تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 8 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):هیچ کس روز قیامت در امان نیست، مگر آن که در دنیا خدا ترس باشد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

ویترین طلا

کاشت پای مصنوعی

مورگیج

میز جلو مبلی

سود سوز آور

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

مبلمان اداری

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1802479712




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

مریلا زارعی: خانواده‌ام بزرگترین منتقدان من هستند/ برادرم می‌گوید ایرانی‌ها بازیگر نیستند


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: مریلا زارعی:
خانواده‌ام بزرگترین منتقدان من هستند/ برادرم می‌گوید ایرانی‌ها بازیگر نیستند
برنده سیمرغ بهترین بازیگر زن جشنواره فیلم فجر گفت: هنوز‌‌ هم مثل قبل برای شنیدن انتقادهای تندشان به گوشم و دغدغه‌ رضایت آنها را دارم و همچنان دعا و تاییدشان را شرط لازم برای موفقیت می‌دانم.

خبرگزاری فارس: خانواده‌ام بزرگترین منتقدان من هستند/ برادرم می‌گوید ایرانی‌ها بازیگر نیستند


به گزارش سرویس فضای مجازی خبرگزاری فارس به نقل از همشهری جوان، زارعی در گفت‌وگو با ما از دنیای بازیگری‌اش، «شیار 143» و بردن سیمرغ جشنواره و منتخب منتقدان بودن می‌گوید. قرار گفت‌وگو با او را در تهران گذاشتیم. در روزهایی که حسابی سرش شلوغ بود و به شهرهای مختلف کشور سفر می‌کرد تا در جلسات نقد فیلم‌هایش و مراسم‌های اختتامیه جشنواره فجر شهرستان‌ها شرکت کند.  «فیلمنامه «شیار 143» را کنار رود راین خواندم، ‌‌‌ همان جا که قهرمان فیلم «از کرخه تا راین» با خدایش نجوا می‌کرد. قصه‌‌‌ همان عطر و طعم را داشت ولی این بار روایتی زنانه بود و از زاویه مادران به فرزندان کرخه نگاه کرده بود.» از زاویه «الفت» که به قول «مریلا زارعی» مرثیه‌هایی باشکوه و هول‌انگیز دارد. مادری که چشم به راه فرزند رزمنده‌اش است. زارعی می‌گوید سیمرغ بهترین بازیگر زن جشنواره سی‌ودوم حاصل کار کردن در گرمای تابستان کرمان، کوره ذوب مس و تنفس در هوای سنگین فلزی بوده. نتیجه لطف خدا، صبوری‌هایش و کار و نوشته کارگردان. خانم بازیگر هنوز در حال و هوای فیلم است و می‌گوید اولین فیلمی است که دوست دارد چند بار دیگر آن را روی پرده ببیند. زارعی در گفت‌وگو با ما از دنیای بازیگری‌اش، «شیار 143» و بردن سیمرغ جشنواره و منتخب منتقدان بودن می‌گوید. قرار گفت‌وگو با او را در تهران گذاشتیم. در روزهایی که حسابی سرش شلوغ بود و به شهرهای مختلف کشور سفر می‌کرد تا در جلسات نقد فیلم‌هایش و مراسم‌های اختتامیه جشنواره فجر شهرستان‌ها شرکت کند. در مشهد هماهنگی‌های بعدی را انجام دادیم، در کرمانشاه گفت‌وگو کردیم، متن مصاحبه در تبریز به دست او رسید و پیگیری‌های بعدی در قم ادامه داشت! * مریلا زارعی در پایان دومین دهه بازیگری‌اش قرار دارد و در فیلم‌های مهمی از سینمای ایران بازی کرده و از بهترین بازیگران سینمای ماست، اما درست به اندازه الفت «شیار143» خاکی است و  انگار دنیای بازیگری به عنوان یک فعالیت شما را راضی می‌کند و مثل بعضی بازیگران دیگر سراغ حوزه‌های دیگر مثل عکاسی و موسیقی و... نرفته‌اید. چرا بازیگری این‌قدر برای شما جدی است؟ ظاهرا بازیگری برای شما فقط یک شغل نیست و دغدغه جدی زندگیتان است. قبل از ورود به این عرصه فکر می‌کردم هنرمندانی که در مقابل دوربین نقش‌آفرینی می‌کنند، تاثیر بزرگی روی جامعه می‌گذارند. به همین دلیل بازیگری همیشه برایم جذاب بوده. طبعا یک بازیگر در حوزه‌های دیگر هم باید فعال باشد و مطالعه کند اما من این کار‌ها را بیشتر برای خودم انجام می‌دهم تا بینش خودم به عنوان یک بازیگر را تکمیل کنم. به خاطر همین با هنر‌ها و فضاهای دیگر هم بیگانه نیستم. فرصت بازیگری برای من مغتنم است و این فرصت را به راحتی به دست نیاورده‌ام و علاقه‌مند هستم که با مسوولیت آن را پیگیری کنم.   * همیشه هم جزو بی‌حاشیه‌ترین بازیگر‌ها بوده‌اید. چرا این مشی را انتخاب کرده‌اید؟ حاشیه موردی است که برای تمام کسانی که بین مردم مشهور هستند پیش می‌آید و راه فراری از آن نیست. خیلی از حاشیه خوشم نمی‌آید و سعی کرده‌ام از فضاهایی که ایجاد مساله و حاشیه می‌کنند، فاصله بگیرم. تصور می‌کنم دیگران هم به این احوال من احترام گذاشته‌اند و حتی اگر اتفاقی بوده، به احترام این روحیه من، آزارم نداده‌اند. معتقدم  هر واکنشی که آزادگی را از بازیگر سلب کند، محکوم است. حتی اگر برای او شهرت بیشتری بیاورد.   * نگران نیستید که مثل بقیه به خاطر حاشیه نداشتن شهرت پیدا نکنید؟ بیش از اینکه شهرت بازیگری برایم مهم باشد، محبوبیت آن مهم است. به همین دلیل ترجیح می‌دهم با حضور مسوولانه‌ در عرصه بازیگری محبوب و مشهور شوم. اعتماد مردم برایم بیشتر از شهرت ارزش دارد.   * اگر چند فیلم مثل «شیار 143» را کنار بگذاریم، در کارنامه کاریتان نقش‌ یک‌های کمی وجود دارد. این اتفاق‌ حاصل انتخاب‌های شما بوده یا پیش آمده؟ با شما مخالفم. من نقش‌های اول زیادی داشته‌ام. اما چیزی که باعث این تصور شده، این است که حضورهایی که من به واسطه آنها در ذهن مخاطب مانده‌ام، بازی در نقش‌های مکمل بوده است. در همین جا باید بگویم این اتفاق کاملا آگاهانه پیش آمده. و این نقش‌ها حاصل انتخابم بوده است. در خیلی از سناریو‌ها نقش‌های محوری وجود داشته ولی نقش دیگری را در کنار دیده‌ام که خاصیت و تاثیر بیشتری دارد. هیچ‌وقت متراژ نقش برایم تعیین‌کننده و مهم نبوده. ضمن اینکه در برخی فیلم‌ها ممکن است با یک حضور کوتاه، حضور بزرگ دیگری تحت‌الشعاع قرار بگیرد.   * این ویژگی به چشم‌آمدن شما در نقش‌هایی غیرمحوری مثل نقش‌هایتان در «درباره الی...» و «چ» از کجا می‌آید؟ اینها حاصل انتخاب‌های من است، نه حاصل اینکه من در این نقش‌ها انتخاب شده‌ام. همیشه برای این انتخاب‌ها دلایلی داشته‌ام؛ یکی‌اش این بوده که فکر می‌کرده‌ام بیشتر دیده می‌شود، یا بیشتر منطبق بر سلیقه و توانایی من است. چون گاهی بعضی نقش‌ها حضور ممتدی در فیلم‌ دارند ولی بن‌مایه و ذات نقش پیچیدگی زیادی ندارد و شما فقط دیده می‌شوید. تاثیر نمی‌گذارید و نمی‌توانید در خاطره‌ها وارد شوید. من علاقه دارم نقش‌هایی را بازی کنم که تاثیرگذار باشد. این اتفاق می‌تواند در یک نقش محوری بیفتد. پس اگر این‌طوری باشد، طبعا این نقش یک را می‌پذیرم. ولی اگر در نقش‌های بلند و یک، این اتفاق نیفتد، نمی‌پذیرم و بازی نمی‌کنم. همیشه هم این مساله را واگذار کرد‌ه‌ام به خدا. فکر می‌کنم هر نقشی قسمت هر کسی باشد به سراغش می‌آید، به او پیشنهاد می‌شود و او هم اگر تلاش کند، دیده می‌شود. نمونه بارزش نقشم در «درباره الی...» بود. در سناریو نقش من چندان دیده نمی‌شد اما قابلیت‌های خودم را می‌شناختم، سبک‌ کاری آقای فرهادی را به دلیل همکاری در سریال‌هایشان می‌دانستم و انگیزه بالایی داشتم. نتیجه هم این شد که با همین نقش، هم کاندیدای جشنواره فجر شدم، هم کاندیدای جشن خانه سینما که جایزه خانه سینما را گرفتم.   * شما در فیلم‌های شاخص زیادی بازی کرده‌اید و با کارگردان‌های بزرگی مثل آقای حاتمی‌کیا، فرهادی، کیمیایی و... کار کرده‌اید. با این حال‌ چند فیلم‌ تجاری مثل «رژیم طلایی»، «یک اشتباه کوچولو» و... هم در کارنامه‌تان هست که سطح کیفی متفاوتی با بقیه فیلم‌هایتان دارد. دلیل انتخاب و بازی در چنین فیلم‌هایی چیست؟ نگاه من به فیلم‌های تجاری متفاوت است. بهترین حسن فیلم‌های خوبی که متعلق به سینمای بدنه است، آشتی دادن مخاطب با سینما است. دوم اینکه این گونه فیلم‌ها مخاطب را به بازیگران آن اثر نزدیک‌تر می‌کند. یعنی بازیگر می‌تواند توفیق بیشتری بین جماعت بیشتری از قشرهای مختلف داشته باشد. اکثر این مخاطبان، سینما را صرفا سرگرمی می‌دانند؛ یعنی ممکن است این مخاطبان وسط فیلم دغدغه‌مندی از سالن سینما خارج شوند. لذا من همیشه دلم می‌خواسته که مخاطب را برای خودم نگه دارم. به خاطر اینکه من بازیگری نیستم که همه چیز را یک روزه و یک شبه در فیلمی به او هدیه کرده باشند و پله‌پله حرکت کرده‌ام. در نتیجه این هم جزو‌‌‌ همان سیری است که در کارم دارم. سعی کرده‌ام در کارهای تجاری حضور داشته باشم تا در یک قالب خاص کلیشه نشوم. دوست ندارم تماشاگر فیلم‌هایی که من در آن هستم، فقط آدم‌های خیلی ویژه باشند. دوست دارم همه طبقه‌ها و اقشار مردم من را بشناسند و با من ارتباط برقرار کنند. سومین دلیل هم این است که این فیلم‌ها برایم مثل زنگ تفریح می‌ماند. این فیلم‌ها را جدی می‌گیرم ولی بازی در آنها مثل این می‌ماند که بین کارهای سخت، حساس و استراتژیک، یک قطعه موسیقی مفرح گوش بدهید. یا یک فیلم مفرح ببینید یا نقاشی کنید و ورزش. این فیلم‌ها را فاصله‌هایی می‌دانم که تمام آثار روحی و روانی فیلم قبلی‌ام را برایم تلطیف و پاک می‌کنند و من را آماده می‌کنند برای گرفتن یک قالب جدی و جدید. فیلمی مثل «خروس جنگی» همین‌طور است. این فیلم همزمان با «درباره الی...» اکران شد و من به شدت بازخورد آدم‌ها نسبت به این دو فیلم را در جامعه حس می‌کردم. «درباره الی...» از نظر خیلی از آدم‌های فرهیخته جامعه فیلم خاص و درخشانی است اما خیلی از آدم‌ها من را در خیابان به خاطر بازی در «درباره الی...» توبیخ کردند! این نشان می‌دهد که ما باید برای همه سلیقه‌ها غذاهای مختلف داشته باشیم. من انتخاب کرده‌ام که بین همه سلیقه‌ها حضور داشته باشم. چون مردمم را دوست دارم و از خط‌کشی خوشم نمی‌آید. علاقه‌مندم مخاطبِ فیلمی مانند «خروس جنگی»، «درباره الی...» را هم ببیند، فیلم «چ» را هم تماشا کند و از «شیار143» تاثیر بگیرد. ولی به ضرس قاطع می‌گویم که حضور من در فیلم‌های تجاری هیچ وقت جنبه مادی نداشته.   * اما یک خطر هم وجود دارد؛ در سینمای ما معمولا بازیگر‌ها را بر اساس شمایلی که از نقش‌های قبلی شکل گرفته انتخاب می‌کنند. شما در نقش‌های متفاوت و زیادی بازی می‌کنید. از این تنوع کاری نمی‌ترسید؟ این تنوع کاری ممکن است جایگاه بازیگری‌تان را به خطر بیندازد. اصلا. موقعیتم تا به حال به خطر نیفتاده و اگر خدا و مردم بخواهند، از این به بعد هم به خطر نمی‌افتد. ضمن اینکه بازیگر زمانی می‌تواند توانایی‌هایش را به رخ بکشد که در قالب‌های مختلف قابل باور باشد. یعنی‌‌‌ همان اندازه که در نقش یک خانم خانه‌دار در «خروس جنگی» قابل باور باشم، بتوانم در «سربازهای جمعه» و «درباره الی...» و «چ» و «شیار 143» هم باورپذیر باشم. این تنوع برای من هم امتحان است و من را به چالش می‌کشد. همین ریسک کردن باعث می‌شود با حساسیت بیشتری انتخاب و بازی کنم. اگر بازیگر‌ها خودشان را در محدوده‌ای محصور کنند، حتی اگر تا آخر عمرشان فیلم‌های فاخر و نقش‌های درجه یک بازی کنند، همیشه نقش‌هایی هستند که نتوانسته‌اند آنها را تجربه کنند و اگر در اوج بازیگری آن نقش‌ها به آنها پیشنهاد شود، حتما نمی‌توانند خوب از پس آن بربیایند. چون محدوده پرورش استعداد‌هایشان را باز نکرده‌اند. من علاقه ندارم در کارم تنبلی کنم. نقش‌هایی برای من بازیگر است که به جزییاتش اشراف دارم و بازی کردنش نسبت به فضاهایی که سخت است، برایم آسان‌تر است. خیلی از نقش‌هایی که بازی کرده‌ام ممکن است سلیقه سینمایی من نباشد، اما در آن فیلم‌ها حضور دارم چون علاقه داشتم خودم را امتحان کنم، ولو اینکه به شکست منجر شود. مثلا یکی از دلایلی که در فیلم «رژیم طلایی» بازی کردم، همبازی بودن با آقای مهدی هاشمی بود. مگر این فرصت چندبار ممکن است برای من پیش بیاید؟ در این تجربه‌ها چیزهای زیادی یاد می‌گیرم که آنها را برای ادامه راه بازیگری‌ام ذخیره می‌کنم. به خاطر همین کمی خودخواه هم هستم.   * از طرفی تثبیت شدن یک شمایل ثابت، خوب یا بد به ستاره شدن خیلی از بازیگر‌های سینمای ما کمک کرده. نمی‌ترسید به خاطر این تنوع کاری ستاره نشوید؟ هیچ‌وقت به ستاره شدن فکر نکرده‌ام. ستاره فقط در آسمان‌هاست! هر کسی در هر حرفه‌ای کارش را درست انجام بدهد، ستاره است و ممکن است زمان ثابت کند چه کسی ستاره واقعی است. در لحظه همه اتفاق‌هایی که برای آدم‌هایی مثل ما می‌افتد، یک لباس کاذب دارد که اگر آن لباس کاذب را باور کنیم، مرگ حرفه‌ای‌مان فرا رسیده. اگر در فیلمی بدرخشید و بعد از تشویق‌ها و تایید‌ها به خودباوری و در ادامه به خودشیفتگی برسید، قطعا به پایان راه نزدیک شده‌اید. علاقه دارم این زمان برای من هم بگذرد، تحمل کنم، رنج‌ها و بی‌مهری‌ها و شکست‌هایش را به جان بخرم، ولی مطمئن هستم که تلاشم یک روزی و یک جایی که باید، جواب می‌گیرد. آن موقع مردم می‌توانند بگویند منِ بازیگر کجای آسمان هنر جای گرفته‌ام. به نظرم آن موقع آدم بیشتر از اینکه ستاره باشد و در آسمان، در جایی امن‌تر سکنی می‌گیرد، چه جایی امن‌تر از قلب های مردم سرزمینم سراغ دارید؟ من ترجیح می‌دهم به جای اینکه ستاره باشم و غیرقابل دسترس، تصویری ماندگار باشم در خاطره مردمم. اینکه ستاره آسمان شهرت شوم. از یکی از بازیگران مشهور هالیوود پرسیده بودند شما چرا وقتی می‌توانید ستاره باشید، نقش‌های کوتاه را فقط قبول می‌کنید. او هم جواب داده بود من می‌خواهم ماندگار شوم. شرط ماندگاری هم پله‌پله بالا رفتن است. اگر پله‌پله‌ها را قدم به قدم بالا بروی، با یک نسیم به نقطه صفر پرتاب نمی‌شوی. البته اسباب و علل این اتفاقات خود خداوند است.   * در کارنامه‌تان کارهای طنز زیادی هم دارید. به فیلم‌های طنز و کمدی دلبستگی خاصی دارید؟ فیلم‌هایی مثل «خوابم می‌آد». من کمدی را خیلی دوست دارم. در «خوابم می‌آد» بازی کردم چون اولین تجربه سینمایی رضا عطاران بود. من با رضا عطاران دو تجربه همکاری موفق در کسوت بازیگری دارم و علاقه‌مند بودم وقتی ایشان به من پیشنهاد می‌دهد، هر کاری که از دستم برمی‌آید، برایشان انجام بدهم. «خوابم می‌آد» با اینکه یک فیلم طنز است اما نگاه انتقادی دارد و خیلی از مسائل را در قالب خودش مطرح می‌کند و بین فیلم‌های طنز نگاه تازه و نویی دارد. وقتی این فرصت برای من پیدا می‌شود که آدمی را که در زمینه طنز قبول دارم، به عنوان بازیگر جلوی دوربینش قرار بگیرم، حتما قبول می‌کنم. شاید او به عنوان کارگردان بتواند قابلیت‌های جدیدی را در من کشف کند. در واقع خودم را در چنین فیلم‌هایی محک می‌زنم.   * شما الان در دوره اوج کارتان هستید. هنوز از بازیگری لذت می‌برید؟ بله. بازیگری برای من لذتبخش است. هر چند دارم کمی به کارگردانی هم فکر می‌کنم. نه اینکه کارگردانی برایم پله بعدی بازیگری باشد. کارگردانی یک عرصه دیگری است که به تمرین‌ها، بینش، تجربه‌ها و مهارت‌های دیگری نیاز دارد. ولی واقعا دارم به آن فکر می‌کنم. انشاءالله که این فکر زمانی به عمل برسد. اگر به عمل برسد، کارم را از نقطه صفر شروع می‌کنم.   * از سیمرغ «سربازهای جمعه» تا سیمرغ «شیار143» 10 سال فاصله است. نزدیک به 20 سال هم هست که در سینما فعالیت می‌کنید. از گرفتن سیمرغ پس از این همه سال چه حسی دارید؟ زمانی جایزه گرفتن برایم دغدغه و جذاب بود. ولی واقعا دیگر احساس کردم جایزه واقعی را وقتی می‌گیرم که کار روی پرده می‌رود و مردم می‌بینند و منتقدان درباره‌اش نظر می‌دهند. به همین دلیل از مدت‌ها پیش مسیر احوالم را عوض کردم. در نتیجه جایزه برایم فقط جنبه تشویق پیدا کرد و واقعا هم جایزه گرفتن در محدود به همین یکی دو روز ایام جشنواره است. بعدش شما می‌مانی و کوله‌بازی از مسوولیت و انتظار برای پیشنهادهای بهتر. همیشه علاقه‌مند بودم در فیلمی بازی کنم که مردمم را همراه کنم. فکر می‌کنم در «شیار143» دو اتفاقی که برای من جذاب است، تقریبا با هم افتاد؛ یعنی در عرصه بازیگری هم مورد لطف داور‌ها قرار گرفتم، هم مورد تشویق مخاطب. در حال حاضر، بزرگترین جایزه برایم همان تاثیری است که روی مخاطبم می‌گذارم.   * یک بار گفته بودید از واکنش‌های پدر و مادرتان درباره فیلم‌ها و بازی‌هایتان می‌ترسید و مثل یک مرغ کوچولو کنار اتاق می‌نشینید. هنوز هم واکنش‌های آنها برایتان مهم است؟ مهم‌تر از قبل. هنوز خانواده‌ام بزرگترین منتقدان من هستند. و البته مهم‌ترین. واکنش خانواده‌ام به من جهت می‌دهد. هنوز‌‌ هم مثل قبل برای شنیدن انتقادهای تندشان به گوشم و دغدغه‌ رضایت آنها را دارم و همچنان دعا و تاییدشان را شرط لازم برای موفقیت می‌دانم.   * درباره «شیار143» چه واکنشی داشتند؟ خیلی‌ها درباره این فیلم نسبت به من لطف داشتند اما منتظر نظر مادرم بودم. بانویی که بسیار آدم به‌روزی است و در زمان حال زندگی می‌کند. وقتی فیلم را دیدند، اولا به شدت از فیلم تاثیر گرفته بودند، ثانیا به شدت من را تایید کردند و جمله‌ای گفتند که خیلی دوستش داشتم. بعد از تماشای فیلم گفتند «دخترم در این فیلم چقدر مادر بودی.» برایم خیلی جالب بود، مامان حتی تمایل داشتند یکبار دیگر هم فیلم را ببینند. خواهرم [ملیکا زارعی(خاله شادونه)] هم همین طور. با وجود اینکه توصیه کردیم که فیلم را نبیند، باز طاقت نیاورد و تماشا کرد. و تاثیر فیلم را تا همین لحظه با خودش دارد. اما از همه جالب‌تر واکنش برادرم بود. برادری که سال‌هاست ایران زندگی نمی‌کند و استثنائا در این ایام اینجا بود. او اصلا فیلم ایرانی نمی‌بیند و بازیگران ایرانی را خیلی قبول ندارد. همیشه به من می‌گوید شما‌ها بازیگر نیستند، برای اینکه آن‌قدر که فیلم‌های خارجی ما را منقلب می‌کند، شما‌ها نمی‌توانید این کار را انجام بدهید. به خاطر همین مخاطب سینمای ایران نیست. وقتی می‌خواستم به خانواده‌ام بلیت بدهم از او خواهش کردم شما این فیلم را نبین. اما خیلی اتفاقی ایشان فیلم را دید و بعد از 20 سال کار حرفه‌ای من، برای اولین بار بود که با دسته گل برگشت خانه. من حیرت کردم. چون جوانی است که در ایران زندگی نمی‌کند و آدمی است با تفکرات و اعتقادات خاص خودش که در جهت فیلم و ماجرای آن نیست، اما برای اولین بار به من آفرین گفت. این آفرین از همه جوایز برای من بزرگ‌تر است. چرا که جوان است و آرمان‌ها و اعتقادات خودش را دارد، به خاطر همین احساس کردم وقتی این آدم از «شیار143» متاثر می‌شود، من احتمالا کارم را درست انجام داده‌ام. به خاطر همین آفرینِ او و مادرم، برایم طعم دیگری داشت.    * امسال با قطعیت تمام سیمرغ بهترین بازیگر زن جشنواره به شما اهدا شد. اکثر منتقدان هم با قاطعیت به شما رای دادند. فکر می‌کنید این رای قاطع حاصل چه چیزی است؟ تاثیری روی آینده کاری شما خواهد داشت؟ پیش‌بینی آینده که کار من نیست. آینده‌ام را فضایی که اطرافم هست تعیین می‌کند. ضمن اینکه بسیار خوشحالم که این اتفاق افتاده. گاهی سیمرغ‌ها وقتی به آدم می‌رسند که نوبتشان رسیده باشد، نه اینکه حقشان باشد. ولی این بار انگار این بازی و جایزه به سلیقه منتقد‌ها نزدیک بوده. این باعث خوشحالی‌ام است ولی تضمینی نیست که در نقش دیگری که می‌خواهم ظاهر شوم آیا این همه تایید خواهم گرفت یا نه. مسیر و روش من هیچ تغییری نخواهد کرد.‌‌ همان آدمِ قبل از این جایزه‌ام. بین پیشنهادهایی که خواهم داشت انتخاب خواهم کرد ولی همیشه سعی می‌کنم انتخاب کنم. کما اینکه امسال فقط در همین فیلم «شیار143» بازی کردم، با وجود اینکه خیلی از سناریوهای دیگر امسال را خوانده بودم. کسی که جایزه می‌گیرد، قرار نیست برای همیشه در آن نقطه باشد. به هر حال ما راه خودمان را می‌رویم. گاهی در این مسیر زمین می‌خوریم و گاهی پرواز می‌کنیم. همه این‌ها به لطف خداوند بستگی دارد. خدا کند نقش‌های سخت‌تری نوشته و دغدغه‌های بزرگ‌تری مطرح شود که بازیگران بتوانند قدرت‌های دیگری را از خودشان به نمایش بگذارند. تا زمانی که نقش‌های خوب نوشته نشود، ما بین بد و بد‌تر مجبوریم بد را انتخاب ‌کنیم. دعا کنید اتفاق‌های خوب بیفتد.   بازگشت به صفحه نخست گروه فضای مجازی انتهای پیام/  

92/12/17 - 14:58





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 140]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن