واضح آرشیو وب فارسی:فارس: مشاور سیاسی اسماعیل هنیه:
آمریکا از آنچه در جهان روی میدهد، به نفع خود بهره برداری میکند
مشاور سیاسی نخست وزیر دولت حماس در غزه در پایان نشست با نخبگان و کارشناسان فلسطینی جهت بررسی تحولات جاری در عرصه سیاسی فلسطینی و منطقهای تاکید کرد، آمریکا از آنچه در جهان روی میدهد، به نفع خود بهره برداری میکند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در غزه، «یوسف رزقه»، مشاور سیاسی نخست وزیر دولت حماس در نوار غزه ابراز تردید کرد که محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین از آشتی ملی به عنوان اهرم فشاری بر اسرائیل استفاده کند. همچنین وجود هرگونه هماهنگی میان جنبش حماس و «محمد دحلان» از رهبران سابق جنبش فتح را رد کرد و بعید دانست، زمانی دحلان که هم اکنون در ابو ظبی به سر میبرد، جانشین عباس باشد، اما دور از انتظار ندانست که وی تهدیدی علیه وی تشکیل دهد. رزقه که در پایان نشست با شماری از نخبگان و کارشناسان و ناظران فلسطینی جهت بررسی تحولات جاری در عرصه سیاسی فلسطینی و منطقهای در غزه سخن میگفت، خاطر نشان کرد، متوجه کردن تمام شکستها و ناکامیهای جاری در نوار غزه و کرانه باختری بر اختلافات داخلی درست نیست و به نوعی فرار از واقعیتهایی است که باید با آن رو در رو شد و آن را تغییر داد. در همین ارتباط وی خواستار ایجاد تمایز و تفاوت میان نظریه توطئه و قدرت آمریکا بر بهره برداری به سود خود از حوادث جاری در جهان است و تاکید کرد: تمام کسانی که در این نشست شرکت داشتند، بر این نکته اتفاق نظر داشتند که اسرائیل با برگههای بسیاری در عرصه فلسطینی بازی کرد تا رهبرانی تربیت کند و شرایطی به وجود آورد که با تغییرات مورد نظر این رژیم مماشات داشته باشد و به این طریق با محمود عباس به همان جایی برسد که با یاسر عرفات رسیده بود و تا جای ممکن سقف توقعات و انتظارات آنها را کاهش دهد. از سوی دیگر «عبد السلام الحایک»، تحلیلگر سیاسی فلسطینی خاطر نشان کرد: مذاکراتی که هم اکنون در جریان است، در واقع روند و مسیری چند مرحلهای برای تفکیک و فروپاشی قضیه فلسطینی است. به اعتقاد الحایک مذاکرات آشتی ملی فلسطینی دارای ویژگیها و مشخصات روشن و آشکاری مشابه مذاکرات سازش با اسرائیل بود. این گفتوگوها، گفتوگوهایی بودند که قبل و بعد از تقسیم و شکاف جغرافیایی و سیاسی انجام شده بودند و هیچ یک هم به نتیجه نرسیدند، چون طرفهای شرکت کننده در آن دارای قدرت سیلسی برای یکپارچه کردن برنامههای مذاکرات و مقاومت را نداشتند و در واقع اهدافی خاص از آن دنبال میشد که مهمترین آن مشغول کردن مردم فلسطین و تحریف نگاه و توجه آنها از واقعیت تحولات جاری بود. الحایک ادامه داد: مذاکرات آشتی ملی برای اسرائیل به حربهای تبدیل شد تا محاصره بر حماس را تشدید و تهدید به جنگ را افزایش دهد، اما این موجب افزایش آگاهی و بیداری حماس و ایجاد تغییراتی در اولویتهای و خط مشی مقاومت آن شد، در حالیکه اوضاع میدانی نیز بر روند مذاکرات تاثیر بسزایی داشت، بگونهای که آنچه را که عرصه میدانی حکم میکرد، تبدیل به مواضع و تعهدات جلسات گفتوگو و مذاکره میشد. وی درباره نفوذهای آمریکا در میان گروههای سلفی گفت: آمریکا براین باور است که در خاورمیانه قدرت موثری جز گروههای سلفی اسلامگرا برای رقم زدن سرنوشت منطقه وجود ندارند و به همین دلیل تصور میکند که باید حامی این گروهها باشد. وی درباره طرح هرج و مرج خلاق در منطقه نیز گفت: براساس این طرح با ایجاد هرج و مرج خلاق نیروهای میانه رو منطقه برای مقابله با گروههای تندرو و افراطی روی به غرب خواهند آورد، علاوه بر اینکه این اقدام موجب ایجاد شکاف در میان نیروها و جریانهای اسلامگرا خواهد شد و به این طریق غرب میتواند، منازعات سیاسی را به جنگ و درگیری داخلی تبدیل کند. الحایک توضیح میدهد: غرب به این طریق علاوه بر ایجاد شکاف میان جریانهای اسلامگرا، نسل جدیدی از اسلامگرایان میانه رو را در منطقه به وجود آورد که غرب را نه دشمن که هم پیمان خود میدیدند. وی تاکید کرد که آمریکا از سال 2007 تاکنون بر دو استراتژی در منطقه تکیه کرده است، ایجاد هرج و مرج خلاق و نفوذ در جریانهای اسلامگرای منطقه تا به اهداف مورد نظر خود در منطقه دست یابد. از سوی دیگر از حمایت و تحریک عناصری سخن گفت که در تفکیک و فروپاشی ساختار و ترکیب جوامع عربی نقش مهمی داشتند، پس از آن بر تناقضات عربی – ایرانی و تاکید بر اختلافات مذهبی تکیه کرد و در کنار آن به فتنه انگیزی در میان گروههای نژادی و طایفهای مختلف در جهان عربی برای اعمال فشار و تغییر روند حوادث جاری در منطقه از جمله در مصر و سوریه پرداخت. الحایک تاکید کرد: جماعت اخوان المسلمین در ابتدای انقلاب مصر برداشت و فهم درستی از عرصه سیاسی مصر داشت و آن اینکه واشنگتن از ارتش مصر خواست تا از مبارک حمایت نکند تا سرنگون شود و مخالفتی با روی کار آمدن اخوانیها در مصر نداشت و اخوانیها نیز در مقابل تعهد دادند تا منافع ارتش را حفظ و به نوعی ضمانت دادند که در امور آن دخالت نکنند. اما آنها در انتخاب هم پیمانان خود یعنی سلفیها و برخی از گروهای اسلامگرا و همچنین ابقای قضیه هویت و بحث و مناقشه درباره آن در عرصه سیاسی اشتباه کردند. آنها همچنین نتوانستند، تضمینهای لازم برای اطمینان خاطر را به مسیحیان مصر دهند و خاطر آنها را آسوده کنند که قبطیها شهروندان درجه دو مصر نیستند.اخوانیها همچنین در با نادیده گرفتن دیگر هم پیمانان خود در انقلاب مصر اشتباه کردند. همان طور که در نادیده گرفتن ارتش و آمریکا و تاثیرات این دو بر روند تحولات سیاسی مصر خطا کردند. انتهای پیام/
92/12/10 - 16:32
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 71]