محبوبترینها
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1803499114
مشهورترین دانشمند قرن هفتم کدام ایرانی بود؟
واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
مشهورترین دانشمند قرن هفتم کدام ایرانی بود؟
خواجه نصیرالدین طوسی در آن دوران حساس، که زن عیسوی هلاکو - دوقوز خاتون - و سردار مسیحی او و سایر مغولان، ناقوس خطر انهدام کاخ اسلام را به صدا درآورده بودند، توانست جان بسیاری از علما، حکما را نجات دهد.
به گزارش خبرنگار تاریخ خبرگزاری فارس، روز بزرگداشت دانشمند شهیر امامی «خواجه نصیرالدین طوسین» ابوجعفر محمدبن محمد معروف به خواجه نصیرالدین طوسی و ملقب به استاد البشر و محقق طوسی در سال 597 ق در طوس به دنیا آمد. وی در ابتدا علوم عقلی و نقلی و حکمت مشاء را آموخت و در سالهای بعد ریاضیات، فقه، فلسفه، نجوم و ادبیات را خواند به طوری که در علوم روز به تبحر و استادی تمام رسید. وی چند سال پس از واقعه حمله سپاهیان چنگیزخان مغول، به قلعه اسماعیلیه پناه برد و در آنجا نیز از تالیف و نگارش باز نایستاد. با غلبه سپاه مغول بر اسماعیلیان، خواجه نصیرالدین به خدمت هلاکوخان مغول پیوست و با استفاده از نفوذ خود، از کشتار مردم و دانشمندان و تخریب آثار فرهنگی و علمی و غارت شهرها و روستاها جلوگیری کرد. پس از فتح بغداد و سقوط عباسیان، خواجه نصیر ماموریت یافت تا رصدخانه مراغه را ترتیب دهد. او جماعتی از ریاضیدانان بزرگ گردآورد و کار احداث رصدخانه را در سال 657 ق آغاز کرد. خواجه، با این کار، عالمان بزرگ زمان را که پراکنده بودند در یک مکان، جمع کرد و همچنین کتابخانهای عظیم در محل رصدخانه مراغه احداث کرد. این عالم سترگ برای تهیه کتابهای مورد نظر، کتبی از بغداد، شام و شمال آفریقا و اطراف و اکناف ایران فراهم نمود و کتابخانهای با بیش از چهارصد هزار جلد کتاب، ایجاد کرد. عمر خواجه از این پس در خدمات علمی گذشت. خواجه نصیرالدین، یکی از بزرگترین بنیانگذاران کلام شیعه و پیشاهنگ بزرگ فلسفه مشّاء بود و ضمن تایید حکمت ابنسینا، به شرح مشکلات اشارات پرداخت. وی همچنین آثار متعددی را در علوم مختلف به نگارش درآورد که اخلاق ناصری، تجرید العقاید، ذیج ایلخانی، اوصاف الاشراف، اساسُ الاقتباس و تذکره نصیریه و بیش از شصت اثر دیگر در اصول دین، اخلاق، منطق، هندسه، هیئت، نجوم و عروض و شعر از آن جملهاند. خواجه نصیرالدین سرانجام در سال 672 در 75 سالگی، شانزده سال پس از تاسیس رصدخانه درگذشت و در کاظمین به خاک سپرده شد. *خواجه در قلعه الموت و میمون دژ این دانشمند گرانقدر حداقل بیست و چهار سال از عمر شریفش را در قلعه الموت و میمون دژ به سر برده است. در این مدت طولانی خواجه رنجهای بسیاری را تحمل کرد تا آنجا که در حاشیه بعضی از کتبی که در این مدت تالیف کرده است و مشکلات بسیاری را تحمل کرده است. خواجه اهل علم بوده و با کتاب و دانشمندان سر و کار داشته است. او با دانشمندانی که از روی اضطرار به آن دیار آمده بودند به بحث و گفتگو میپرداخت و از کتابخانه «عظیم الموت» استفاده میکرد و کتابهای ارزندهای از همان دوران به یادگار گذارده است. *خواجه از نظر اخلافی بسیار شریف بود از آنجا که خواجه آراسته به انواع علوم و فنون عقلی و نقلی و معارف بشری بود، از اخلاق حمیده و ملکات فاضله برخوردار بود. شاگرد عالیقدرش علامه حلی میگوید: «او شریفترین کسی است که ما از لحاظ اخلاق دیدهایم». ابن شاکر ضمن ذکر تواضع و فروتنی خواجه، داستان جالبی را نقل می‌کند که به تنهایی نشان دهنده روح بزرگ و نظربلند و اخلاق حمیده آن حکیم نامدار اسلام است. ابن شاکر میگوید: «شخصی نامهای به خواجه نوشت و او را به زشتی یاد کرد و از جمله نوشته بود یا کلب بن کلب - ای سگ پسر سگ - . خواجه در پاسخ، این جمله را نوشت که اما اینکه مرا سگ پسر سگ خواندهای درست نیست، زیرا سگ با چهار دست و پا راه می‌رود و عوعو می‌کند و ناخنهایش دراز است. اما من قامتم راست و پوست بدنم بدون مو و ناخنهایم پهن - است - و حرف میزنم و میخندم. بنابراین مشخصات من با سگ تفاوت دارد. خواجه تمام سخنان طرف را با سرشت نیکو و بدون خشم پاسخ داد و یک کلمه نامناسب در پاسخ وی به کار نبرد». *نقش خواجه در دربار مغول همان گونه که گفته شد 18 سال از عمر خواجه دربار ایلخانان مغول سپری میشود. در این مدت، نُه سال در دوران هلاکو، ریاست و نظارت کل اوقاف تمامی ممالک بر عهده اوست و نه سال در ایام سلطنت فرزند هلاکو - اباقا - در همین سمت باقی میماند. این مرد بزرگ، در آن دوران حساس، که زن عیسوی هلاکو - دوقوز خاتون - و سردار مسیحی او و سایر مغولان، ناقوس خطر انهدام کاخ اسلام را به صدا درآورده بودند، توانست جان بسیاری از علما، حکما، فقها، مهندسان، ریاضیدانان و سایر طبقات مسلمین را نجات دهد. به شهادت تاریخ او در هیچ سمت سیاسی کشور و لشکرکشی مغول وارد نشد و ملازمت وی با هلاکو و فرزندش، برای استفادههای علمی و معنوی و خدمت به اسلام و مسلمین بوده است. وی در مراغه دانشگاهی تأسیس کرد و کتابخانهای بنیاد نهاد که بیش از چهارصد هزار جلد کتاب داشت. خواجه نه تنها به امور رصدخانه مراغه و دانشمندان آنجا توجه داشت بلکه مطابق نوشته ابن فوطی هر جا دانشمندی اعم از شیعه و سنی بود، از بذل عنایت خواجه بینصیب نمیماند. خواجه امور بیمارستانها، مدارس، رباطها و حقوق دانشجویان و ارباب احتیاج را اصلاح نمود و بهتر از پیش به گردش درآورد. خواجه بیش از 160 کتاب و رساله بزرگ و کوچک در تمامی رشتههای علمی و فنی به عربی و فارسی تالیف کرده لست. آیا خواجهنصیرالدین نقشی در سقوط بغداد و کشتار بیرحمانه مغول در آن دیار داشت؟ هلاکو از طرف (منکوقاآن) مأموریت یافت که به ایران آمد، نخست قلعههای فرقه اسماعیلیه و برخی نواحی دیگر که در یورش چنگیز فتح نشده بود بگشاید، سپس بغداد مرکز خلافت عباسی، مصر، سوریه و عربستان را تسخیر کند و دامنه فتوحات آنها را از چین تا سرحد آفریقا و سواحل دریای سرخ گسترش دهد او پس از فتح قلعههای اسماعیلیه، خواجهنصیر را نزد خود نگه داشت. هلاکو در سال 654 هجری بعد از خاتمه کار اسماعیلیه آهنگ فتح بغداد کرد. بعضی از اشخاص مغرض یا غیرمطلع بر خواجه خرده گرفته و گفتهاند او بود که خان مغول را ترغیب به فتح بغداد کرد و موجب شد که خلافت اسلامی به دست کفر سرنگون شود و حتی در فجایع و قتل و غارتها شریک است و بعض از اهل سنت حملات شدیدتری در کتب خود به خواجه نصیر دارند. از آن جمله ابوالفلاح حنبلی در شذرات الذهب، خواجه را به نصیر شرک، کفر و الحاد خوانده و میگوید: خواجه قصد کرد اشارت ابنسینا را جایگزین قرآن سازد، ولی نتوانست و گفت اشارات قرآن خواص و قرآن محمد کتاب عوام است. وی خواست نماز را به دو مرتبه تقلیل دهد. این کار را نیز قادر نشد، انجام بدهد و در آخر عمر سحر یاد گرفت و بت میپرستید. سُبکی و یافعی و ابن تیمیه هم در کتب خود از این افتراآت به خواجه نسبت داده‌اند. اما حقیقت چیز دیگری است. با اینکه محقق طوسی طبق عقیده خود به ترویج مذهب حقه جعفری اهتمام ورزید ولی نسبت به دیگر فرق اسلام نیز با مهر و محبت رفتار میکرد و دانشمندان را از هر طبقه و مذهب که بودند تکریم مینکرد و از تعصبهای خشک مذهبی دوری میجست. لذا مستشرقین مسیحی و بعضی از علمای اهلسنن و کلیه دانشمندان شیعی مذهب او را به عظمت روحی، دیانت و وثاقت در حدیث و تواضع و حسن خلق توصیف کردهاند. بروکلمن مستشرق آلمانی، جورج سارتول - دانشمند آمریکایی - ، ادوارد براون - مورخ انگلیسی - و جرجی زیدان وی را بزرگترین ریاضیدان و مشهورترین دانشمند قرن هفتم میدانستهاند. انتهای پیام/
92/12/05 - 10:01
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 131]
-
گوناگون
پربازدیدترینها