محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1832264172
در گفتگوی فارس با پرویز مردانی مطرح شد؛ از شرکت در رژه مقابل امام خمینی تا پاکسازی شهر پاوه
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: در گفتگوی فارس با پرویز مردانی مطرح شد؛
از شرکت در رژه مقابل امام خمینی تا پاکسازی شهر پاوه
شب 21 بهمن پدر حاج خانم زنگ زد و گفت: ریختند توی پادگان انقلاب دارند کسانی که در رژه شرکت داشتند را تیرباران میکنند. صبح که رفتیم پادگان، دیدم از هر گوشه آن صدا میآید.
به گزارش خبرنگار حماسه و مقاومت فارس، پرویز مردانی از جمله مردان مبارزی است که از عنفوان جوانی در خانوادهای مبارز پرورش یافت و در میادین مبارزاتی گوناگون از جمله نیروی هوایی اقدامات فراوانی ضد رژیم پهلوی انجام داد. حال پس از گذشت سالها از آن روزهای تاریخی، مردانی بر اثر سکته مغزی خانه نشین شده است. لذا فارس وظیفه خود میدانست با او به گفتگو بنشید. جلسهای که با محبت خانواده مردانی همراه بود.
*اولین تظاهراتی که شرکت کردم فروردین 1323 در محله میدان امام حسین(ع) به دنیا آمدم اما بیشتر سن و سال نوجوانی و جوانی زندگیام را در خیابان سعادت مولوی گذراندم. پدرم به علت کمی سواد چند بار شغلش را عوض کرد و در پایان هم در بازار کیلوییهای مولوی پارچه میفروخت. او بسیار به دنبال تشکیل هیئت و مجالس عزاداری امام حسین(ع) بود. مادرم هم، هر چند وقت یکبار مجلس روضه در منزلمان به پا میکرد. خانواده ما هفت فرزند داشت که من فرزند ارشد به حساب میآمدم. اولین اتفاقی که هنوز از آن واقعه در ذهنم خاطراتی وجود دارد کودتای 28 مرداد 32 است. روی دوش پدرم در میدان بهارستان بودم. پدرم از ترس جانم مرا پایین آورد تا تیر نخورم. مردم گاهی به نفع مصدق و گاهی علیه مصدق شعار میدادند. سال 42 به دبستان فرخی میرفتم. خرداد همان سال که تظاهرات علیه رژیم پهلوی برگزار شد، من دانشآموز سال ششم ابتدایی بودم. وقتی تظاهرات شروع شد من هم به جمع مردم پیوستم و هجوم آوردیم به سمت بازار. وقتی به سه راه سیروس رسیدیم به سمت گاردیها حمله کردیم؛ با آجر به سمت گاردیها هجوم آوردیم. گاردیها هم به سمت مردم شلیک کردند. یادم هست گردن دوستم نیز هدف گلوله قرار گرفت و خون از گردنش جاری شد. گاردیها از دو طرف، ما را محاصره کرده بودند و من هم چون سن و سالم کم بود از صحنه فرار کردم و داخل کوچههای بازار رفتم. در حال فرار بودم که یک لحظه یک نفر مچ دستم را محکم گرفت. با ترس به چهره آن فرد نگاه کردم، با کمال تعجب دیدم پدرم است. با هم به خانه رفتیم. پدرم گفت: حضور تو در این گونه تظاهراتها برایت زود است. پدر با اینکه این گونه با من صحبت میکرد اما خودش خیلی مبارز بود و در تظاهرات ها و مخالفتها با رژیم پهلوی حضور فعال داشت. او میترسید که اتفاق بدی برای من بیفتد. اما خودش هیچ ترس و واهمهایی نداشت. پدرم کار سیاسی میکرد و شدیداً ضد رژیم بود. حتی رادیوهای بیگانه گوش میکرد و از اوضاع کشور اطلاع داشت.
*پخش اعلامیه در 17 شهریور 17 شهریور 57 با پدرم سه بسته بزرگ اعلامیه در اتومبیل همراهمان بود تا آنها را برای توزیع به بهشت زهرا ببریم. مقداری هم یک جای دیگر در ماشین جاسازی کرده بودیم. در راه، نرسیده به بهشت زهرا زرهپوشهای گارد در حال بازرسی اتومبیلها بودند. من رانندگی خوبی داشتم و تا مامورها را دیدم خیلی سریع دور زدم و اعلامیهها را پشت دیوار خرابهای همان اطراف که پای آن آشغال ریخته بودند مخفی کردم. مجددا به مسیرمان به سمت بهشت زهرا ادامه دادیم. به ایست بازرسی رسیدیم، وقتی مامورها صندوق عقب ماشین را باز کردند، متوجه آن مقدار اعلامیه جاسازی شده هم نشدند. ولی نتوانستیم همه اعلامیهها را به بهشت زهرا ببریم. تنها همان مقداری که جاسازی کرده بودیم را پخش کردیم. *از ناچاری به ارتش رفتم قبل از گرفتن دیپلم به ارتش رفتم و به عنوان راننده استخدام شدم. آنجا یک گروه کماندویی را با ما مخلوط کرده بودند. این گروه اولین گروه امتحانی بود که می خواستند ببینند میتوانند از آن استفاده کنند و نیروی هوایی کماندو داشته باشند. من از ناچاری به ارتش رفتم چون هشت کلاس سواد کافی نبود. دیدم در آنجا به عنوان راننده استخدام میکنند، من هم رفتم و در سال 43 لباس ارتش پوشیدم. پدرم خیلی علاقه داشت من پای منبرها بروم. او نوارسخنرانیها را ضبط میکرد و در کارخانهها پخش میکرد. پدر ارادت خاصی به آقای حجازی داشت. وقتی من برای دانشکده افسری ثبت نام کردم ضداطلاعات مخالفت کرد و مانع از رفتن به دانشکده افسری شد، چون احساس کرده بودند من پای سخنرانی مذهبی میروم. *آشنایی با همسرم پدرم با آقای خوش صولتان همکار بود. حاجآقا خوش صولتان فرزندان خود را هنگام مسافرت به پدرم میسپرد. من رزرو فرماندهی بودم. اگر راننده تیمسار خاتم یا تدین و حجازی نبودند من رانندگی میکردم و رزرو بودم و در منزل اینها رفت و آمد داشتم. به خاطر اینکه رزرو فرماندهی بودم خیلی برای آنها ارزش داشتم. ماشین مینیبوس ارتش در اختیار بود. یک روز در ایام عید نوروز، مینیبوس از اداره گرفتم و برای سیزده بدر به گردش رفتیم. تا آن روز دختر حاج آقا را از نزدیک ندیده بودم. خیلی به دلم نشست. بعد از آن روز با چند نفر از دوستانم صحبت کردم و از آنها مشورت گرفتم. سر جمع دوستان گفتند: اگر میخواهی بدانی این دختر را به تو میدهند یا نه یک خواستگار قلابی برای او بفرست. ما از اقواممان خواستگار فرستادیم و دختر حاج آقا او را پذیرفت. من خیلی از این جریان ناراحت بودم. یک روز پدرم گفت:میخواهی خواهر پرویز دیوانه را برایت بگیرم. من قبول نکردم. بالاخره بعد از مدتی رفت و آمد به خواستگاری حاج خانم رفتم و با مهریه 30 هزار تومان تشکیل زندگی دادیم. حاج آقا خوش صولتان با آیت الله خامنهای، هاشمی و طالقانی رفت و آمد میکردند. من خودم نیز مقلد حضرت امام بودم. از سال 56 به بعد کتابهای شهید مطهری را میخواندم و شدیداً انقلابی شده بودم. در تمامی تظاهرات شرکت میکردم و خانوادهام هم حضور داشتند. یک زمانی از گروهبانی به قسمت فنی رفتم و مسئول تدارکات زبان شدم و قصد داشتم معلم زبان بشوم. آن روزها با اینکه در خانه سازمانی ارتش زندگی میکردیم اما شبها بر روی بام شعار الله اکبر سر میدادیم. روزهای اول بیرون از ساختمانها میآمدیم و بعد بالای پشت بام شعار الله اکبر میدادیم. من خودم هم همراه پرسنل نیروی هوایی درخیابان ایران مقابل امام رژه رفتیم و حضور داشتیم.
*پخش اعلامیه در ارتش من یک بار در ستاد نیروی هوایی اعلامیه پخش کردم. اعلامیه را گذاشتم روی پله و نرده راتکان دادم و اعلامیهها در هوا پخش شد و روی زمین ریخت. 19بهمنماه که رژه رفتیم کارت گرفتیم و من انتظامات کل بیت امام را برعهده داشتم. شهید بروجردی و ابوشریف هم چنین حکمی داشتند. از ارتش هم سروانی به نام سعید فرهادی میآمد که متخصص مواد منفجره بود. *12 روز در بیت امام بودم من امام را روزهای اول با هل دادن مردم و خوردن دستم به امام مشاهده کردم و 10 تا 12 روز بیرون اداره و در بیت بودم و سیلی هم از تیمسار ربیعی بخاطر اینکه کلاهم در دستم بود خوردم. سپس دادرسی ارتش را به من محول کردند. چون باجناق های من انقلابی بودند و می دانستند کجا از حساسیت بیشتری برخوردار است و من مسئول حفاظت و آموزش پرسنل آنجا شدم. شهید محلاتی با آقای مهدوی کنی در کمیته انقلاب همکاری میکرد و ارادت خاصی به من داشتند. ما وقتی از بیت امام اثاثکشی کردیم، من هم یکسری وسایل داشتم و از شخصیتها میآمدند و از ما اسلحه میگرفتند برای مأموریتهای مختلف و قبض آن پیش من بود. * ماجرای قیام در ستاد نیروی هوایی شب 21 بهمن پدرخانمم زنگ زد و گفت: ریختند توی پادگان انقلاب دارند کسانی که در رژه شرکت داشتند را تیرباران میکنند. صبح که رفتیم پادگان، دیدم از هر گوشه آن صدا میآید. هنرجویان از یک طرف، دانشجویان از یک طرف شعار ضدرژیم میدادند. من خیلی خوشحال شدم. رفتم به سمت اداره خودم. افسر فرمانده ما گفت: یک وقت نروی پیش شعاردهندگان. من چیزی نگفتم. گفت: به ضداطلاعات زنگ میزنم و میگویم درجهدار ما هم جزو شعاردهندگان است. گفتم: جرأت داری زنگ بزن تا خدمتت برسم. او ترسید و گوشی از دستش افتاد. شب قبل برای هنر جویان یک حادثه اتفاق افتاده بود. وقتی هنر جویان عکس امام را نشان می دادند و صلوات می فرستادند گاردی ها با تانک می آیند پشت در آسایشگاه و سر لوله تانک را داخل پنجره کردند. شیشه ها می شکند و همگی وحشت می کنند و فریادشان بالا می رود و به رژیم توهین میکنند. در درگیری سرگردی را هم با تیر می زنند؛ صبح بدن نیمه جانش در اتاقک بود. یعنی از شب 22 بهمن حرکت از پادگان آغاز شده بود. همان صبح21 بهمن که در حال رژه رفتن بودیم، تیمسار ربیعی فرمانده نیروی هوایی را خبر کرده بودند که پادگان شورش کرده است. او هم آمد تا شورش را بخواباند. درآن زمان نگهبانهای پادگان در حال نگهبانی از پادگان بودند. هادی غفاری هم از پشت دیوار با بلندگو میگفت: بروید حمله کنید و اسلحهخانه پادگان را بگیرید. وقتی بحث گرفتن اسلحهخانه را از هادی غفاری شنیدم گفتم: کافی است با یک جرقه همه نیروها بروند سمت اسلحهخانه و آنجا را بگیرند. آقای ربیعی چند تیر هوایی شلیک کرد تا هنرجویان صحنه را ترک کنند. من هم شعار دادم «اسلحهخانه، اسلحهخانه»، و به دنبال من هزار نفر دیگر شعار دادند و به سمت اسلحهخانه حرکت کردیم و با یک یورش در اسلحهخانه را شکستیم و هرکه هر چقدر دلش میخواست اسلحه برمیداشت و بیرون میآمد و چون محیط پادگان آموزشی بود خیلی اسلحه و فشنگ بود. تقریباً همه اسلحهها را بیرون آوردیم و دانشجویان لباسهایشان را عوض کردند و اسلحهها را روی تختهایشان گذاشتند و با لباس شخصی از پادگان فرار کردند تا به خانوادههایشان خبر بدهند که تیرباران نشدهاند.
*امام هم در دادرسی پرونده داشت روزها در دادرسی سرگرم آموزش دادن بودم و شبها سرگرم مطالعه پروندهها بودم. حضرت امام در آنجا پرونده داشت یعنی هرچه اعلامیه از 28 مرداد به این طرف بود در پروندهای برای امام جاسازی کرده بودند. آقای طالقانی هم پرونده قطوری داشت که در یک زونکن جا نگرفته بود و دو زونکن داشت. این ها دفتر مشخص داشت. من از 21 بهمن، دیگر به نیروی هوایی نرفتم. از بیت امام نامه بردم برای نیروی هوایی و برای 3 ماه ماموریت گرفتم. من پرونده های دادرسی را از کمیته به سپاه انتقال دادم و در کمیته مرکزی با آقای مهدوی کنی مشغول به کار شدم. سپس از طرف کمیته به گنبد رفتم و پس از 10 تا 15 روز برگشتم.
* حضور در پاوه در غائلهای که در پاوه راه افتاده بود، 30 نفر از گروهان را فرستادم آنجا. آن زمان من معاون شهید بروجردی بودم و فرمانده سپاه ابوشریف بود. فرمانده گردان نیز محمد بروجردی بود و من، حاج آقا میر و درویش معاونین محمد بروجردی بودیم. از چند نفر از ارتشیها که گاردی بودند و برگشته بودند دعوت کردم تا به بچهها آموزش نظامی بدهند تا اینکه یک گروهان از نظر کارهای نظامی فارغالتحصیل شدند. سپس 30 نفر از اینها را فرستادیم پاوه پیش دکتر چمران که با دکتر چمران در محاصره قرار گرفته و توسط ضدانقلاب تعدادی از آنها به شهادت رسیدند. وقتی به پاوه رسیدیم. ابتدا در روانسر استقرار پیدا کردیم. ابوشریف گفت: یک آموزش به بچهها بده. ما آموزش دادیم و نیروها بسیار خسته شدند. شب خوابیدیم. ما جلوی مقر رفتیم، دیدیم تختها روی آب بود، دلیلش هم وجود سوسک بود. صبح زود از خواب بیدار شدم. شهید منتظر قائم هم بود. آن زمان ماه رمضان بود. صبح وقتی بیدار شدم دیدم دهانم بدمزه است و دیدم چند سوسک خوردهام. تازه فهمیدیم چرا تخت ها را آب انداخته بودند. سوار تانک و زرهپوش شدیم و به سمت پاوه حرکت کردیم. قبل از حرکت کردن آقای مصطفوی هنگامی که در قم بودم با نقدی مسئول آموزش نظامی بچههای سپاه بودند. اینها قبل از انقلاب عملیات ضدرژیمی انجام داده بودند و افسر گارد بودند. اینها دو ماشین را سوار شدند و تیر بارهارا بسته بودند. ما جاسوس داشتیم و به ما خبر دادند. صبح گفتیم: این دو ماشین به خاطر اطمینان تیراندازی کنند به سمت سنگرهای آنها و سنگرهای آنان را تیرباران کنند. تا آن جا که امکان داشت کمین زدند و برگشتند. وقتی میرفتیم چند نفری داشتند فرار می کردند. ابوشریف گفت: میتوانی از روی زرهپوش بزنی؟ گفتم: نه. ولی آنها فرار کردند. وقتی به پاوه رسیدیم، مردم پاوه در بستههای کوچک نقل، کشمش، گردو و بادام گذاشته بودند و به سمت ما پرتاب میکردند. شب شده بود؛ بچهها نمازشان را خواندند و از خستگی همه خوابیدند.
*ساخت سنگر در پشت بام خانه در گنبد در شهر گنبد ضدانقلاب سنگرسازی کرده بودند. دربالای پشتبام به تعداد زیادی کوکتل مولوتف آماده کرده بودند تا به تانک ها پرتاب کنند. ما با آنها وارد مذاکره شدیم و قبل از ورود به گنبد احساس کردیم به بالگرد نیاز داریم. چون می گفتند: شما باید با ستون زرهی به شهر بروید. ما با سه ماشین، یکی بنز ساواک ، یک کرایسر ضدگلوله و یک استیشن امریکایی با 10 تا 15 نفر از نیروهای کمیته به گنبد رفتیم. حکم مأموریت من نصب بیسیم بود. ارتباط ها قطع شده بود و ما در گنبد تصمیم گرفتیم دو بالگرد از نخستوزیری بخواهیم. دولت با التماسهای ما یک بالگرد به ما داد. با چند ماشین سرباز و ماشینهای خودمان به سمت گنبد حرکت کردیم. مردم گرگان در طی مسیر 36 گوسفند قربانی کردند. وسط راه یک تیر هوایی شلیک شد و همه دراز کشیدیم. نمی دانستیم اینجا اینطور است. سرگردی بود که یکسره به ساعتش نگاه میکرد. بالاخره بعداً او را دستگیر کردند و فهمیدند جاسوس بوده است. او نفوذی بود و میخواست مسئولیت عملیات را برعهده بگیرد. قرار شد پشت بامها را شناسایی کنیم. خانه به خانه گشتیم، دیدیم سنگرهای بتنآرمه گذاشتند و روی آن کیسه شن قرار دارد و تفنگ دوربینداری در آن است. در سنگرها افراد مسلح حضور داشتند. یکی ازسربازها در ماشین، به اشتباه تیر هوایی شلیک کرد و یک دفعه تیراندازی شروع شد. سربازی تیر خورد، دیدم هیچ اثری از تیر در بدنش نیست، دقت که کردم دیدم با تفنگ دوربیندار او را به شهادت رساندند. یک درجهدار نیروی زمینی با بلندگویی اعلام کرد شهروندان محترم من میخواهم با شما مذاکره کنم و اسلحه هم ندارم. او به سمت سنگرهای اینها رفت، آنها چند لگد به من زدند تا واکنش نشان بدهم. بالاخره یکسری گفتوگوهایی کردیم و آنها رفتند با روحانیشان صحبت کردند و خبر آوردند که او اجازه داده اسلحهها را تحویل بدهند. ما شروع به جمعآوری اسلحهها کردیم و تعداد زیادی اسلحه جمع کردیم و آدمها را هم به ژاندارمری آنجا هدایت کردیم. ما به آقای صباغیان گفتیم: اجازه بده با اینها که جمع کردیم یک تسویه بشود؛ یعنی آنهایی که آدم کشتن بازداشت بشوند و جدا بکنیم. هاشم صباغیان گفت: شما دخالت نکن. ما هم چون حکمی نداشتیم چیزی نگفتیم. مردم از روز انتخابات تا 12 فروردین که آنجا بودیم در مغازهها را بسته بودند و همه را دشمن فرض میکردند و با تفنگ دوربین دار می زدند. جنازهها باد کرده و آنجا افتاده بود. رفیقم با بلندگو از مردم خواهش میکرد از منازل بیرون بیایند. آنها نان میخواستند و نان در نانواییها زیاد بود. ما نان ها را بین مردم تقسیم کردیم .
*خاطره از شهید بهشتی آقای طارمی فرمانده سپاه قم بود و من معاون او و مسئول عملیات بودم. هرجمعه نیروها را میدان تیر میبردم و آموزشهای رزمی را یاد میدادم و سعی میکردم بهترین آموزشها را به آنها بدهم. بنا به موقعیتهایی که پیش می آمد شخصیتهایی می آمدند آنجا و من به فرمانده سپاه میگفتم: از شهید بهشتی یا آقای خامنهای یا آقای هاشمی بخواهید بیایند اینجا صحبت کنند. اوج افکار ضد بهشتی در زمان بنیصدر بود. یعنی زمانی تمام بچههای سپاه شستشوی مغزی شده بودند. درهمان بحبوحه که منافقین چهره او را سیاه کردند، وقتی شهید بهشتی خواست سخنرانی کند وسط سخنرانی او چهار نفر شروع به انتقاد کردند و گفتند: خانهات بزرگ است، آلمان چه کار می کردی؟ و از این حرفهای منافقین. شهید بهشتی فقط میگفت: حرفتان را بزنید. این مظلومیت شهید بهشتی را لمس کردم. دیدم این چهار نفر که انتقاد کردند رفتند زیر گلوی شهید بهشتی را بوسه زدند و این درس بزرگی به من داد و بعد از آن هرچه انتقاد از من می کردند من آنها را بوسه می زدم. *مدیر کل حراست مخابرات شدم اول انقلاب چون سابقه سیاسی داشتم و اقوامم هم سیاسی بودند، عنصر نامطلوب شناخته شده بودم. من را به دانشکده همافری قبول نکردند. سال 60 از طرف مرتضی نبوی به عنوان مدیرکل حراست مخابرات تعیین شدم. نیرو و100 اسلحه از سپاه گرفتم. منافقین مواد منفجره وارد کرده بودند و قصد خرابکاری در مخابرات داشتند.
زمانی که بازنشست شده بودم وقتی به نیروی هوایی برگشتم، برخورد خوبی با من نشد و من درخواست بازنشستگی دادم. نامهام رفت جزو کسانی که فرار کردند و عنصر نامطلوب شناخته شدم و با تنزل سمت شغلی من را بازنشست کردند. بعد از بازنشستگی به بنگاه تعاون صنایع زندانیان کشور و زیر نظر آقای لاجوردی بودم. بدترین جای آن قزلحصار بود و کارخانجات آنجا خیلی زیاد بود و مسئول تدارکات آنجا شدم. *گفتگو از محمد تاجیک انتهای پیام/ت
92/11/19 - 12:48
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 153]
صفحات پیشنهادی
رئیس هیئت موتورسواری و اتومبیلرانی استان تهران در گفتوگو با فارس خبرداد رژه 100 موتورسنگین سوار به مناسبت ور
رئیس هیئت موتورسواری و اتومبیلرانی استان تهران در گفتوگو با فارس خبردادرژه 100 موتورسنگین سوار به مناسبت ورود تاریخی امام خمینی ره به کشوررئیس هیئت موتورسواری و اتومبیلرانی استان تهران گفت فردا به مناسبت 12 بهمن و ورود امام خمینی ره پس از 15 سال تبعید به کشور 100 موتورسنگینمطهری نژاد در گفت و گو با فارس مطرح کرد: توصیه سید حسن خمینی به حزب مردم سالاری/ ارائه گزارش دبیرکل به نوه اما
مطهری نژاد در گفت و گو با فارس مطرح کرد توصیه سید حسن خمینی به حزب مردم سالاری ارائه گزارش دبیرکل به نوه امامعضو حزب مردم سالاری درباره دیدار با حجت الاسلام سید حسن خمینی گفت نوه امام خمینی ره در این دیدار به استناد قرآن به تبیین حزب الله و حزب شیطان پرداخت و ابراز امیدواری کرمحمدیعراقی در گفتوگو با فارس مطرح کرد ادعای عجیب ملی ـ مذهبیها درباره خط دادن به امام(ره)/ تحریف تاریخ انق
محمدیعراقی در گفتوگو با فارس مطرح کردادعای عجیب ملی ـ مذهبیها درباره خط دادن به امام ره تحریف تاریخ انقلاب استعضو مجمع تشخیص با بیان اینکه ملی ـ مذهبیها میخواهند حضرت امام خمینی را فردی خشن قدرتطلب و انحصارطلب معرفی کنند گفت آنها وانمود میکنند ملی ـ مذهبیها به امرژه موتورسواران از فرودگاه تا گلزار شهدا به مناسبت سالگرد ورود امام خمینی(ره)
استانها شمال آذربایجان شرقی در تبريز برگزار مي شود رژه موتورسواران از فرودگاه تا گلزار شهدا به مناسبت سالگرد ورود امام خمینی ره تبريز – خبرگزاري مهر موتورسواران هیئت موتورسواری و اتومبیلرانی آذربایجان شرقی به مناسبت ورود امام خمینی به کشور از فرودگاه تبریز تا گلزار شهدا رژفارس گزارش میدهد استقبال نمادین از ورود امام خمینی(ره) در فرودگاه گرگان+عکس
فارس گزارش میدهداستقبال نمادین از ورود امام خمینی ره در فرودگاه گرگان عکسمراسم استقبال نمادین از ورود امام خمینی ره در فرودگاه بینالمللی گرگان و رژه موتوری یگانهای مسلح استان گلستان برگزار شد به گزارش خبرگزاری فارس از گرگان پیش از ظهر امروز مراسم استقبال نمادین از ورود اماامام جمعه بوشهر مطرح کرد نقش مهم دلاوران نیروی هوایی ارتش در حفاظت از خلیج فارس
امام جمعه بوشهر مطرح کردنقش مهم دلاوران نیروی هوایی ارتش در حفاظت از خلیج فارسنماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه بوشهر گفت پاسداری از خلیج همیشه فارس از وظایف همه ما بوده و عزیزان و دلاوران پایگاه هوایی نقش کلیدی در این راه ایفا میکنند به گزارش خبرگزاری فارس از بوشهر آیتاعامل اصلی پیروزی انقلاب اسلامی ایران، رهبری امام خمینی (ره) بود/ آمادگی ملت در مقابل هجمه های دشمنان بیش از گذ
استانها شمال آذربایجان شرقی آیت الله مجتهد شبستری عامل اصلی پیروزی انقلاب اسلامی ایران رهبری امام خمینی ره بود آمادگی ملت در مقابل هجمه های دشمنان بیش از گذشته است تبریز – خبرگزاری مهر نماینده ولی فقیه در آذربایجان شرقی و امام جمعه تبریز گفت رهبری امام خمینی ره مهمترآیتالله علویگرگانی مطرح کرد حضور مکرر امام خمینی در جمکران / جمکران چشم و چراغ ایران اسلامی است
آیتالله علویگرگانی مطرح کردحضور مکرر امام خمینی در جمکران جمکران چشم و چراغ ایران اسلامی استیکی از مراجع عظام تقلید با اشاره به حضور مکرر بزرگانی همچون امام راحل و آیتالله بروجردی در مسجد مقدس جمکران این مکان مقدس را چشم چراغ ایران اسلامی دانست و بر ضرورت ایجاد امکانات براینماینده پارلمان عراق در گفتوگو با فارس: امام خمینی رهبری دینی و انقلابی و آگاهی فقهی و سیاسی را توأمان در خود
نماینده پارلمان عراق در گفتوگو با فارس امام خمینی رهبری دینی و انقلابی و آگاهی فقهی و سیاسی را توأمان در خود داشتنماینده پارلمان عراق با بیان اینکه از زمان پیروزی انقلاب اسلامی ملت ایران همواره در مبارزه با توطئهها بوده گفت امام راحل تنها یک روحانی یا انقلابی نبودند بلکه رهدر نخستین روز دهه فجر صورت گرفت گلباران تمثال امام خمینی (ره) و برگزاری رژه موتوری در کاشمر
در نخستین روز دهه فجر صورت گرفتگلباران تمثال امام خمینی ره و برگزاری رژه موتوری در کاشمردر نخستین روز دهه فجر انقلاب اسلامی علاوه بر گلباران تمثال امام خمینی ره رژه موتوری در کاشمر برگزار شد به گزارش خبرگزاری فارس از کاشمر امام جمعه فرماندار مسئولان ادارات و نهادهای شهرفارس از نخستین روز آغاز دهه فجر در گچساران گزارش میدهد رژه خودرویی بام نفتی ایران در سالروز ورود امام راحل
فارس از نخستین روز آغاز دهه فجر در گچساران گزارش میدهدرژه خودرویی بام نفتی ایران در سالروز ورود امام راحلبه مناسبت آغاز دهه فجر و سالروز ورود امام راحل به میهن هزاران خودرو و موتور در گچساران اقدام به انجام رژه خودرویی و موتوری کردند به گزارش خبرگزاری فارس از گچساران همزمان بتوکلی در گفتوگو با فارس مطرح کرد کارت شرکت در آزمون داوطلبان ورودی کارشناسی ارشد ناپیوسته باطل شدهاست
توکلی در گفتوگو با فارس مطرح کردکارت شرکت در آزمون داوطلبان ورودی کارشناسی ارشد ناپیوسته باطل شدهاستمشاور عالی رئیس سازمان سنجش آموزش کشور گفت پرینت کارت شرکت در آزمون ورودی دورههای کارشناسی ارشد ناپیوسته همه داوطلبان باطل شده و داوطلبان باید بعد از ساعت 14 امروز به سایت سازقائم مقام موسسه امام خمینی در گفتوگو با فارس: منافع غربیها به نام «حسن نیت» تحریمها را لغو کرد
قائم مقام موسسه امام خمینی در گفتوگو با فارس منافع غربیها به نام حسن نیت تحریمها را لغو کردقائم مقام موسسه امام خمینی گفت رفع تحریمها نشاندهنده حسن نیت و همدلی طرف غربی نیست بلکه آنها در عمل منافع خود را در این میبینند که فعلا اینگونه عمل کنند به گزارش خبرگزاری فارس از قامام جمعه زنجان: امام خمینی(ره) در مقابل دشمنیها تنها راه خدا را در پیش میگرفت
امام جمعه زنجان امام خمینی ره در مقابل دشمنیها تنها راه خدا را در پیش میگرفتامام جمعه زنجان گفت امام خمینی ره در مقابل دشمنیها تنها راه خدا را در پیش میگرفت به گزارش خبرگزاری فارس از زنجان آیتالله شیخ علی خاتمی ظهر امروز در خطبههای نماز جمعه این هفته با گرامیداشت 12 بهرئیس «انجمن دوستی ایران و پاکستان» در گفتوگو با فارس: امام خمینی (ره) شمع اسلام را پس از 1400 سال د
رئیس انجمن دوستی ایران و پاکستان در گفتوگو با فارس امام خمینی ره شمع اسلام را پس از 1400 سال دوباره روشن کردرئیسانجمن دوستی ایران و پاکستان با اشاره به تفاوتهای ایران قبل و پس از انقلاب امامخمینی ره را احیاگر دوباره اسلام پس از 1400 سال دانست غضنفر مهدی مسئول مؤسسه شوسیاستمدار عراقی در گفتوگو با فارس: انقلاب ایران به رهبری امام خمینی(ره) رؤیاهای سلطهجویانه غرب را بر باد دا
سیاستمدار عراقی در گفتوگو با فارس انقلاب ایران به رهبری امام خمینی ره رؤیاهای سلطهجویانه غرب را بر باد داداندیشمند و سیاستمدار عراقی تاکید کرد کشورهای غربی و هم پیمانان آنها باور دارند که انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی ره رؤیاهای سلطهجویانه آنها را برباد داده است رائدمدیر کمیته امداد امام خمینی فارسان خبر داد جمعآوری 900 میلیون ریال زکات در فارسان
مدیر کمیته امداد امام خمینی فارسان خبر دادجمعآوری 900 میلیون ریال زکات در فارسانمدیر کمیته امداد امام خمینی ره شهرستان فارسان از جمعآوری 900 میلیون ریال زکات در این شهرستان خبر داد محمدرضا فتحی امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در شهرکرد اظهار کرد از ابتدای امسال تاکنون مرد-
گوناگون
پربازدیدترینها