تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833366072
امام درشب سنگباران منزل آيت الله كاشاني، شاهد ماجرا بودند
واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: امام درشب سنگباران منزل آيت الله كاشاني، شاهد ماجرا بودند
آغازين بخش از گفت وشنود منتشر نشده با مرحوم آيت الله دكتر محمد صادقي تهراني درباب منش سياسي واجتماعي آيتالله سيد ابوالقاسم كاشاني را ديروز از نظر گذرانديد. اينك واپسين بخش ازاين مصاحبه پيش روي شماست. درصحبتهاي قبل اشاره كرديد به تحصيلات دانشگاهي خود به توصيه ودلالت آيت الله كاشاني. درآن دوره در دانشگاه، اساتيد بياعتقاد به معارف ديني و حتي معاند با آن هم حضور داشتند؟ بسم الله الرحمن الرحيم. درمواردي، به اينگونه افراد هم برميخورديم. سال سوم دانشگاه در مقطع ليسانس، در كلاس انگليسي آقاي آريانپور ترجمهاي از قرآن را نادرست خواند. گفتم:«مگر قرآن نيست! چرا اين طور ميخواني؟» گفت:«به شما ربطي ندارد». من عصباني كه چرا به قرآن جسارت ميكند و آن را سبك ميشمارد. كمي با او بحث كردم، ديدم فرد مغرضي است و نميخواهد پاسخ علمي بدهد. هر چه با ملايمت با او صحبت كردم او گستاختر شد و بهناچار سرش داد زدم و گفتم:«گمشو برو بيرون». او نيز چيزي نگفت و از كلاس بيرون رفت. آقاي فروزانفر با اطلاع از ماجرا بسيار عصباني شد و گفت ديگر دانشگاه نروم. ماجرا را با همسايهام آيتالله بهبهاني در ميان گذاشتم. ايشان توضيح داد كه آقاي آريانپور با ايشان نيز برخورد داشت، اما مدتي بعد روز امتحان آريانپور با عذرخواهي گفت:«به شما 20 ميدهم هر چند 20 خيلي كم است». سال سوم تحصيل، هنگامي كه مشغول اتمام دوره ليسانس بوديم، قانوني وضع شد تا با برگزاري چهار امتحان چهار مدرك ليسانس از جمله علوم قضايي، علوم تربيتي، تبليغ و فقه بدهند. ما هر چهار امتحان را داديم و چهار ليسانس به ما دادند. سعي كردم تا در كلاسهاي دكترا شركت كنم كه زماني به درد اسلام بخورد و لقب دكترا را روي كتابهايم بزنم. در زمان تدريس در دانشگاه به يكي از استادها گفتم:«تو با گذشت اين همه سال از زندگي و اين ريش اين مزخرفات چيست كه سر كلاست ميگويي؟» پرسيد:«چه مزخرفي؟» جواب دادم:«اعليحضرت همايوني شاهنشاهي، اين حرفها چيست كه ميزني؟» گفت:«يعني شما نميترسي؟» گفتم:«از كي بترسم؟» گفت:«شما اهانت به شاه ميكني؟ نميترسي از دانشگاه بيرونت كنند؟» گفتم:«اگر جانم را بگيرند، نميترسم. اين حرفهاي مزخرف چيست كه ميزنيد؟ آدم بايد آزاد باشد و در مقابل ظلم بايستد. اين الفاظ نشانه كمي شخصيت آدم است. نبايد خودت را به اين حرفها قانع كني». درآن دوره از دوستان حوزوي شما هم كساني براي تحصيل در دانشگاه بودند؟ از حضور اين شخصيتها چه خاطراتي داريد؟ در سال اول دكترا روزي آقاي بهشتي گفت:«وقت داري؟ ميخواهم با شما درباره موضوعي مشورت كنم». گفتم:«بفرماييد». پرسيد:«به نظر شما در دكترا شركت كنم؟» جواب دادم:«چرا نيايي؟ حتماً اين كار را بكن». گفت:«به نماينده آقاي بروجردي، آقاي محققي از بستگان صميمي در هامبورگ گفتم من ليسانس را گرفتم و ميخواهم دكترا را ادامه ندهم، احتياجي به اين كارها ندارم! گفت نه ضرر كه ندارد موقعي كه اسم شما به عنوان دكتر روي يك كتاب اسلامي باشد در كساني كه خيلي علاقه به اين الفاظ دارند مؤثر است». من هم گفتم:«با نظر او موافقم و اين ايده مرا هم براي حضور در دوره دكترا متقاعد كرده است». آقاي بهشتي گفت:«آخر اين وقت تلف كردن است». گفتم:«ما ميخواهيم انديشه اسلامي را ترويج كنيم. بنابراين بايد برايش وقت بگذاريم». او هم پذيرفت و تا پايان دوره دكترا با هم بوديم. درمقطع دكترا بيشتر به چه مباحثي ميپرداختيد؟ در مقاطع دكترا هم در فقه و هم در فلسفه تحقيقاتي داشتم. در سال دوم يا سوم دكترا آقاي فروزانفر مطلبي گفتند كه خلاف مطالب اسلامي به نظرم رسيد. گفتم:«آقا! اين كار كه شما ميكني يعني چه؟» گفت:«چطور اين قدر جسور هستيد كه به دانشگاه و دانشكده معقول و منقول (الهيات) توهين ميكنيد؟» گفتم:«در جايي كه بخواهد از بت تعريف و تجليل شود همان بهتر كه در آن را لجن بگيرند. تشكيلات شما در اين دانشكده معقول و منقول از زمان رضاخان بر مبناي تعطيلي حوزهها بود. البته اين نقشه اثر نكرده است و نتوانست كاري انجام بدهد. مبناي شما مثل مسجد ضرار است. همچون مسجد ضرار اينجا را براي ايجاد تفرقه بين مسلمين درست كردند». گفت: «اگر مسجد ضرار است پس چرا شما آمديد؟» گفتم:«آمدم اين مسجد ضرار را خراب كنم». بعد از گذراندن دوره دكترا البته هنوز امتحان دكترا را نداده بودم، حدود يك هفته دانشكده نرفتم. آقاي بهبهاني دليل را جويا شد. گفتم:«با يكي از آقايان حرفم شده است كه البته برايم رفتن و نرفتن اهميت ندارد». ايشان تلفن كرد و نميدانم چه به او گفت كه خودش به من تلفن كرد كه آقا اگر سوءتفاهمي شده است معذرت ميخواهم. همچنين ميخواهم شما را به تدريس دعوت كنم. گفتم:«بايد بررسي كنم». به قم خدمت آقاي بروجردي رفتم و گفتم:«از من خواستند در دانشكده الهيات تدريس كنم، نظر شما چيست؟» فرمودند:«اگر شما آنجا تدريس نكنيد چه كسي اين كار را خواهد كرد؟» اسامي را نام بردم. فرمودند:«اگر از من ميشنويد، تشريف ببريد و تدريس كنيد». سال سوم دكترا در دانشگاه تهران بودم كه آقاي شيخ حسينعلي راشد، واعظ معروف امتحان تفسير دكترا را ميگرفت. آقاي سيد جواد مصطفوي نيز در آن امتحان حضور داشتند. رسم امتحان آقا شيخ راشد اين بود كه همه دانشجوها را در يك سالن جمع و سؤال ميكرد و هر كس با بهترين جواب قبول ميشد. برگرديم به موضوع اصلي بحث. ازديدگاه شما آيا اختلافات آيت الله كاشاني با دكتر مصدق دفعتا و بر سر گرفتن اختيارات قانونگذاري ازمجلس پيش آمد يا از قبل زمينههاي آن وجود داشت؟ هنوز كار اختلاف نظر بين دكتر مصدق و دار و دستهاش با آيتالله كاشاني بالا نگرفته بود كه دكتر مصدق بر سر گرفتن پست وزارت جنگ با شاه اختلاف پيدا كرد. بدون اينكه آيتالله كاشاني و ساير همرزمانش را خبر كند استعفاي خود را به شاه تسليم كرد. شاه با استفاده از اين فرصت بلافاصله فرمان نخستوزيري قوامالسلطنه را صادر و قوام هم روز 27 تير اعلام حكومت نظامي و اعلاميه شديداللحني از راديو تهران پخش كرد، مبني بر اينكه دادگاه صحرايي تشكيل ميدهم و مخالفين را محاكمه و اعدام ميكنم. در اعلاميه مفصل و معروف قوام اين جملات بود كه همانها هم حادثه برانگيخت. آن شب ساعت هشت كه اين اعلاميه از راديو پخش شد، نهتنها من كه ميليونها نفر مردم مسلمان كه آن را شنيدند بهتزده شدند كه سرنوشت مملكت چه خواهد شد و كار ملي شدن صنعت نفت به كجا خواهد رسيد؟ آقاي كاشاني دو روز بعد در جواب قوام خطاب به سربازان و افسران اعلاميه شديداللحني صادر كرد كه بهوش باشند و در پايان نوشته بود: «اعمال احمد قوام كه تنها براي جاهطلبي و برگشت انگليسها و استعمار است نبايد به دست شما انجام شود و شما را در مقابل خونها و حقكشيها مسئول كند». شاه حسين علا وزير دربار را به منزل آيتالله كاشاني فرستاد كه هر طور شده است او را به سكوت دعوت كند كه آقاي كاشاني قبول نكرد و اعلاميهاي در اين باره نوشت. بعد مردم در 30 تير بيرون ريختند و با وجود حكومت نظامي شاه را مجبور به بازگشت مصدق كردند. سعي و جديت آقاي كاشاني در اين بود كه خودش هضم شود، اما اين نهضت هضم نشود و از بين نرود، اما رفيقش اين مطلب سرش نشد. مصدق آدم لامذهبي نبود، ولي «سلطنه» و در نتيجه خودخواه بود. يعني برخي خصلتهاي دكتر مصدق را به خصلت و تبار او مرتبط ميدانيد؟ دودمان «سلطنه ها» همين هستند، ملي هم كه بشود، متدين، نمازخوان و چه و چه هم كه شود، بالاخره «نشت» ميكند مثل رطوبت كه از آهن و سنگ تجاوز ميكند! بامذهبها به خطا ميروند چه برسد به كممذهبها! چه بسا بامذهبهايي كه وقتي روي صندلي نشستند و پشت ميزي قرار گرفتند لخت لخت شدند. به قول بعضي از بزرگان دانشجوياني كه در خانواده تا اندازهاي مسلمان تربيت شدند، اما عمق اسلامي ندارند، وقتي به اروپا ميروند، مانند كسي هستند كه لباسي از يخ به تن دارند كه وقتي مقابل تنور بايستند، لخت و عور ميشوند! آنها ايماني دارند، اما ايمان عميق ندارند، وقتي دستشان به مقامي برسد، براي مقامطلبي و تفاضل در مقامات سابقه خود را زير سؤال ميبرند. حتي عدهاي با استضعاف عقيدتي، عمق ايماني و اسلامي ندارند و مرتد ميشوند. اسلام با محبت مردم را جلب كرد، اسلام جاذبه داشت، دافعه نداشت، اگر هم داشت فقط آن مواردي بود كه صددرصد بايد دفع كرد. آقاي كاشاني ترجيح داد در جريانات سياسي با تمام قوا وارد شود تا بتواند بالفعل دست راست و چپ استعمار داخلي و خارجي را ضعيف كند يا بشكند. كما اينكه اين كارها هم شد. شاه آن قدر ضعيف شد كه فرار كرد. البته اعواني در پس پرده داشت و بر مبناي چند اشتباه تقصيري و قصوري شاه برگردانده شد كه يكي از اين اشتباهات فاصله گرفتن مصدق از آقاي كاشاني بود. مصدق خيال كرد، مصدق خودش است و نميدانست مصدق يعني كاشاني. او با فاصله گرفتن از كاشاني در اصل از خودش فاصله گرفت و در بعد ديگر اين دو در كنار هم ميتوانستند اين قدرت را استمرار بدهند، اما با ايجاد فاصله قدرت دو تا شد و هر دو ضعيف شدند. در دوران ترور شخصيت آيت الله كاشاني، ايشان را چگونه يافتيد؟ آيا اينگونه رفتارها روي ايشان تاثيري هم گذارده بود؟ كاشاني از نظر ظاهري ضعيف، ولي از نظر باطني به همان قوت خود باقي ماند. ايشان هميشه پر از اميد بود. با برگشت شاه تبديل اميد به يأس طبيعي است، اما نهتنها اميد ايشان به يأس تبديل نشد بلكه با همان قوت و صلابت بدون خوف و ملاحظه كسي كارش را ادامه داد. در زمان اختلاف بين مصدق و كاشاني، طوري به آقاي كاشاني اهانت ميكردند كه باعث تأثر شديد بود. روزنامهها مينوشتند آقاي كاشاني آبستن شده است! عكس ميكشيدند! خودم يكي از اين روزنامهداران را تهديد كردم و به گوشش زدم و در خيابان پرتش كردم! مصدق با تمام قوا با كاشاني معارضه كرد. كل زبانها و قلمها را آزاد گذاشت كه عليه ايشان هر چه ميخواهند بنويسند و بگويند. به منزل ايشان چند مرتبه حمله شد كه دولت يا در اين حملهها دست داشت يا از حملهكنندگان به منزل ايشان جلوگيري نميكرد. معروف است كه درشب حمله طرفداران دكتر مصدق به منزل آيت الله كاشاني، امام خميني هم در آنجا حضور داشتند وشاهد ماجرا بودهاند. جنابعالي دراينباره خاطرهاي داريد؟ يكي ازسه شبِِ سنگباران شدن منزل آقاي كاشاني، من هم بر منبر بودم. آيت الله كاشاني نيز در كنار مرحوم امام خميني نشسته بود. هنگام سنگباران از منبر پايين نيامدم، صبر كردم تا سنگباران قدري تخفيف يابد و پس از آن سخنراني را ادامه دادم، اما چندين نفر از جمله حداد نامي از تجار در آن شب كشته شدند. جلسه كه تمام شد آقاي خميني به منزل رفت. من هم خدمتشان رفتم. فرمود:«چطور آن بالا ماندي؟» گفتم:«انشاءالله براي يك زمان، موقعيت و شرايطي بايد ساخته شوم». خاطرم هست دراوايل اختلافات مصدق و كاشاني، مصدق را منزل آقاي كاشاني آوردند. خدمت ايشان نشست كه آقاي كاشاني فرمود:«خوب بيسواد! تو را كه وادار كرد اين قدر خلبازي در آوردي؟ تو را كه مصدق كرد؟ چرا چنين كردي؟ ما كه نبايد غرض شخصي داشته باشيم». در نتيجه ميان آقاي كاشاني و مصدق به هم خورد كه البته تقصير با مصدق بود، چون ايشان نصايحي ميكرد و مصدق كه روي صندلي نشسته بود بناي گوش ندادن، اهانت و اذيت كردن گذاشت! ظاهرا آيت الله كاشاني ارجاعاتي هم به امام خميني داده بودند. افراد متعددي اين را نقل كردهاند. جنابعالي دراين باره ازايشان چه شنيديد؟ پس از فوت آقاي بروجردي مردم در اين انديشه بودند از چه كسي تقليد كنند. چند نفر از علماي بزرگ بودند كه خودمان تشخيصهايي داشتيم و سؤالاتي هم كرديم و بعضي جوابهايي دادند كه جواب آقاي كاشاني هيچگاه از يادم نميرود. وقتي خدمت آقاي كاشاني رسيدم و از ايشان درباره مرجع تقليد سؤال كردم، فرمود:«من چه بگويم؟» عرض كردم:«بايد از خود شما تقليد كنيم؟» فرمود:«من سياستمال شدم و بعضي از مردم خيال ميكنند هر آخوند عالمي دخالت در سياست كند، ديگر عالم و آخوند نيست. بايد از كسي كه هنوز سياستمال نشده است تقليد كرد. مرجع مسلمين بايد يك عالم رباني باشد كه در مقابل اين استعمار، استكبار، استبداد و استضعاف استقامت كند». گفتم:«او كيست؟» فرمود:«آقاي خميني». آقاي كاشاني بهتر از فرزندانشان و بيشتر از هر كسي به آقاي خميني اميدوار بود. آقاي خميني درست مثل سايه آقاي كاشاني بود و هيچگاه با هم اختلافي نداشتند. گاهي اوقات با هم شوخي ميكردند. چيزي آقاي كاشاني ميگفت و چيزي ايشان ميگفت. البته آقاي كاشاني تكيه كلامي داشت كه به اشخاص ، ميگفت: «بيسواد»! ولي نديدم به آقاي خميني بگويد. بهطور مثال در ملاقات با آقاي آسيد ابوالحسن رفيعي قزويني، آقاي كاشاني فرمود:«خوب بيسواد، از قزوين چه خبر؟» اين تكيه كلام ايشان بود، البته مراد ايشان از سواد يعني سواد قلب نداشتن، اما آقاي رفيعي قزويني ناراحت شد. به درس اسفارش ميرفتم كه به من گفت:«چرا ايشان اين طور با آقايان برخورد ميكند!» گفتم:«ناراحت نشويد، اين تكيه كلام ايشان است». نسبت به آقاي شريعتمداري نيز همان تعبير را داشت و در بحث ميفرمود:«بيسواد! گوش بده. حالا وقت حرف زدن تو نيست»، ولي هرگز به آقاي خميني اين حرف را نزدند و هميشه حساب خاصي براي آقاي خميني قائل بودند. ايشان حتي در زمان مرجعيت آقاي بروجردي، درمواردي و از روي عصبانيت، تعبيراتي را در مورد آقاي بروجردي داشت، البته بعداً فرمود:«نه، اين طور نيست، بعضي وقتها انسان در عصبانيت حرفهايي ميزند»، اما نظاير چنين تعبيري را هيچ وقت درباره آقاي خميني به كار نبرد. البته اين حرفها به گوش آقاي بروجردي ميرسيد، ولي عكسالعملي نداشت؛ حتي وقتي به آقاي بروجردي اطلاع داده شد آقاي كاشاني مقروض است، فوري مبلغي را كه ايشان بدهكار بود با اضافه ميفرستاد. اشاره كرديد به علاقه وتوجه آيت الله كاشاني به امام. پس از رحلت آيت الله كاشاني، درس و جايگاه حضرت امام در حوزه چه شرايطي داشت وچگونه ارتقا يافت؟ با گذشت زمان بهتدريج درس مرحوم امام از منزل به مسجد منتقل و بعد از آقاي بروجردي رسمي شد و حدود ثلث يا نصف مسجد اعظم پر ميشد و شنيدم كه ايشان خارج مكاسب را تدريس ميكرد و شاگردهاي ايشان از شاگردان ديگر اساتيد هم از نظر عِدّه و هم از نظر عُدّه بيشتر بود. در آن زمان ايشان هنوز مرجع رسمي نشده بودند، ولي آن قدري كه در آنجا بودم، موج و اوج درس ايشان در درس مراجع رسمي، آقايان گلپايگاني، مرعشي و شريعتمداري وجود نداشت. در همان روزها آقاي شريعتمداري نزديك گذرخان از من سؤال كرد كه آقاي خميني فرمودند كسي كه قدرت اجتهاد دارد حرام است تقليد كند، اين چه جور است؟ گفتم:«درست است». گفت:«طبق موازين چه و چه؟». گفتم:«قرآن در آيه 43 سوره نحل ميفرمايد: وَ مَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ إِلاَّ رِجَالًا نُّوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ؛ و (اما) پيش از تو جز مرداني كه بديشان وحي ميكنيم گسيل نداشتيم. پس اگر دانستهايد، از يادآورندگان [پژوهندگان كتابهاي آسماني] جويا شويد». از واپسين روزهاي حيات آيت الله كاشاني وانعكاس بستري شدن ايشان دربيمارستان بازرگانان، چه مشاهداتي داريد؟ چه كساني به عيادت ايشان آمدند؟ در هنگام بستري شدن آقاي كاشاني در بيمارستان بازرگانان، شاه نخستوزير خود دكتر علي اميني را براي عيادت نزد آقاي كاشاني فرستاد كه او در آنجا با اداي احترام دست آقاي كاشاني را بوسيد. در همان روزها پدر يا برادر يكي از دامادهاي آقاي كاشاني فوت كرد كه اشتباهي از من دعوت كردند در مسجد پامنار سخنراني كنم. مسجد پر از افسران عاليرتبه، سرلشكرها و سپهبد بود. در منبر صحبتهايي كردم و بعد گفتم:«اگر شاه مملكت كه خود را رئيس مملكت ميداند، ميخواهد عمل مستحبي را انجام بدهد، عمل مستحب را خود انسان بايد انجام دهد، معناي فرستادن چيست؟ شما نخستوزير را ميفرستي كه به عيادت آقاي كاشاني برود و دست ايشان را ببوسد. اين وظيفه خود شماست و بايد خودت دست آقاي كاشاني را ميبوسيدي». حضار در مجلس با شنيدن حرفهايم عكسالعمل نشان دادند. عدهاي بلند شدند، رفتند و عدهاي هم پچپچ كردند. . . اين سخنان برايتان مشكل درست نكرد؟ پس از پايان صحبتهايم بياعتنا به واكنش ها، از منبر پايين آمدم. متوجه شدم مانند قبل از سخنراني تحويلم نگرفتند. برايم مهم نبود. تا به منزل رسيدم، تلفن زنگ زد. برداشتم. آقايي گفت:«از شهرباني زنگ ميزنم، فلاني آجودان كل رئيس شهرباني هستم». گفتم:«بفرماييد مسئلهاي داريد؟» گفت:«نه، عرضي داشتم تيمسار رئيس كل ميخواهند با شما ملاقات كنند، ايشان آنجا بيايند يا شما سرافراز ميفرماييد؟» گفتم:«اگر هيچ كدام باشد چطور است؟» گفت:«نه، چون صحبتهايي است كه بايد بيان شود». گفتم:«خبر ميدهم». گوشي را گذاشتم و به ديدن آقاي كاشاني در بيمارستان رفتم. گفتم:«ما گفتيم اين پسره دست شما را ببوسد، اما نميدانم منظور اينها چيست؟» آقاي كاشاني گوشي تلفن را برداشت و با رئيس شهرباني تماس گرفت. رئيس شهرباني سلام كرد، آقاي كاشاني در جواب گفت:«نميدانم چطور جواب سلام به تو بدهم». گفت:«آقا چه شده است؟» آقاي كاشاني گفت:«بگو ببينم آقا! شاه بايد دست آيتالله را گاز بگيرد يا ماچ كند؟» پرسيد:«قربان چه شده است؟» گفت:«حضرت آقاي صادقي از باب نصيحت يك مستحب گفتند كه شاه نخستوزيرش را فرستاد، احترام كرد به حد ركوع و دست مرا ماچ كرد، خوب چطور بود، خود ايشان بيايد اين مستحب را عمل كند. حالا شاه به نظر شما دست مرا، دست آيتالله را بايد گاز بگيرد يا ماچ كند؟» گفت:«قربان!» آقاي كاشاني حرفش را قطع كرد و گفت:«با ايشان چه كار داشتي؟» گفت:«عرضي نداريم، خواستيم فقط جمالشان را زيارت كنيم». خلاصه بنا شد جمال ما را زيارت كند. خانهام خانهاي ساده مزين به پشتي و نمد بود، لذا قرار شد من به شهرباني بروم. در آنجا آجودان كل و رئيس شهرباني به غير از احوالپرسي هيچ سؤالي نپرسيد. ظاهرا در دوران شدت بيماري آيت الله كاشاني و با فاصله اندكي قبل از رحلت ايشان، شاه سرزده به عيادت ايشان آمده بود. توانستيد از مفاد گفت وگوهاي آن دو اطلاعاتي به دست آوريد؟ در اواخر عمر آقاي كاشاني كه كسالتشان خيلي سخت شد، شاه به صورت ناشناخته و با لباس مبدل جلوي در خانه ايشان به مدت 20 دقيقه معطل ماند. به سيد محمد، پسر آقاي كاشاني اطلاع دادند. متوجه حضور شاه به اتفاق چند همراه شد. شاه وارد اتاق شد و صندلي را خودش برداشت و نشست. بعد با حالت انكسار به آقاي كاشاني گفت:«در سلطنتم به شما خيلي ظلم شده است. معذرت ميخواهم». ايشان فرمود:«به اسلام ظلم شد، من كه هستم! هر چه به من ظلم شود به اسلام ظلم شده است». شاه خم شد دست ايشان را ببوسد كه فرمود:«دست مرا نبوس، ميخواهم دستم پاك بماند». شاه گفت:«هر امري داريد، اطاعت ميكنم». فرمود:«خير امري ندارم. فقط شما مسلمان باش و مسلمانان را اذيت نكن». متأثر از حرفهاي ايشان اشك شاه جاري شد كه ايشان فرمود:«بيسواد! گريه فايده ندارد. تصميم بگير آنچه را كه شده است، جبران كني». رحلت آيتالله كاشاني تاچه حد در مجامع ديني، سياسي و اجتماعي بازتاب پيدا كرد؟ تشييع ايشان را چگونه ديديد؟ آيتالله كاشاني در اواخر سال 1340 فوت كردند. ايشان مجلس فوت آيتالله بروجردي را در اوايل همان سال برگزار كردند و در اواخر سال اين مجلس براي خودشان بر پا شد. فوت ايشان در منزل خودشان بود. جنازهشان را به مدرسه سپهسالار (شهيد مطهري فعلي) بردند و در آنجا آقايان علما و طبقات مختلف براي تشييع جنازه تجمع كردند. تشييع جنازه با پاي پياده از مدرسه سپهسالار شروع شد و تا سرچشمه ادامه يافت. جمعيت خيلي زياد، اما شايد باز هم در شأن كسي چون آيتالله كاشاني نبود. دكتر مظفر بقايي كرماني از افراد سرشناس و سردسته يكي از احزاب و گروههاي بزرگ تهران نيز اين مسافت را با وجود سن بالا و هيكل سنگين با عدهاي از دار و دستهاش پياده رفت. جنازه به صحن حضرت عبدالعظيم رسيد. روبهروي بازار حضرت عبدالعظيم جنازه را به زمين گذاشتند و آقاي سيد محمود موسوي واعظ معروف به موسوي شاه عبدالعظيمي در مقابل جنازه ايستاد و سخنراني مفصلي در شأن، مقام و موقعيت آيتالله كاشاني بيان كرد كه قابل توجه و تمجيد بود. سپس جنازه را به خاك سپردند. در مسجد جامع حضرت عبدالعظيم نيز مجلس ختمي براي آيتالله كاشاني بر پا شد. سخنران در مورد تقواي آيتالله كاشاني صحبت كرد. ايشان گفت:«آيتالله كاشاني روزي رئيس مجلس شوراي ملي و روزي فلان مقام را داشت، اما وقتي از دنيا رفت، بقال، قصاب و نانوايي پامنار به خاطر خريد نسيه از او طلبكار بودند و فرزندانشان اين مبلغ را پرداختند. اين نشانه تقوا، زهد و تهذيب نفس آيتالله كاشاني است كه با آن همه جلال و جبروت و آن همه موقعيت مملكتي در شرايطي از دنيا رفت كه براي مخارج زندگي مقروض بود».
نویسنده : شاهد توحيدي
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: 20 اسفند 1392 - 16:22
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 89]
صفحات پیشنهادی
برپایی بزرگداشت حبیبالله آیتاللهی در موزه امام علی(ع)
برپایی بزرگداشت حبیبالله آیتاللهی در موزه امام علی ع ﻣﺮاﺳﻢ ﺑﺰرﮔﺪاﺷﺖ حبیب الله آیت اللهی به ﻣﻨﺎﺳﺒﺖ ﺗﻮﻟﺪ 79 ﺳﺎﻟﮕﯽ این هنرمند نقاش روز پنج شنبه 15 اسفند در ﻣﻮزه ھﻨﺮھﺎی دﯾﻨﯽ اﻣﺎم ﻋﻠﯽ ع ﺑﺮﮔﺰار ﻣﯽ ﺷﻮد به گزارش خبرگزاری فارس ﻣﺮاﺳﻢ ﺑﺰرﮔﺪاﺷﺖ حبیب الله آیت اللهی در ﻗﺎﻟﺐ پنجمین ﻧﺸﺴﺖ ﺻقرائت جنجالي آیتالله مصباح از امام(ره)
قرائت جنجالي آیتالله مصباح از امام ره يکي از مهم ترين موضوعاتي که همواره محل نزاع اين روحاني سرشناس حوزه علميه و نزديکان امام ره بوده قرائت بنيانگذار نظام جمهوري اسلامي از موضوع جمهوريت نظام و اهميت راي مردم در تعيين ساختار سياسي کشور بوده است کد خبر ۳۸۵۷۳۴ تاریخ انتشار ۲۰آیتالله علمالهدی: فعالیتهای هنری و سینمایی در مشهد باید در شأن امام هشتم باشد
آیتالله علمالهدی فعالیتهای هنری و سینمایی در مشهد باید در شأن امام هشتم باشدامام جمعه مشهد گفت در مورد اجرای کنسرت موسیقی در زمان سفر آقای احمدینژاد به استان گفتم کارهایی که در خراسان رضوی و خصوصا مشهد اجرا میشود باید در شأن امام رضا ع باشد به گزارش خبرگزاری فارس از مشهدامام جمعه مشهد: آیتالله عبادی در نوسانات سیاسی رنگ عوض نکرد
جمعه ۹ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۳ ۲۸ امام جمعه مشهد با اشاره به شخصیت والای آیتالله عبادی گفت ایشان در نوسانات سیاسی رنگ عوض نکرد به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا - منطقه خراسان آیتالله سید احمد علمالهدی شب گذشته در مراسم بزرگداشت آیتالله عبادی امام جمعه فقید مشهد باآیت الله سید محمد موسوی بجنوردی:زندان های امروز غیر شرعی و انفرادی شکنجه است/ امام مخالف اعدام مفسد فی الارض ب
آیت الله سید محمد موسوی بجنوردی زندان های امروز غیر شرعی و انفرادی شکنجه است امام مخالف اعدام مفسد فی الارض بود اصلا امام حکم اعدام برای مفسد فی الارض را قبول نداشت استفتاء کردم آیا قاچاقچیان مواد مخدر مستحق اعدام هستند یا خیر فرمودند چنان چه حمل اسلحه شرارت و فساد کنند بهآیتالله خزعلی در برنامه شناسنامه: امام(ره) به منتظری گفت قعر جهنم را برای خود مهیا نکن/ موسوی و کروبی عامل تو
آیتالله خزعلی در برنامه شناسنامه امام ره به منتظری گفت قعر جهنم را برای خود مهیا نکن موسوی و کروبی عامل توهین به امام حسین ع بودند برخی با عملکرد غلط فرزندانشان برخورد نکردندخزعلی ادامه داد سال 88 عکس امام ره را پاره کردند و به امام حسین ع توهین کردند این کارها را میرحسدعای آیت الله بهجت برای امام زمان(عج)
دعای آیت الله بهجت برای امام زمان عج گویا همین دعا برای فرج یک امیدواری است و یک ارتباط روحی با صاحب دعا است همین مرتبه ای از فرج است به گزارش سرویس دینی جام نیوز عارف وارسته حضرت آیة الله بهجت درباره امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف فرمودند حضرت غائب عج دارای بالاتآیتالله امامی کاشانی: دولت باید خدمت به مردم را هرچه بیشتر در دستور کار خود قرار دهد
آیتالله امامی کاشانی دولت باید خدمت به مردم را هرچه بیشتر در دستور کار خود قرار دهدخطیب موقت نماز جمعه تهران گفت دولت باید خدمت به مردم را هرچه بیشتر در دستور کار خود قرار دهد به گزارش سرویس فضای مجازی خبرگزاری فارس آیت الله محمد امامی کاشانی خطیب موقت نماز جمعه تهران در گفتبه مناسبت 27 ربیعالثانی: ماجرای جراحی بدون بیهوشی استاد اخلاق تهران/نقش آیتالله خوانساری در پیروزی انقلاب
به مناسبت 27 ربیعالثانی ماجرای جراحی بدون بیهوشی استاد اخلاق تهران نقش آیتالله خوانساری در پیروزی انقلابآیتالله سیداحمد خوانساری احتیاج به عمل جراحی داشت و چون سالخورده بود تحمل جراحی بدون بیهوشی نیز ممکن نبود پیش از آنکه عمل جراحی آغاز شود وی اجازه بیهوش کردن را به پزشکآیتالله دری نجفآبادی در آیین تجدید میثال اعضای خبرگان رهبری با آرمانهای امام مطرح کرد علت غیبت رئیس مجلس خب
آیتالله دری نجفآبادی در آیین تجدید میثال اعضای خبرگان رهبری با آرمانهای امام مطرح کردعلت غیبت رئیس مجلس خبرگان در آیین تجدید میثاق با آرمانهای امامعضو مجلس خبرگان رهبری علت غیبت رئیس و نایب رئیس مجلس خبرگان رهبری در آیین تجدید میثاق با آرمانهای والای امام خمینی ره را مطرحپادشاه عربستان در منزل آیت الله هاشمی رفسنجانی
پادشاه عربستان در منزل آیت الله هاشمی رفسنجانی 1392 12 14فردا در برنامه شناسنامه بررسی میشود تبیین ماموریت ویژه امام خمینی از زبان آیتالله خزعلی
فردا در برنامه شناسنامه بررسی میشودتبیین ماموریت ویژه امام خمینی از زبان آیتالله خزعلیآیتالله خزعلی در برنامه شناسنامه به تبیین ماموریت ویژه امام خمینی قبل از انقلاب میپردازد به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری فارس آیتالله خزعلی عضو مجلس خبرگان رهبری میهمان این هفته برنامه شناسنآیتالله قرهی مطرح کرد علت سستی در عمل به روایت امام صادق(ع)/ سرور همه اعمال چیست
آیتالله قرهی مطرح کردعلت سستی در عمل به روایت امام صادق ع سرور همه اعمال چیستمدیر حوزه علمیه امام مهدی عج با اشاره به اینکه چرا بعضی مواقع در عمل سست هستیم گفت اگر بخواهید در عمل کم نیاورید باید متخلّق به اخلاق الهی باشید چون متخلّقین به اخلاق الهی در عمل کم نمیآورند بآیت الله خزعلی:امام(ره) به منتظری گفت قعر جهنم را برای خود مهیا نکن
آیت الله خزعلی امام ره به منتظری گفت قعر جهنم را برای خود مهیا نکن عضو مجلس خبرگان رهبری گفت سال 88 عکس امام ره را پاره کردند و به امام حسین ع توهین کردند این کارها را میرحسین و کروبی انجام دادند و الان هم دل ما از دست اینها داغدار است به گزارش سرویس گیشه جام نیوز به نقل اچرا موسسه تنظیم نشرآثار امام خمینی در باره دیدگاه آیت الله مصباح موضع نمی گیرد
چرا موسسه تنظیم نشرآثار امام خمینی در باره دیدگاه آیت الله مصباح موضع نمی گیردسایت جماران در پاسخ یکی از مخاطبان خود که پرسیده است چرا موسسه تنظیم و نشر آثار امام در برابر سخنان اخیر آیت الله مصباح مبنی بر اینکه امام با لفظ جمهوریت موافق نبودند و اظهارات آیت الله خزعلی در خصوصنماز جمعه این هفته تهران به امامت آیت الله سید احمد خاتمی اقامه می شود
نماز جمعه این هفته تهران به امامت آیت الله سید احمد خاتمی اقامه می شود تهران - ایرنا - نماز عبادی - سیاسی جمعه این هفته تهران در مصلای بزرگ امام خمینی ره و به امامت آیت الله سید احمد خاتمی اقامه می شود به گزارش ایرنا روابط عمومی و امور بین الملل ستاد نمازجمعه تهران روز چهارشنواکنش سه عضو مجلس خبرگان به اظهارات آیت الله مصباح:این سخنان، تحریف بیانات امام (ره) است
واکنش سه عضو مجلس خبرگان به اظهارات آیت الله مصباح این سخنان تحریف بیانات امام ره است سیاست > احزاب و شخصیتها - سایت جماران نوشت چند روز پیش آیت الله مصباح یزدی بار دیگر اظهارات جنجالی خود را در مورد لفظ جمهوری و نگاه امام خمینی ره در مورد این مقوله را تکرار ک-
گوناگون
پربازدیدترینها