واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا:
حجت بر علمای اسلام تمام است تهران - ایرنا - روزنامه جمهوری اسلامی روز یکشنبه در سر مقاله خود با عنوان « حجت بر علمای اسلام تمام است » نوشت:اخبار نسل کشی مسلمانان توسط مسیحیان در آفریقای مرکزی و آواره شدن آنان هر چند روح هر انسان مسلمانی را دچار افسردگی می کند ولی رنج آورتر از آن، به جان همدیگر افتادن خود مسلمانان است.
در این مطلب می خوانید : اخبار آزار دهنده نسل کشی مسلمانان توسط مسیحیان در آفریقای مرکزی و آواره شدن آنان به کشورهای دیگر هر چند روح هر انسان مسلمانی را دچار افسردگی می کند ولی رنج آورتر از آن، به جان همدیگر افتادن خود مسلمانان در کشورهای اسلامی است که هر روز هزاران نفر را در نقاط مختلف جهان اسلام به خاک و خون می کشد، فرزندان زیادی را یتیم می کند، زنان را دچار بی سرپرستی می نماید، خانه ها و مؤسسات و امکانات زیادی را نابود می کند و عوارض منفی فراوانی به همراه می آورد.
راستی چرا ما مسلمانان دچار چنین بلای عظیمی هستیم؟
دین و قرآن و پیشوایان دینی اسلام که مسلمانان را به وحدت و همدلی و صلح و صفا دعوت می کنند، به اندازه کافی دشمن هم که داریم تا برای دفع شرشان به مقابله با آنها مشغول باشیم و به جان همدیگر نیافتیم، امکانات و ثروت های زیرزمینی و روی زمینی هم که هرچه بخواهیم داریم، از نیروی انسانی کافی و استعدادهای درخشان هم که بیشتر از دیگران برخوردار هستیم، پس چرا به جان همدیگر افتاده ایم و هر روز ضعیف تر می شویم و به دشمنان، جرأت و جسارت تاختن به سرزمین های اسلامی، کشتار مسلمانان و غارت ثروت هایمان را می دهیم؟
یک روز نسل کشی مسلمانان در آفریقای مرکزی، یک روز قتل عام مسلمانان در برمه، روز دیگر انفجارهای پیاپی در عراق و افغانستان و پاکستان و لبنان و روزهای و هفته ها و ماه های دیگر نبرد خونین مسلمانان با یکدیگر تحت عنوان اسلام خواهی و با فریاد الله اکبر در سوریه.
در این میان، اروپائی ها و آمریکائی ها که تا همین چند قرن قبل در ظلمت قرون وسطائی زندگی می کردند و به هنگام دست اندازی به سرزمین های مسلمانان، چشمانشان با مشاهده تمدن اسلامی خیره می شد، حالا با ترفندهای سیاسی و تبلیغاتی و به کمک دوربین های فیلمبرداری و عکاسی و رادیوها و تلویزیون های ماهواره ای، مسلمانان را وحشی و خشن و قاتل معرفی می کنند و خود را حامیان حقوق بشر جا می زنند!
وقتی نوبت به آفریقای مرکزی و برمه می رسد، همین اروپائی ها و آمریکائی های باصطلاح متمدن! در برابر نسل کشی مسلمانان توسط هم کیشان مسیحی خود سکوت می کنند و در برمه با جایزه دادن به کسانی که قتل عام مسلمانان را می بینند اما دم برنمی آورند آنها را مدافعان آزادی و حقوق بشر معرفی می کنند و حتی به تروریسم دولتی نیز چراغ سبز نشان می دهند تا هرچه بیشتر به کشتار مسلمانان ادامه دهند...
علت این همه شور بختی را باید در روی برگرداندن ما مسلمانان از تعالیم اسلام جستجو کنیم.
هر جا که مسلمانان به قدرت می رسند با هم به جنگ قدرت بر می خیزند، برای پر کردن کیسه خود مرتکب هر خیانتی می شوند، برخلاف تعالیم اسلام به اخلاق پشت می کنند و کرامت انسانی را زیر پا می گذارند و برای رسیدن به خواسته های پست دنیائی خود حاضرند احکام اسلام را نیز به میل خود تغییر دهند و برای موجه جلوه دادن کار خود همه چیز را توجیه کنند.
این که اکنون در کشورهای اسلامی در اعمال و رفتار و حتی گفتارها می بینیم، اسلام نیست بلکه موجودی بیگانه از اسلام است که پوستینی به نام اسلام را بر تن آن کرده اند تا بتوانند کارهای خلاف خود را توجیه کنند و خود را مسلمان جلوه دهند.
این، متهم کردن اسلام است، کاری که از هر گناهی سنگین ترو نزد خدای متعال پرعقاب تر است.
اینها بدعت های بزرگ در اسلام است که به هنگام ظهور آنها طبق فرموده پیشوایان معصوم بر علما واجب است قیام کنند و علم خود را بکار بگیرند و با آن مبارزه نمایند.
این، همان کاری است که امام خمینی در برابر بدعت های پدید آمده توسط رژیم شاه و غصب شدن سرزمین های مسلمانان در فلسطین توسط صهیونیست ها، با احساس وظیفه دینی انجام دادند و خدای قادرمنان نیز ایشان را یاری فرمود و توانستند ریشه رژیم ستم شاهی را در ایران بخشکانند، دست استعمارگران را قطع نمایند و آرمان فلسطین را از غربت خارج کنند و توده های مردمی را برای مبارزه با اشغالگران بسیج نمایند.
امروز، چنین کار بزرگی برای نجات دادن اسلام از غربتی که دچار آنست یک ضرورت است.
این، وظیفه علمای اسلام، اعم از شیعه و سنی، در تمام کشورهای اسلامی است که علم خود را ظاهر کنند و مسلمانان را از وضعیت رنج آوری که دچار آن هستند نجات دهند.
اگر ظهور امام خمینی در تاریخ معاصر و موفقیت ایشان برای ریشه کن ساختن یک رژیم تا دندان مسلح و قطع نفوذ حامیان بین المللی آن از ایران و به پیروزی رساندن انقلاب اسلامی و تأسیس نظام جمهوری اسلامی نبود، شاید سخن کسانی که ناامیدانه از عدم امکان حل مشکلات جهان اسلام سخن می گویند تا حدودی قابل شنیدن - و نه پذیرفتن - بود، ولی با وجود حجت بزرگ و روشن و تام و تمامی همچون امام خمینی در عصر حاضر، به این قبیل سخنان بهیچوجه نمی توان اعتنا کرد.
حتی اگر شاهد زنده ای همچون قیام پیروز امام خمینی در عصر ما هم وجود نداشت، علمای اسلام باز هم هیچ حجتی برای عملی در برابر اینهمه ظلم و جنایت که علیه مسلمانان صورت می گیرد و اینهمه برادرکشی که در میان خود مسلمانان دیده می شود وجود نداشت.
مقابله با ظلم و ظالم و حمایت از مظلوم، روح تعالیم اسلام است و موفقیت این مأموریت را خدا در قرآن کریم با آیات زیادی همچون ˈان تنصروا الله ینصرکم و یثبت اقدامکمˈ تضمین فرموده است.
اکنون حجت بر علمای اسلام تمام است و امت اسلامی چشم به علمای خود دوخته است.
علما باید ابتدا وحدت خود را تضمین کنند و سپس به سراغ حل مشکلات مسلمانان بروند.
عمل به این هر دو امکان پذیر است و عذری نیز وجود ندارد.
اول**1104
انتهای پیام /*
: ارتباط با سردبير
[email protected]
04/12/1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 31]