تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 28 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر جوانى كه در سن كم ازدواج كند ، شيطان فرياد بر مى آورد كه : واى برمن ، واى بر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830775981




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

نگرانی از لیبرالیسم فرهنگی


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
سرمقاله
گزیده شرمقاله‌های روزنامه‌های صبح یکشنبه نگرانی از لیبرالیسم فرهنگی روزنامه‌های صبح امرو زایران ایران در سرمقاله‌های خود به مهمترین مسائل روز کشور و جهان پرداخته‌اند از جمله «نزدیکان دور!»،«پشت پرده همه‌پرسی برای سازش»،«ارزیابی یک رهنمود سیاسی!»،«سلام نظامی اردوغان به ژنرال‌های ترک»،«کدام دژ پولادین؟»،«نگرانی از لیبرالیسم فرهنگی»،«فقط 30 دقیقه»،«عدالت و پرداخت یارانه نقدی به نیازمندان»،«علیه دولت یا در سایه دولت»،«آزادی را سهمیه بندی نکنید!»،«فاز دوم هدفمندی؛ شیب بهینه افزایش قیمت؟»و... که برخی از آنها در زیر می‌آید.




جام جم:اولویت رسانه ها «اولویت رسانه ها»عنوان سرمقاله روزنامه جام جم به قلم بیژن مقدم است که در آن می خوانید؛روز گذشته در دو مراسم جداگانه یک سخن مشترک از سوی دو مقام مسئول بیان شد. رییس رسانه ملی در نشست افق رسانه که عموما به تبیین سیاست ها و راهبردهای کلی صدا و سیما پرداخته می شود، کمک به دولت برای اجرای طرح هدفمندی یارانه ها را اولویت رسانه ملی اعلام کرد و از دیگر رسانه ها خواست با پرهیز از حاشیه پردازی ها به متن نیازهای کشور و دولت توجه کنند. همین مضمون در سخنان رییس جمهور در جشنواره مطبوعات بیان شد. آنجا که آقای روحانی گفت: «رسانه های ما در مشکلات اساسی جامعه به کمک کشور و دولت بیایند» وی دو مقوله محیط زیست و هدفمندی یارانه ها را از مصادیقی عنوان کرد که حضور رسانه ها با همه توان در آن ضروری است. واقعیت آن است که رسانه ملی همواره در مهم ترین مسائل اساسی و راهبردی کشور کمک و یار قوای سه گانه بویژه دولت بوده است و این همان حلقه مفقوده ای است که باید به دنبال آن در میان رسانه های مکتوب و مجازی گشت. بویژه در رسانه های حامی دولت. غفلت از مسائل اصلی کشور و توجه بی حد و حصر به حاشیه ها آفت اصلی این دسته رسانه هاست. آنها دانسته یا ندانسته خدمتی به دولت نمی کنند. اگر هدفمندی یارانه ها اولویت اصلی کشور است آیا بهتر نیست این رسانه ها به جای کشاندن وزرای فرهنگی، سیاسی و حتی اقتصادی به حاشیه ها و برجسته سازی مسائلی که دردی از مشکلات مردم دوا نمی کند پیگیر مطالبات اصلی مردم و کمک به دولت در تحقق سیاست های اصلی همان گونه که رئیس جمهور خواسته باشند؟ حوادثی که در توزیع سبد کالا پیش آمد و باعث عذرخواهی آقای روحانی آن هم در ماه های اول تصدی ریاست جمهوری شد، نشان داد که هر اقدامی از این دست آن هم در سطح ملی نیازمند برنامه ریزی دقیق، بررسی همه جوانب، بهره گیری از نظرات کارشناسان و فراهم ساختن مقدمات لازم است. وگرنه هرکار خوب و با نیت خیر می تواند به ضد خود تبدیل شود. اجرای مرحله دوم هدفمندی نیازمند پیش نیازهایی است که بخش عمده آن بر دوش رسانه هاست. استمداد رییس جمهور نیز از این روست. اطلاع رسانی دقیق، تشویق افراد متمکن به عدم ثبت نام و صرف نظر کردن از دریافت یارانه نقدی، اولین عرصه ای است که رسانه ها در این میدان آزموده خواهند شد. خراسان:سلام نظامی اردوغان به ژنرال های ترک «سلام نظامی اردوغان به ژنرال های ترک»عنوان یادداشت روز روزنامه خراسان به قلم علیرضا رضاخواه است که در آن می خوانید؛روز گذشته رئیس سابق ارتش ترکیه که در دادگاه کودتای «ارگنه کن» به حبس ابد محکوم شده بود، با حکم دادگاه عالی جزایی آزاد شد. ایلکر باشبوغ، پس از آزادی خود عنوان کرد: دیگر ارتشی های بی گناه نیز که به حبس ابد محکوم شده اند، می توانند با استفاده از نحوه صدور حکم آزادی من، آزادی خود را به دست آورند. وی همچنین با رد اتهامات تلاش برای سرنگونی دولت ترکیه گفت: اگر جمهوری ترکیه می خواهد حاکمیت قانون در آن رعایت شود، باید کسانی که پروژه ایجاد سازمان ترور مجازی ارگنه کن را طرح ریزی و اجرا کردند، شناسایی و آن ها را محاکمه کند. این مقام سابق ارتش ترکیه افزود: کسانی که با نفرت و انتقام با ما رفتار کردند و ما را 26 ماه در حبس نگاه داشتند در واقع 26 ماه از عمر ما را دزدیدند. عبدا... گل، رئیس جمهوری ترکیه از صدور این حکم، استقبال کرده است و رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه نیز در تماس تلفنی با باشبوغ، رضایت خود از این اقدام را اعلام کرد. باشبوغ در ژانویه 2012 در جریان عملیات مشترک دولت و دستگاه قضایی به اتهام رهبری یک سازمان تروریستی برای سرنگونی دولت منتخب دستگیر شد. توازن جدید قوا در آنکارا آزادی ژنرال چهار ستاره ارتش ترکیه ، اظهارات جنجالی او و واکنش مقامات عالی این کشور به این آزادی را می توان نقطه عطفی جدی در روند سیاست داخلی ترکیه دانست. همان چیزی که تحلیلگران از آن به عنوان توازن جدید قوا در آنکارا نام می برند. قوه قضائیه ، رسانه ها، ارتش، دانشگاه ها، صاحبان سرمایه و ترکیب قوه مجریه و مقننه ۶ پایه اصلی ساخت سیاسی نظام حکومتی در ترکیه نوین می باشند. برای هر جریان سیاسی نفوذ و یا کنترل در این ۶ نهاد تضمین کننده بقای آن جریان سیاسی خواهد بود . از همین رو است که رقابتی جدی میان جریان های سیاسی برای افزایش نفوذ خود در این ۶ پایگاه همواره وجود داشته است. جریان های اسلام گرا به صورت سنتی با صاحبان سرمایه در ارتباط بوده اند همان طور که گروه های کمالیست پایگاه اصلی خود را در میان نظامیان قرار داده اند. جریان های چپ ترکیه نیز بیشترین سرمایه گذاری خود را در دانشگاه ها کرده اند. سه نهاد دیگر در ساخت سیاسی ترکیه یعنی دادگاه ها، رسانه ها و نظام پارلمانی (ترکیب دولت و پارلمان) جبهه اصلی رقابت میان احزاب و گروه های سیاسی بوده است. با این حال جماعت گولن از سال ها پیش به دنبال گذار از این مرزبندی های سنتی و نفوذ در پایگاه های امن جریان های سیاسی بوده است. نقشه راه هواداران فتح ا... گولن بر حضور در بدنه بوروکراتیک ترکیه تنظیم شده بود. مدارس و موسسات آموزشی گولن هم وظیفه آماده سازی نیروی انسانی لازم برای این نقشه راه را بر عهده داشتند و هم بهترین محل برای نفوذ در دانشگاه ها بودند، از سوی دیگر نفوذ در ژاندارمری و نیروهای پلیس به عنوان خارجی ترین و قابل نفوذترین لایه نهاد نظامیان همزمان با نفوذ در ساختار دادگستری ترکیه در دستور کار قرار گرفت. گولن و هوادارانش بلوک رسانه ای قدرتمندی را نیز در ترکیه ایجاد کردند. آنها با ائتلاف شان با حزب عدالت و توسعه ، حضور خود را در دولت و پارلمان تضمین کردند و به معنی واقعی دولتی شدند در داخل دولت رسمی ترکیه. نفوذ در ارتش رمز ماندگاری در قدرت گولنیست ها به وضوح دریافته بودند که برای حضور با ثبات در قدرت و تبدیل شدن به یک دولت موازی ماندگار، نیازمند حضور در لایه های سخت استوار ترین نهاد قدرت در حکومت یعنی ارتش هستند. نهاد نظامی ترکیه که گرایش لائیک دارد مدت های طولانی حیات سیاسی این کشور را در کنترل خود داشت و نگاه خوبی به قدرت گرفتن حزب عدالت و توسعه در سال 2002 نداشت. ارتش ترکیه که منشاء سه کودتا در سال های 1960 ، 1971 و 1980 بود پیش از این نخستین دولت اسلامگرای ترکیه را در سال 1997 به استعفا وادار کرده بود. اردوغان با استفاده از نفوذ جنبش گولن در پلیس ودستگاه قضایی موفق شد ارتش را با مجموعه ای از پاکسازی ها و محاکمه ها به اتهام تلاش برای کودتا که کم و بیش تایید شد و مورد اعتراض مخالفان قرار داشت ، به حاشیه براند. سولی اوزل از دانشگاه قدیر هاش استانبول خاطر نشان می کند:« دولت از جنبش گولن برای درهم شکستن نفوذی که ارتش بر حیات سیاسی داشت استفاده کرد و در آن موقع به اتهاماتی که از بی عدالتی در رسیدگی به پرونده ها سخن می گفتند ، توجهی نداشت.» هواداران گولن هم که برای مقابله با ژنرال های کمالیست ترکیه شمشیر ها را از رو بسته بودند هر روز با یک پرونده جدید به سراغ نظامیان می رفتند."ارگنه کن" ؛ "پتک آهنین" و " دختر موطلایی" سه پرونده اصلی بود که جریان وابسته به گولن برای مقابله با نظامیان طراحی کرد و در جریان آن بلند پایه ترین ژنرال های ارتش را روانه زندان ساخت و جای آنها را با نیروهای ژاندارمری و هواداران گولن پر کرد. اختلاف گولن و اردوغان با این حال جاه طلبی های گولن خیلی زودتر از آنچه او می پنداشت بر شاگردان اربکان در حزب عدالت و توسعه آشکار شد. اختلاف میان این دو جریان بزرگ ترین زلزله سیاسی یک دهه اخیر در آنکارا را به دنبال داشت. اردوغان و گولن هرچه در چنته دارند برای سرکوب یکدیگر به کار گرفته اند. هواداران گولن پرونده فساد مالی نزدیکان نخست وزیر را علنی کرده و جنگ رسانه ای کم سابقه ای را علیه دولت آغاز کرده اند، آنها که مدت زیادی تلفن سران حزب عدالت و توسعه را شنود می کردند، این روزها به صورت سریالی مکالمات تلفنی اردوغان را که حاکی از فساد و دیکتاتوری دولتی است در فیس بوک و یوتیوب پخش می کنند. نخست وزیر نیز با تصفیه گسترده نیروهای پلیس و دادگستری، غیر قانونی اعلام کردن مدارس گولن و بستن آموزشگاه های وی درصدد از بین بردن یک دولت موازی ریشه دار برآمده است. آزادی رئیس سابق ارتش ترکیه از زندان بیانگر این است که در این نبرد ظاهرا اردوغان دست به سوی ژنرال های سابق دراز کرده است. پیشتر مشاور عالی اردوغان، در مقاله ای احتمال دوز و کلک های کثیف “دستگاه قضایی گولن” در پرونده و محاکمه نظامیان را دور ندانسته بود. وی تصریح کرده بود:" محافلی که اینک پرونده فساد علیه متحدان اردوغان را رسیدگی می کنند، نظامیان را هم هدف گرفته بودند." مشاور اردوغان تلویحاً این نظامیان را “قربانی” دستگاه قضایی گولن خوانده و خواسته بود که پرونده ژنرال ها و صدها نظامی زندانی، بار دیگر بررسی شود. گارت جکینز کارشناس مرکز تحقیقات سیلک رود استانبول می گوید:« در صورتی که دولت بتواند ثابت کند این پرونده ها، جعلی و اتهامات مطرح شده علیه نظامیان، ساختگی بوده است ، در آن زمان اردوغان موفق خواهد شد جنبش گولن را بی اعتبار کند. او امیدوار است به این ترتیب بتواند اتهامات فساد مالی را که علیه سران دولت مطرح است ، بی اعتبار کند.» روزنامۀ فایننشیال تایمز در تحلیلی از روی آوردن اردوغان به نظامیان خبر داده و نوشته است:" دستور اردوغان مبنی بر بازنگری در پرونده کودتاگران نظامی ترکیه ممکن است نوعی چراغ سبز به سکولارها از سوی حزب عدالت و توسعه محسوب شود." در این گزارش آمده است: دولت ترکیه اقداماتی را بررسی می کند که ممکن است به آزادی تعداد زیادی از افسران ارتش منجر شود این اقدام نشان دهنده سرعت تغییر چشم انداز سیاسی این کشور همزمان با تشدید درگیری ها میان دولت و متحدان سابق آن است." با این حال بسیاری معتقدند که سلام نظامی اردوغان به ژنرال های ترک و باز شدن راه مجدد مداخله نظامیان درصحنه سیاسی ترکیه یک راه خطرناک است که با گشوده شدن آن از سوی اردوغان وی در چاهی که خود کنده خواهد افتاد. کیهان:نزدیکان دور! «نزدیکان دور!»عنوان یادداشت روز روزنامه کیهان به قلم حسین شریعتمداری است که در آن می خوانید؛جناب آقای دکتر روحانی! رئیس جمهور محترم، لطفا به آنچه در پی می آید توجه فرمائید! «اعتقاد به خدا مربوط به انسان های عصر توحش است. انسانی که هنوز شاید غارنشینی را هم کشف نکرده بود. زلزله و سیل و طوفان و آتش فشان است و خیال می کند یک قدرت هست که اینها را ایجاد می کند... مذهب مقوله انسان سال 2000 نیست»! « حتی آدم هایی مثل ابن سینا یا ابوریحان بیرونی هم با آن ذهن خردگرا و ذهن ریاضی شان، درباره مذهب مزخرفات را قرقره می کنند»! «داستان حضرت عباس و شجاعت های او را شیخ عباس قمی از شاهنامه دزدیده است. حضرت عباس وجود خارجی نداشته»! «عیسی مسیح هم دروغ است. این داستان را امپراطوری روم برای استفاده از بردگان و گلادیاتورها، سرهم کرده»! و... جناب آقای روحانی! با شنیدن و خواندن جملات فوق چه احساسی به حضرتعالی دست می دهد؟!... حالا اگر بشنوید وزارت ارشاد تحت مسئولیت و مدیریت جنابعالی در پی تقدیر و تجلیل از گوینده و نویسنده این سخنان است به عنوان یک شخصیت روحانی که لباس پیامبر خدا(ص)، را بر تن دارید، چه واکنشی از خود نشان خواهید داد؟!و باز هم بخوانید! آن آقای دیگر در نوشته های منتشر شده خود، زشت ترین و مشمئزکننده ترین اهانت ها را نسبت به اسلام، انقلاب و ساحت مقدس حضرت امام(ره) روا داشته است. عضو شورای به اصطلاح مقاومت! سازمان منافقین بوده است و دست هایی آلوده به خون پاک جوانان مسلمان و پاکباخته این مرز و بوم دارد و... می نویسد؛ «مسئولان جمهوری اسلامی، جلادان خونریز هستند و طرفداران این رژیم لمپن و حشرات الارض می باشند»!... «هیچ قشر و گروهی از مردم ایران را نمی توان یاد کرد که از پیامدهای فاجعه بار انقلاب در امان مانده باشند»!... «پس از مرگ بر سر مزارم بنوازید و می بنوشید و برقصید»! و... آیا رئیس جمهور محترم، این آقا را شایسته تقدیر می دانند؟! و بازنشر آثار توقیف شده وی را نشانه پاسداشت آزادی! و نمونه ای از کاربرد بینش و منش دولت «اعتدال»! تلقی می فرمایند؟! به یقین نه! جناب حجت الاسلام والمسلمین آقای روحانی! حضرتعالی با آموزه های اسلامی غریبه نیستید و از مبانی فقهی باخبرید تا آنجا که به عضویت مجلس خبرگان درآمده اید. آیا از نگاه و نظر شما حکم الهی قصاص غیرانسانی است؟! و یا به قول خداوند تبارک و تعالی، منشأ و عامل «حیات» است؟ جنابعالی به قول خودتان «سرهنگ» نیستید! که کاش بودید و از این افتخار بزرگ در جمهوری اسلامی ایران محروم نبودید. ولی «حقوقدان» که هستید. بنابراین بعید است ندانید امروزه کشورهایی که در آنها حکم اعدام از سیستم حقوقی حذف شده است، با افزایش پرشتاب جنایت قتل روبرو هستند و حقوقدانان برجسته امروز دنیا بر این باورند که نفی کنندگان حکم قصاص، برخلاف تظاهر به انسان دوستی، میان قاتل و مقتول، به دفاع از قاتل برخاسته اند، روزنامه توقیف شده مورد اشاره حضرتعالی حکم الهی و انسانی قصاص را غیرانسانی معرفی کرده بود و توقیف آن با استناد به قوانین جاری صورت پذیرفته است. کجای این اقدام، غیرقانونی و ضد آزادی! و در تقابل با مشی «اعتدال» است؟! فرموده اید چرا باید کارکنان روزنامه توقیف شده بیکار شوند! که باید به عرض مبارک رساند، گردانندگان روزنامه توقیف شده، در روزنامه های اجاره ای دیگر به کار مشغولند و حتی سردبیر آن به عضویت هیئت داوران جشنواره ای درآمده است که جنابعالی دیروز در مراسم اختتامیه آن سخنرانی فرموده بودید. جناب آقای روحانی، آیا حضرتعالی یک عمر - به حق - از ولایت امیرالمومنین علیه السلام دفاع نفرموده اید؟ و برای تبیین علمی ولایت آن حضرت که تنها راه ادامه اسلام ناب محمدی(ص) بوده است و جمهوری اسلامی ایران در طول آن شکل گرفته و امروزه پرچم اسلام ناب را در جهان برافراشته است، تلاش نکرده اید؟ پاسخ این سوال به یقین مثبت است. بنابراین چرا باید از توقیف قانونی روزنامه ای که ولایت مولای متقیان را نفی کرده و آب به آسیاب وهابیون انگلیسی نژاد و سلفی ها و تکفیری های صهیونیست مآب ریخته است نگران شده و ابرو درهم بکشید؟! جناب رئیس جمهور! در سخنرانی دیروز خود گلایه کرده اید که چرا اجازه نمی دهند روزنامه های موافق دولت هم از آزادی و امنیت برخوردار باشند؟! که باید پرسید؛ آیا دولت حضرتعالی احکام اسلامی را غیرانسانی می داند؟! و یا ولایت حضرت امیر علیه السلام را نفی می کند؟! اگر پاسخ منفی است - که منفی است - چرا روزنامه هایی که دست به این اقدامات ناشایسته و غیرقانونی زده اند را روزنامه های موافق و همراه دولت می دانید؟! و اگر غیرانسانی نامیدن احکام اسلامی و نفی ولایت امیرالمومنین علیه السلام را همراهی و همسویی با بینش و منش دولت اعتدال نمی دانید -که نباید بدانید- چرا از توقیف روزنامه های یادشده ابراز نگرانی می کنید؟! و این تناقض آشکار را چگونه توضیح داده و توجیه می فرمائید؟! و اما، غیر از این دو روزنامه هتاک که متأسفانه آنها را حامی دولت معرفی کرده اید، کدام روزنامه حامی دولت دیگری را می توانید آدرس بدهید که در فعالیت خود با کمترین مانعی روبرو شده باشد؟! فقط یک نیم نگاهی به عرصه کنونی مطبوعات بیندازید. روزنامه ها و نشریات حامی دولت شما - و نه خود شما- به تعداد فراوان مشغول فعالیت هستند و برخی از آنها، با سوءاستفاده از فضای آزاد کشور ماموریت دیکته شده دشمنان بیرونی و فتنه گران آمریکایی- اسرائیلی را دنبال می کنند. آیا غیر از این است؟! دولت محترم اعتدال! در حالی که از روزنامه های اهانت کننده به اسلام و انقلاب و امام(ره) حمایت می کند و توقیف آنها را برنمی تابد! تاب و تحمل کمترین انتقاد نسبت به عملکرد دولت را ندارد و روزنامه ها و نشریات منتقد دولت را توقیف کرده و یا به دادگاه می کشاند. جناب آقای روحانی! دیروز در مراسم اختتامیه جشنواره مطبوعات به آقای «ف-ص» با عنوان پیشکسوت مطبوعات جایزه دادید. ایشان از گردانندگان اصلی مجله زن روز در دوران طاغوت بود که بعید است از ابتذال این مجله در آن دوران بی خبر باشید. ایشان در سال های اخیر تامین کننده برنامه های شبکه دولتی فارسی زبان و ضد ایرانی بی بی سی بود و... آقای رئیس جمهور، دیروز همکاران مورد اعتماد حضرتعالی با معرفی وی به عنوان پیشکسوت روزنامه نگاری، از خادمان شبکه دولتی انگلیس و مروجان ابتذال فرهنگی تقدیر کردند. آن هم نه از طرف خودشان بلکه به دست شما یعنی ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران! رئیس جمهور محترم! آنچه در محدوده این نوشته آمده است فقط مشتی از خروارها و اندکی از بسیارهاست.
و اما، سوابق شناخته شده جنابعالی جای کمترین تردیدی نمی گذارد که نمی توانید با آنچه در این عرصه اتفاق افتاده و می افتد - و فقط به چند نمونه از آن اشاره شد - موافق باشید، بار دیگر به جملات نقل شده در صدر این نوشته نگاه کنید به یقین، خشم برخاسته از غیرت دینی لرزه بر اندامتان خواهد انداخت! وزیر ارشاد دولت شما نیز شخصیت شناخته شده ای است و بی گمان نمی تواند با بسیاری از آنچه در حوزه مسئولیت ایشان اتفاق افتاده است، موافق باشد. پس چرا چنین است؟! علت را باید از یکسو در کم اطلاعی - و در مواردی - بی اطلاعی ایشان نسبت به عرصه فرهنگ و هنر و از سوی دیگر، اعتماد وی به برخی از افراد بدسابقه و به کارگیری آنان در سیاست های پیرامونی وزارتخانه تحت مسئولیت ایشان جستجو کرد. افرادی که ظاهرا در حاشیه هستند ولی در بزنگاه ها، متن را رقم می زنند. و بالاخره، امید است رئیس جمهور محترم از کسانی که اطلاعات مربوط به سخنرانی دیروز را در اختیار ایشان گذارده اند به طور جدی بخواهند درباره صحت و سقم آنچه در این نوشته - فقط به عنوان نمونه - آمده است به حضرت ایشان توضیح بدهند و مانند همیشه با توسل به فحاشی و ناسزاگویی از پاسخ طفره نروند! آقای رئیس جمهور، نتیجه این بررسی برای جنابعالی تردیدی باقی نخواهد گذاشت که آنان، دوام دولت شما را نمی خواهند. جمهوری اسلامی:پشت پرده همه پرسی برای سازش «پشت پرده همه پرسی برای سازش»عنوان سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی به قلم حسن خیاطی است که در آن می خوانید؛محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین طی یک سخنرانی که برای دانشجویان فلسطینی عضو جنبش فتح در شهر رام الله داشت، تاکید نمود هرگونه توافق صلح با اسرائیل را به همه پرسی خواهد گذاشت. وی ادعا کرد این همه پرسی به گونه ای خواهد بود که تمام فلسطینی های جهان بتوانند در آن مشارکت داشته باشند. این سخنان در شرایطی بر زبان محمود عباس جاری شده است که اساساً مردم فلسطین و گروه های مبارز فلسطینی با اصل مذاکره و سازش با رژیم اشغالگر صهیونیستی مخالفند و این مخالفت را به بهانه های مختلف و در دوره های متوالی در قالب تظاهرات خیابانی و موضع گیری های پی در پی سیاسی ابراز داشته اند. با این وجود، اصرار محمود عباس بر سازشی که مردم فلسطین از ریشه با آن مخالف هستند، نشان ازتوطئه ای سازماندهی شده و با برنامه ریزی قبلی از سوی دشمنان مردم فلسطین که اینک در کسوت خیرخواه فلسطینی ها ظاهر شده اند دارد. برای روشن تر شدن ماجرا، لازم است نگاهی اجمالی به روند مذاکرات سازش طی سال های اخیر داشته باشیم. دور جدید مذاکرات سازش میان طرف فلسطینی (تشکیلات خودگردان فلسطین به ریاست محمود عباس) و طرف صهیونیستی با میانجیگری مستقیم دولت آمریکا شکل گرفته است. میانجیگری مستقیم آمریکا در روند مذاکرات که به شکل کلی پس از جنگ 22 روزه غزه و پیروزی مقاومت اسلامی فلسطین در نبرد با ارتش رژیم صهیونیستی به بن بست رسیده بود، اکنون در شرایطی دنبال می شود که طی این مدت تلاش شده سایر طرف های منطقه ای و بین المللی در روند جدید حضور و مشارکت نداشته باشند. این نکته، نشان می دهد طراحان دور تازه مذاکرات درصددند با استفاده از فرصت و شرایط پیش آمده در منطقه، مذاکرات را به نقطه قابل قبولی برسانند و به زعم خود مسأله اشغالگری رژیم صهیونیستی را از طریق تشکیل دو کشور فلسطینی - اسرائیلی پایان یافته قلمداد نمایند. آنچه در این میان حائز اهمیت است اینست که هم آمریکا به عنوان میانجی و هم رژیم صهیونیستی به عنوان یک طرف مذاکرات، هرگز در بیان نیت های واقعی خود پنهان کاری نمی کنند و همواره نتیجه ای را که از پایان مذاکرات انتظار دارند، تکرار می کنند. جان کری وزیر امور خارجه آمریکا که به عنوان مأمور مستقیم دولت واشنگتن در فراهم کردن مقدمات این دور از مذاکرات و بر سر میز سازش نشاندن دو طرف تعیین شده و این از اهمیت ماجرا برای واشنگتن حکایت دارد، چند روز پیش در اجلاس سالانه آیپک و در حضور افراد قدرتمند لابی صهیونیستی، صراحتاً اعتراف کرد که امنیت اسرائیل اولویت اول آمریکاست، امری که البته پیش از این به کرات از زبان سایر مقامات آمریکایی نیز شنیده شده و در عمل هم دولت آمریکا ثابت کرده که براین شعار پایبند است. از طرفی بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی با اینکه در ظاهر خود را تحت فشار دولت آمریکا برای نشستن بر سر میز مذاکره با تشکیلات خودگردان فلسطین نشان می دهد، اما در عین حال می گوید ما با هرگونه توافق صلحی که اهدافمان را محقق نسازد، مخالفیم حتی اگر برخی در پی تحمیل آن به ما باشند. در این میان "آوگدور لیبرمن" وزیر خارجه رژیم صهیونیستی، مبنا و هدف اصلی دور جدید مذاکرات را به رسمیت شناختن "یهودیت" اسرائیل به عنوان کشور قومی ملت یهود دانسته و گفته به رسمیت شناختن کشور یهود از ابتدا و از سال 1326 (سال اشغال رسمی فلسطین) همواره بر سر میز مذاکره بوده و تنها راه اینست که جامعه بین الملل فلسطینیان را تشویق به پذیرش این اصل نماید! واقعیت اینست که رژیم صهیونیستی به عنوان دولتی جنایتکار و اشغالگر و دولت آمریکا به عنوان حامی اصلی جنایت ها و اشغالگری های این رژیم، نشان داده اند که هیچگاه طرف های قابل اعتنا و اعتماد برای هرگونه توافق و مصالحه نبوده اند و حتی اگر در پاره ای از اوقات به دلیل شرایط خاص زمانی و بین المللی از برخی مواضع خود عدول کرده اند، هر بار به بهانه ای از آن مواضع عدول شده و توافق نیم بند خود نیز برگشته اند و خود را متعهد به هیچ راهکار منطقی وبین المللی نمی دانند. ناگفته پیداست که اکنون نیز دشمنان مردم فلسطین ذره ای از آنچه هدف خود می پندارند کوتاه نخواهند آمد وشکل جدیدی که در رفتارهای خود به نمایش گذاشته اند، تنها قادر است دستمایه ای برای انحراف افرادی مانند محمود عباس باشد. عباس ادعا می کند هرگونه توافق صلح را به همه پرسی فلسطینی ها حتی فلسطینی های تبعیدی خواهد گذاشت. این ادعایی است که خود عباس بهتر از هر کس به ناممکن بودن آن آگاه است. اگر در محتوای طرح جنجال برانگیز جان کری درباره فلسطینی های تبعیدی دقت شود، ملاحظه می گردد که اساساً آمریکا و رژیم صهیونیستی فلسطینی های خارج از سرزمین های اشغالی را به رسمیت نمی شناسند. در طرح جان کری پیشنهاد شده پناهجویان فلسطینی در همان کشورهایی که هستند بمانند و یا با دریافت پول به هر جایی که توانستند بروند، فقط به فلسطین بازنگردند! معنی این پیشنهاد آنست که آمریکا به عنوان میانجی حامی رژیم صهیونیستی، فلسطینی های اخراج شده از سرزمینشان را فلسطینی نمی داند و به رسمیت نمی شناسد. حال محمود عباس چگونه انتظار دارد، سازش با رژیم اشغالگر را که صاحب اصلی خانه را بیرون کرده و به هیچ قیمتی حق مشارکت برای آنان در تعیین سرنوشت کشورشان قائل نیست، به همه پرسی بگذارد؟ معنی دیگر این جملات آنست که حتی به فرض موافقت آمریکا و اسرائیل با برگزاری همه پرسی در میان فلسطینیان برای اعلام نظر درباره سازش، محمود عباس انتظار دارد مردم فلسطین پس از سال ها مبارزه با اشغالگران اکنون به "وطن فروشی" رضایت دهند و بخش گسترده ای از سرزمین های خود را که به اشغال دشمن درآمده، به عنوان کشوری یهودی به رسمیت بشناسند. این خواسته در نگاه کلی فروش آرمان فلسطین است. از آن گذشته عباس که خود به هر دری می زند تا با اسرائیل به توافق برسد و از طرفی می داند که منویات قلبی او با خواسته های فلسطینی ها در تضاد است و جرأت تصمیم گیری فردی را در این باره ندارد، با این حیله و توطئه ای که آمریکائیها و اسرائیلیها نیز در آن شریک هستند، قصد دارد با بازی رفراندوم و همه پرسی "وطن فروشی" را به نام مردم فلسطین بدون سلاح و ارتش در کنار کشور یهودی اسرائیل اعلام کرده بود اما وی همچنان به دنبال آن است که ننگ این توافق را رأساً به گردن نگیرد و در این میان شریک جرمی بنام "ملت فلسطین" می جوید! واقعیت اینست که محمود عباس و تشکیلات تحت اداره او غافل از آن هستند که نه تنها در شرایط کنونی بلکه در هر شرایطی، هرگونه مذاکره و سازش میان فلسطینی ها و رژیم صهیونیستی محکوم به شکست است و تجربه طولانی اشغالگری نشان داده است که اسرائیل و حامیان غربی این رژیم هیچ اراده ای برای به رسمیت شناختن حقوق فلسطینی ها ندارند و مردم فلسطین به خوبی از این امر اطلاع دارند. دقیقاً به همین جهت است که در مقاطع مختلف مردم فلسطین خواسته خود را به صراحت بیان کرده و بر آزادی کامل زندانیان و بازگشت همه آوارگان فلسطینی به وطن خود تاکید نموده اند و ذره ای نیز از این خواسته عقب نشینی نمی نمایند. ملت فلسطین با دادن هزاران شهید در طول سال های متمادی بر این نکته تاکید کرده اند که حاضرند برای دستیابی به خواسته های برحق و قانونی خود بدون آنکه اعتنایی به سازشکاران نمایند، هر هزینه ای را تقبل کنند و این بار نیز نشان خواهند داد که در مقابل روحیه سازشکاری و وطن فروشی با صلابت و قدرت ایستاده اند و در نهایت سرنوشتی جز بی آبرویی و انزوا برای وطن فروشان قائل نیستند. رسالت:ارزیابی یک رهنمود سیاسی! «ارزیابی یک رهنمود سیاسی!»عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم محمدکاظم انبارلویی است که در آن می خوانید؛اغلب روزنامه های دیروز تیتر اول خود را به بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اعضای مجلس خبرگان اختصاص دادند. روزنامه آرمان در صفحه اول خود خبر این دیدار را واتاب نداد. با آنکه اغلب روزنامه ها تیتر اول خود را به این جمله مقام معظم رهبری که فرمودند: "نگران مسئله فرهنگ هستم" اختصاص داده بودند، روزنامه آرمان تیتر اول خود را به گفتگو با آیت الله هاشمی رفسنجانی اختصاص داد و با تیتر درشت نوشت؛ "هم خوشحالم و هم راضی".
وی این پاسخ را در برابر این سئوال مطرح کرده بود که؛ نظر شما در مورد دولت آقای روحانی چیست؟ همه چیز تا اینجای کار طبیعی است. حتی طرح دیدگاه آقای هاشمی در مورد دولت گذشته که گفت: "من همیشه خوش بین بودم اما در این 8 سال فکر می کردم همین طور جلو برویم باید تسلیم شویم و دست ها را بالا ببریم، دولت خیلی بد عمل کرد."
این دیدگاه هم مورد احترام است. هر کس باید حرف خودش را بزند. اینکه چه رویکردی "تسلیم" بود یا "ایستادگی" باید قدری جلو برویم و اجازه نقد توافقنامه را بدهیم تا در این زمینه هم شفاف سازی صورت گیرد. با آنکه مطالب قابل نقد در این مصاحبه بسیار است. فقط به یک پرسش و پاسخ آن می پردازیم؛ از آقای هاشمی در روزنامه آرمان سئوال شده است؛ "دانشگاهیان گله دارند که فضا برای بیان آزادانه انتقادات مناسب نیست. شما چه توصیه ای به دانشگاهیان دارید؟" آیت الله هاشمی رفسنجانی در پاسخ می گویند: "من این را به همه می گویم، دانشگاهی و غیردانشگاهی ندارد. اگر توقع داریم که جامعه مان بهتر شود باید ریسک بپذیریم." ایشان ادامه می دهند: "نمی شود فکر را سرکوب کرد. نقش گاندی در هند این بود که به مردم می گفت یکی را می گیرند، دنبالش را بگیرید و بگویید که مرا هم به زندان ببرید. انگلیسی ها آمدند بین دو شهر به همه درختان یک سر یا یک مرده آویزان کردند. باز گاندی به مردم گفت که بروید. واقعا آن قدر در زندان جمع می شدند که دیگر کسی نمی توانست زندانی کند! اگر عموم، عمومی که می گویم نه همه مردم، آنهایی که می فهمند، حرف حقیقت را بزنند. اتفاقی نمی افتد و هیچ کس هم جرات نمی کند به مردم ظلم کند." آقای هاشمی باید به چند سئوال مهم در این باره پاسخ دهند. 1- آیا این پاسخ آقای هاشمی رفسنجانی را باید یک رهنمود سیاسی تلقی کرد؟ 2- آیا شرایط حاکم در ایران که خود آقای هاشمی هم در حاکمیت هستند شبیه شرایط حکومت انگلیسی ها برهند در زمان گاندی است؟ 3- آیا امروز انگلیسی ها در محاکم قضائی حاکم هستند که برای مقابله با آنها همه باید با راهبرد مقاومت مدنی آماده رفتن به زندان شوند؟ 4- آیا در محاکم قضائی ایران پس از 35 سال احکام انگلیسی صادر می شود و این احکام هیچ نسبتی با شرع و قانون ندارند؟ 5- مگر در دانشگاه ها چه گفته می شود که فضا برای بیان آزادانه انتقادات مناسب نیست؟ چند نفر را در دانشگاه ها گرفته اند که حقیقت را می گفتند و قاضی برای اینکه جلوی افشای حقیقت را بگیرد، آنها را دستگیر و زندانی کرده است؟ 6- اگر این فرمان یا نافرمانی مدنی که آقای هاشمی می فرمایند عملیاتی شود دیگر از حرمت و جایگاه قضا و قاضی چه می ماند؟ این فرمان در حقیقت اعلام یک شورش عمومی است. نظیر آنچه که در حوادث تلخ سال 88 رخ داد اما مردم به این رهنمود سیاسی عمل نکردند و در قیام تاریخی 9 دی به اسم و آدرس، بانیان این شورش را لعن و نفرین کردند.این رهنمود سیاسی شبیه همان رهنمود سیاسی است که اول صبح رای گیری انتخابات سال 88 گفته شد؛ "اگر موسوی رای نیاورد به خیابان ها بریزید". محصول این فرمان و رهنمود سیاسی به تاراج رفتن اقتدار ملی و بر باد دادن مصالح و منافع ملی بود. 7- خبرنگار زبده آرمان وقتی به اینجای مصاحبه می رسد طمع می کند و یک رهنمود دیگری را تقاضا می نماید و می گوید اگر توصیه ای هم دارید بفرمایید. آقای هاشمی در پاسخ می گوید؛ "به شما رسانه ها توصیه می کنم از حقیقت فاصله نگیرید. آن چه تشخیص می دهید ممکن است اشتباه هم تشخیص بدهید ولی باید اجازه طرح و بحث داشته باشید. نمی گویم که ریسک کنید که روزنامه تان قابل انتشار نباشد و.... " در اینجا آقای هاشمی احتیاط می کنند و اجازه ریسک در دانشگاه را می دهند اما در مطبوعات را نمی دهند. البته باید از ایشان تشکر کرد. اما مطبوعات به توصیه ایشان گوش نمی کنند. همین چند روز پیش بود یکی از روزنامه ها ریسک کرد و با اهانت به خداوند متعال، حکم قصاص را غیرانسانی نامید و چند ماه پیش هم یکی از روزنامه ها در تنها کشور شیعی جهان جرأت کرد با مطالب سست و بی پایه، فلسفه غدیر و جانشینی حضرت علی (ع) را زیر سئوال برد. طبیعی است که قانون و قضا در این باره داوری می کند. آقای هاشمی باید به این سئوال پاسخ بدهد که وقتی صاحب مطبوعه ای ریسک می کند و در اهانت به مقدسات تردید نمی کند آنجا هم باید از فرمول گاندی در برخورد با قضا و قاضی استفاده کرد؟ 8- ما نمی دانیم در ذهن مبارک آقای هاشمی جایگاه مباحثی چون وضعیت "آزادی" و "انتقاد" در ایران چیست؟
نمی دانیم داوری ایشان نسبت به سلامت قضات شریف دستگاه قضا در مورد آزادی های سیاسی چیست؟ اما از ظاهر این مصاحبه بر می آید که با فضای کنونی انقلاب که 35 سال جوانان پاکباخته و روحانیون عالیقدری که خون پاکشان را برای اعتلای اسلام و انقلاب نثار کردند فاصله دارد. این فاصله را باید با اطلاعات درست و مطابق با واقع پر کرد. این عدم اعتماد به دستگاه قضائی باعث شده است پرونده هایی چون استات اویل، کرسنت و تخلفات مالی در سازمان بهینه سازی سوخت هیچ گاه در فرایند داوری و قضائی قرار نگیرند. 9- رئیس جمهور دیروز در مراسم اختتامیه جشنواره مطبوعات گفت: بگذارید رسانه های حامی دولت، آزادی و امنیت داشته باشند. این حرف درستی است. اما رئیس جمهور هم باید بداند یک رسانه حامی دولت در طراحی پیام خود در برهم زدن امنیت ملی و امنیت قضائی چه شاهکاری انجام می دهد. او با بهره گیری از غفلت یک مسئول دارای هوش سیاسی بالا، نافرمانی مدنی و دستور شورش عمومی در می آورد، بیانات رهبری را در صفحه اول خود سانسور می کند و تیتری استخراج می کند از سوژه خود که درست در برابر اعلام نگرانی در حوزه فرهنگی است. رئیس جمهور که رئیس شورای امنیت ملی هم هست اگر هوشیار نباشد از سوراخ نفوذ در رسانه 10 بار گزیده می شود اگر این گونه رسانه ها حامی رئیس جمهور و آقای هاشمی هستند باید از این حمایت تاسف خورد. سیاست روز:کدام دژ پولادین؟ «کدام دژ پولادین؟»عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم محمد صفری است که در آن می خوانید؛اغلب رسانه های کشور اکنون هم همچون سال های گذشته در دستان دو طیف سیاسی است. رسانه هایی با پیشینه اصولگرایی و رسانه هایی که سیاست های اصلاح طلبی را دنبال می کند. ابزار رسانه از تأثیر و نفوذ بالایی برخوردار است به همین خاطر در همه جای دنیا از رسانه ها به عنوان رکن چهارم دموکراسی یاد می شود. در جمهوری اسلامی ایران نیز رسانه ها در چارچوب قانون و رعایت خطوط قرمز، مجاز به فعالیت هستند. البته در دیدگاه ها و روش ها شاید تفاوت داشته اما در اصول نباید تفاوتی وجود داشته باشد. شاید بتوان گفت انتقاد و تجزیه و تحلیل از وظایف اصلی رسانه هاست. رسانه و روزنامه ای که نقد نکند و انتقاد را مطرح نسازد، یک رسانه خنثی و مرده خواهد بود. این نکته را رئیس جمهور محترم هم به خوبی می داند. به همین خاطر است که روز گذشته در آیین پایانی جشنواره مطبوعات می گوید؛« بی تردید اگر در جامعه ای بیان ها بسته و قلم ها شکسته شود اعتماد عمومی در آن جامعه از بین خواهد رفت و چشم ها و گوش ها به سمت امکانات ارتباطاتی بیگانگان قرار خواهد گرفت. بگذاریم میدان قلم و بیان، میدان بازی باشد تا حقایق برای مردم و جامعه تبیین شود. البته آزادی بیان باید با در نظر گرفتن شرایط تاریخی، فرهنگی، دینی و مذهبی و شرایط اجتماعی آن کشور و جامعه باشد و به بیان دیگر دولت معتقد به آزادی مسئولانه است.» ما نیز با چنین دیدگاهی موافقیم اما آنچه که در حوزه رسانه و بیان آزادانه در حال وقوع است آزادی مسئولانه نیست. آزادی ساختار شکنانه و هزینه تراشی های سیاسی و فرهنگی برای نظام اسلامی، کشور و مردم است. به طور مثال پرسشی که اکنون مطرح می شود این است که در حال حاضر مطالبه ای که مردم از رسانه ها دارند آیا موضوع و بحث قصاص است؟ حکمی که با صراحت و قاطعیت در آیه قرآن بر آن تأکید شده است. یا این که مطالبه مردم مباحث اقتصادی و فرهنگی است که اکنون با آن درگیر هستند. طرح چنین موضوعاتی که عبور از خط قرمزها و زیر پا گذاشتن آزادی مسئولانه در رسانه است چه معنی دارد جز آن که شک و شبهه بر احکامی وارد کند که حتی رسانه های معاند دشمن در پی ایجاد آن هستند. سخنان روز گذشته رئیس جمهور که انتقاد از روزنامه ها و رسانه های منتقد بود، به طور مستقیم از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد و همه رسانه های کشور هم متن کامل آن را منتشر کردند. این نشان دهنده فضای باز برای طرح دیدگاه هایی است که رئیس جمهور از نبود آن انتقاد می کند. اگر آن فضایی که آقای روحانی به آن اشاره داشت در کشور وجود نداشت حتی رسانه ملی هم نمی توانست این سخنان را به طور زنده پخش کند. پس این فضای باز سیاسی و فکری در کشور وجود دارد که چنین اتفاقی می افتد. اما باید حساب برخی رسانه ها را با آن بخش از سخنان رئیس جمهور درباره آزادی مطبوعات و البته آزادی مسئولانه جدا کرد. برخی رسانه ها چارچوب ها را می شکنند و خط قرمزها را زیر پا می گذارند و ساختار شکنی می کنند. به بسیاری مسائل و مشکلات کشور بی اعتنایی می کنند اما در کنار آن به مسائلی می پردازند که خاستگاه آن شبکه های معلوم الحالی است که اتاق فکر آنها در پی همین ساختارشکنی هاست. رسانه هایی در کشور وجود دارد که در خط مقدم مقابله با جنگ نرم دشمن قرار دارد. این رسانه ها هم اکنون هم باعث شکل گیری چالش جدی برای رسانه هایی شده اند که خط رسانه ای خود را علیه جمهوری اسلامی ایران دنبال می کنند. باید با این رسانه ها همراه و همدل بود. آنها بر اساس اصولی که در چارچوب وظایف خود دارند به این نبرد پا گذاشته اند تا بتوانند در مقابل هجوم رسانه ای دشمن ایستادگی کنند و از انحراف افکار عمومی جامعه که احتمال دارد تحت تأثیر جو رسانه ای غرب و دشمن قرار گیرد بکاهند. اینگونه نیست که برخی از مطبوعات دارای دژ پولادین هستند! در هر جامعه ای حتی در آن جامعه ای که خود را اردوگاه و خاستگاه جریان آزاد اطلاعات می داند و از این بابت پز سیاسی می دهد، خط قرمزها باید رعایت شود. رئیس جمهور در جای دیگر سخنانش گفته است که «چطور امروز برخی آزاد آزادند و برخی از این آزادی سهمی اندک در اختیار دارند؟ منتقدان دولت و مخالفان دولت آزادند و آزاد خواهند بود اما بگذارید به همان اندازه همراهان دولت هم از آزادی و امنیت برخوردار باشند و نقد سازنده کنند و این افتخار برای دولت است...» در پاسخ باید گفت که همراهانی که ایشان از آنها یاد می کنند آزاد هستند اما آیا نقد سازنده می کنند؟ اگر منظور رئیس جمهور از همراهان دولت، روزنامه هایی هستند که ساختارهای جمهوری اسلامی ایران را زیر سوال می برند، آنها را به چالش می کشند و تنش سیاسی ایجاد می کنند، آنها همراهان دولت تدبیر و امید نیستند بلکه به خاطر سیاست بیش از حد باز فرهنگی دولت، از این فضا سوء استفاده می کنند و برای دولت هم هزینه تراشی. اگر اشاره آقای رئیس جمهور به روزنامه هایی است که در زمان ریاست جمهوری ایشان به خاطر بیراهه ای که رفته اند تعطیل شدند، اقدام آنها حمایت از دولت نبود مخالفت با احکام و مبانی اسلامی بود. گمان نمی کنیم روزنامه یا رسانه ای به خاطر دفاع و حمایت از دولت تدبیر و امید تعطیل یا توبیخ شده باشد. بهترین کار برای برخورد با دژ پولادینی که آقای روحانی از آن نام برده این است که نخست مواردی که در رسانه های مورد نظر رئیس جمهور، غیر قانونی مورد نقد قرار گرفته است اعلام کنند و از آن نام ببرند و سپس در چارچوب قانون با آن برخورد کنند. نقد با نقد پاسخ داده می شود. اینگونه که در فضای رسانه ای پیش می رویم باید فضای نقد در جامعه بسته شود. دولت باید آستانه نقد پذیری خود را بالا ببرد و به آنها با دیده دلسوزانه بنگرد. گرچه همین نقد و انتقاداتی هم که در برخی رسانه های کشور به بخش هایی از سخنان رئیس جمهور می شود احتمال دارد به عنوان افراطی گری برداشت شود، اما باید توجه داشت که دغدغه های این رسانه ها دغدغه هایی از جنس انقلاب است. تهران امروز:نگرانی از لیبرالیسم فرهنگی «نگرانی از لیبرالیسم فرهنگی»عنوان سرمقاله روزنامه تهران امروز به قلم محمدرضا جمالی است که در آن می خوانید؛نگاهی به سمت و سوی بیانات رهبر معظم انقلاب در سال های گذشته ما را به این مسئله رهنمون می سازد که ایشان به مسئله فرهنگی اهمیت ویژه ای می دهند و در ضمن آن هم نگرانی های خود را بیان می کنند. ایشان که پیش تر از عناوینی چون «شبیخون فرهنگی» و « ناتوی فرهنگی» برای توطئه های دشمن در عرصه فرهنگ یاد کرده بودند، امروز از بی توجهی یا کم توجهی به مقوله فرهنگ در کشور احساس نگرانی کرده اند که حائز اهمیت است. واقعیت امر این است که اخیرا نشانه های گرایش برخی دولتمردان و مسئولان فرهنگی دولتی به نوعی فرهنگ لیبرالی دیده می شود که چنین گرایشی با روح کلی و فرهنگ اسلامی حاکم بر کشور همسویی ندارد و ای بسا ممکن است هزینه هایی برای کشور به دنبال داشته باشد. اگر چه دولت دهم می گفت از جنبه انقلابی و ارزشی به مقوله فرهنگ نگاه می کند و تلاش دارد ارزش های انقلابی را احیا کند، اما با این حال رگه هایی از گرایش به فرهنگی غرب هم دیده می شد که جای نگرانی داشت. با روی کار آمدن دولت یازدهم، نه تنها نگرانی های گذشته در عرصه فرهنگ خاتمه نیافت، بلکه به شکل دیگری ادامه یافت. در دولت یازدهم شعارهای فرهنگی زیادی مطرح شد. در حوزه رسانه های مکتوب و در حوزه فضاهای مجازی مواضعی از برخی چهره های دولتی مطرح می شود که نوعی «لیبرالیسم فرهنگی» و «آزاد سازی فرهنگی» مشاهده می شود که با روح فرهنگ اسلامی- ملی کشورمان تطابق ندارد. از زمان روی کار آمدن دولت یازدهم، توهین به مقدسات از سوی برخی مطبوعات جریان خاص و همچنین برخی اظهارات چهره های فرهنگی دولتی موجب نگرانی متدینین جامعه شده است. البته شاید مسئولان فرهنگی دولت از بیان این دست اظهارات، قصد و غرض سوء نداشته باشند، اما رفتارها و خروجی عملکرد فرهنگی دولت این شائبه را ایجاد کرد که عده ای به دنبال لیبرالیسم و ولنگاری فرهنگی هستند و به نظر باید هر چه سریع تر مانع گسترش آن شد. دشمن به خوبی با حوزه فرهنگ آشنا بوده و از طریق اجرایی کردن توطئه ها تلاش دارد به باورها، ارزش های دینی و انقلابی ما آسیب وارد کند. از همین رو نباید از این حوزه غفلت ورزید و به بهانه تعمیر اقتصاد کشور آن را نادیده گرفت. نکته دیگری که مقام معظم رهبری درخصوص آن ابراز نگرانی کرده اند، کنار زدن جوانان انقلابی از عرصه های مختلف بخصوص عرصه فرهنگ است. متاسفانه نشانه های کم توجهی به جوانان انقلابی در دولت یازدهم دیده می شود و برخی در تلاش هستند با بحث افراطی گری، جوانان انقلابی را طرد کرده و از سیستم اجرایی، سیستم تصمیم گیری و عرصه فرهنگی کشور کنار بگذارند که این موجب نگرانی است. باید توجه داشت که راه درست و صحیح، بازگشت به ارزش های فرهنگی و انقلابی است و نباید با تمایل به سمت لیبرالیسم فرهنگی و طرح شعارها و عناوینی که تاریخ مصرف آنها گذشته و نتوانسته ما را به مقصد برساند، این مسیر را دوباره طی کرد. متاسفانه نوعی نا بسامانی در تیم فرهنگی دولت یازدهم مشاهده می شود. در این حوزه بخش های مختلف سیاست های جداگانه ای را دنبال می کنند که نشان از نوعی بی انسجامی است که در نهایت به لیبرالیسم فرهنگی دامن زده می شود. برخی جریان ها که با جریان های ارزشی عناد آشکار داشتند در این دوره جان گرفته و در اظهارنظرهای خود حالت طلب کارانه ای نسبت به ارزش های نظام و انقلاب گرفته و بعضا هم همسویی هایی از سوی دولت دیده می شود که برای متدینین نگرانی ایجاد کرده است. وطن امروز:فقط 30 دقیقه «فقط 30 دقیقه»عنوان سرمقاله روزنامه وطن امروز به قلم مهدی محمدی است که در آن می خوانید؛ سخنان روز شنبه آقای روحانی درباره بسته بودن دهان مدافعان و گشاده بودن دست منتقدان دولت مرا به فکر انداخت که شاید فشار کار تدبیر امور مملکت چنان است که چندان فرصتی برای تأمل برای ایشان باقی نمانده است. سر و ته کردن ماجرایی چنین روشن که عمر آن بیش از 6 ماه نیست، نشان دهنده آن است که دولت عزمی جزم در مسدود کردن باب انتقاد و تک صدایی کردن محیط داخلی کشور دارد. از دولتی ها اگر بپرسند فتح الفتوح شان در این ماه ها چه بوده، بی شک توافق ژنو را پیش خواهند نهاد. یک سؤال بسیار ساده و پیش پا افتاده که مسلما پاسخ دادن به آن برای رجال عمیقا باسواد دولت به هیچ وجه دشوار نیست، این است که آیا تنها یکی از این منتقدان رها و گشاده دست اجازه داشته است فقط 30 دقیقه درباره این توافق از صدا و سیمای جمهوری اسلامی با مردم سخن بگوید؟ آقای روحانی به خوبی می داند سطر سطر توافق ژنو مملو از مسائلی بشدت بحث برانگیز است. این توافق رسما می پذیرد ملت ایران یک استثنا در جامعه جهانی است که فعلا و تا اطلاع ثانوی غرب حق دارد تکالیف بسیار بیشتری از آن بخواهد و حقوق بسیار کمتری (نسبت به دیگران) به آن بدهد و تازه! همان حقوق را هم خود تعریف کند. توافق ژنو یک برنامه اقدام 6 ماهه نیست بلکه نقشه راهی است برای «خاصیت زدایی» از ایران و تبدیل آن به �





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 149]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن