واضح آرشیو وب فارسی:فارس: فارس گزارش میدهد
تحقق آرزوی کاتب قرآن کریم/ قرآن دستنویس تقدیم رهبری شد
کاتب قروهای قرآن کریم، قرآن دستنویس خود را تقدیم محضر مقام معظم رهبری کرد.
به گزارش خبرگزاری فارس از قروه، 17 اردیبهشت ماه سال گذشته همزمان بود با سالروز شهادت بانوی بینشان بقیع، آقا امجد خسته از کار و تلاش روزانه به اتاقک خود در میدان میوه و تره بار شهرداری آمده بود تا استراحت کند، در جوار امامزاده قاسم بن زیدبن الحسن(ع) که در شمالیترین نقطه تهران بارگاه باصفایی دارد. همسایگی با یکی از بندگان برگزیده خدا برای آقا امجد سعادت کمی نبود، مناسبتهای مذهبی که فرا میرسید، یکپارچه شور و نوا میشد و با صدای خوبی که داشت در سوگ ائمه اطهار، مرثیهسرایی و در ولادت با سعادتشان در مدحشان مداحی میکرد. مادرش را که زن مقید و مومنی بود، ماه محرم سال قبل از دست داده بود و علاقه مادر به قرآن کریم، آقا امجد را به حرکتی وا میداشت، حرکتی مقدس که نشان دهد در قبال مادر ادای دین میکند. چند ماهی بعد از فوت مادرش دست به کار شد، با سلیقه است که شب شهادت حضرت زهرا(س) را برای شروع کار انتخاب میکند، کاغذ و قلمش را برداشت و بسمالله گفت و از حمد الهی شروع کرد به نوشتن، پس از یاری از فاتحهالکتاب نوشت: الم¤ ذلک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین¤ کارگری که 20 سال میادین میوه و تره بار را جارو میکشید و تمیز میکرد، کاری بزرگ را آغاز کرد. دیگر صبحها بعد از نماز صبح نمیخوابید، کارش آنقدر مقدس بود که دیگر خواب بعد از نماز صبح برایش شیرین نبود، تا وقتی که کارش شروع شود مینوشت و بعدازظهر در ساعت تعطیل بازار، نوشتههای صبح را اعرابگذاری میکرد و شبها پیش از اینکه بخوابد برگههایش را خطکشی میکند تا برای نوشتن صبح آماده شود. امجد مظفری اهل و ساکن روستای مظفرآباد قروه از توابع کردستان زمانی که کار نگارش قرآن را آغاز کرد، با اینکه سواد آنچنانی نداشت و تنها مدرک تحصیلیاش سیکل بود، اما علاقه به کتاب آسمانی وی را بر آن داشت تا بدون بهرهگیری از استاد خط و خوشنویسی کار کتابت قرآن را با توسل به شهدای هستهای کشورمان آغاز کند. 6 ماه بعد، امجد توانست کار کتابت مصحف شریف آسمانی را به پایان برساند در شب عید سعید قربان و چه مفهومی نهفته بود در شبی که حاجیان قربانی به قربانگاه میبرند با شبی که کلام وحی به نام شهدایی رقم خورد که در راه عزت امالقرای جهان اسلام دست از جان خود شستند. برای کتابت قرآن کریم خطی منحصر به فرد را برگزیده بود،خطی که تلفیقی از کوفی صدر اسلام، عثمان طه و سبک آزاد ایرانی که در نوع خود جالب به شمار میرود. وی بدون داشتن استاد خط و خوشنویسی توانست، قرآن کریم را در عرض 6 ماه کتابت کرد، این در حالی بود که کتابت قرآن به دست استادان خوشنویس به طور متوسط 17 ماه طول میکشید و او این مهم را تنها به واسطه فضل پروردگار میداند، کاری که از نظر زمانی رکوردی قابل توجه به شمار میرود. این قرآن در 604 صفحه، در ابعاد 30 در 42 سانتیمتر نگاشته شد که 11کیلو و 375 گرم وزن داشت و امجد مظفری پیش از این در گفتوگو با فارس، اعلام کرده بود که تنها هدفش تقدیم این قرآن کریم به محضر رهبر معظم انقلاب اسلامی به منظور پاسداشت مقام ولایت در اسلام و نیز حمایت از فعالیتهای هستهای کشورمان است. حالا دیگر ساکن روستای کوچک مظفرآباد شهرستان قروه که نتوانسته بود درست به مدرسه برود، و برای امرار معاش به تهران آمده بود، ابتدا مداحی را از حاج غلامرضا سازگار آموخت تا به آنها که تکفیر را به عنوان دین و مرامشان برگزیدهاند، بگوید که: اهل تسنن ایران آنقدر به ساحت فرزندان پیامبر ارادت دارند که به عشقشان مداحی میآموزند. اگرچه یک کارگر ساده بود آن هم با حداقل درآمد، اما نیتش این بود که از کسی برای کارش کمک نخواهد و همه هزینه تهیه و خوشنویسی قرآن را خودش انجام دهد. حتی وقتی مسئولین شهرداری هم به او گفتهاند هر کاری که از دست ما ساخته است برایت انجام میدهیم، خودش چیزی نخواست. کارش را به عشق شهدای هستهای انجام داد و این کار را امتداد راه قرآنی شهدا میدانست و خوشحالی مادران شهدا برایش به اندازه همه دنیا ارزش داشت. همه تقدیرها و تجلیلهایی که از این کار ارزشمند امجد مظفری انجام شد، نتوانست ذرهای از شور و شوق کاتب قرآن کریم بکاهد و همه هم و غمش تنها این بود که بتواند، قرآن دست نویسش را تقدیم رهبر معظم انقلاب کند. در هر محفل و مجلسی از آرزویش گفت و از همه کسانی که میشناخت خواست تا او را راهنمایی کنند تا قرآنش را به محضر ولی امر مسلمین تقدیم کند. گوشی تلفنش که زنگ خورد همه آرزوهایش به یکباره در برابر چشمانش محو شد و تنها یک آرزو بود که برایش حرف اول را میزد: از دفتر مقام معظم رهبری خدمت شما تماس میگیرم... حالا آرزوی امجد مظفری جامه عمل پوشیده بود و به گفته خودش از دورترین نقطه ایران مورد تفقد حضرت آقا قرار گرفته بود، نام حضرت آقا که بر زبانش جاری میشود، چشمهایش به اشک مینشیند تا خوشحالی غریبانهاش را به یاری زبانش بفرستد. شاید پیش خودش فکر میکرد، او کجا و حضرت آقا کجا، اما حاصل کار ارزشمندی که به نام شهدای هستهای کشور رقم خورد حالا، در پاسداشت مقام ولایت در اسلام در نزد ولی امر مسلمین بود. از تیم مذاکرهکننده هستهای نیز درخواستی داشت و آن اینکه در راهی که میروند، رهنمودهای مقام عظمای ولایت را فراموش نکنند. --------------------------- گزارش از: کلثوم مومنی --------------------------- انتهای پیام/79009/
92/12/04 - 07:56
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 41]