محبوبترینها
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1802981008
33سال پیش در چنین روزی انقلاب از دیدگاه انقلابیون پیمان شکن
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: 33سال پیش در چنین روزی
انقلاب از دیدگاه انقلابیون پیمان شکن
«معیار بودن مواضع رهبری در ارزیابی مردم»، «پایداری در استقلال کشور»، «رستگاری در ستیز دائمی با آمریکا»، «دوستان دیروز و پیمان شکنان امروز بزرگ ترین خطر انقلاب» و ... از جمله مواضع گذشته سید محمد خاتمی، زهرا رهنورد، هادی غفاری است.
رخدادهای21 بهمن 1359 چکیده سید محمد خاتمی :مردم، رهبر و موضع گیری او را معیار ارزیابی خود نسبت به جریانات و موضع گیری های گوناگون می دانستند و می دانند و امام نیز مردم را اصل می دانند. ملت ایران بزرگترین دشمن خود را آمریکا می داند و جنگ اصلی را نیز جنگ با آمریکا می داند و در عین حال از سیاست نه شرقی و نه غربی دست بر نمی دارد. چون اکثریت مردم در مجموع اشتباه نمی کنند و اکثریت قاطع مردم نیز به انقلاب و آرمان های آن دلبسته اند در نتیجه اکثریت قاطع نمایندگان این مردم نسبت به معیارهای اصلی انقلاب وفادارند . زهرا رهنورد: ما پیوسته باید خود را با آمریکا در جنگ بدانیم و او را به مثابه دشمن بزرگی بپذیریم . هادی غفاری: بزرگترین خطر برای انقلاب دوستان و همبندان دیروز اما پیمان شکنان امروز هستند.اینها ناکثین هستند کسانی که نقض بیعت می کنند و آن را می شکنند. حبیب الله پیمان: هدف امپریالیزم به سرکردگی آمریکا پس از پیروزی انقلاب زیر فشار قراردادن انقلاب و نیروهای آن اعم از ملت و امام به منظور تحمیل یک حکومت وابسته یا سازشکار می باشد. محمد مجتهد شبستری: هیچ گروهی و هیچ حزبی پیشتاز انقلاب ما نبود انقلاب، برخاسته از همه قشرها و تیم های گوناگون ملت بود . ناخدا دکتر بهرام افضلی : 22 بهمن تبلور اراده یک ملت به پا خواسته برای احقاق حقوق پایمال شده خود در بیش از نیم قرن حکومت زور و سرنیزه دودمان منفور پهلوی و برای کسب استقلال و عدم وابستگی و رد استعمار و استثمار می باشد. محمد خاتمی : انقلاب اسلامی بزرگترین ضربه را به آمریکا وارد کرد سید محمد خاتمی گفت : مردم ایران با پیروزی انقلاب بزرگترین ضربه را به قدرت های توسعه طلب و مزدوران این قدرت ها وارد کرد. وی اظهار داشت : باید بدانیم که در دوران معاصر هیچ دیکتاتوری غیر وابسته به قدرت های توسعه طلب وجود ندارد هر دیکتاتوری در این روزگار آلتی است در دست امپریالیسم برای تامین منافع نامشروعی که در صحنه جهان دارد و باز از یاد نبریم که رژیم سابق نه تنها وابسته به بیگانه بود بلکه مطمئن ترین پایگاه تجاوز آمریکا در حساس ترین منطقه سیاسی – استراتژیک – اقتصادی دنیا بود و ملت ایران با سرنگون کردن رژیم مزبور بزرگترین ضربه را به قدرت های توسعه طلب و مزدورانشان وارد آورد. برتری انقلاب اسلامی بر پیروزی ویتنام بر آمریکا وی ضمن مقایسه انقلاب اسلامی با پیروزی ویتنام بر آمریکا اظهار داشت : پیروزی ویتنام بر آمریکا بر اسطوره حاکمیت ابرقدرت ها بر دنیا خط بطلان نکشید بلکه یک ملت و یک انقلاب با پشتوانه حمایت یک ابرقدرت برابر ابرقدرت دیگر پیروز شد اما ملت مسلمان ایران بدون کوچکترین اتکایی به ابرقدرت شرق بر ابرقدرت غرب غلبه یافت و این پیروزی سبب شد که آمریکا بزرگترین رژیم سرسپرده خود را در حساس ترین منطقه دنیا از دست بدهد. خاتمی در مورد عملکرد دولت موقت نیز گفت : خوشبختانه این انقلاب هم تکیه اش بر روی دولتمردان و اداره کنندگان امور نبوده و نیست هر چند که نحوه فکر و عمل دست اندرکاران اگر هماهنگ با انقلاب باشد سیر تکاملی انقلاب را تسریع و اگر نباشد کند می کند. وی ادامه داد : مردم رهبر و موضع گیری او را معیار ارزیابی خود نسبت به جریانات و موضع گیری های گوناگون می دانستند و می دانند و امام نیز مردم را اصل می دانند. این است که حضور دو عنصر امام و امت در صحنه بزرگترین عامل جلوگیری از انحراف انقلاب بوده است و خواهد بود.خاتمی گفت : ملت ایران بزرگترین دشمن خود را آمریکا می داند و جنگ اصلی را نیز جنگ با آمریکا می داند و در عین حال از سیاست نه شرقی و نه غربی دست بر نمی دارد. تسخیر سفارت آمریکا ایران را از خطر جدی نجات داد وی به تلاش آمریکا برای نفوذ در ارکان حاکمیت اشاره کرده و گفت : آمریکا کوشید تا با استفاده از شیوه های شیطانی در دستگاه های سطح بالای تصمیم گیرنده کشور نفوذ کند که در آغاز نیز اندکی موفق شد و باز هم بیداری رهبر و هوشیاری مردم و به طور کلی پیوند استوار دو عنصر امام و امت خطر را دفع کرد که در این زمینه اشغال لانه جاسوسی آمریکا در ایران به دست دانشجویان مسلمان پیرو خط امام نقطه عطف و عامل نجات دهنده بود که ضربه کاری را بر پیکر آمریکا وارد آورد و ایران را از خطر جدی و حتمی نجات داد. برای اصلاح طلبانی چون خاتمی و حجاریان دمکراسی و مردم سالاری چون هندوانه ای است که باید باز شود تا پسندیده شود! اگر مجلس چون مجلس ششم باشد در راس امور است و اگر مجلس نهم باشد و ناظر بر اعمال و کردار دولت باید منحل گردد و کسان دیگری روی کار آیند و این از ویژگی های منافقان است که هرگز بر مداری واحد نمی چرخند. چرا مجلس مطمئن ترین پایگاه مردم است ؟ خاتمی در پاسخ به این سوال که مطمئن ترین پایگاه مردم چیست گفت : مجلس مطمئن ترین پایگاه مردم است چرا که اگر کسی بتواند در درستی انتخاب مردم در یکی دو مورد تردید روا دارد مسلما همه مردم در مجموع دهها مورد اشتباه نمی کنند به هر حال چون اکثریت مردم در مجموع اشتباه نمی کنند و اکثریت قاطع مردم نیز به انقلاب و آرمان های آن دلبسته اند در نتیجه اکثریت قاطع نمایندگان این مردم نسبت به معیارهای اصلی انقلاب وفادارند و مجلس هنگامی که در پرتو نظارت رهبری اصیل اسلامی قرار می گیرد نمی تواند انحراف اصولی داشته باشد.(1) زهرا رهنورد : دولت موقت بازرگان ضربه سهمگینی به انقلاب اسلامی وارد کرد زهرا رهنورد با بیان این که 22 بهمن تحول در ارزش ها و روح ها است اظهار داشت : دولت موقت بازرگان ضربه سهمگینی به انقلاب اسلامی وارد کرد. وی گفت : به جرات می توان گفت ضربه ای که انقلاب نوپای ما با حضور و سیطره دولت موقت خورد آن چنان قوی بود که هنوز هم نتوانسته خود را ترمیم کند و آن خشت کجی که این معمار گذاشت چه بسا تا ثریا دیوار انقلاب و جمهوری اسلامی را گرفتار کجی کرده باشد هر چند که در برابر اراده انسان ها هر مشکلی ناچیز و ضربه پذیر است . رهنورد راه مبارزه با امپریالیزم را این گونه تشریح کرد : اول از همه آن ها این است که ما پیوسته خود را با آمریکا در جنگ بدانیم و او را به مثابه دشمن بزرگی بپذیریم به مثابه شیطانی که یا باید به آن تسلیم شویم و در قعر مذلت و حقارت فرو رویم و یا با آن بستیزیم و رستگار شویم . رهنورد افزود : سودای سازش و نزدیکی و ملاطفت با این خونخوار قسی حتی برای لحظه ای هم که باشد جنایت است . (2) سوالی که امروز و با خواندن سخنان آن روز زهرا رهنورد ذهن آدمی را به خود مشغول می دارد این است که اگر چند ماه زمامداری دولت سازشکار بازرگان زمینه ساز دیوار کجی می شود که امکان دارد هیچ گاه صاف نگردد چگونه روی کار آمدن موسوی که به مراتب در اصول و پایه ها سازشکارتر و خطرناک تر از بازرگان بوده چنین ضربه ای را به انقلاب وارد نمی سازد؟ هادی غفاری : بزرگترین خطر برای انقلاب دوستان دیروز و پیمان شکنان امروزند هادی غفاری در مصاحبه ای گفت : بزرگترین خطر برای انقلاب دوستان و همبندان دیروز اما پیمان شکنان امروز هستند. وی با تشریح 5 جریان مانع انقلاب گفت : اولین جریان استکبار جهانی است که به سرکردگی آمریکا که در کنار آن چین شوروی و انگلیس و ژاپن و ...است که ما مجموعا این ها را با لفظ استکبار جهانی و دقیقتر متکاثرین خارجی می نامیم طبیعی است که این انقلاب پایگاه قدرتی را که آنها از ایران برای خودشان ساخته بودند خراب کرد. آمریکا نخستین مانع وی ادامه داد : بنابراین اولین مسئله ای که پیشاپیش ما به عنوان مانع در برابر به قدرت رسیدن نیروهای انقلاب قرار می گیرد آمریکا است و طبیعی است که آمریکا به دنبال جریانی می گردد که هم ظاهر انقلابی و مومن داشته باشند و هم انقلابی عمل نکنند. وی با اشاره به دولت موقت بازرگان گفت : آمریکا بعد از 22 بهمن از ایران دل نکند و می بینیم که از طریق نفوذ در دولت موقت در حالی که ملت در را به روی او بسته بود از پنجره وارد شد. غفاری دومین مانع را متکاثرین داخلی نامید و گفت : اینها عبارتند از سرمایه داران بزرگ و زمین داران بزرگ و کسانی که منافعشان در ایران به خطر افتاده است و بعد از این انقلاب نمی توانند منافع کلان را به جیب بزنند و برای خودشان کاخ ها و سرمایه های بزرگی فراهم کنند و طبیعی است که با نیروهای انقلابی دشمن هستند.غفاری گفت : اگر یک جریان میانه رو و آرامی بر سرکار بیاید و به آرامی قدم بردارد آمریکا یقین می کند که با چنین جریانی می تواند بسازد. کسانی که به دنبال رفاه هستند با انقلاب مخالفند! وی سومین گروه را «لش ها » نامید و گفت : این عده به دنبال رفاه هستند اگر علی برایشان رفاه به وجود آورد با علی هستند و اگر معاویه با معاویه اند طبیعی است انقلابی که عیش و عشرت ها را ممنوع کرده این ها با آن مخالف باشند چون این ها در این مراسم و مجالس هویت می یافته اند و با ممنوع شدن این مجالس انگار خود اینها را از آنها گرفته اند. غفاری انقلابیون غیرمسلمان را چهارمین مانع نامید و اظهار داشت : این گروه به دلیل ماهیت ایدئولوژیک با انقلاب مخالفت خواهند کرد چرا که معتقدند دین افیون توده ها است این ها به همان اندازه ای که به شاه مخالفند با جمهوری اسلامی نیز مخالفند. وی در مورد حزب توده و حمایت این حزب از انقلاب گفت : این ها دروغ می گویند ...حزب توده و چریک های اکثریت مرموزتر از جریانی هستند که رودر رو می ایستد ...حزب توده پیرو خط امام شده و آن قدر پیرو خط امام شده که امام را از خط بیرون کرده و بیش از خود امام پیرو خط امام شده اند ...هر چند این جریان برای ما ناشناخته نیستند که می خواهند از پشت خنجر بزنند و کسانی هستند که سرپاسداران را می بریدند. به خاطر حسد و عدم تحمل عدل رهبری مقابل انقلاب می ایستند! او گروه پنجم را پیمان شکنان نامید و گفت : اینها ناکثین هستند کسانی که نقض بیعت می کنند و آن را می شکنند...این هایی که تا دیروز خود را مدافع انقلاب و اسلام می دانستند ناگهان به دلایل خاص که مهمترین آنها حسد و عدم تحمل عدل رهبری است رو در روی انقلاب ایستادند. هادی غفاری خود جزو دسته پنجم از همان گروهی است که او از آنان به عنوان موانع راه انقلاب یاد کرده است . انقلابیون دیروز و پیمان شکنان امروز که از آمریکا برای انقلاب خطرناک ترند . او تحمل عدالت رهبری را ندارد و از نظام اسلامی ارث می خواهد ...و چه بد عاقبتی است عاقبت کسانی که عمری در حسادت زندگی خود را تباه ساختند... وی افزود : این پیمان شکنان دایره خیلی وسیعی دارند و بزرگترین خطر به اعتقاد من آمریکا نیست اگر چه دشمن اصلی ما است اما بزرگترین دشمن زمانی می تواند راحت عمل کند که در داخل این جریان پیمان شکنان را به عنوان آلتی در دست خود داشته باشد . آمریکا به جایی نخواهد رسید مگر این که این جریان پنجم در داخل جو انقلاب را در دست بگیرد . از انقلاب ارث می خواهند ! غفاری گفت : این جریان شامل مبارزینی می شود که اکنون تحمل عدل انقلاب را ندارند و از انقلاب ارث می خواهند انقلاب را مثل میتی فرض می کنند که اکنون موقع ارث است .هادی غفاری اظهار داشت : جریان دیگری که در متن این جریان پنجم است عبارت است از قدرت طلبان و قدرت محورانی که ناگهان از انقلاب برای خویش قدرتی می طلبند اینان کسانی هستند که قویا کیش شخصیت دارند هر چند که منکر باشند و نسبت به همین اشخاص است که امام مرتب می گوید «هی نگوئید من هر که گفت من این من شیطان است » (3) پیمان : آمریکا به جای مبارزه نظامی به جنگ سیاسی روی آورده بود حبیب الله پیمان گفت : دشمن از ضعف های موجود برای تشدید نارضایتی ها استفاده می کند. وی اظهار داشت : کارگزاران امپریالیزم به درستی دریافته بودند که هر نوع مقاومت در برابر انقلاب خلق و کشانیدن نیروهای مسلح به خیابان ها حاصلی جز شکست کامل نظام حاکم و متلاشی شدن ارتش استعماری در بر ندارد این نکته ای است که ملت ما و همه رزمندگان باید به دقت بدانند که نتیجه تبادل نظر و تصمیم مشترک امپریالیست های آمریکایی و اروپایی این بود که به جای مقابله نظامی و مسلحانه و شیوه سرکوب با انقلاب با روش های سیاسی برخورد کنند. وی ادامه داد : به هر حال قیام 22 بهمن نشان دهنده خواست مردم به ادامه انقلاب تا پیروزی نهایی و دگرگونی همه بنیادهای سیستم بود این تمایل که در ایستادگی و سازش ناپذیری امام منعکس و متجلی بود به آسانی اجازه ابقای رژیم گذشته را به هر شکل تازه ای نمی داد چنانکه همین خواست و تمایل بود که به عمر دولت موقت هم پایان داد و هنوز هم به هر گرایش سازشکارانه چه در جناح لیبرال ها و چه در ناحیه قشریون نه می گوید و ادامه انقلاب تا پیروزی را طالب است. هدف آمریکا روی کار آوردن یک دولت وابسته و سازشکار پیمان در ادامه گفت : هدف امپریالیزم به سرکردگی آمریکا پس از پیروزی انقلاب زیر فشار قراردادن انقلاب و نیروهای آن اعم از ملت و امام به منظور تحمیل یک حکومت وابسته یا سازشکار و به اصطلاح خودشان میانه رو که سرانجام کشور را در وابستگی کامل به اردوگاه سرمایه داری غربی نگاه دارد و در دراز مدت جای خود را به یک حکومت کاملا وابسته و مطیع بدهد می باشد. وی درباره راه مقابله با آمریکا نیز گفت : باید عناصر و شخصیت های قدرت طلب و مستکبر که با رقابت های خطرناک خود مردم را خسته و مایوس و متفرق می سازند از صحنه کنار گذاشته شوند و دست جریان های قشری و تنگ نظر و انحصار طلب از مسئولیت ها کوتاه گردد و همه عناصر و نیروهای انقلابی و مکتبی با قبول رهبری امام و قانون اساسی متحد شوند و اختلافات غیراصولی را کنار بگذارند و برای حفظ دستاوردهای انقلاب و خنثی کردن توطئه های دشمن و بازسازی انقلابی کشور و مبارزه قاطع با نظام کهنه سرمایه داری وابسته و باقیمانده آثار رژیم شاهنشاهی و پایگاه های امپریالیزم در خط اصیل اسلام هم پیمان شوند.(4) محمد مجتهد شبستری : مهمترین دستاورد انقلاب زنده شدن غرور انسانی و اسلامی است محمد مجتهد شبستری گفت : مهمترین دستاورد انقلاب زنده شدن غرور انسانی و اسلامی است. وی اظهار داشت : قیام 22 بهمن آخرین مرحله یک اعتراض و عصیان طولانی بود که در ملت ایران نسبت به رژیم فاسد گذشته وجود داشت ستم سیاسی تبعیض ، اختلاف طبقاتی و حیف و میل اموال عمومی احساس حقارت در برابر غرب مخصوصا آمریکا و فساد اخلاقی و بالاخره تمام آنچه شرف اسنانی را از میان می برد آن قدر در جامعه زیاد شده بود که این اعتراض و عصیان طولانی چندین ساله را برانگیخته بود و قیام 22 بهمن آخرین مرحله آن بود. از منظر مجتهد شبستری انقلاب اسلامی رهبری واحد نداشت و سوال اساسی این که اگر انقلاب اسلامی رهبری واحد نداشته و مردم بی هیچ پشتوانه ای به خیابان ها ریخته و حکومتی را سرنگون ساختند فلسفه آن استقبال تاریخی در روز 12 بهمن ماه سال 1357 از امام خمینی چه بود ؟ دولت باید از همه نیروها استفاده کند / انقلاب رهبری واحد نداشت! وی در ادامه با انتقاد از دولت رجایی گفت : دولت فقط افرادی را به همکاری اصلی دعوت می کند که هم فکر و حتی در جزئیات و درباره حب ها و بغض ها نسبت به اشخاص کاملا با هم نزدیک باشند یعنی در حقیقت انسان هایی کاملا یک دستی باشند که نتیجه آن می شود که فقط یک تیپ خاص با مشخصات کاملا شبیه هم کارهای جامعه را در دست گیرند این طرز تفکر و این روش در جامعه ما همراه با موفقیت نیست زیرا مشکلات جامعه ما که باید حل شود آن چنان پیچیده است و چنان دامنه اش گسترده است که آدم های یک دست توانا برای حل مشکلات به قدر کافی در جامعه ما وجود ندارد زیرا این طور نبوده که یک گروه این چنین یک دست در طول سال ها مبارزه را رهبری کرده باشد و در سرد و گرم جریان ها با مشکلات دست و پنجه نرم کرده باشند و برای اداره مملکت پختگی لازم را کسب کرده باشد. وی ادامه داد : هیچ گروهی و هیچ حزبی پیشتاز انقلاب ما نبود انقلاب برخاسته از همه قشرها و تیم های گوناگون ملت بود که علیه رژیم گذشته برخاسته بودند پس از انقلاب انسان هایی که باید این جامعه را اداره کنند باید از همه قشرهای ملت با فکرهای گوناگون و برداشت های گوناگون تشکیل یابد.(5) ناخدا افضلی : 22 بهمن تجلی اراده یک ملت به پا خواسته است ناخدا دکتر بهرام افضلی گفت : 22 بهمن تبلور اراده یک ملت به پا خواسته برای احقاق حقوق پایمال شده خود در بیش از نیم قرن حکومت زور و سرنیزه دودمان منفور پهلوی و برای کسب استقلال و عدم وابستگی و رد استعمار و استثمار می باشد. وی اظهار داشت : برای اولین بار در تاریخ 300 ساله گذشته ملت مسلمان ایران حاکم برسرنوشت و تصمیم گیرنده در مورد حل مسائل موجود در مملکت خویش شد و راه انتخاب شده راهی است دشوار و طولانی که عدم وابستگی های سیاسی اقتصادی و نظامی به ابرقدرت های شرق و غرب را در پی دارد.(6) پی نوشت : 1- کیهان ، 21 بهممن 1359 ، صفحه 16 ، استدلال خاتمی مبنی بر این که مجلس مطمئن ترین پایگاه مردم است را بایستی برای دوستان دیروز و امروز او پیوست کرد دوستانی چون حجاریان که سودای انحلال مجلس ناهمسو با دولت مطلوب خود را در سر می پرورانند و هر روز مجلس برخواسته از آرای قاطبه ملت را مورد هتاکی قرار می دهند . برای اصلاح طلبانی چون خاتمی و حجاریان دمکراسی و مردم سالاری چون هندوانه ای است که باید باز شود تا پسندیده شود ! اگر مجلس چون مجلس ششم باشد در راس امور است و اگر مجلس نهم باشد و ناظر بر اعمال و کردار دولت باید منحل گردد و کسان دیگری روی کار آیند و این از ویژگی های منافقان است که هرگز بر مداری واحد نمی چرخند و با وزش بادها نظرات آنان نیز تغییر می کند... 2- کیهان ، 21 بهمن 1359 ، صفحه 14 ، رهنورد روی کار آمدن دولت سازشکار بازرگان را بزرگترین ضربه به انقلاب اسلامی پس از پیروزی می داند و تحلیل می کند که این دولت سازشکار خشت کجی را بنیان نهاد که شاید دیگر قابل جبران نباشد.او لحظه ای سازش با آمریکا را جنایت می خواند و غیرقابل بخشش و ...سوالی که امروز و با خواندن سخنان آن روز زهرا رهنورد ذهن آدمی را به خود مشغول می دارد این است که اگر چند ماه زمامداری دولت سازشکار بازرگان زمینه ساز دیوار کجی می شود که امکان دارد هیچ گاه صاف نگردد چگونه روی کار آمدن موسوی که به مراتب در اصول و پایه ها سازشکارتر و خطرناک تر از بازرگان بوده چنین ضربه ای را به انقلاب وارد نمی سازد؟ چند روز پیش یکی از مقامات آمریکایی با دفاع از موسوی و رهنورد گفته بود جمهوری اسلامی بایستی این دو را آزاد کند ! آیا رهنورد از خود این سوال را پرسیده است که چرا آمریکایی که یک لحظه سازش با آن جنایتی نابخشودنی است از او حمایت و برای آزادیش اینگونه زبان درازی می کند؟! 3- کیهان ، 21 بهمن 1359 ، صفحه 11 ، هادی غفاری درست 33 سال بعد یعنی بهمن ماه سال 92 در مصاحبه ای تفصیلی با ماهنامه نسیم بیداری سخنان آن روز خود را عینیت می بخشد. اگر بخواهیم نمونه ای واقعی و به روز برای انقلابیون سابق و بیعت شکنان امروز که حسد و عدم تحمل عدالت رهبری آنان را از گردونه انقلاب جدا ساخت مثال بزنیم بی شک هادی غفاری یکی از آنهاست . وی در مصاحبه با نسیم بیداری به عنوان کسی که تا دیروز مدعی خط امام بوده و در این مسیر جز خود کسی را قبول نداشته و ندارد از مواضع سابق خود عذر تقصیر می خواهد و می گوید : نکته بسیار زیبایی که آقای بازرگان داشت و آن روزها همه ما غافل بودیم و من امروز آن را می فهمم این بود که آقای بازرگان آینده را می دید اما ما نمی توانستیم آن را ببینیم . آقای بازرگان آن موقع خیلی تلاش می کرد که ما آینده را هم ببینیم و دایره دیدمان را وسیع کنیم ولی ما آن موقع آن قدر امام در ذهن مان بزرگ بود که البته هنوز هم همان قدر بزرگ است که حتی از ذهن مان نمی گذشت که ایشان روزی فوت خواهد کرد چه برسد به این که فکر کنیم بعد از امام چه خواهد شد . مصاحبه هادی غفاری از این منظر اهمیت فراوان دارد که او نماد یکی از چپ های سنتی است که همواره بر صراط افراط و تفریط طی طریق کرده است...روزی هادی غفاری در مصاحبه ای گفته بود مخالفان خط امام را در مجلس ترور خواهم کرد و زمانی که این سخن مورد نکوهش قرار گرفت سخن خود را پس گرفته و از ترور فکری در مقابل ترور فیزیکی سخن راند ! خبرنگار نسیم بیداری در جای جای این مصاحبه از غفاری می پرسد شما دیروز این گونه می اندیشیده اید و امروز به گونه ای دیگر ... او سوابق هادی غفاری را ردیف می کند از فحاشی در مجلس تا سیلی زدن به گوش صباغیان ...و همه این ها از سوی غفاری تکذیب می شود ...فارغ از صحت و کذب این اخبار شایعات مرتبط با هادی غفاری می تواند نمادی از روحیات او باشد ... از همه موارد فوق بگذریم به اصلی ترین و مهم ترین بخش مصاحبه هادی غفاری با نسیم بیداری می رسیم که در یک بی حرمتی آشکار ما فی الضمیر خود را عیان می کند و نسبت به ساحت رهبر عظیم الشان انقلاب حضرت آیت الله العظمی خامنه ای بی حرمتی روا می دارد ... هادی غفاری از دفاع دهه 60 خود از ولایت فقیه اظهار پشیمانی کرده و می گوید : «ما به دنبال یک حکومت اسلامی بودیم و نه حکومت عرفی اسلامی . حکومت اسلامی که ما می گفتیم دقیقا در چارچوب بحث ولایت فقیه بود یعنی حاکمیت مطلق خدا از طریق پیغمبر در دوره غیبت پیامبر به ائمه و در دوره غیبت ائمه به ولی فقیه عادل واگذار می شود. الان هم اگر ما متهم هستیم به بعضی از دفاع های تند از ولایت فقیه دوستان ما این اشتباه را مرتکب نشوند.ما ولایت فقیه را به شرط عدالت کامل قبول داریم عدالتی که بتوانیم روی آن انگشت بگذاریم بتوانیم بگوئیم فلان کار و فلان تصمیم عادلانه بود و هیچ نکته منفی م در بحث عدالت پیدا نکنیم . اطاعت را به این شرط قطعا لازم می دانیم یعنی اگر فقیهی باشد که دقیقا عادل باشد عدالت هم به این معنا که نه گناه کبیره می کند و نه گناه صغیره می کند و نه خلاف مروت عمل می کند ما قطعا اطاعت از او را لازم می دانیم» این بخش از مصاحبه هادی غفاری برای شناخت دسته ای که او متعلق به آن است اهمیت زایدالوصفی دارد ...هادی غفاری با کنایه مستقیم می خواهد بگوید ولی فقیه حاضر عادل نبوده و اطاعت از ایشان نیز واجب نیست ... او دفاع خود از ولایت فقیه در دهه 60 را اشتباهی می داند که نباید دیگران آن را تکرار کنند چرا که ولی فقیه باید از چنان عدالتی برخوردار باشد که نه گناه کبیره کند و نه گناه صغیره و خلاف مروت نیز عمل نکند. همه این ها درست ولی کدامین کبیره یا صغیره ای از امام حاضر دیده شده که غفاری چنین عنان از کف داده و خود خلاف مروت عمل کرده است ...؟ سوالی که نگاه به سال های گذشته می تواند در جواب بدان یاریمان کند. به سال 1388 پلی می زنیم ...رهبر معظم انقلاب در مقابل کودتای اصحاب فتنه ایستاده و تلاش آنان را برای احیای دیکتاتوری در کشور عقیم می گذارند ...اصلاح طلبان در این سال تلاش داشتند با پوشیدن چکمه های رضا خان رای 24 میلیونی مردم به رئیس جمهور منتخب را وتو کرده و اقلیت در کشور حاکم شود اما ولی فقیه عادلی که امام فرموده اند مقابل دیکتاتوری می ایستد مقابل اردوکشی های خیابانی ایستاده و این تلاش ها را ناکام گذاشتند ...این گناه نابخشودنی ولی فقیه از منظر اصلاح طلبانی چون هادی غفاری است ...ولی فقیه از منظر این افراد تنها در صورتی عادل است و باید از او اطاعت کرد که موید حرکات و سکناتشان باشد ...ولی فقیه باید از این افراد اطاعت کند نه آنان از ولی تبعیت ...! کوتاه سخن آن که هادی غفاری خود جزو دسته پنجم از همان گروهی است که او از آنان به عنوان موانع راه انقلاب یاد کرده است . انقلابیون دیروز و پیمان شکنان امروز که از آمریکا برای انقلاب خطرناک ترند . او تحمل عدالت رهبری را ندارد و از نظام اسلامی ارث می خواهد ...و چه بد عاقبتی است عاقبت کسانی که عمری در حسادت زندگی خود را تباه ساختند... 4- کیهان ، 21 بهمن 1359 ، صفحه 15 5- کیهان ، 21 بهمن 1359 ، صفحه 13 ، از منظر مجتهد شبستری انقلاب اسلامی رهبری واحد نداشت و سوال اساسی این که اگر انقلاب اسلامی رهبری واحد نداشته و مردم بی هیچ پشتوانه ای به خیابان ها ریخته و حکومتی را سرنگون ساختند فلسفه آن استقبال تاریخی در روز 12 بهمن ماه سال 1357 از امام خمینی چه بود ؟ استقبالی که تاریخ تا آن روز به خود ندیده بود و در سالیان گذشته نیز به خود ندیده است ...و از این که بگذریم اگر گروه های سیاسی متعدد انقلاب را به ثمر رساندند چرا مردم پس از بازگشت امام به میهن مسئولان منتسب ایشان از مهندس بازرگان تا اعضای شورای انقلاب را به رسمیت شناخته و با حضور در خیابان ها آنان را تائید کردند؟ چرا مردم به خواسته های گروه ها و احزاب وقعی نگذاشتند ؟ گروه هایی که بلافاصله پس از پیروزی انقلاب دنبال سهم و ارث خود بودند ولی هرگز به این نیات شیطانی نرسیده و ناکام ماندند ... 6- کیهان ، 21 بهمن 1359 ، صفحه 27 ، بهرام افضلی که در دومین سالگرد پیروزی انقلاب بر شعار نه شرقی ، نه غربی تاکید و آن را یکی از دستاوردهای انقلاب می خواند چند سال بعد به اتهام جاسوسی برای شوروی دستگیر و پس از محاکمه اعدام می شود . پژوهشگر: سید روح الله امین آبادی پایان متن/
92/11/21 - 09:08
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 34]
-
گوناگون
پربازدیدترینها