واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز:
مازیار فلاحی: قطعه «لیلا» داستان هزاران لیلایی است که در ایران زندگی میکنند
خواننده قطعه «لیلا» گفت: این قطعه داستان هزاران لیلایی است که در این جامعه زندگی میکنند و آن چیزی که به عنوان خواننده اجرا میکنیم برایند اتفاقاتی است که در زندگی ما به وقوع پیوسته است.
به گزارش نامه نیوز، در شب یلدای امسال شبکه سه سیما ترانهای را با عنوان «لیلا» از مازیار فلاحی پخش کرد این ترانه که مضمون دفاع مقدسی دارد و بسیار مورد توجه مردم قرار گرفته است.
همین امر بهانهای شد تا در سالگرد «عملیات کربلای 5» برنامه کوچه رادیو که کاری از گروه جامعه رادیو ایران است با این خواننده با احساس و خوش صدای ایرانی گفتگویی را انجام دهد.
در ابتدای گفتگو مازیار فلاحی حس و حالش را از این ترانه اینگونه تشریح کرد: قصه از زمانی آغاز شد که یاحا کاشانی ترانه سرای قطعه «لیلا» یک بیت از این شعر را به صورت تلفنی برایم خواند در آن لحظه این قصه به ذهنم رسید که داستان اینگونه بوده و انگار اتفاق افتاده است؛ وقتی قصه را نوشتم و طرح اولیه آن به وجود آمد به همراه برادرم خشایار فلاحی، امیر توسلی تنظیم کننده و علیرضا غفارنژاد صداگذار این قطعه داستان این قطعه را شکل دادم.
وی با بیان اینکه پس از پخش این ترانه با سیلی از تلفن و پیامهایی روبرو شدم که تعدادی از آنان را بچههای شهدا تشکیل میداد، گفت: با دریافت این پیامها متوجه شدم این قطعه داستان هزاران لیلایی است که در این جامعه زندگی میکنند به عبارت دیگر باید گفت: آن چیزی که به عنوان خواننده اجرا میکنیم برایند اتفاقاتی است که در زندگی ما به وقوع پیوسته است به هر حال من متولد سال 53 هستم و این قصهها نیز در دوران راهنماییام میگذشت.
این خواننده که تحت تاثیر جملهای از برنامه (چند نفر سختی میکشند تا بقیه آسوده باشند) قرار گرفته بود در ادامه سخنانش افزود: این اتفاق کمی نیست و هر چقدر از آن بگوییم بازهم ناگفتههایی باقی میماند، وقتی دو هفته پیش به همراه جمعی از هنرمندان به دیدار جانبازان آسایشگاه ثارالله رفتیم یک سری مسائل دوباره برایم یادآوری شد که همین خاطرات اثرش را در موسیقی و شعر خواهد گذاشت.
خالق «عاشقانهها» در پایان سخنانش توضیحاتی را درباره قطعه جدیدش با عنوان «قصه لیلا و قصه پدر» ارائه داد و گفت: من در آلبوم «لعنت به من» قطعهای به نام پدر داشتم که ترانه آن را یاحا کاشانی سروده بود این ترانه داستان دختری را روایت میکند که پدرش را در جنگ از دست داده این دختر بدون هیچ گونه ابراز گلایه، از پدری اظهار دلتنگی میکند که هرگز او را ندیده است، قصه دوم نیز داستان پدری است که هرگز دخترش را ندیده است؛ این دوقطعه در کنار هم قرار گرفت و مجموع این یک اثر مستقلی را به وجود آورد که «قصه لیلا و قصه پدر» نام دارد.
بنا به گزارش تسنیم، گفتنی است، در لابه لای این گفتگو محمود محمدزاده یکی از رزمندگان جنگ تحمیلی به روی خط برنامه آمد و از وصیتنامهای گفت که 50 نفر در یک صفحه مقوایی آن را نوشته بودند.
وی گفت: تقریبا شهریور ماه بود که تعدادی از رزمندگان و بسجیان شهر سهرگ شهرستان ساری تصمیم میگیرند که توسط حاج عبدالله شریفی فرمانده پایگاه مقاومت شهید سلوکی به جبهه بروند همه این 40و 50 نفر تلاش کردند که در یک گردانی که سخت و نفس گیر بود قرار گیرند در لشکری که 20 گردان داشت و این گردان نوک پیکان بود با توجه به سختی کار و به دلیل آنکه نمیدانستیم که روز بعد چند نفر قرار است به شهادت برسند ما یک وصیتنامه دسته جمعی نوشتیم و آن را امضا کردیم.
وی در پایان با اشاره اینکه متن آن وصیتنامه حفظ دستاوردهای انقلاب بود خاطر نشان کرد: همانطور که واقعه عاشورا به وسیله شاعران و نویسندگان ماندگار شد هنرمندان میتوانند با ساخت آثار زیبا در تفهیم دلاوریهای رزمندگان در 8 سال دفاع مقدس به نسلهای آینده نقش مهمی را ایفا کنند.
1392/10/18
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نامه نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 70]