزي قرار گرفته و در ترور مشاركت كرده بود. حميد نيكنام و بصيري اگرچه دو روز بعد از ترور آقاي مطهري بازداشت شدند اما هيچ معلوم نبود كه آنها قاتل مطهري باشند.نيكنام به خانه يكي از اقوام خود در قزوين رفته بود و آنجا يكي از فاميل هاي او در بحث ها متوجه شده بود كه او مواضع ضدروحانيت و فرقاني دارد؛ به كميته گفته بود و بدين ترتيب نيكنام در خيابان بازداشت شد بدون اينكه كسي بداند او قاتل آقاي مطهري است.بصيري هم در چاپخانه كار مي كرد. اطلاعيه اي كه پس از ترور آقاي مطهري پخش شده بود روي يك كاغذ A4 رنگي بود كه ما وقتي سرنخ آن كاغذ را گرفتيم به چاپخانه اي رسيديم كه بصيري يكي از كارگران آنجا بود و وقتي سراغ بصيري را گرفتيم و به خانه اش رفتيم، او فرار كرد و از چينه ديوار افتاد و بيهوش شد.او را به بيمارستان آورديم و پس از به هوش آمدن گفت كه من قبل از انقلاب فرقاني بوده ام و بعد از انقلاب از آنها جدا شده ام. ما سرنخي نداشتيم و آنها هم منكر دخالت در قتل شهيد مطهري بودند.جالب است كه شبي كه بصيري را گرفتند يكي از بچه ها به نام محمد هنردوست، شهيد مطهري را خواب ديده بود كه يك شنل قرمز خوني را از دوشش بر مي دارد و يك شنل سبز را جاي آن مي گذارد و مي گويد كه من از امشب راحت مي خوابم.اين تنها «شاهد» ما براي دخالت بصيري در قتل شهيد مطهري بود. شبي كه ما گودرزي را گرفتيم، در راه حركت به سمت اوين، من از او پرسيدم كه قاتل مطهري كيست. او گفت كه يعني شما نمي دانيد. گفتيم مي دانيم ولي مي خواهيم تو را امتحان كنيم و او نام بصيري و بقيه افراد را به زبان آورد.پس از ترور مطهري و در آن شبي كه همزمان به 20 خانه تيمي گروه فرقان حمله شد، اكبر گودرزي هم به طور اتفاقي در يك عمليات شبانه بازداشت شد. در پي شناسايي يك خانه تيمي و مشاهده آتشباري شديد از آن معلوم شد كه اين خانه بايستي اهميت زيادي داشته باشد.بچه ها نمي دانستند كه گودرزي در كجا مستقر است، ولي اميدوار بودند كه گودرزي را هم در اين عمليات پيدا كنند تا اين كه در حمله به يكي از خانه هاي تيمي در خيابان جمالزاده مشخص شد مقاومت در اين خانه وحشتناك زياد است و تيراندازي و برخورد به طور گسترده صورت گرفته است. بچه ها حدس زدند كه حتما اين خانه از اهميت خاصي برخوردار است و نيروهاي كمكي به آنجا رفتند. مهم هم بود كه در اين عمليات كسي كشته نشود و همين مطالبه، سرعت عمليات را كم مي كرد. بچه ها مجبور شده بودند نارنجكي را داخل خانه بيندازند.اين اقدام، هم نگران كنده بود و هم راهگشا. با انفجار دو نارنجك در آن خانه تيمي خيابان جمال زاده تهران، تيراندازي قطع شد و يك نفر از داخل فرياد زد كه «نزنيد، نزنيد، رهبر مجروح شد». اين پيام براي بچه هاي عمليات بسيار راهگشا بود. بچه ها به داخل خانه ريختند و دو نفر را بازداشت كردند كه در ميان آنها شخصي وجود داشت كه مجروح شده بود و گويا همان اكبر گودرزي بود.به گفته او در آن شب عموم بچه هاي فرقان يعني حدود 60 تا 70 نفر بازداشت شدند و اين گروه به كنترل درآمد. تمام سلول هاي بند 209 اوين پر شد و ترورها متوقف شد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 218]