واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
مخالفان و منتقدان انجمن صنفی روزنامهنگاران چرا گفت وگو نمیکنند؟ وبلاگ > مختاباد، سید ابوالحسن - در چند روز گذشته هجمهای سنگین از سوی مخالفان و منتقدان بازگشایی انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران آغاز شده است که از تاریخ شکل گیری انجمن تا به امروز بیسابقه بوده است.
حتی برخی روزنامهنگارانی که از نوشتههای آنها برمیآمد در زمره نیروهای معتدل و عقلگرایند،اینک به آتش تهیه توپخانه یکپارچه طرف مقابل تبدیل شدهاند تا از هر سو تیر به سمت انجمن پرتاب کنند.
مهمترین حجت و برهان اصلی مخالفان انجمن بیش از آنکه به خود انجمن و وضعیت حقوقی آن راجع باشد، به برخی از اعضاء آن بازمیگردد. آنها میگویند که این اعضاء روزنامهنگار نبودهآند و بیشتر سیاسیونی بودهاند که نهاد انجمن را به جای نهادی صنفی به وضعیتی سیاسی هل دادند. اما تا کنون حتی یک مورد محکمه پسند از سیاسیکاری اعضای انجمن ارائه نکردهاند تا اهل خبر و نوشتن بدانند که "این چنین شیری"کجا آمد پدید.
از جمله انتقاداتی که پیشانی و قله نقد منتقدان است ، همانا حضور برخی از اعضای مرکزی و یا عضوهای عادی انجمن در خارج از کشور و یا همکاری با رسانههای خارجی است. پاسخ این گروه از پیش در اساسنامه انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران داده شده است. آنجا که آمده است هر عضو انجمن صنفی که به صورت پیوسته و بیش از شش ماه در خارج از ایران باشد از عضویت در انجمن صنفی کنار گذاشته میشود. اما برخی از اهل حقوق معتقدند که اگر این حضور در خارج از ایران به دلخواه و از سر رضایت فرد عضو بود، باید به آن عمل کردو فرد را مستعفی شناخت، اما وقتی فرد به اجبار و اکراه در خارج از ایران هست و علاقهمند است که به وطن برگردد، نمیتوان بر چنین بندی تاکید کرد. در مقابل اما به نظر میرسد با توجه به سخنان چندی قبل رئیس انجمن صنفی روزنامهنگاران( آقای شمسالواعظین) که تشکیل مجمع عمومی را به روزنامهنگاران عضو انجمن حاضر در داخل کشور تقلیل داد، عملا این بهانه منتقدان هم از آنها ستانده شده باشد. با این حساب حرف حساب آنها چیست و چرا چنین به جوش و خروش آمدهاند؟
دلیل اصلی چنین تحرکاتی در این است که منتقدان به چیزی کمتر از مرگ و هدم انجمن صنفی روزنامهنگاران راضی نیستند. و حتی رضایتی ندارند که راه میانهای را انتخاب کنند.
نگارنده بر این سخن خود حجتهای فراوانی دارد. از جمله این که در سالهای اولی که 20 روزنامهنگار منتقد انجمن( که برخی از سران آنها همچنان بر طبل منازعت میکوبند)به وزارت کار نامه نوشتند( در حالی که می توانستند ابتدا به بازرسان نامه بنویسند) نگارنده به سراغ یکی از این همکاران رفت و از او خواست که اگر شما روزنامهنگارید و اهل گفت وگو بیایید در دفتر انجمن و در یک نشست رو در رو مسائل و مشکلاتتان را با هیئت مدیره یا نمایندگانش در میان بگذارید تا بتوان به راه حل میانهای رسید.اما این دوست محترم به رغم همراهی ظاهر در عمل هیچگاه نپذیرفت که نشستی مشترک با هیئت مدیره داشته باشد.
الان هم به گمانم دیر نشده است. اگر منتقدان انجمن صنفی روزنامهنگاران که در سخنانشان مدام نکات و موارد غیر حقوقی و غیرمستند بیان میدارند، اندکی تامل کنند و به جای تاکید بر منحل بودن ( که در هیچ رای و حکم دادگاهی انحلال انجمن نیامده است) به گفت وگوی رو در رو با هیئت مدیره بپردازند، به قطع و یقین میتوان اختلافات را حل و فصل کرد. البته این ایراد به هیئت مدیره کنونی انجمن هم وارد است که چرا به صورت علنی پیشنهاد گفت وگو به منتقدان را نمی دهد؟ راه حل میانه این است که برخی روزنامهنگاران پیشکسوت مورد اعتماد طرفین ( مثلا آقایان سید فرید قاسمی،امیر محبیان و ابراهیم رستمیان و ...)وارد میدان شوند و به مذاکره با دو طرف بنشینند تا بتوانند راه حلی مرضیآلطرفینی پیدا کنند.
البته همه این موارد هنگامی رخ میدهد که انجمن فک پلمب شده و مجمع عمومی آن برگزار شود.حتی میتوان یکی از دستورجلسات مجمع را تعیین کمیتهای برای گفت وگو با منتقدان و انتشار نتیجه این کمیته به عموم روزنامهنگاران قرار داد. نگارنده اگر چه بر این باور است که در چنته منتقدان از منظر حقوقی ماجرا چیز خاصی نیست، اما باید بپذیریم که همه چیز زندگی( از جمله زندگی و زیست صنفی روزنامهنگاران) حقوقی نیست و برخی ظرایف و دقایق هست که اسباب تکدر خاطر منتقدان انجمن را فراهم ساخته و هر ساله هم ابرهای سوء تفاهم آنان نسبت به انجمن بیشتر و بیشتر شده است. اکنون بهترین زمان است که این ابرها به جای سنگینتر شدن، با جرقه ای باران شده به پای نهال خردسال انجمن افشانده شود. منتقدان باید بپذیرند که از عمر انجمن صنفی 12 سال هم نگذشته( 5 سال اخیر را که پلمب بوده نباید درنظر گرفت) و اگر نیمه پر لیوان را ببیند ، و تنها بر نکات منفی و خالی آن انگشت تاکید ننهندِ، در خواهند یافت برای کودکی ده ، دوازده ساله این تجارب اگر نمره 20 نگیرد ،نمره زیر 15 نخواهد گرفت.
واقعا اگر ما روزنامهنگاران که مدام از گفت وگو دم می زنیم ، نتوانیم بر سر مشکلاتمان به گفت وگو بنشینیم ، پس از دیگران چه انتظاری میرود؟
چهارشنبه 21 اسفند 1392 - 21:08:04
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 110]