واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: زندگی عروس 15 ساله در یك قدمی مرگ
در حالی كه قرار است حكم قصاص فرزانه، عروس 15 ساله سه روز دیگر در زندان مركزی اصفهان اجرا شود او طی نامهیی به دادستان اصفهان جزییات تازهتری از ماجرای قتل شوهرش را بازگو كرد و مدعی شد به دلیل تهدیدهای دوست شوهرش مجبور به پذیرش اتهام قتل شده است.
آغاز ماجراروز 10 بهمن ماه سال 86 قتل مردی به نام احمد در خانهاش در اصفهان باعث دستگیری همسر 21 سالهاش فرزانه شد. احمد به دلیل اصابت چهار ضربه چاقو به كمرش به قتل رسیده بود و از آنجا كه زمان وقوع این حادثه بجز احمد، فرزانه و فاطمه، دختر دو سالهشان هیچكس در خانه نبود انگشت اتهام به سوی فرزانه گرفته شد. او نیز در بازجوییها مقاومت چندانی نكرد و خیلی زود اتهام قتل شوهرش را پذیرفت. فرزانه كه در 15 سالگی به عقد شوهرش درآمده بود، گفت: اتهامم را قبول دارم و چون شوهرم به من تهمت زد میخواستم او را اذیت كنم ولی قصد كشتنش را نداشتم و حالا پشیمانم. چون قتل اتفاقی بود من وسایل خانه را بهم ریختم و صحنهسازی كردم تا وانمود كنم دزد آمده و احمد را كشته است.با گذشت یكسال از این حادثه روز 30 دی ماه سال 87 فرزانه به اتهام قتل شوهرش در شعبه 17 دادگاه كیفری استان اصفهان پای میز محاكمه نشست. هرچند فرزانه در دادگاه اعترافات اولیهاش را پس گرفت و گفت اقرارش تحت فشار بوده اما در نهایت با درخواست اولیای دم به قصاص محكوم شد. طولی نكشید كه این رای در شعبه 27 دیوانعالی كشور نیز تایید و آماده اجرا شد. قطعی شدن رای در شرایطی بود كه فرزانه مدعی بود بیگناه است و شوهرش را نكشته است. در چنین شرایطی اجرای حكم برای مدتی به تعویق افتاد تا اینكه با درخواست پدر و مادر احمد روز 13 بهمن برای اجرای حكم تعیین شد.زندگی در یك قدمی مرگدر شرایطی كه اولیای دم برای قصاص عروس سابقشان اصرار داشتند، سحرگاه 13 بهمن فرزانه پای چوبهدار رفت. او یك روز قبل به انفرادی منتقل شده بود و وضعیت روحی بدی داشت. در آن روز برفی در حالی كه فرزانه توان راه رفتن را نداشت وصیتنامهاش را نوشت و به سختی پای چوبهدار قرار گرفت. او حتی به آخرین خواستهاش نرسیده و نتوانسته بود دخترش را ببیند. وقتی او در برابر طنابدار ایستاد مرگ را به چشمانش دید. او روی چهار پایه مرگ ایستاد و ماموران اجرای حكم طناب را دور گردنش انداختند. نفسها در سینه حبس و شمارش معكوس آغاز شد. فرزانه اشك میریخت و به پدر شوهرش التماس میكرد. او میگفت قاتل نیست. همهچیز برای فرزانه تمام شده بود. مامور اجرای حكم دستش را نزدیك چهارپایه برد اما درست همان زمان دل پدرشوهر فرزانه به رحم آمد و از اجرای حكم منصرف شد. او به فرزانه گفت یك ماه مهلت دارد تا قاتل اصلی را معرفی كند. به این ترتیب زندگی را در یك قدمی مرگ حس كرد و دوباره به سلولش منتقل شد.معرفی قاتل اصلیچند روز بعد از توقف اجرای حكم فرزانه كه هنوز در شوك ناشی از مراسم اجرای حكم بود مردی بهنام «الف» را به عنوان قاتل معرفی كرد. او از طریق خانوادهاش نامه به دادستان اصفهان نوشت و با ارائه دلایلی گفت از ترس مجبور به پذیرش اتهام قتل شده است. او در نامهاش به دادستان اصفهان كه نسخهیی از آن در اختیار «اعتماد» قرار گرفته، نوشت: «قاتل اصلی شوهرم مردی بهنام «الف» است كه دوست شوهرم بود و من از ترس او قتل را بر عهده گرفتم. » در ادامه این نامه آمده است: « شب حادثه حدود ساعت 30: 4 «الف»دنبال احمد آمد. او خواب بود و من بیدارش كردم اما بلند نشد. چون هوا سرد بود در را باز كردم و «الف» وارد خانه شد. خودم به اتاق خواب رفتم تا لباسم را عوض كنم. وقتی برگشتم «الف» با یك چاقو پشت سرم بود. زبانم بند آمده بود. او گفت میخواهم شوهرت را از بین ببرم و از همسرم طلاق بگیرم تا با هم زندگی كنیم. به دست و پایش افتادم تا این كار را نكند. گفتم من زندگیام را دوست دارم اما او توجهی نكرد و سراغ احمد رفت. میخواستم مانعش شوم اما او من را هل داد و روی زمین افتادم. بعد با همان چاقوی خونآلود سراغم آمد و تهدیدم كرد كه اگر اسمی از او بیاورم به همین راحتی همین بلا را سرم میآورد. او گفت اول سر دخترم و بعد سر پدرم را زیر آب میكند. گفت حتی اگر پلیس دستگیرش كند دوستانش را سراغم میفرستد. «الف» خونها را پاك كرد و گفت وسایل خانه را بهم بریزم و اگر پلیس آمد بگویم دزدها شوهرم را كشتهاند. با ترس و دلهره سراغ جسد شوهرم رفتم. كنار او یك تیغه چاقو بدون دسته افتاده بود. آن را برداشتم و روی پشت بام همسایه پرتاب كردم. بعد با مادرم تماس گرفتم و در ادامه داد و فریاد و صاحبخانه را خبر كردم. اوایل از ترس «الف» مجبور بودم قتل را گردن بگیرم اما در ادامه همهچیز را گفتم اما كسی حرفهایم را باور نكرد. حتی یك روز «الف» به پلیس آگاهی احضار شد اما هیچ چیز را گردن نگرفت و خیلی زود پروندهام به شعبه چهار اجرای احكام فرستاده شد. حالا چند روز دیگر بیشتر به اعدامم باقی نمانده و اگر به دادم نرسید قصاص میشوم. وقتی دستگیر شدم دخترم دوساله بود و در این مدت او را ندیدهام. خواهش میكنم كمكم كنید.»حكم باید اجرا شودنامه فرزانه به دادستان اصفهان در حالی است كه پدرشوهر او به خبرنگار «اعتماد» گفت روز 13 اسفند حكم اجرا میشود. او گفت: «تصمیم من برای اجرای حكم قطعی است و فرزانه باید مجازات شود. آدم بد باید از بین برود و من نمیتوانم قبول كنم قاتل پسرم زنده باشد. » وی درباره نوهاش كه حالا هشتساله است و از دو سالگی مادرش را ندیده نیز گفت: «آن زمان نوهام دوساله بود و از هیچچیز خبر ندارد. بعدا هر طور كه خودم صلاح بدانم همهچیز را برایش تعریف میكنم.» در چنین شرایطی بار دیگر شمارش معكوس برای قصاص فرزانه آغاز شده و او امیدوار است طی روزهای آینده حرفهایش درباره قاتل اصلی شوهرش بررسی شود.
1392/12/10
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 116]