تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 29 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):مؤمن را بر مؤمن، هفت حق است. واجب ترين آنها اين است كه آدمى تنها حق را بگويد، هر ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1831238499




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ب ه ا ر یه (1)


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: ب ه ا ر یه (1)بخش اول :بَهاریّه، اشعاری در وصف بهار و زیباییهای آن. این مقاله در دو بخش تنظیم شده است: از آغاز تا عصر مشروطه؛ از مشروطه تا امروز.
ب ه ا ر یه (1)
از آغاز تا عصر مشروطه: در این بخش، بهاریه براساس سبکهای شعرفارسی بررسی می‌شود:1. در سبک خراسانی: سبک خراسانی سبکی غالباً واقع‌گرا، برون‌گرا و طبیعت‌گرا و آفاقی(شفیعی، صور...، 317، 321-322). و گاه در پاره‌ای موارد درون‌گرا و انفسی است. بنابراین، می‌توان بهاریه را دراین سبک از دو منظر نگریست: اکثری یا آفاقی و اقلی یا انفسی.الف- اکثری(آفاقی): از این منظر، وصف بهار و طبیعت با استفاده از تشبیهات حسی و مرکّب صورت می‌گیرد و شاعران با طبیعت برخوردی مستقیم دارند و بهاریه‌های خود را با تشبیه‌های محسوس به محسوس و مرکب می‌آرایند(شمیسا ، سبک‌شناسی...، 27). در نگرش آفاقی، دو هدف دنبال می‌شود: مدیحه‌سرایی و رزم‌آرایی. یک- مدیحه‌سرایی: دراین بهاریه‌ها وصف بهار- که اغلب در تشبیبِ قصیده (نک‍: ه‍ د، تشبیب، نیز قصیده) جلوه‌گر می‌شود(برای اطلاع بیشتر، نک‍: همایی، 1/115-116)- مقدمه‌ای است بر مدیحه‌سرایی و مدح ممدوح؛ قصیده‌های شاعران این عصر که با وصف بهار آغاز می‌شود، همه مؤید این مدعاست. استفاده از بهار در شعر و تأکید بر آن و به طور کلی بهاریه‌سازی البته بی‌سبب نیست؛ جمال‌زاده برآن است که سبب پرداختن به بهار به مثابه یکی از محبوب‌ترین موضوعات شعر فارسی، بسا کوتاهی عمر این فصل است(ص 289-290) که به قول حافظ بهار چونان عمر، ناپایدار و کوتاه است و «ایام گل چو عمر به رفتن شتاب» می‌کند(غزل 387، بیت4) و شاعران به گفته عابدعلی‌خان(ص28) براین اساس از بهار و لوازم آن، مضمونها می‌پردازند(ص28). رودکی(د329ق/941م) نخستین بهاریه موجودِ مشهور در ادب فارسی(ص36)را با روحی حماسی( شمیسا ، همانجا)و با تصویرگریهایی که لازمه صف‌آرایی دو سپاه در یکدیگر است، سروده(سلطانی، شم‍ 156، ص26)، و کسایی مروزی(د391ق/1001م)، شاعر شیعی که تشبیهاتِ وی نسبت به معاصرانش پیشرفته‌تر و هنرمندانه‌تر است( شمیسا ، همان، 32)، در وصف بهار و طبیعت استادی خود را در گونه‌ای شعر - که به پیشنهاد شمیسا باید آن را شعر «لحظه‌ها و نگاهها» نامید(همان، 75-76)نشان می‌دهد(ص86، 87، 97). در این گونه شعرـ که معمولاً یک دوبیتیِ مبتنی بر تشبیه، و خاص شاعران مشرق ایران در عهد سامانی است ـ شاعر با استفاده از تشبیه مرکب به وصف حالت خاصی از پدیده‌های طبیعت می‌پردازد و فی‌المثل قطره باران را بر برگی، یا سرگردانی برف دانه‌ها را درهوا وصف می‌کند( شمیسا ، همانجا؛ نیز نک‍: صفا، 1/448). جمال‌زاده برآن است که سبب پرداختن به بهار به مثابه یکی از محبوب‌ترین موضوعات شعر فارسی، بسا کوتاهی عمر این فصل است
ب ه ا ر یه (1)
به طور کلی، طبیعت در اشعار نیمه اول سده 4ق ساده و زنده است و در نیمه دوم سده5ق مصنوع، چنان‌که در مدایح منوچهری خصایل روانی و نفسانی ممدوح، با طبیعت و عناصر طبیعی سنجیده می‌شود و فی‌المثل از «بهارنصرت»، و «ریاحین اخلاق» سخن در میان می‌آید(شفیعی، همان، 321-322)و بدین سان، تصاویر طبیعت وارد حماسه می‌شود؛ یا فی‌المثل منوچهری  ـ که نماینده برجسته این دوران در تصویرسازیهای شعری است(همان، 501)ـ رزم بهار و زمستان را با زیبایی تمام بیان می‌کند و از عوامل طبیعت در سامان بخشیدن به این رزمِ تماشایی بهره‌ می‌گیرد و سپاهی گرد می‌آورد که افراد آن به جای جوشن، دیبای سبز برتن، و کمربندِ ارغوان و زرهِ ضمیران در بردارند(ص 29-32؛ نیز نک‍: سلطانی، همانجا). بهار و لوازم آن در شعر عنصری (د 432/1041م)ـ که قصایدش مُقتضَب(بدون تشبیب)است(شمیسا، همان، 44؛ نیز نک‍: شمس قیس، 356-358) ـ به استادی تمام جلوه‌گراست(صفا، 1/564-565، 567؛ نیز نک‍: شفیعی، همان، 295). قصیده‌هایفرخی سیستانی(429ق/1038م)ـ که شاعری است شاد و روستایی با روحیه ایرانی و با تغزلات لطیف(شمیسا، همان، 45)ـ اغلب با وصف بهار آغاز می‌شود که مشهورترین آنها قصیده «داغگاه» است(ص 175، برای اطلاع بیشتر درباره بهاریه‌های او، نک‍: 60، 85، 107، 136، 145، 166، 306، 375، 440؛ نیز نک‍: یوسفی، 363، 472-473). در میان شاعران مدیحه‌سرا، وصف بهار در شعر امیر معزی (441-521ق/1049-1127م) با تشبیهِ کوتهی شبِ زلف معشوق بر رخسارِ چون بهار روز او(صفا، 2/522- 523)حاکی از توفیق شاعر در تصویر زیباییهای طبیعت، و مقدمه‌ای برای ورود وی به مدح ممدوح است(زرین‌کوب، 151-152). دو- رزم‌آرایی، یا حماسه‌سرایی: وصف بهار در شعر فردوسی(339-411ق/950-1020م)و اسدی طوسی (د465ق/1073م) ابزاری است برای حماسه‌سرایی و رزم‌آرایی و توصیف سپاه و صحنه‌های کارزار، چنان‌که فردوسی پدیده‌های زیبا و دلنواز بهاری، مثلاً لاله را با خشونت‌آمیزترین صحنه‌های جنگ، مثلِ درخشیدن تیغ پیوند می‌دهد(4/125؛ نیز نک‍: سلطانی، شم‍ 155، ص 14-15)و سپاه را در سازندگی و برازندگی به خورشید بهاری مانند می‌کند(5/244؛ نیز سلطانی، همانجا). فردوسی در جریان وصف بهار نه از بزم غافل است، نه از عشق و زندگی؛ چنان که در توصیف بالاترین حد زیبایی، از مفهوم بهار بهره‌ می‌گیرد(نک‍: همو، شم‍‍ 155، ص 16)و زنِ سام را به «بهار پر از رنگ و بوی»(1/139)، رودابه را به «خرّم بهار»(1/233) و فریدون پیر را به «باغ بهاری گرد بر چهره نشسته»(1/91)تشبیه می‌کند. این جنبه از توجه فردوسی به بهار را می‌توان در داستهانهای عاشقانه شاهنامه مثل بیژن و منیژه(ه‍ م)و زال و رودابه(ه‍ م)ملاحظه کرد. اسدی طوسی، سراینده منظومه حماسی گرشاسب‌نامه که تحت‌تأثیر شدید فردوسی است، نیز همانند او از بزم غافل نیست؛ و تشبیهات و توصیفات او را هم می‌توان به رزمی و بزمی یا حماسی و غیرحماسی تقسیم کرد. هر دو گونه تشبیه و هر دو گونه توصیف را در سراسر گرشاسب‌نامه می‌توان دید(برای نمونه، نک‍: ص 126؛ نیز نک‍: سلطانی، شم‍ 154، ص26).فردوسی در جریان وصف بهار نه از بزم غافل است، نه از عشق و زندگی؛ب- اقلی(انفسی):
ب ه ا ر یه (1)
در جنب گرایش آفاقی در وصف بهار در سبک خراسانی که گرایش اکثری به شمار می‌آید، گرایش انفسی نیز درخور توجه است، چنان‌که ناصر خسرو(394-481ق/1004-1088م)از آن جهت که شعرش حکمت و تحقیق است، نه مدح و هزل و هجو و غزل(زرین‌کوب، 99)، نگاهی درون‌گرایانه و انفسی به بهار دارد(برای نمونه، نک‍: ص 142-146) و فی‌المثل در بهار، تحول و دگرگونی می‌بیند و از بهار عدم ثبات احوال روزگار را در می‌یابد و نه یک سلسله رنگ و بوی ظاهری(ص 108-110؛ نیز نک‍: فروزانفر ، سخن...، 155). براین اساس است که بهار را بی‌قدر و قیمت می‌شمارد، نه موسم عیش و طرب، و هرسالش را چون پار می‌بیند(ص 139-141؛ فروزانفر ، همانجا)؛ غرش ابر را به عصیان دوزخیان تشبیه می‌کند و شکستِ دی‌ماه را از بهاران به شکست عمروعاص از حضرت علی(ع) مانند می‌سازد و شکوفه‌های بهاری را گواه صادق رستاخیز می‌داند؛ این همه حاکی از این معناست که ناصرخسرو فرزند زمان خویشتن است و برخلاف برخی از معاصرانش از سر تقلید به وصف طبیعت نمی‌پردازد، زیرا روزگار او پایان دوران شادیها و شادخواریها و دوران تسلط دیوان بر ایران(نک‍: دادبه، «ناصرخسرو...»، 105-110)، و سلطه درون‌گرایی و برون‌گرایی و نگرش از منظر انفسی به جای آفاقی است. به همین سبب، بهارِ ناصرخسرو بهاری برآمده از تجربه خود اوست و چون به طبیعت و بهار از همان دیدگاهی که باید بنگرد، می‌نگرد، لاجرم طبیعت را با دید مستقل و صور خیالِ تازه و بیش و کم شخصی نمایش می‌دهد(شفیعی، صور، 555، 562) و این منظر انفسی و این سلطه درون‌گرایی واقعیتی است تلخ که به دنبال سلطه ترکان غزنوی و سلجوقی بر ایران، بر اذهان اندیشمندان و شاعران حاکم می‌شود و سبک مسلط دوران بعد، یعنی سبک عراقی پدید می‌آید. به همین سبب است که حتى در ورای شادی و شادخواری ظاهری خیام(د 511یا517ق/1117یا1123م)و آن همه تأکید بر فرصت‌جویی وعشرت‌طلبی و لذت عاجل(زرین‌کوب، 136-137)، تلخی اندوهی جان‌کاه نهفته است که خردمندان اهل درد، آن را با ذائقه جان می‌چشند و از زبان او در وصف باده تلخ خوش می‌شنوند که «... تلخ است، چرا که زندگانی من است»(هدایت ، 17-18)تا باور کنند که دورانی دیگر آغاز شده است.ادامه دارد ...مطالب مرتبط:طبیعت در ادبیات فارسی  بهار در شعر فارسی بهار شد در میخانه باز باید کردبا شکر خندی به استقبال سال نو بروجیک جیک های عاشقانه اصغر دادبهتهیه و تنظیم برای تبیان : زهره سمیعی- بخش ادبیات تبیان





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 341]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن