پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1849728561
مرد کینه جو که با بی رحمی تمام روی همسر سابقش اسید پاشید
واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
مرد کینه جو که با بی رحمی تمام روی همسر سابقش اسید پاشید
مهمان شب یلدای مادر و کودکانش، شوهر سابق بود که توطئهای برای اسیدپاشی داشت. این مرد کینهجو وقتی شنید مادر بچههایش خواستگار دارد سرنوشت شومی را برایش رقم زد.
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز، به نقل از عرش نیوز، ساعت 8 صبح یکشنبه یکم دیماه سال جاری مردی در تماس با اورژانس خواست به داد زن جوانی که هدف حمله اسیدپاشی قرار گرفته است، برسد.
صبح زود بود که صدای آژیر آمبولانس سکوت خیابان بیسیم منطقه خراسان تهران را شکست.
امدادگران وقتی مقابل در خانهای قدیمی رسیدند پسربچهای که اشک میریخت جلوی در ایستاده بود و با دیدن آمبولانس مادرش را صدا زد.
امدادگران خود را به زن جوان که از سوختگی به خود میپیچید رساندند و در بین آه و نالههایش پیکرش را داخل آمبولانس انتقال دادند و با سرعت به سمت بیمارستان سوانح سوختگی شهید مطهری حرکت کردند.
«شکوفه» 23 ساله که قربانی اسیدپاشی پدر خشمگین بچههایش شده بود زیر تیغ جراحی رفت و پس از پشتسر گذاشتن روزهای خیلی سخت به خانه بیآینه در چهارراه سیروس بازگشت.
شکوفه از اینکه کسی چهره سوختهاش را ببیند خجالت میکشد، همه دنیایش تلویزیون کوچکی است که پیش رویش روی یک میز چوبی قدیمی قرار دارد
اینجا خانهای قدیمی و بیآینه است. تصور اینکه در انتهای یک کوچه بسیار باریک دری باز میشود و پای در خانهای میگذاری که هر لحظه امکان ریزش آن وجود دارد، سخت است.
ساختمان شماره 4 در کوچهای بنبست و پرسکوت، تنها صدای بازی بچهها از پشت در کرم رنگ به گوش میرسد. پشت در پردهای نارنجی رنگ به چشم میخورد، انگار در این ساعت تمدن از حرکت ایستاده است.
در زیرزمین همین خانه قدیمی زنی سرنوشت غمباری دارد، پنج پله باید پایین رفت و با پشتسر گذاشتن سقفی کوتاه پای در اتاقی کوچک با دیوارهای گچی و بیرنگ گذاشت.
شکوفه از اینکه کسی چهره سوختهاش را ببیند خجالت میکشد، این قربانی اسیدپاشی روی زمین خوابیده و به خاطر جراحیهایی که انجام داده سخت میتواند روی پاهایش بایستد. همه دنیایش تلویزیون کوچکی بود که پیش رویش روی یک میز چوبی قدیمی قرار داشت.باورکردنی نیست حتی در فیلمهای سینمایی نیز نمیتوان چنین فقری را به تصویر کشید.
شکوفه با لبخند پر از دردی که روی صورتش نمایان بود، به سختی نشست و مادرش با چادر سیاه رنگی که به سر داشت هنوز نگاههای دلسوزانهای داشت.صدای بازیگوشی و شیطنت بچهها از حیاط به گوش میرسید و شکوفه که تنها همدمش در این اتاق کوچک تلویزیون بود با خنده گفت: ببخشید پسرهایم بازیگوش هستند.
9 سال پیش یعنی زمانی که 14 ساله بودم، حمید که در مغازه خیاطی کار میکرد به خواستگاریام آمد و من در رؤیای خوشبختی پذیرفتم با وی ازدواج کنم.
وقتی ازدواج کردم دیگر نتوانستم درس بخوانم و هنوز یکسالی نگذشته بود که پسرم محمدرضا به دنیا آمد.
در خیابان بیسیم در محله خراسان خانهای اجارهای داشتیم و زندگی را میگذراندیم تا اینکه خدا پسر دیگری که چهار سال دارد به ما داد.
شکوفه آهی کشید و ادامه داد: حمید مرد عصبانیای بود و بعضی اوقات نیز مرا کتک میزد و همین اختلافاتمان باعث شد دو سال پیش به صورت توافقی از هم جدا شویم. حمید خواست برای اینکه از بچهها نگهداری کنم در همان خانه بمانم و خودش از خانه رفت. از آن زمان به بعد سرکار میرفتم و حمید هم بعضی اوقات برای دیدن بچهها میآمد تا اینکه قرار شد من با مرد دیگری ازدواج کنم.
یکم دی ماه بود که حمید تصمیم گرفت برای جشن شب یلدا به خانهمان بیاید، همه چیز خوب بود و کلی میوه و تخمه خریدیم و با بچهها خوش گذراندیم و حتی زمانی که همراه حمید برای خرید بیرون خانه بودیم درباره ازدواجم صحبت کردیم و وی با خوشرفتاری گفت حق داری ازدواج کنی و مخالفتی نکرد.
برایم عجیب بود بعد از مراسم شب چله خواب سنگینی به چشمانم افتاد و میخواستم بخوابم، حمید که گاهی به خانهام میآمد و در اتاق بچهها میخوابید خواست با هم حرف بزنیم. ساعت 3 صبح بود که دیگر نتوانستم به حرفهای حمید گوش بدهم به اتاقم رفتم و خوابیدم.
نمیدانم چقدر در خواب بودم که ناگهان سوزشی را روی صورتم احساس کردم و از خواب پریدم. حمید روبهرویم بود، فکر کردم آب جوش روی صورتم ریخته اما وقتی دیدم بالشم صدای سوختن و ذوبشدن میدهد یاد تهدیدهای اسیدپاشی حمید افتادم. بارها شنیده بودم که هر وقت اسید روی بدن میریزد باید خیلی زود با آب سرد شست.
با عجله بلند شدم و میخواستم به سمت حمام بروم ولی حمید مانع رفتنم شد، در حالی که التماسش میکردم و با هم درگیر بودیم حمید را به عقب هل دادم که روی زمین افتاد، به سرعت وارد حمام شدم و دست و صورتم را شستم؛ میسوختم و در حال گریهکردن پشت در حمام به حمید التماس میکردم با اورژانس تماس بگیرد.
دقایقی بعد از حمام بیرون آمدم و دیدم حمید فرار کرده و صدای آژیر آمبولانس اورژانس را شنیدم و فهمیدم حمید با آنها تماس گرفته است.وقتی به بیمارستان رسیدم، چشم چپم نمیدید ابتدا تصمیم به تخلیه کردن چشمم گرفتند اما بعد از معاینات این کار را نکردند و بعد از چند روز توانستم کمی از بینایی چشم چپم را بهدست بیاورم.
شکوفه که بچههایش وارد اتاق شده بودند، یکی از آنها را در آغوش گرفت و گفت: روزهای اول تنها خواهر کوچکترم به بیمارستان میآمد و مانع ورود مادرم میشدم، گفته بودم تنها دستهایم سوخته اما بعد از دو هفته وقتی میخواستم از بیمارستان به خانه پدریام بروم مادرم چهره سوختهام را دید و به سر و صورتش کوبید.باور میکنید هیچکس را ندارم و بخشی از هزینههای بیمارستان را تا حالا کمیته امداد پرداخت کرده، هزینههای بیمارستان و داروهایم خیلی زیاد است و کمیته امداد هم نمیتواند به من کمک کند و بعد از خدا از مردم کمک میخواهم دستانم را بگیرند تا بتوانم با امید بیشتری زندگیام را ادامه بدهم تا شرمنده بچههایم نباشم.
صورت و دستانم سوخته و پزشکان هزینه 60 میلیون تومانی را برای جراحیهایم تخمین زدهاند.
آنقدر تنهایم که حتی هنوز نتوانستهام به دادسرا بروم و شکایت کنم تا شوهر سابقم که زندگیام را از من گرفته دستگیر کنند.
شکوفه سکوت میکند، انگار دیگر حرفی ندارد.
فکر میکردی یک روز قربانی اسیدپاشی شوی؟
نه، حتی وقتی در روزنامهها میخواندم باورش برایم سخت بود که کسی قربانی اسیدپاشی شده و هنوز هم باورش برایم سخت است که خودم یکی از آنها شدهام.
از حمید خبر داری؟
یکبار به بیمارستان آمد و گفت کمکم میکند اما دیگر خبری از وی ندارم.
به خانهات سر زدی؟
بله، از این اتاق کوچک و دلگیر خسته شدهام و خواستم در خانه خودم باشم ولی وقتی با کلی زحمت به خانهای که حمید برایم گرفته بود رفتم متوجه شدم وی همه اثاث و لوازم خانهام را
فروخته و خانه را تحویل داده است.
خانواده حمید از این اسیدپاشی خبر دارند؟
نه، چون حمید با خانوادهاش اختلاف داشت و با آنها رفت و آمد نمیکرد.
بچههایت لحظه اسیدپاشی کجا بودند؟
«محمدرضا» مدرسه بود اما «امیرعلی» همه صحنه اسیدپاشی را دیده است.
رفتارشان با تو چطور است؟
بچههایم، فرشتههای زندگیام هستند و با اینکه صورتم سوخته با من مهربانتر از قبل هستند.
چرا از حمید جدا شدی؟
بدرفتار و عصبی بود، کتکم میزد.
گفتی چندبار هم تهدید به اسیدپاشی کرده بود؟
بله، حتی یکبار با پنبه اسیدی بدنم را سوزاند و خواهرم را نیز تهدید به اسیدپاشی کرد.
اسید را از کجا آورده بود؟
انگار از قبل روی پلههای بالای ساختمان گذاشته بود و حتی یکبار از بچهها خواستم ظرف اسید را دور بیندازند و آنها هم این کار کردند اما حمید ظرف دیگری را هم پشتبام ساختمان جاسازی کرده بود.
از قانون چه تقاضایی داری؟
هنوز نتوانستم به دادسرا بروم چون میگویند خودم باید برای شکایت باشم ولی به خاطر اینکه از
پوست پاهایم برای صورتم برداشتهاند سخت میتوانم راه بروم و میخواهم حمید دستگیر شود و به جای قصاص میخواهم تا آخر عمرش در زندان باشد.
گفتی سرکار میرفتی؟
بله، در مانتوفروشی کار میکردم.
حرف آخر
میخواهم کمکم کنید تا صورت و دستانم بهتر شود، باور میکنید همه آینهها را از خانه جمع کردهام تا صورتم را نبینم. هر شب کابوس میبینم و میترسم رفتارم باعث ناراحتی بچهها شود، من برای اینکه بچههایم را بزرگ کنم باید سرکار بروم اما با این وضعیت نمیتوانم.
«امیرعلی» چهار سال بیشتر ندارد و تنها شاهد اسیدپاشی روی مادرش است.
ترسیده بودی؟
آره. مامان خیلی گریه میکرد، ترسیده بودم.
دیدی بابا حمید از کجا اسید آورد؟
از بالای پشتبام.
مامان کجا بود؟
خواب بود که بابا روش اسید ریخت.
بابا به تو حرفی نزد؟
کتکم زد و از خانه بیرون انداخت، گریه میکردم که بابا حمید از خانه رفت و دکتر آمد. 2008
۱۳۹۲/۱۱/۲۰ - ۱۷:۲۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
افشای رابطه مرد سیاستمدار با یک زن برای همسرش گران تمام شد؛ عکس
افشای رابطه مرد سیاستمدار با یک زن برای همسرش گران تمام شد عکس بعد از آنکه شایعه رابطه داشتن این سیاستمدار هندی با یک زن بر سر زبانها افتاد خبر مرگ همسرش اعلام شد به گزارش سرویس فرهنگی جام نیوز به نقل از سایت العربیه بعد از آنکه شایعه معشوقه داشتن ششی بر سر زبانها افتاد خبرباغآبادی به عنوان دست راستم کمک زیادی کرده است اولیویرا: به خاطر مردم به ایران بازگشتم/ فعلاً تمرکزمان روی با
باغآبادی به عنوان دست راستم کمک زیادی کرده استاولیویرا به خاطر مردم به ایران بازگشتم فعلاً تمرکزمان روی بازی با نفت استسرمربی تیم فوتبال تراکتورسازی گفت فقط به خاطر مردم دوباره به ایران بازگشتم به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس تونی اولیویرا در نشست مطبوعاتی پیش از دیدارگزارش فارس از نشست رستاخیز-۱ درویش:برای ساخت رستاخیز ۱۴ سال پیش زیر بارانهای دمشق عهد بستیم/قلیزاده: تمام بو
گزارش فارس از نشست رستاخیز-۱درویش برای ساخت رستاخیز ۱۴ سال پیش زیر بارانهای دمشق عهد بستیم قلیزاده تمام بودجه فیلم متعلق به بخش خصوصی استکارگردان فیلم سینمایی رستاخیز گفت برای ساختن فیلم علاوه بر منابع ایرانی از منابع عربی نیز رجوع شده است گفت تصمیم برای ساخت رستاخیز ۱۴ سافرمانده انتظامی تربت جام خبر داد قتل مرد 39 ساله در پی کینه قبلی/ضاربان دستگیر شدند
فرمانده انتظامی تربت جام خبر دادقتل مرد 39 ساله در پی کینه قبلی ضاربان دستگیر شدندفرمانده انتظامی تربت جام از شناسایی و دستگیری عاملان قتل مرد 39 ساله در پی اختلافات قبلی خبر داد به گزارش خبرگزاری فارس از مشهد علی اصغر مختاری عصر امروز در تشریح این خبر به خبرنگاران اظهار کرد دنیروی دریایی از تلاش برای کمک به مردم درحوادث غیرمترقبه دریغ نمی کند
نیروی دریایی از تلاش برای کمک به مردم درحوادث غیرمترقبه دریغ نمی کند انزلی – ایرنا – رییس ستاد ناوگان شمال و منطقه چهارم نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی در جریان امداد رسانی به شهرستان انزلی در بحران برف گفت نیروی دریایی از هیچ تلاشی برای کمک به مردم در مواقع حوادث غیرمترقبه درپروين: دايي مرد روزهاي سخت است
پروين دايي مرد روزهاي سخت است مديرعامل جديد باشگاه پرسپوليس گفت براي رفع مشکلات مالي بازيکنان با کمک دوستان برنامه دارم و براي بازي با فولاد هم پاداش ويژه گذاشتيم علي پروين اظهار داشت صميمانه از نگاه وزير ورزش و جوانان به ورزشيها سپاسگزارم کارم خيلي سخت شده اما مطمئنمتمامی جایگاه های سی ان جی گیلان به منظورتامین گازمصرفی مردم تعطیل شد
تمامی جایگاه های سی ان جی گیلان به منظورتامین گازمصرفی مردم تعطیل شد رشت - ایرنا - مدیرعامل شرکت گاز گیلان گفت با تداوم بارش برف و به منظور تامین گاز مصرفی مردم تمامی جایگاه های گاز سی ان جی استان بجز جایگاه سوخت اتوبوس رانی رشت تعطیل شد سیدجلال نور موسوی روز سه شنبه در گفتانقلابی که مردمش می خواهند روی پای خود بایستند
انقلابی که مردمش می خواهند روی پای خود بایستند شهرکرد - ایرنا- نهال انقلاب اسلامی ملت ایران با گذشت 35 سال به درخت تنومندی تبدیل شده که توطئه ها و دشمنی ها نمی تواند خللی در بالندگی این سرو تناور ایجاد کند امام خمینی ره بنیانگذار کبیر جمهوری اسلامی ایران با الهام از آیات الهیپروین با پول آمد و اعتصاب تمام شد !!
پروین با پول آمد و اعتصاب تمام شد علی پروین پس از سرپرستی باشگاه پرسپولیس بالاخره امروز در تمرین سرخپوشان حضور پیدا کرد پرداخت پاداش بازی با سپاهان و جلسه با بازیکنان علی پروین سرپرست باشگاه پرسپولیس پس از سه روز اعتصاب قرمزپوشان برای اولین بار در پست جدیدش در تمرین پرسپولیسنمایشهای استانی تئاتر فجر شیراز به روی صحنه رفت/ استقبال مردم از گروه های بومی
استانها جنوب فارس نمایشهای استانی تئاتر فجر شیراز به روی صحنه رفت استقبال مردم از گروه های بومی شیراز – خبرگزاری مهر نمایشهای جشنواره تئاتر فجر در شیراز با اجرای گروه های بومی استان مانند نمایشهای تو بودی تو بودی و هدفون همچنان پذیرای مخاطبان است نمایشهایی پرتوان کنماینده مردم اصفهان در مجلس: تصمیمگیریهای پروژه متروی اصفهان در اختیار شهرداری نبوده است
نماینده مردم اصفهان در مجلس تصمیمگیریهای پروژه متروی اصفهان در اختیار شهرداری نبوده استنماینده مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی گفت تصمیمگیریها در زمینه اجرا و راهاندازی پروژه متروی اصفهان در اختیار شهرداری نبوده است حمیدرضا فولادگر امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در اصفتمام چشم ها به شماست/مبارزه در نهايت مردانگی و صداقت مهم است
پوتين خطاب به ورزشکاران المپين روسي تمام چشم ها به شماست مبارزه در نهايت مردانگی و صداقت مهم است رييس جمهور روسيه خطاب به ورزشکاران روس حاضر در المپيک زمستاني سوچي گفت تمام چشمها به شماست ما همه به پیروزی شما امیدوار هستیم به گزارش خبرنگار ورزشي باشگاه خبرنگاران جوان طیفارس گزارش میدهد وقتی آبروی مردم به پای سبد کالا به تاراج گذاشته میشود
فارس گزارش میدهدوقتی آبروی مردم به پای سبد کالا به تاراج گذاشته میشودبا آغاز توزیع سبدهای کالایی در میان مردم روند دریافت این سبدها در آذربایجان غربی حواشی پر سر و صدایی به همراه داشت که داد برخی از شهروندان را درآورد ● گزارش تصويري مرتبط-------------------------------صادقیان:فقط برای پیروزی بر فجر میرویم/ اتفاقات تمام شد، حالا سرما خوردهام
صادقیان فقط برای پیروزی بر فجر میرویم اتفاقات تمام شد حالا سرما خوردهام ورزش > لیگ برتر - سایت رسمی باشگاه پرسپولیس نوشت صادقیان گفت با وجود تمام مسائلی که پیش آمده است بچهها میخواهند تیم را در کورس نگه دارند و به همین دلیل برای پیروزی برابر فجر سدر گفتوگوی مشروح فارس با حافظ ممتاز قرآن مطرح شد وقتی حفظ قرآن بهانهای برای ابراز محبت مردی به همسرش میشود
در گفتوگوی مشروح فارس با حافظ ممتاز قرآن مطرح شدوقتی حفظ قرآن بهانهای برای ابراز محبت مردی به همسرش میشودهمسرم مرا به حفظ قرآن ترغیب کرد و برای ایجاد انگیزه برایم هدیه میخرید حفظ جزء یک قرآن پس از ازدواج به واسطه تشویق همسرم و همچنین دادن هدایایی که به من قول داده بود محقق شدروشنگری مردم در شکل گیری انقلاب، کینه دشمنان را به دنبال داشت
روشنگری مردم در شکل گیری انقلاب کینه دشمنان را به دنبال داشت بوشهر- امام جمعه بندر لنگه استان هرمزگان گفت روشنگری و هدایت مردم به وسیله علما و روحانیون در شکل گیری انقلاب اسلامی اهمیت ویژه ای داشت و همین امر باعث کینه دشمنان به روحانیون و علما شد به گزارش ایرنا حجت الاسلام سیتمام گزینه های اوباما روی میز است!
تمام گزینه های اوباما روی میز است تمام گزینه های اوباما روی میز است عکس شاهین کلانتری1392 11 07 - 15 24 دریافت کل گزارش تصویری-