واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا:
ائتلاف عقلانی برای زنان تهران - ایرنا - هرچند، برخی می کوشند روز جهانی زن (هشت مارس) را نادیده بگیرند اما این روز، برای کنشگران مدنی و زنان برابری خواه، فرصتی پدید می آورد تا به تبادل تجارب و دیدگاه شان با یکدیگر و با زنان جهان بپردازند.
در ادامه یادداشتی که از « مینو مرتاضی » به عنوان حرف اول روز شنبه در روزنامه شرق با عنوان « ائتلافی عقلایی برای زنان » منتشر شد می خوانید: قدر این فرصت را با استفاده از آن و هدر ندادن اش باید دانست و پاس داشت.
به عنوان کنشگر جنبش زنان معتقدم بین انواع نظریه های گفتمان «زن محور» مبتنی بر تفاوت های بیولوژیک و تضاد های طبقاتی و ... فرهنگی و کارکرد این نظریات در فمینیسم واقعا موجود در ایران، تفاوت ها و بعضا تضادهای عدیده ای دیده می شود که قابل بحث و بررسی است.
صرفنظر از دیدگاه رایج که بیشتر از سر طنز، مردی که در شستن ظروف به زنش کمک می کند خود را برابری خواه و طرفدار حقوق زنان می نامد؛ گفتمان فمینیستی واقعا موجود در ایران که بر تعداد کثیری از فعالان برابری خواه حقوق زنان حاکم است اعم از مسلمان، اصلاح طلب، سکولار و غیره، گفتمان فمینیسم لیبرال است که خود را گفتمان مقاومت نیز تعریف می کند.
این گفتمان برگرفته از نظریه فمینیسم لیبرال است که با تایید و تاکید بر تفاوت های بیولوژیک برای رسیدن به برابری حقوق و تحقق مطالبات خود نگاه به دولت دارد و خواهان روا داری و اعمال تبعیض های مثبت دولت به نفع زنان است.
با این پیش فرض تعجبی ندارد اگر می بینیم که جنبش زنان در ایران در بزنگاه های انتخاباتی و زمان تغییر مجلس و ریاست جمهوری یا در واکنش انتقادی به لوایح و برنامه ها و قوانین تبعیض آمیز مشتاق برگزاری ائتلاف و هم اندیشی و همگرایی می شود و دیگر هیچ!!
پرسش این است چرا تاکنون اصل ارتقای آگاهی ها و تقویت اندیشه و خلاقیت و عقلانیت خودبنیاد زنان برای ایجاد تغییرات خودخواسته و زندگی بهتر نتوانسته انگیزه و محرک کنشگران برابری خواه برای شکل گیری ائتلاف ها و هم اندیشی ها شود؟
محصول تفاوت رویکرد و نتیجه کنش عقلانی و ارادی برای تغییر وضعیت موجود زنان با رفتار و گفتار واکنشی در قبال اراده قدرت و قانونگذار همین وضعیتی است که فعالان جنبش زنان دارند که به دور از تعارفات معمول همچون جزایر پراکنده دور و بیگانه از هم به سر می برند. خلاصه اینکه هرگاه دولتی منعطف و معتدل سر کار آمده باشد جنبش زنان رشدی بادکنکی کرده و هرگاه دولت سخت گیر و متصلب بوده جنبش زنان در سکوت فروکش می کند.
در حالی که بسیاری از زنانی که ادعای زن محوری ندارند - فارغ از احوال دولت - در همه حال با انگیزه قوی توانمند سازی زنان عملا در جهت رشد عقلانیت و آگاهی های زنان حرکت می کنند و به نتایج درخشانی دست یافته اند که فمینیست های ایرانی از آنان به عنوان زنان رشدیافته برابری خواه یاد می کنند.
به نظر می رسد برای خلاص شدن از گفتمان واکنشی موجود و آویخته به دولت در ایران، یک راه این باشد که بپذیریم زنان مختلف مشکلات متفاوتی را تجربه می کنند بنابراین دیدگاه های متفاوتی نسبت به زندگی دارند.
می توان از تجارب زیسته شده گروه های مختلف زنان و مردانی که به حاشیه رانده شده اند دستور کارهایی برای مشخص کردن مشکلات و مطالبات سیاسی، اجتماعی عصر حاضر استخراج کنیم؛ مشکلاتی که الزاما از موضع قدرت دیده نمی شوند.
تجربه مشترک حاشیه ای بودن برای زن و مرد دردآور است و می تواند به فهمی مشترک از هزینه های به حاشیه رانده شدن شکل دهد.
این فهم می تواند به طور عینی و واقعی مبنای سیاست جمعی و شکل گیری همگرایی و ائتلاف به مثابه کنشی ارادی و عقلانی شود.
اول**1104
انتهای پیام /*
17/12/1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 114]