واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: تاریخ انتشار: 13 اسفند 1392 ساعت 21:39 | شماره خبر: 1405855328772673726
مجموعههای تلویزیونی در پرداختن به زوایای گوناگون جنگ تحمیلی همیشه سراغ کلیشهها رفته و اغلب گونه ملودرام را برای روایت ماجرای مربوط برمیگزینند، اما مجموعه «وضعیت سفید» ساخته حمید نعمتاله که این روزها شاهد بازپخش آن از شبکه آیفیلم هستیم، یک استثنای تمامعیار میان مجموعههای اینچنینی است. وضعیت سفید به روزهای پایانی جنگ که با موشکباران تهران همراه بود، پرداخته و تاثیر آن را روی اجتماعی کوچک به نمایش گذاشته است. نعمتاله و مقدم دوست در مقام نویسندگان فیلمنامه در گام نخست، قصه خود را خوب و روان آغاز کردهاند و با کمترین لکنت آن را پیش میبرند؛ سفر مادر یک خانواده شلوغ و پرجمعیت به تهران و سر زدن به تکتک آنها که وی را با مشکلات بسیار روبهرو میکند. این ایده ساده و یک خطی که پیش از این بارها به تصویر کشیده شده در دستان فیلمنامهنویسان وضعیت سفید به شکلی کاملا طبیعی و غیرکلیشهای درآمده است. موشکباران تهران در اواخر سال 1366 که هنوز خاطرات تلخ آن را چند نسل به خاطر دارند، شخصیت محوری ماجراست که آدمهای داستان را به یکدیگر نزدیک و داستانکهای فرعی را به آن وصل میکند. خانواده شلوغ و پرجمعیت گلکار به عنوان نمادی از جامعه، همه جور شخصیتی را در خود دارد، از بهروز پسر کوچک خانواده که هنوز در عوالم اوایل دهه 50 است تا بیژن کاسبمسلک و بهزاد کارمند و داماد مذهبی و اهل جبهه. موشکباران تهران توسط عراق بهانه مناسبی برای گردهم آمدن این جماعت نامتجانس است تا از این طریق درام پیش برود و از ریتم نیفتد. حال در چنین مجموعهای با این حجم از شخصیت، نیاز به شخصیتپردازی درست و اصولی دوچندان شده و بیش از دیگر ساختههای تلویزیونی احساس میشود. در قسمت اول و دوم که به معرفی شخصیتها اختصاص دارد، این کار بخوبی صورت میگیرد و خصوصیات هریک به اختصار به تصویر در میآید بیآنکه شخصیتها به پرگویی متوسل شوند. احترام به عنوان خواهر بزرگتر که به لحاظ مالی نسبت به بقیه از وضع بسیار بهتری برخوردار است، دارای خصوصیاتی کاملا تیپیک است و نزدیکی بسیاری به نمونههای مشابه پیش از خود دارد، با این تفاوت که نعمتاله و مقدمدوست از این کلیشهها استفاده بجایی کردهاند و در کنار آن رگههایی از خلاقیت را نیز در خلق آن به کار گرفتهاند. برای مثال به رفتار متکبرانه او در اتاق مدرسه با خانواده راننده مینی بوس نگاه کنید که تا چه اندازه از کلیشهها بهره گرفته و در نقطه مقابل به نگرانیهای زیر جلدیاش درخصوص خواهرش محترم توجه کنید. بهزاد نیز چنین وضعی دارد و کلیشه مرد زن ذلیل به بهترین و طبیعیترین شکل ممکن بدون آنکه به ورطه اغراق بیفتد، در شخصیت او بهکار گرفته شده است. ریزهکاریهای بسیاری در خلق این شخصیت بهچشم میخورد که برای مثال میتوان به مرتب بودن ظاهر او در هر شرایط اشاره کرد که خود این موضوع به سوژه بامزهای برای بگومگوی او با بهروز شده است. حمید نعمتاله در انتخاب بازیگران پرشمار کارش نیز عالی عمل کرده و آنها را کاملا مطابق با نقشها برگزیده است. در این میان افسانه بایگان در نقش محترم و علی سلیمانی در نقش بهزاد بسیار بهتر ظاهر شده و خصوصیات نقش را کاملا درک کرده و به نمایش گذاشتهاند. البته نباید از بازیهای غافلگیرکننده بازیگر نقش امیر و افسانه چهرهآزاد در نقش عروس خانواده بسادگی گذشت که غنای بیشتری به کار بازیگران وضعیت سفید بخشیدهاند. نعمتاله که کارنامه سینمایی درخشانی هم دارد در نخستین مجموعه تلویزیونیاش به سراغ پروژه بلندپروازانهای رفته که جزئیات در آن حرف اول را میزند. در این رابطه او فوقالعاده عمل کرده و حواسش به ریزترین اجزای کار هم بوده است. برای مثال کافی است به عنوانبندی درخشان مجموعه با عناصر خاطرهانگیزش توجه کنید تا دریابید چه زحمتی برای خلق فضای دهه 1360 ایران در حال جنگ کشیده شده است. همین طور میزانسنهای حسابشده هر سکانس که هرگوشه از آن را شخصیتی پر کرده و مشغول انجام کاری است و از این لحاظ نمونه یگانهای میان مجموعههای تلویزیونی است. محمد جلیلوند/ قاب کوچک
13 اسفند 1392 ساعت 21:39 | شماره خبر: 1405855328772673726
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 74]