واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز:
وقتی سرزمین مادری، فرزندش را نمیخواهد!
این روزها بارها دیدهام و دیدهاید که در برنامههای متعدد و پرمخاطب به سراغ بازیکنان فوتبال هموطنان در دیگر کشورها میروند و از ایشان شرح حال میکنند. حتی سراغ آنها که تنها پدر یا مادرشان ایرانی است هم میروند.
به گزارش نامه نیوز به نقل از قدس آنلاین، با ذرهبین راه افتادهاند در اقصی نقاط جهان و هر بزرگواری را با هر درصدی از ایرانی بودن یافته و رصد میکنند. الهی شکر! این خیلی خوب است برخی را هم شاهدید که با سلام و صلوات و گاه خواهش و من بمیرم و تو بمیری... به تیم ملی میآورند. خیلی خوب است ثمراتش را هم دیدهایم.
دقت کنید هدفم از این سطور خدای ناکرده چنین حرکتی نیست. سخنم آن است که جز فوتبال موضوعات دیگری هم در جهان هست که دست بر قضا خیلی مهمند. ما شاعران، نقاشان، فلاسفه و... خلاصه اهل فرهنگ و هنر و متفکرانی داریم که سرآمد منطقه و روزگار خویشند.
مخالف نظام و باورهای انقلاب و آمال مردم خویش هم نیستند که بماند، در خیلی موارد دلبسته آنند. برای یافتن برخی از آنها حتی نیاز نیست به نمایندگیهای صدا و سیمایمان در این سو و آن سوی جهان متوسل شویم.
همین زیرگوش خودمانند. چند خیابان پایینتر از جام جم و صدا و سیما در همین تهران بزرگ. نمیدانم شما هم نام مجموعه پرتلاش «شهرستان ادب» را شنیدهاید یا نه. جمعی از بروبچههای خونگرم و توانای عرصه قلم انقلاب که با امکاناتی اندک خوش درخشیدهاند و آثاری ماندگار به گنجینه ادبیات انقلاب اسلامی افزودهاند. در آنجا جوانان خوش آتیهای دست به دست هم داده و نخبگان این حوزه را در سرتاسر کشور شناسایی میکنند و دستشان را میگیرند. راهنماییشان میکنند، آثارشان را به چاپ میرسانند، پایشان را به محافل ملی شعر و قلم باز کرده و خلاصه کاری میکنند تا این استعدادهای گوشهنشین دیده شوند.
یکی از همین بروبچهها که حالا برای خودش سری است در میان سرها و در مجموعه نخبگان فرهنگی شهرستان ادب آثاری درخشان و کتابی در نوبت انتشار دارد، «جواد شیخ الاسلامی» است. او هم مانند برخی فوتبالیستهایی که در برنامههای ورزشی نشانشان میدهند که روپایی میزنند و توی تیم و شهر خودشان درخشیدهاند، در این عرصه درخشیده است. سرودهایی تحسین برانگیز دارد برای انقلاب و دفاع مقدس و امام(ره) و... . آن فوتبالیستها در هلند و انگلیس و... مشغولند، این جوان در تهران و در مجموعه شهرستان ادب. او پدرش افغانستانی و مادرش ایرانی است. اما نمیدانم قوانین چطوری است که این جوان و امثال او با وجود مادر ایرانی، نمیتوانند شناسنامه و ملیت ایرانی بگیرند. جالب آنکه در خانوادهشان شهید هم دادهاند.
داییاش از شهدای دفاع مقدس است، خودش هم خادم ادبیات انقلاب و دفاع مقدس، ولی با اندوه میگوید؛ هر بار که از تهران برای دیدن پدر و مادر به مشهد میروم، تن و بدنم میلرزد که مبادا در ایستگاههای پلیس بین راه، سربازی که میآید و مسافران اتوبوس را کنترل میکند، مدارکم را بخواهد. اگر چنین بشود، از همانجا ممکن است ببرندم مرز افغانستان و رد مرزم کنند.
من که نمیتوانم بفهمم. مگر نگفتهاند، زبان مادری، سرزمین مادری و... چطور این بچهها، آن هم نخبگانی جوان چون او باید تمام عمر با این ترس و دلهره روزگار بگذرانند؟ چطور شیفتگان و چهرههای ادبیات انقلاب مانند او باید سفری ساده در سرزمین مادری، برایشان هفت خوان رستم باشد؟ چرا؟
1392/12/14
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نامه نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 44]