محبوبترینها
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1803688378
جنبش دانشجویی اهواز و نقش آن در تحرکات انقلابی استان
واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: شنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۰:۳۰
دانشگاه جندی شاپور اهواز و جنبش دانشجویی این شهر نقش مهمی در انقلاب ایفا کرد و در مقاطع حساس با موضع گیری‌های منطقی و انقلابی و هم‌چنین حضور در صحنه‌های مبارزه علیه رژیم پهلوی، با دیگر انقلابیون خوزستان همراهی کرد. به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)- منطقه خوزستان- دانشگاه شهید چمران اهواز(جندی شاپور سابق) که یکی از قدیمی ترین دانشگاه‌های کشور است، پس از تاسیس در سال 1334، نمی توانست از تحولات سیاسی اجتماعی کشور برکنار باشد، لذا بلافاصله پس از تشکیل واحدهای مختلف آن و انسجام ساختار اداری و علمی و نیز جذب استاد و دانشجو، ضمن حضور در فعالیت‌های علمی کشور به طور طبیعی وارد مبارزات سیاسی شد. عنصر دانشجو که جزء فعال ترین عناصر عرصه سیاسی کشور در آن سال‌ها بود، خواسته‌ها و مطالبات سیاسی اجتماعی خود از رژیم پهلوی را به کانون دانشگاه کشاند و با کوچکترین بهانه‌های صنفی، حرکت خود را در قالب اعتراض‌های سیاسی سامان داده و بر رژیم و دستگاه پهلوی می تاخت. جنبش دانشجویی در اهواز با تظاهرات و راهپیمایی‌های صنفی و دانشجویی مبارزات خود را آغاز کرد، سپس با شدت گرفتن رویارویی‌ها و نیز اوج گیری برخوردهای دستگاه امنیتی رژیم پهلوی همچون ساواک، شهربانی، گارد و سایر نهادها و دستگاه‌های امنیتی، پیچیدگی و استحکام خود را بازیافت. در جریان برخوردها و درگیری‌های جنبش دانشجویی در دانشگاه جندی شاپور با عوامل رژیم پهلوی مشاهده می‌شود که هر موضوع، بهانه و مشکل صنفی می توانست انگیزه‌ای برای تظاهرات، راهپیمایی‌ها، برخوردها و تعطیلی کلاس‌ها باشد. در دوره پایانی رژیم پهلوی یعنی در فاصله سال‌های 55 تا 57، جنبش دانشجویی دانشگاه جندی شاپور به این نتیجه رسید که باید برای اوج گیری و گسترش مبارزات بر علیه رژیم پهلوی، جنگ و درگیری را به سطح جامعه و خیابان‌های شهر اهواز بکشاند و لذا با تغییر تاکتیک، مبارزات و راهپیمایی‌های درون دانشگاهی جای خود را به مبارزات درون شهری داد. این تاکتیک ضمن ناامن کردن کل منطقه برای شاه، سطح آگاهی سیاسی مردم را ارتقا داده و زمینه را برای قیام عمومی آماده کرد و اتفاقا موفقیت نهایی جنبش دانشجویی زمانی رقم خورد که امکان برقراری ارتباط با توده‌های مردم فراهم شد و دانشگاه تعامل با مردم را به مثابه راهکاری موثر انتخاب کرد و البته این ارتباط به شکل عمده‌ای متاثر از رهبری انقلاب اسلامی توسط امام خمینی و حسن نظر وی نسبت به جنبش دانشجویی بود. به دنبال اعلام خبر فوت مشکوک مرحوم دکتر شریعتی در خردادماه 56 و خبر شهادت فرزند راستین و مبارز امام، مرحوم سیدمصطفی خمینی در نجف اشرف، اهواز وارد مرحله جدیدی از نهضت شد و سرعت روند تحولات سیاسی و اجتماعی در این شهر دوچندان شد. به مناسبت حادثه مرگ مشکوک دکتر شریعتی، دانشجویان دانشگاه جندی شاپور در خیابان‌های شهر اهواز به تظاهرات پرداخته که در نتیجه تعدادی از آنان دستگیر شدند. از طرف دیگر در دانشگاه جندی شاپور علی رغم اینکه این خبر در پایان نیم سال دوم تحصیلی یعنی 30 خرداد اعلام شد و معمولاً در این موقع کلاس‌ها تعطیل بودند، اما دانشجویان باقی مانده در خوابگاه ها در مسجد دانشگاه تجمع کردند و در این تجمع که به صورت خودجوش تشکیل شده بود به شدت می‌گریستند. شهادت سیدمصطفی خمینی نیز بازتاب خاصی در اهواز ایجاد کرد و برای اولین بار پس از دوره 15 خرداد 42، دوباره نبض انقلاب در اهواز به تپش افتاد. بلافاصله اقداماتی در سطح شهر آغاز شد و مردم که مدت‌ها از بر زبان آوردن نام خمینی محروم بودند، فرصت را غنیمت شمرده و با عنوان برپایی مجلس ترحیم، خود را آماده تحرکات انقلابی کردند. پس از اعلام خبر شهادت سیدمصطفی، مرحوم آیت الله پسندیده طی نامه‌ای که توسط حجت الاسلام و المسلمین پورمحمدی (وزیر فعلی دادگستری) به طور محرمانه برای آیت الله موسوی جزایری که نماینده امام(ره) در استان بود آورده شد، از مردم شریف اهواز جهت شرکت در مراسم ختم شهید سیدمصطفی خمینی دعوت به عمل آورد. آیت الله جزایری این دعوت را به اطلاع مردم رسانده و امکانات سفر آنها نیز فراهم شد و به این ترتیب جمعی از مردم انقلابی اهواز از آموزش و پرورش، دانشگاه، بازار و جمعی از روحانیون با سه دستگاه اتوبوس راهی قم شدند و ضمن شرکت در مراسم ختم، در راهپیمایی شرکت کردند و یک نفر از آنان نیز دستگیر شد. پس از آن نیز برنامه چهلم شهید مصطفی خمینی در حسینیه اعظم اهواز با شکوه و عظمت خاصی برپا شد و حجت الاسلام دوانی در این مراسم سخنرانی کرد. ترور فرمانده گارد دانشگاه در روزهای پس از چهارشنبه سیاه و پس از التهاب عظیمی که بر اثر حمله ارتش و چماقداران به مردم اهواز صورت گرفت، لازم بود که انقلابیون شهر حرکتی را صورت بدهند تا پاسخ انقلاب به این حمله وحشیانه تلقی شود، لذا فرمانده گارد دانشگاه اهواز (سرگرد عیوقی) به عنوان هدف انتخاب شد. وی در ساعت 16:30 در هنگام خروج از خانه‌اش در منطقه کمپلو اهواز مورد حمله و تیراندازی قرار گرفت و مجروح شد و به بیمارستان لشکر انتقال یافت. در پی این اقدام، دانشگاهیان اهواز طی بیانیه‌ای خواستار انحلال گارد، برکناری سرگرد عیوقی و مجازات او به اتهام شرارت و قانون شکنی شدند. بعدها گروه چریکی منصورون این ترور را بر عهده گرفت. رژیم نیز پس از این جریان متوجه شد که نگه داشتن سرگرد عیوقی در دانشگاه به هیچ وجه مصلحت نیست و با توجه به التهاب پیش آمده، سرگرد عیوقی را نه تنها از دانشگاه، بلکه برای همیشه از اهواز خارج کرد. آیت الله جنتی در دانشگاه اهواز پس از پیروزی انقلاب اسلامی و بازگشایی مراکز اداری، آموزشی و شرکت‌ها، طبیعتا دانشگاه‌ها نیز فعالیت‌های خود را از سر گرفتند. با اعلام رسمی امام، اعتصابات خاتمه یافت و کارها با شور و نشاط برآمده از پیروزی بر رژیم ستم شاهی پهلوی آغاز شد. اما در دانشگاه و پس از شروع تحصیل، اوضاع به شکل دیگری درآمد. جریانات درون دانشگاه که به عنوان سیاسی ترین تشکیلات در کشور شناخته می شدند، با استفاده از فضای سیاسی موجود و عدم هرگونه کنترل امنیتی به دلیل انحلال و خروج گارد از دانشگاه ها، هرکدام بخش‌هایی از دانشگاه را تحت عنوان ستادهای تبلیغاتی خود در اختیار گرفته و فعالیت می کردند. از طرف دیگر جریان اسلامی دانشگاه که بیشتر در انجمن‌های اسلامی دانشگاه ها فعالیت می کردند، نسبت به ماهیت آموزش در دانشگاه‌ها اعتراض داشته و فعالیت‌های پرحجم گروه‌های عمدتا چپ و مارکسیست را که بعضا مسلح بودند برنمی تافتند، به همین دلیل در بهار سال 59 درگیری‌هایی در دانشگاه‌ها به وجود آمد و به این ترتیب برای مدتی عرصه دانشگاه‌ها به محل زد و خورد و حتی کشتار تبدیل شد که در نهایت منجر به تعطیلی چهار ساله دانشگاه‌ها، تشکیل ستاد انقلاب فرهنگی از سوی امام، برچیده شدن بساط فعالیت گروه‌های چپ و مارکسیست از دانشگاه ها و آغاز جریانی به نام انقلاب فرهنگی شد. در اهواز نیز تحت تاثیر همین فرایند، درگیری‌ها و تنش هایی در دانشگاه بوجود آمد که منجر به تلفات جانی هم شد. مرکز این درگیری‌ها دانشکده علوم دانشگاه جندی شاپور بود. گروه‌های سیاسی که بخش هایی از اتاق ها و اماکن این دانشکده را در اختیار داشتند حاضر به بیرون رفتن از آنجا نبودند. در این میان در تاریخ دوم اردیبهشت 59 برنامه ای تحت عنوان برگزاری نماز وحدت در دانشگاه پیش بینی و نماز ظهر و عصر به امامت آیت الله جنتی در زمین چمن مقابل دانشکده کشاورزی برگزار شد. پس از برگزاری این نماز درگیری میان گروه‌های سیاسی حاضر در دانشگاه که در اطراف این مراسم حاضر و آماده بودند آغاز و تیراندازی از سمت دانشکده علوم شروع شد. به دنبال آغاز درگیری‌ها علی جنتی، فرزند آیت الله جنتی که در آن زمان رئیس صدا و سیما استان بود از طریق رادیو و تلویزیون اطلاعیه ای برای مردم خواند با این مضمون که مردم عزیز اهواز، عشایر قهرمان، عده‌ای از کمونیست‌ها در دانشگاه اهواز با مردم درگیر شده اند و هر کس می تواند خودش را برای کمک به مردم برساند. متعاقب آن جمعیت عظیمی از روستاهای اطراف و شهروندان اهواز با سنگ و چوب و چماق به طرف دانشگاه سرازیر شده و بعد از حدود دو ساعت افرادی را که در دانشکده علوم موضع گرفته بودند دستگیر کرده و آنها را به محل فعلی بسیج اهواز، پشت هتل اهواز (بیمارستان ابوذر فعلی) منتقل کردند. پس از دستگیری این افراد کمونیست‌های طرفدار آنها و خانواده‌هایشان تظاهرات کرده و از اوایل شب تا صبح در اطراف خیابان های زیتون علیه نظام شعار دادند. بلافاصله پس از این حادثه مردم نیز واکنش‌هایی نشان دادند و با تظاهرات و تجمعات خود خواستار مجازات دستگیر شدگان شدند. دادگاه انقلاب اهواز پس از بررسی پرونده دستگیر شدگان و متهمین حادثه دانشگاه اهواز، تعدادی را محکوم به اخراج از دانشگاه و تعدادی را زندان و تبعید کرد و بعدها پس از بررسی و پیگیری‌های بیشتر، تعدادی را نیز محکوم به اعدام کرد. به این ترتیب حادثه دانشگاه اهواز به نقطه پایان خود رسید. انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 59]
-
گوناگون
پربازدیدترینها