تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 13 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):مؤمن به ميل و رغبت خانواده اش غذا مى خورد ولى منافق ميل و رغبت خود را به خانواده ا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803970916




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

بی ترمز بودن ارزش است؟


واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا:

بی ترمز بودن ارزش است؟ تهران - ایرنا- خبر آنلاین در مطلبی با عنوان « بی ترمز بودن ارزش است؟» به برخی تحلیل های نسبت به سخنرانی ناطق نوری در ختم مرحوم حاجی حیدری پرداخته و یادداشت شریعتمداری مدیر مسوول روزنامه کیهان را در این ارتباط برای مدخل بحث انتخاب کرده است.


در این مطلب می خوانید: سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای ناطق نوری در مجلس ختم مرحوم حاج ابوالفضل حاجی حیدری، با تحلیل های متفاوتی از سوی سیاسیون و اصحاب رسانه مواجه شد.
از جمله جناب آقای حسین شریعتمداری، در ستون یادداشت روز کیهان مورخ چهارشنبه هفتم اسفند ماه به طرح انتقاداتی از این سخنرانی پرداختند. انتقادات ایشان به سه علت محتوا، وزن روزنامه و پیشینه ایشان در طرح انتقادات اینچنینی، خود محل انتقاد است و متن ذیل نقدی به مطلب آن مدیر مسئول محترم می باشد.
مدیر مسئول محترم روزنامه کیهان، با ذکر یک جمله از حجت الاسلام ناطق نوری، مبنی بر اینکهˈهم اکنون یکی از بدبختی های کشور ما این است که گرفتار تندروها و بی ترمزها هستیمˈ، به آن عکس العمل نشان داده و می افزاید: مادام که برایˈتندرویˈ و ˈبی ترمزیˈمصداق و نمونه ای ارائه نشود، نمی توان درباره آن به قضاوت نشست.
آقای ناطق تاکید می کند که هم اکنون کشور ما گرفتار تندروها و بی ترمزهاست، بنابراین تعریف مشخصی از تندروی دارد و افراد و جریاناتی را می شناسد که به عقیده او برای کشور،ˈبدبختیˈ و ˈگرفتاریˈ به بار آورده اند! و اگرچه آدرس و نشانه ای از تندروها و بی ترمزهای مورد نظر خویش ارائه نکرده ولی با توجه به مواضع اخیر وی و گرایش سیاسی جدیدی که احتمالا پیدا کرده می توان حدس زد، چه کسانی را تندرو و بی ترمز می دانند . لذا، آقای شریعتمداری با این استدلال که آدرس و نشانه ای از تندوری ارائه نشده است، به حدس و گمانه زنی روی آورده و شخصا سعی در پیدا کردن آدرس تندروها نموده و جالب اینکه در این مسیر منزل خود را یافته اند.
باید به آقای شریعتمداری یادآور شد که همانطور که ذکر کرده اید، آقای ناطق نوری تعریف مشخصی از تندروی دارد و اگر مطالب گفته شده را تمام و کمال در ˈوجیزهˈ خود می آوردید، این تعریف برای خوانندگان آن روزنامه نیز مشخص می شد و حاجتی به حدس و گمانه نبود. متن کامل این بخش از سخنرانی آقای ناطق نوری، آنگونه که در بسیاری جراید و در خبرگزاری ایسنا آمده است، چنین است:
ˈانسان های باتقوا تندرو نیستند، معتدل هستند. الان یکی از بدبختی های کشور ما این است که گرفتار تندروها و بی ترمزها
هستیم. حال چه چپ، چه راست باشد. تندروی و نامتعادل حرکت کردن به کشور و انقلاب ضربه می زند. ما میزان داریم و میزان
ولی فقیه و ولی امر مسلمین است. معنا و ابعاد ولایت فقیه نیز بیان شده است. اوامر ولی، مولوی و ارشادی است و اینکه تکلیفمان درمولوی و ارشادی چیست نیز بیان شده است. حال برخی کاسه های داغ تر از آش هستند که اینها زمان امیرالمؤمنین هم بودند و آخرسر هم جزو خوارج شدند.ˈ
همین چندسطر که مدیر مسئول محترم از چاپ کامل آن در یادداشت خود خودداری ورزیده اند،کاملا مبین منظور و خط فکری گوینده بوده و آدرس و نشانه مناسبی از معیار تندروی و بی ترمزی، اعم از چپ و راست، به دست می دهد و نیازی به گمانه های کیهانی و آدرس یابی های شخصی ندارد.
باید از آقای شریعتمداری پرسید مشکل شما با آدرس داده شده چیست و چرا از درج کامل آن در یادداشت خود اجتناب کرده اید؟
غیر از این است که مایلید اذهان خوانندگان محترم را نه به منظور اصلی گوینده، بلکه به آدرس ساخته و پرداخته خود سوق داده و نتیجه گیری مطلوب خویش را بنمایید؟
شما در ادامه نوشته خود مجددا و احتمالا برای هزارمین بار طی چندسال اخیر وقایع سال 88 را از زاویه و با نگاه مشهور و مختص خودتان خلاصه نویسی کرده و متعاقباˈ تمام تلاش خود را جهت گنجاندن سخنان آقای ناطق نوری در بستر وقایع سال 88 به کار بسته اید.
در حالیکه بحث تندروی ها و بی ترمزی هامحدود به آن وقایع نیست که سعی در ارتباط دادن این دو به یکدیگر دارید.
چه پیش از آن و چه پس از آن، چه در دوره زمامداری اجرایی و تقنینی اصلاح طلبان و چه در زمان مشابه برای اصولگرایان، افراطی های دو طرف که یک وجه مشترک دارند و آن هم این است که چشم دیدن هیچ گرایش و طیف دیگری را ندارند و آرزویشان این است که ریشه غیر همفکرانشان در فضای سیاسی و فکری کشور از بن زده شود، لطمات زیادی را به کشور زده و بحرانهای گوناگونی را خلق کرده اند.
امروز هم افراط و تفریط هاچون گذشته و بلکه بیشتر دیده می شود و یکی از اصلی ترین عوامل رشد بداخلاقی های سیاسی سال های اخیر نیز همین افراط و تفریط ها هستند که چون آفتی جلوی پیشرفت صحیح و سریع کشور را گرفته اند.
کافی است نگاهی به موضوعات، نقدها و تحلیل های مندرج در وب سایت ها، نشریات و بلندگوهای افراطی جناح های اصلی کشور بیندازید تا ببینید که چگونه تمام اهتمام خود را نه در جهت پیشرفت و آبادانی کشور، سعادت مردم، و پیاده سازی اسلام واقعی، بلکه در جهت اغراض سیاسی خویش و حذف کامل طرف مقابل به کار گرفته اند.
متأسفانه این روش استدلالی و این مشی شناخته شده آقای شریعتمداری در ممزوج کردن واقعیات با گمانه ها و به هم آمیختن قطعیات با احتمالات، و متعاقبا نتیجه گیری مطلوب و تعیین تکلیف کردن برای افراد، افکار، و گروهها، به کرات منجر به بروز همان تندوری هایی شده است که می تواند کشور را با آسیب جدی روبرو کند و صد البته که کرده است.
جناب شریعتمداری، یک خطای شما این بوده است که در سال های اخیر به حدی تندروی کرده اید که دیگر نمی توانید آن را انکار کنید.
لذا خطای دومی را مرتکب می شوید که همانا توجیه، تکریم و تشویق تندروی است.
نوشته اید که واژه بی ترمز اولین بار در دوران جنگ تحمیلی توسط دشمن خارجی و دنباله های داخلی آنها به کار گرفته شد و سپس دلیل می آورید که شما هم به گونه ای بر این باورید که بسیجی بی ترمز است.
جناب آقای شریعتمداری، باور حضرتعالی غلط بوده و نیاز به اصلاح جدی دارد.
اگر واژهˈبی ترمزˈدر دوران جنگ تحمیلی از سوی دشمن و ایادی داخلی آنها به بسیج و بسیجیان نسبت داده شده بود، جوابشان آنست که خیر، بسیجی بی ترمز نیست، بسیجی واقعی هم گاز دارد و هم ترمز و به موقع از هردوی آنها استفاده می کند.
آیا این بزرگترین ظلم در حق مفهوم بسیجی نیست که به دفاع غلط از آن بپردازید؟
چرا برای توجیه رفتار سیاسی خود و برخی دیگر، از بسیجی مایه می گذارید و بدتر آنکه مفهوم بسیجی را به غلط تئوریزه می کنید؟ مشکل شما با ترمز داشتن چیست؟ آیا نه این است که ترمز داشتن بخشی از رفتار عقلانی و منطقی بشر است؟
شما در بخش دیگری از ˈوجیزهˈ خود خطاب به آقای ناطق نوری می نویسید: ˈحضرتعالی و بسیاری از مسئولان و صاحب منصبان دیگر، پست و مقام و زندگی آرام و بی دغدغه خود را مدیون فداکاری و پاکبازی کسانی هستید و هستیم که آنان را ˈتندرو ˈ می نامید!ˈ.
جناب آقای شریعتمداری! این یک مغالطه آشکار و تأسف انگیز است که شوربختانه سال هاست در فضای سیاسی کشور تزریق می شود.
برخلاف این مغالطه، حساب آنانی که همه ما مدیون فداکاری و پاکبازی آنها هستیم از حساب کسانی که امروز در کشور تندروی و بی ترمزی می کنند، کاملاˈ جداست.
اما در کمال تأسف، بخش قابل توجهی از بی ترمزهای امروزی که متأسفانه خاستگاه جناح راستی هم دارند، مدت هاست که دست به مصادره اعتبار بسیجی ها، رزمندگان، جانبازان، شهدا، و خانواده شهدا زده و نماینده خودخوانده این عزیزان شده اند و البته که از این اعتبار حظ اکمل را نیز برده و می برند.
این در حالی است که خط فکری و رفتاری بسیاری از این عزیزان، کوچکترین قرابتی با افراط و تفریط نداشته و ندارد.
حساب تندروهای جناح چپ نیز که مدت هاست معین است و روزهایی که شعار ˈتوپ، تانک، بسیجی دیگر اثر نداردˈ سر می دادند، همین ترمز مورد بحث را بریده بودند.
تندروهای هر دو جناح چپ و راست، هرکدام در مقطعی منجر به پاره پاره شدن طیف های سیاسی و ایجاد انزجار بسیاری از توده های مردم از یکدیگر شده و بحران های اجتماعی و سیاسی را در کشور ما رقم زده اند.
هنر آن است که بتوان حداکثر توده های مردمی و طیف های سیاسی را در کنار هم نگه داشت و از تعامل سازنده آنان در جهت پیشرفت و اعتلای کشور و سعادت عامه مردم بهره گرفت.
این بی هنری است که اقلیتی حضور و ظهور جریان های غیر همفکر را برنتابند و تصور کنند که یک اندیشه خاص و یک اقلیت سیاسی از کیفیت و کمیت لازم برای هدایت صحیح کشور و مردم برخوردار است.
با تأسف، شما هم گاهی در این بی هنری ها نقش هایی ایفا می کنید.
بنابراین جناب آقای شریعتمداری، از یک سوی، موضع و منظور آقای ناطق نوری کاملاˈ روشن است و نیازی به ˈگمانه زنی های کیهانیˈ حضرتعالی ندارد.
ایشان به حضور همه طیف ها و سلیقه ها در صحنه سیاسی و اجرایی کشور معتقد بوده و هست و فقط افراط و تفریطی ها را، چه چپ و چه راست، عامل ˈبدبختیˈ و ˈگرفتاریˈ کشور می داند.
بعلاوه، این اعتقاد، باور جدیدی نیست که شما را پریشان ˈ گرایش سیاسی جدیدˈ او کند. زیرا که در تاریخچه فعالیت اجرایی و سیاسی وی از ابتدای انقلاب تاکنون، مجموعه ای از تعامل و همکاری نزدیک با افرادی از طیف های مختلف دیده می شود.
اگر جز این فکر می کنید که از ˈوجیزهˈ تان پیداست که این گونه است، معلوم می شود که برخلاف تصورتان آقای ناطق نوری را نه حالا و نه هیچوقت نمی شناخته اید.
از سوی دیگر، شمامعتقدید و مکررا نیز نوشته و گفته اید که جناح اصلاح طلب، از صدر تا ذیل، نباید به فضای سیاسی ایران برگردد.
نگاه ویژه حضرتعالی به معتدل های جناح اصولگرا مانند آقایان حسن روحانی، حسن خمینی، و خود آقای ناطق نوری هم که بر همگان روشن است و در همین ˈوجیزهˈتان نیز کنایه ای به آنها داشته اید.
لذا موضع سیاسی حضرتعالی نیز در منتهاالیه سمت راست جناح راست،جایی در همسایگی افراطی ها و با فاصله از مرزهای اعتدال قابل تعریف است.
همین مرزی که علیرغم میل شما فعلاˈ مردم کشورمان آن را برگزیده اند و برای مدتی باید آن را تحمل کنید.
در نتیجه، نقطه اصلی اختلاف حضرتعالی با امثال آقای ناطق نوری و انگیزه اصلی تحریر
ˈوجیزهˈ کذایی و برخی دیگر از نقدها و تحلیل های شما در روزنامه کیهان نیز همین فاصله است.
به عبارت دیگر، شما با امثال آقای ناطق نوری اشتراک جناحی کمی دارید، و این امری پذیرفته است.
اما آنچه پذیرفته نیست این است که از دایره انصاف خارج شده و با خود معیارپنداری، به خوانندگان خود القا کنید که کسانی که با شما سنخیت سیاسی و فکری ندارند به ˈمفسدین فی الارضˈ و ˈوطن فروشˈ ها نزدیک شده اند و حضرتعالی و برخی دیگر در زمره ˈنیروهای پاکباخته و متعهد نظام و حزب الله همیشه پا به رکاب اسلام و انقلابˈ هستید.
با وجود آنچه گفته شد، باز هم جای شکرش باقی است که شما با وجود سرعت زیاد در تعیین تکلیف برای ˈهمهˈ، برخلاف کسانی که به دفاع از آنان برخاسته اید، هنوز قائل به استفاده از نیش ترمزی هستید.
برای مثال این حداقل احترام و اندک انصافی که نه همیشه اما اکثراˈ در نوشته ها و گفته هایتان رعایت می کنید، مثالی از ترمز داشتن شماست و بابت آن باید از شما سپاسگزار بود.
در پایان اشاره به سخن آغازین شما خالی از لطف نیست، آنجا که از آقای ناطق نوری بعنوان دوست و برادر یاد کرده و عنوان کرده اید که ایشان را می شناسید.
گذشته از میزان شناخت شما از ایشان که به آن اشاره شد، مطمئناˈ و متقابلاˈ آقای ناطق نوری نیز با فتوت و جوانمردی که از وی سراغ داریم شما را دوست و برادر خود می دانند.
البته چه نوع دوستی، از خودشان بپرسید.
* محمدحسین معزی
اول**1104
انتهای پیام /*
: ارتباط با سردبير


[email protected]




10/12/1392





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن