واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نقد فیلمهای جشنواره فجر
«قصهها»؛ گوش کردنیِ بی قصه بی شخصیت!/یک شبه برنامه رادیویی
بزرگترین دروغ قصهها، ادعای قصه داشتن است. نه قصهای در کار است و نه شخصیتی. نه تعلیقی و نه پیرنگ داستانیای و نه هیچ چیز دیگری. فقط ادعا دارد که حرف دارد برای زدن.
خبرگزاری فارس ـ سینما: نوع و گونه روایت در داستان اصول اولیه ای دارد تا بار دراماتیک فیلم را بتواند به دوش بگیرد و حتی بستری را شکل دهد که بتواند تعلیق را نیز طراحی و هدایت کند و اگر از این اصول پیروی نکند حتما باری می شود بر دوش کارگردان. برای همین است که رخشان بنی اعتماد برای فرار از این بار به پیشینه فیلمسازی اش پناه می برد تا بار به این سنگینی را بین شخصیت های قدیمی فیلم هایش تقسیم کند. فاطمه معتمد آریا، فرهاد اصلانی و نامه ای از طرف عزت الله انتظامی را از روسری آبی، محمدرضا فروتن، گلاب آدینه و مهراوه شریف نیا را از زیر پوست شهر، عاطفه رضوی و شخصیت ابوالفضل پور عرب در قامت صابر ابر از نرگس، مهدی هاشمی از خارج از محدوده ، شاهرخ فروتنیان از گیلانه و باران کوثری از خون بازی به آریه گرفته است. بزرگترین دروغ قصه ها، ادعای قصه داشتن است. نه قصه ای در کار است و نه شخصیتی. نه تعلیقی و نه پیرنگ داستانی ای و نه هیچ چیز دیگری. فقط ادعا دارد که حرف دارد برای زدن. ادعا دارد. و البته اعصابی خرد و بغضی که به دنبال بهانه برای فریادش است. بیانیه می خواند و اعصاب خودش و مخاطب را خرد می کند. بازیگر های اضافی بدون نقش فقط آمده اند تا بیانیه ای بخوانند تکه پراکنی کنند و بروند و جا را برای بعدی باز کنند. قصه ها بیش از اینکه فیلم سینمایی باشد، یک شبه برنامه رادیویی است که نه سر دارد و نه ته. اصلا شروع نمی شود که بخواهد تمام شود. می توانی چشم هایت را ببندی و فقط گوش کنی به فیلم. هیچ چیزی از دست نمی دهی و هیچ اتفاقی از چشم نمی افتد. فقط گوش کنید کافی است. البته توقع یک برنامه رادیویی هم نداشته باشید. نه برنامه ای سرپا با صدای جذاب گویندگان رادیویی، بلکه، یک شبه برنامه رادیویی ضعیف. در «با تشکر از...» جای خالی ای مانده که باید پر شود. بنی اعتماد باید از مخاطب برای اعصاب خرد شده اش و تحمل اش تشکر کند. باید از اینکه به جای امید فقط از آه و ناله برای مخاطب صحبت کرد باید اول معذرت خواهی و بعد از صبرش تشکر کند. باید از مخاطبی که با هزار امید به سینما می آید و جز افسردگی چیزی نمی بیند و گیرش نمی آید و صدایش در نمی آید تشکر کند. باید از مخاطبی که هر روز کمتر می شود هنوز امید دارد که سینمای امید را ببیند به جای این سینمای افسرده تشکر کند. خانم بنی اعتماد یک عذرخواهی و یک تشکر طلب مخاطب از شما؛ و یک درخواست. لطفا به اندازه ای که انتقاد می کنید نه، به اندازه نصفش تحمل انتقاد داشته باشید. یادداشت: محسن دریالعل انتهای پیام/س
92/11/16 - 11:30
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 94]