واضح آرشیو وب فارسی:فارس: فارس گزارش میدهد
محفل شاعرانه «نیمدری» در شهر زلزلهزده و شاعرخیز شنبه
قرار این هفتهمان برگزاری کارگاه ادبی نیمدری در شهر شاعرخیز «شنبه» بود، شهری که اوایل سال جاری به خاطر زلزله دلخراش بیستم فروردینش کانون توجه جهانیان بود.

به گزارش خبرگزاری فارس از بوشهر، دوشنبه شب کارگاه ادبی نیمدری بوشهر با همکاری کانون ادبی طلوع شهر شُنبه و جمعی از اهالی شعر و ادب مرکز شهرستان دشتی (خورموج) در کتابخانه عمومی آیتالله قمی شهر شنبه برگزار شد. غلامرضا ابراهیمی مدرس کارگاه نیمدری و موسس انجمن ادبی«طلوع» شهر شنبه بدون درنگ بعد از خوش آمد گویی از فرشید ابراهیمی خواست تا دقایقی اندک را پیرامون فعالیتهای کانون گزارش دهد. فرشید ابراهیمی از شاعران اهل دشتی بیان کرد: فعالیت رسمی انجمن ادبی طلوع شهر شنبه سال 1375 به همت غلامرضا ابراهیمی و علی احمدی و در زمان مدیریت شادروان خلیل عمرانی معاونت فرهنگی وقت ارشاد بوشهر بود که با وجود تعطیلیهای مکرر تاکنون ادامه دارد، اینک انجمن ادبی طلوع با همت نهاد کتابخانههای عمومی استان در کتابخانه عمومی آیت الله قمی شنبه برگزار میشود. سپس الف.دریا غلامرضا ابراهیمی را میگویم طبق روال ثابت کارگاه دقایقی را پیرامون ابرکوه مرد ادبیات ایران؛ شاملو سخن گفت. نخستین شاعری که در این نشست به شعرخانی پرداخت مرتضی زندپور بود که ابتدای سخنش ضمن همدلی و عرض تسلیت به مردم شعر دوست شهر شنبه، همه حاضرین را میهمان غزلی ناب کرد: برداشتم دست از تن دریا زمانی که .../ با گریه میخواندم برآن نام کسانی که ... برموج دریا مرد ماهیگیر میخوانَد / در یک جهاز کهنه با درد نهانی که ... اصرارهای غلامرضا ابراهیمی برای خوانش شعری از نیسنی – این روزنامه نگار خوب بوشهری ثمر نداد تا ایشان تنها لحظاتی را با حضار پیرامون امید به زندگی و عشق به زیستن دوباره به گفتگو بنشیند. کمیل ایزدجو این جوان خوش آتیه و غزلسرای بوشهری شاعری بعدی بود که دو غزل خوشتراشش را پیشکش حضار کرد، وی نخستین غزلش را به مردم شنبه تقدیم نمود: در زیر باران مرگ وقتی دوش میگیرد / یک شهر در یک ناگهان خاموش میگیرد یک شهر در یک ناگهان جغرافیایی درد / تاریخ او را اشتباهن شوش میگیرد ... طناز شنبهای خلیل آزمون شاعری بعدی بود که غزل کوتاهی از کارهای جدیش را ارائه کرد تا بتواند چند بیتی هم از طنزهایش بخواند آزمون که مدرس ادبیات در مقاطح تحصیلی دبیرستان و بالاتر است چند سالی نیز در شهر جم به تدریس اشتغال داشت که محمد ولیزادهها و عبدالمجید اجراییهای زیادی را پرورش داده است. خالق مجموعه «سمفونی باران»یعنی صدیقه زیارتی این شاعر جوان شُنبهای بود که چند کار جدید را تقدیم کرد: تکیده خیس و پنهان رفته بودند / بغل دوش خیابان رفته بودند زمین ! پشت نقاب شهر ابری / نفسهایش به باران رفته بودند یوسفی این شاعر سپید سرای جوان بوشهری کسی بود که با خوانش دو کار زیبا تحسین همگان را برانگیختند: اتاقی/درخلوت یک حیاط/ و دو درخت ... / که تاب حرف زدن ندارد/دو درخت /که شاخههایشان را / درکوچه/ دست میاندازند ... کاظم عارف (شمبهای) شاعر دوبیتی سرای شُنبهای بود که تنها پنج دوبیتی کلاسیک و گویشی خواند. به دست باد برگی زرد بودی / پر از پاییز و خشک و سرد بودی بروی گونههایم رد تلخت / تو هم ای زندگی نامرد بودی حدیث زنگنه که مسافت صد و اندی کیلومتری بوشهر تا شنبه را پیموده بود با غزلی همه را به وجد آوردند. انگور میفهمد مرا، انگور میخواهم / یک بیت شعر ناب و یک تنبور میخواهم آبی کنار آتش آمد هر دو پژمردند / آری او را فقط دریا ..دورادور میخواهم... احمد درپوش شاعر بی ادعا و داغداری که در حادثه تلخ زلزله شش نفر از خانوادهاش را از دست داد بود با خواندن یک سپید کوتاه وقت خود را بقیه دوستان شاعر داد. وقتی نباشی/ تو را / در تراکم غروب/ و خانه و زمین را / مهربان / صدای پایت را / به رنگ سکوت / می بینم ... همیشه لیلا ناظری با عصیانهای ناب و سپیدش تداعی میشود هرچند عصیان ورزی و زنانگی شعرش محصور به هیچ قالبی نیست، اما این شاعر خوش آتیه خورموجی را بیشتر بشناسید. به نام زندگی در زیر این سقف / نبودنهات و من درگیر این سقف شکنجه، دود و دم، رقص کمربند / که من سیرم، که سیرم – سیر این سقف دانش آموز پشت کنکور بوشهری مهدی دهقان دو غزل ناب خواند تا نشان دهد چراغهای سبز فرا رویش را به خوبی میپیماید. خرگوش درههای فراموشم، امشب دوباره خواب نخواهم رفت، امشب دوباره آب نمینوشم یادش بخیر دامنه آن کوه با سبزهها و سبزه قباهایش/ من گم شدم میان هیاهوها – بار هزار خاطره بر دوشم آن شب که پرسه پرسه زدم تا صبح / صبحی که ریشه ریشه شدم تا شب چوپان چقدر حال مرا فهمید، هی هی زبان گشود به چاووشم ... محمد افتخاری این شاعر نوپای شنبهای غزلی خواند تا دیگران رهنمودش کنند. تو اکنون رفتهای باور ندارم / گذشته هفتهای دیگر باور ندارم کجا تنها بدون من تو رفتی؟ / بگویم مردهای باور ندارم ... آخرین شاعری که به قرائت شعرش دعوت شده فرشید ابراهیمی (مدیر مسئول سایتهای «شعرانه»و «شنبه دات کام» بود او ابتدای شعرخوانیش یکی از شعرهای فرانسوی «روبرت دسنوس» را که ترجمه کرده بود خواند تا حضار پذیرای شعر سپیدش شوند. پایان بخش محفل شاعرانه کارگاه بیست و دوم نیمدری نیز، قدردانی از فرشید ابراهیمی(شعرانه) به پاس یک دهه تلاش در وادی مجازی و کوشش بی وقفه در جهت شکوفایی و تلالو ادبیات و فرهنگ و هنر بود که با اهدا لوح تقدیر و هدایایی انجام شد. انتهای پیام/66006/
92/11/15 - 07:35
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 69]