تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 2 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نشانه منافق اين است كه بدى اش ناراحتش نمى كند و خوبى اش او را خوشحال نمى سازد. ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1842811079




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

دکتر فرهاد نوایی متغیرهای داخلی و دخالت های خارجی در ناکامی انقلاب های عربی


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: دکتر فرهاد نوایی
متغیرهای داخلی و دخالت های خارجی در ناکامی انقلاب های عربی
از جمله مشکلات داخلی پیش روی انقلاب های عربی، عدم دستیابی به ثبات و دموکراسی، تداوم اعتراضات بعد از موفقیت در برانداختن حکومت های استبدادی سابق و نیز خشونت های شدید میان گروههای رقیب است.

خبرگزاری فارس: متغیرهای داخلی و دخالت های خارجی در ناکامی انقلاب های عربی


انقلاب های عربی در سه سال  گذشته با چالش ها و موانعی روبرو شدند، موانعی که گاه روند تحولات را به عقب برگرداند و یا بدتر کرد. در نوشتار زیر خیزش های عربی مورد بررسی قرار گرفته و به چالش های آن پرداخته می شود. بررسی وضعیت و سمت و سوی تحولات انقلاب کشورهای عربی در سه سال  گذشته همان طوری که می دانیم، تحولات جهان عرب در ظاهر با خودسوزی یک جوان تونسی به نام محمد بوعزیزی شروع شد، و سپس به صورت دومینو به بیشتر کشورهای عربی، که ماهیت اقتدارگرایانه داشتند، تسری پیدا کرد. تحولات مذکور در ابتدا موجی از خوشبینی را در محافل مختلف جهان به همراه داشت. این را از لابلای نام هایی که برای این وقایع انتخاب کردند، می توان ملاحضه کرد: انقلاب های عربی، بهار عربی و ... حتی غربی ها به این نتیجه رسیدند که دموکراسی در بحرانی ترین منطقه جهان به وقوع پیوست. به نظر من این خوشبینی، چیزی شبیه خوش بینی فوکویاما در «پایان تاریخ است»؛ که با فروپاشی شوروی حادث شد. زیرا به مرور انقلاب های عربی در بیشتر موارد ناکام ماند. به طور مثال، در مصر عملا با کودتای نظامی روبرو شدیم و انقلاب مردمی مصر توسط نظامیان مصادره شد. در بحرین نیز، علیرغم اینکه بیش از 60 درصد مردم آن شیعه هستند، ولی با مداخله خارجی امکان تحقق نیافت و به یک جنگ فرسایشی کشانده شد. عربستان نیز از طریق تطمیع و سرکوب، انقلاب را ناکام گذاشت. یمن نیز شکل بی ریختی از انقلاب را طی می کند. اما کماکان تحولات ادامه دارد و هر روز بیش از پیش از خوشبینی اولیه فاصله گرفته می شود. غرب و مدیریت و کنترل تحولات عربی در راستای اهداف و منافع خود به نظر می رسد در تمامی این تحولات، غرب و به ویژه آمریکا در شروع همه تحولات، ابتدا نگاه محتاطانه و سپس ریاکارانه ای را در پیش گرفتند. بنابراین آنها در چارچوب منافع ملی خود با انقلاب های عربی برخورد کردند. بدین ترتیب که با حمایت کامل از انقلاب لیبی، حتی در قبال سرکوب مردم، در قالب ناتو به این کشور حمله کردند. اگرچه این امر از همان شروع تحولات نبود و بعد از اطمینان از مقاومت مردم به چنین نتیجه ای رسیدند. در مورد انقلاب بحرین، نه تنها از انقلابیون و حقوق حقه آنها حمایت نکردند، بلکه هیلاری کلینتون، وزیر امورخارجه سابق آمریکا، حضور عربستانی ها در بحرین را کمک به حفظ حاکمیت بحرین عنوان کرد.  انقلاب های عربی آنگونه که پیش بینی می شد و خوشبینی وسیعی ایجاد کرده بود، پیش نرفت. اما اتفاق مهمی که در این کشورها افتاده است، این است که حرمت و ابهت سرکوب از بین رفته است.  اما این سخن به طنزی تلخ می ماند. مگر نه اینکه غرب ادعا می کند که حاکمیت از مردم برمی خیزد و این امر می بایست در یک چارچوب شفاف و از طریق انتخاباتی دموکراتیک رقم بخورد؟ این سخن کلینتون، در واقع انکار هویت غرب و پیشینه تاریخی آن است، که دموکراسی را تنها شکل باثبات و مطمئن حکومت داری می داند. بنابراین در این چارچوب، غرب نه تنها به ایجاد دموکراسی کمک نکرده، بلکه از سرکوب شیعیان بحرین و در حقیقت سرکوب دموکراسی حمایت کرده است. در مورد عربستان نیز غرب حتی اجازه اندک فشاری بر این پادشاهی را نداد و در قبال سیاست ترکیبی تطمیع و سرکوب آنها، کاملا سکوت کرد. در مصر نیز علیرغم کودتا بر علیه دولت انقلابی و دموکراتیک مرسی، هیچ گونه مخالفتی نیز از طرف غرب صورت نگرفته است. بررسی نقش متغیرها و دخالت های خارجی در ناکامی انقلاب کشورهای عربی در خصوص نقش عوامل خارجی در ناکامی انقلاب ها، می بایست به رقابت قدرت های بزرگ جهانی و مصادره انقلاب ها توسط کشورهای خارجی اشاره کرد. لازم به ذکر است که غرب خود به واسطه حمایت پیشین از دیکتاتورها، باید پاسخگو باشد و نمی توان روابط بهینه قذافی با کشورهای غربی، به ویژه پس از پذیرش واقعه لاکربی را نادیده گرفت. روابط مناسب و دوستانه آن با مبارک نیز نمودهای عینی تری دارد و کمک سه میلیارد دلاری سالانه به ارتش مصر قابل انکار نیست. اما پس از وقوع تحولات، ما شاهد رقابت قدرتهای خارجی در این کشورها هستیم و غرب بسته به منافعی که در کشورهای دست خوش تحولات داشته، آنها را دست مایه اهداف خود قرار داده است. در اینجا ما شاهد نفوذ غرب در این تحولات هستیم. به طور مثال، منافع آمریکا در بحرین ایجاب می کند که این کشور گذار دموکراتیک را تجربه نکند. ناوگان پنجم آمریکا در این کشور قرار دارد و ایالات متحده اصلا نمی خواهد موقعیت خود را در این منطقه استراتژیک از دست بدهد. فراموش نکنیم که آمریکا به لطف این حضور نامشروع، تلاش دارد تا تحولات منطقه را شکل دهد. به علاوه آنچه باعث نگرانی غرب از تحولات جهان عرب شده است، حضور قوی اسلامگرایان می باشد. در زیر پوست تمامی انقلاب ها، احساسات نهفته و خاموش شده اسلامی نهفته است. این امر را می توان از جمعه های خشم و نماز جماعت های متعدد فهمید. در برخی از این کشورها حضور اسلام گرایان بسیار فعال بود. مهمترین نمونه آن انقلاب مصر بود، که باعث شد تا آنها در یک انتخابات کاملا دموکراتیک به قدرت برسند. اما آنچه اتفاق افتاد، بازگشت به نقطه صفر بود. واکنش غرب به این مصادره، آمیزه ای از سکوت و تایید بوده است. ترس اصلی آنها از این انقلاب ها، در حقیقت به قدرت رسیدن انقلاب هایی از نوع انقلاب اسلامی در ایران است؛ و به همین دلیل غرب به رویارویی با همه ارزش هایی پرداخت (از جمله دموکراسی) که بنیان تمدنی خود را تشکیل می دهد. بررسی موردی انقلاب های عربی و مقایسه آنها از  نظر ناکامی و روند ناکامی انقلاب های عربی، بسته به متن وقوع این تحولات، ریشه های متفاوتی دارد. در واقع اگرچه به همه این تحولات نام های کلی و یکسانی اطلاق می شود، و این از ریشه های مشترک و مولفه های تسریع بخشی مانند انقلاب اطلاعات، مولفه های دینی و اسلامی و نیز وجود دیکتاتوری در همه این کشورها نشات می گیرد، اما واقعیت آن است هر کدام از این انقلاب ها را می بایست در متن فرهنگی، اجتماعی و  قومی کشور مربوطه بررسی کرد. در عرصه بین المللی نیز جایگاه ژئوپلتیکی و ژئواستراتژیکی این کشورها مهم است. به طور مثال، در مورد کشوری مانند یمن، رقابت های قومی و منازعات قبیله ای، نقش تعیین کننده ای در ناکامی انقلاب داشته است. به علاوه دولت نیم بند پس از انقلاب، هنوز ریشه در دیکتاتوری سابق دارد و گذار دموکراتیک موفقی صورت نگرفته است. به علاوه این کشور از جمله فقیرترین کشورهای عربی است و دربرآوردن نیازهای انقلابیون، که تقاضاهای اقتصادی و رفع فقر و بیکاری از جمله مهمترین آنهاست، نتوانسته اقدام موثری انجام دهد. در مورد مصر باید به قدرت صرفاً سخت ارتش اشاره کنیم، که حاضر نیست قدرت را به این راحتی واگذار کرده و غرب نیز به واسطه ترس از اسلام گرایان، به راحتی حکومت کودتا را پذیرفته است. مورد بحرین اما بسیار پیچیده تر است و ترکیبی از علل داخلی، منطقه ای و بین المللی در ناکامی انقلاب دخیل بوده است. در بعد داخلی باید به سیاست های سرکوبگرانه رژیم دیکتاتوری آل خلیفه اشاره کرد که در این راه از هیچ اقدامی فروگذار نمی کند. در بعد بین المللی، مخالفت شدید غرب به واسطه منافع وسیعی که در این کشور دارد، تاکنون اجازه پیروزی انقلاب را نداده است. مولفه های منطقه ای نظیر ترس عربستان از کشیده شدن اعتراض ها به خاک خود، و نیز پیوند دادن خواسته های مشروع اکثریت شیعه به محرک های خارجی و ترس از قدرت یافتن بیشتر ایران، در ناکامی انقلاب موثر بوده است. در بحرین مولفه های منطقه ای نظیر ترس عربستان از کشیده شدن اعتراض ها به خاک خود، و نیز پیوند دادن خواسته های مشروع اکثریت شیعه به محرک های خارجی و ترس از قدرت یافتن بیشتر ایران، در ناکامی انقلاب موثر بوده است. در مورد لیبی نیز، طیفی از مولفه های مختلف در ناکامی انقلاب موثر بوده است. وجود میزان زیادی از تسلیحات در دست مردم عادی ( که انسجام اجتماعی را تقلیل داده و به قهقرا برده)، ساختار قومی و قبیله ای این کشور و دخالت های بین المللی، مانع عمده در گذار موفق و دموکراتیک بوده است. موقعیت نیروهای اسلامگرا (اعم از اخوانی ها، سلفی ها و تکفیری ها و ...) در انقلاب های عربی اساسا بسیاری از گروهای افراطی، فرصت طلبان انقلاب های عربی بودند. موقعیت این گروهها بسته به کشورهای مختلف، تغییر پیدا کرد. در مصر همان طور که همگان می دانند، اسلام گرایان نه تنها جایگاه خود را از دست دادند، بلکه در جایگاه متهم قرار گرفتند. بسیار جالب است که مصر پس از این همه مبارزه، دقیقاً وارث چیزی شد که برعلیه آن مبارزه کرده بود. اما در تونس وضعیت متفاوت است. سلفی ها در این کشور پس از انقلاب از زندان آزاد شدند و براساس مشی دموکراسی خواهی حزب النهضه، به منظور کنترل افراطی گری آنها، دارای آزادی های سیاسی شدند. در این میان برخی از آنها این وضعیت را رد کرده و با ارتباط گرفتن با القاعده تلاش دارند، تفسیر افراط گرایانه خود را بر جامعه تونس تحمیل کنند. سلفی های جهادی تحت هدایت مجمع انصار الشریعه، جهاد را به مثابه یک وظیفه و تکلیف می بینند و آن را محدود به مرزهای تونس نمی دانند؛ تا جایی که جهادگران سلفی در جنگ داخلی سوریه نیز حضور دارند. برخی از این سلفی های جهادی، مستقل هستند و گروه دوم با القاعده ارتباط دارند و تا حد زیادی به این گروه وابسته می باشند. اما سلفی های اصلاح طلب با جنبش النهضه روابط قوی دارند و عنوان کردند که روندهای دموکراتیک را برای حکمرانی، به جای مبارزه جهادی می پذیرند. اما غیرمحتمل است که نه تنها جامعه تونس، بلکه دیگر جوامع عربی بخواهند سرنوشت خود را به دست این گروه ها بسپارند. اساساً اسلام مورد نظر انقلابیون، بسیار متفاوت از خواسته های افراطی این دسته است. موانع داخلی به نظر می رسد از جمله مشکلات داخلی پیش روی انقلاب های عربی، عدم دستیابی به ثبات و دموکراسی، و تداوم اعتراضات بعد از موفقیت در برانداختن حکومت های استبدادی سابق، و نیز خشونت های شدید میان فرقه ای، میان گروههای رقیب، و هم چنین خشونت در قبال گروههای برافتاده از قدرت است. این بی ثباتی و خشونت ها در میدانی بزرگ و بر فراز شکاف های گوناگونی شکل گرفته و دارای شکل های متفاوتی چون شکاف های عمیق میان سکولارها و مذهبیون در تونس، تنش های مبتنی بر بنیان قبیله ای در لیبی و یمن، بدترشدن کلی روابط اقلیت – اکثریت در سراسر منطقه، مصادره انقلاب در مصر توسط نظامیان و.. است. در تمامی تحولات عربی ، غرب و به ویژه آمریکا در شروع همه تحولات، ابتدا نگاه محتاطانه و سپس ریاکارانه ای را در پیش گرفتند. بنابراین آنها در چارچوب منافع ملی خود با انقلاب های عربی برخورد کردند. در واقع علیرغم اینکه اعتراضات اولیه پیرامون فلاکت های اقتصادی- اجتماعی دور می زد، اما با پیروزی انقلاب ها، مسائل سرپوشیده ای که تحت لوای استبداد حاکم موقتاً خاموش بود، به یکباره از دل تنش های قومی سربرآوردند؛ که تحت  هویت ها و وفاداری های میان قومی، مناقشات سیاسی و اجتماعی پایداری را شکل داده اند. در حقیقت خواسته های مبهم معترضین، فقدان جوامع مدنی همبسته و مشکلات آشکاری که رژیم های مختلف در پاسخ به تقاضاها با آن روبرو بودند، همگی منجر به موقعیت هایی شدند که در آن جنبش های اعتراضی متوسل به خشونت، به عنوان ابزاری برای ارتقای همبستگی و وحدت هدف شوند. این امر امکان بالقوه ای برای برانگیختن خشونت داخلی و تهدید ثبات منطقه ای و محلی، به ویژه در دولت هایی با بافت ظریف قومی، شده است. ترجیحاً ترکیبی از سیاست های ژئواستراتژیکی و هویتی دست به دست هم داده تا شکاف های از پیش موجود را تعمیق بخشده و منطقه را در وضعیت بی ثباتی قرار دهد. در عین حال در کشورهایی که تحولات موسوم به بیداری را تجربه کرده اند، هنوز رژیم های باثبات شکل نگرفته است. علیرغم برگزاری انتخابات، از توافق و تاسیس نهادهای مدنی و دموکراتیک خبری نیست. به ویژه در مواردی چون مصر، هنوز میدان التحریر سرشار از معترضین است و انقلاب عملا توسط نظامیان مصادره شده است. پیش بینی  سمت و سوی تحولات انقلاب های عربی به نظر می رسد انقلاب های عربی آنگونه که پیش بینی می شد و خوشبینی وسیعی ایجاد کرده بود، پیش نرفت. اما اتفاق مهمی که در این کشورها افتاده است، این است که حرمت و ابهت سرکوب از بین رفته است. ملاحظه می شود که علیرغم خشونت و شدت عمل حکومت ها در برابر انقلابیون، بازهم مردم به صورت گسترده در خیابان ها حضور می یابند. اما حکومت های پس از انقلاب ها با بحران های جدی، بویژه در مسائل اقتصادی، روبرو می شوند. برآوردن نیازهای خیل عظیم جوانان، کار بسیار سختی است. جمعیت جوان در این کشورها منبع فرصت است؛ اما اگر سیاست گذاری درست و دقیقی انجام نگیرد، تبدیل به تهدید می شود. دقیقاً شبیه تماشگران فوتبال که تازمانی که تیم مورد علاقه شان، اقناع شان می کند، یک مولفه مثبت هستند، اما اگر احساس کنند جواب نمی گیرند، به تهدیدی برای تیم خود تبدیل می شوند. در عین حال تصور بر این است که مشکلات اقتصادی باز هم مردم را به خیابانها بیاورد و شاهد انقلاب در انقلاب باشیم. دکتر فرهاد نوایی کارشناس مسائل منطقه و استاد دانشگاه پایان متن/

92/12/05 - 06:45





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 51]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن