واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۱۲ اسفند ۱۳۹۲ (۹:۴۷ق.ظ)
دنياي اقتصاد: عبور از بيهدفي يارانهها
به گزارش خبرگزاري موج، دنياي اقتصاد نوشت: 1- ويژگي اصلي و بارز فاز اول سياست هدفمندسازي يارانهها وجود يک تضاد در نامگذاري آن بوده و هست. اين سياست مدعي بود که هدفمند است! اما نبود. هدف آن 77ميليون نفر بودند که همه جمعيت کشور را دربرميگرفت و درواقع همه اعضاي جامعه به شکل يکسان هدف آن بودند. ميزان بهرهمندي آحاد مردم از منابع يارانهاي دولت برابر بود و گويي اصلا هدفي در کار نبود و هيچ تفاوتي ميان افراد براي دريافت يارانهها وجود نداشت.
2- پشتوانه فکري سياست هدفمندسازي يارانهها اين است که پول را از ثروتمند به فقير منتقل کنيم؛ به نحوي که شادي فقرا بيش از ناشادي ثروتمندان افزايش يابد. اين کار را خيلي ساده ميتوان سناريوي رابينهودي بازتوزيع درآمد ناميد. درواقع، اين سياست با توزيع منابع ناشي از عملکرد اقتصاد بازار مشکل دارد و معتقد به دخالت دولت در اقتصاد به منظور بازتوزيع عادلانهتر درآمد است؛ اما فاز اول هدفمندسازي يارانهها چنين کاري نميکرد و تمايزي ميان فقرا و ثروتمندان قائل نبود.
3- ملاک پرداخت يارانه بايد چه باشد؟ فاز اول هدفمندسازي يارانهها هيچ معياري براي پرداخت يارانه نداشت. درواقع، تنها معيار آن براي دريافت پول از دولت، ايراني بودن و داشتن يک حساب بانکي بود. با وجود اين دو پيششرط، نبايد توقع داشت که کسي خود را از دريافت يارانه محروم کند؛ اما در فاز دوم قرار است يارانه فقط به گروههاي خاصي پرداخت شود، اما ملاک پرداخت يارانه بايد چه باشد؟ يک سقف درآمدي مشخص؟ سکونت در يک منطقه خاص؟ شهري يا روستايي بودن؟ مالک يا مستاجر بودن؟ چند اتاق داشتن؟ آب لولهكشي داشتن يا نداشتن؟ برق داشتن يا نداشتن؟ و غيره. بدون مشخص کردن معيار پرداخت يارانه، دولت هيچ اقدام مثبتي در فاز هدفمندسازي يارانهها از پيش نخواهد برد.
4- شايد برخي از معيارهاي فوق براي بعضي خوانندگان عجيب بهنظر برسد: مثلا داشتن يا نداشتن توالت و آب لولهكشي و دسترسي به برق، داشتن يا نداشتن درمانگاه بهداشتي و مواردي از اين دست، اما واقعيت اين است كه اينها مشكلاتي هستند كه مردم در مناطق مختلف كشور با آنها دست به گريبانند و بايد مشخص شود آيا هدف از پرداخت يارانه رفع برخي از اين مشكلات است يا چيزي ديگر؟
5- تعهد و وظايف دريافتکننده يارانه چه بايد باشد؟ در فاز اول هدفمندسازي يارانهها هيچ يک از دريافتکنندگان يارانه مسووليت و پاسخگويي مشخصي در قبال دريافت آن نداشتند.
در واقع، دولت در خانه هر کسي را به سادهترين شکل ممکن ميزند و به او پول ميدهد. کيست که نگيرد! اما اقتصاد ضربالمثل مهم و معناداري دارد: ناهار مجاني در اقتصاد وجود ندارد.
در فاز دوم هدفمندي دولت بايد مشخص کند هدف از پرداخت يارانه به فقرا چيست؟ بهبود وضعيت آموزش؟ وضعيت غذا و ميزان ويتامينها و پروتئينهاي مصرفي خانوارها؟ بهبود وضعيت بهداشت؟ و غيره. خانوار هم بايد در اين موارد پاسخگو باشد. مثلا حضور بچههاي هر خانوار فقير در مدرسه مرتبا چک شود.
6- تعيين بازه زماني براي بهروزرساني پرداخت يارانه. اگر معيار پرداخت يارانه تعداد اعضاي خانوار باشد، بايد يک شرط مهم در اين زمينه وجود داشته باشد. مثلا وقتي خانوار براي دريافت يارانه ثبتنام ميکند نبايد بتواند تعداد اعضاي خانوار را حداقل تا چند سال بهروز کند! زيرا در اين صورت خانوار انگيزه دارد تا مدام بر تعداد اعضاي خانوار بيفزايد.
7- بررسي اثربخشي و کارآيي سياست هدفمندسازي يارانهها. هنوز مشخص نيست که پرداخت يارانهها در فاز اول چه تاثيري روي زندگي خانوارهاي ايراني داشته است؟ آيا رفاه اقتصادي دريافتکنندگان يارانه بهبود يافته است؟ آيا وضعيت آموزش، بهداشت و سلامت يا غذاي مصرفي آنها بهتر شده است؟ يکي از ايرادات اصلي فاز اول هدفمندسازي يارانهها اين بود که هيچ گروه تحقيقاتي براي بررسي نتايج اين سياست از ابتدا وجود نداشت که وضعيت خانوارها را قبل و بعد از اجراي فاز اول بررسي کند. دولت بايد در فاز دوم هدفمندسازي يارانهها به اين موضوع بپردازد: از ابتدا قراردادهايي با اقتصاددانان مستقل و کارشناسان بينالمللي براي بررسي کارآيي و اثربخشي سياست هدفمندسازي يارانهها تنظيم كند و اين نتايج مرتبا بررسي شوند. مثلا هنوز از فاز اول هدفمندسازي يارانهها مشخص نيست كه آيا خانوارها از دادن يارانهها به مردان راضياند؟ اگر نه آيا نبايد يارانه به زنان داده شود؟ آيا يارانه بايد به دختران و پسران مدرسهاي يكسان تعلق گيرد؟ آيا خانوار حاضر شده ما به ازاي دريافت يارانه، ديگر بچهاش را به سركار نفرستد و در عوض او را به مدرسه بفرستد؟
8- اگر پاسخ مشخصي براي سوالات فوق وجود نداشته باشد و دولت تكليف خود را از اين سياستگذاري مشخص نكند، ميتوان پيشبيني كرد كه فاز دوم سياست هدفمندسازي يارانهها فقط در بخش افزايش قيمت حاملهاي انرژي موفق باشد و نه در بخش هدفمندسازي يارانه و تغيير در وضعيت آموزش، بهداشت، سلامت و تغذيه فقرا.
محمدرضا فرهاديپور
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 12]