تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 8 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):روزه دارى (در حكم) دهانى است كه جز به خير سخن نگويد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

ویترین طلا

کاشت پای مصنوعی

مورگیج

میز جلو مبلی

سود سوز آور

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

مبلمان اداری

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1802536612




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

تأثیر ماهیت انقلابیان بر ضعف دستگاه سرکوب رژیم شاه


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
تأثیر ماهیت انقلابیان بر ضعف دستگاه سرکوب رژیم شاه
در انقلاب ایران، تحصن و برگزاری مراسم در مساجد که به‌منظور مبارزه با رژیم شاه انجام می‌شد، به‌دلیل ریشه‌‌داشتن در فرهنگ دینی کم‌تر سرکوب شدند. همچنین اعلان بی‌طرفی ارتش و همراه‌شدن آنها با انقلابیان، موجب شد تا کشتار انقلابیان از حد محقق‌شده آن، فراتر نرود.

خبرگزاری فارس: تأثیر ماهیت انقلابیان بر ضعف دستگاه سرکوب رژیم شاه


چکیده یکی از عوامل شکست ارتش پهلوی، ماهیت و وضعیت انقلابیان بود که در نحوة برخورد و مبارزة آنها با رژیم شاه متبلور شد. به نظر نویسنده، رهبران انقلابی با استفاده از سردرگمی ارتش در جریان انقلاب و با بیان‌های خویش، زمینه را برای جذب و پیوستن ارتش به انقلابیان فراهم ساختند. روابط دیپلماتیک بین سران ارتش و انقلابیان نیز منجر به تغییر گفتمان در زمینه حل بحران شد و سران ارتش و فرماندهان را به صورت روانی متقاعد کرد که راه حل بحران از طریق گفتمان سیاسی است، نه‌گفتمان نظامی. فرهنگ شهادت و روحیه شهادت طلبی نیز، استفاد از راه‌کار کشتار را در درازمدت ناکارآمد ساخت و مراسم چهلم و عزاداری (ناشی از کشته‌شدن هر‌یک از انقلابیان)، بسیج سیاسی را در سطح وسیع‌تری ممکن ساخت و آن‌را به سایر شهرها تسری داد. لذا سران ارتش و فرماندهان رژیم شاه با آگاهی از این امر، کشتار بیشتر را محدود کردند. واژگان کلیدی: ماهیت انقلابیان، ارتش، ضعف دستگاه سرکوب، انقلاب ایران. مقدمه پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن 57 بسیاری از تحلیل‌گران سیاسی ـ اجتماعی را دچار حیرت کرد. بررسی شرایط نظام حاکم در سال 57 و همچنین امکانات فراوان نظامی رژیم شاه و حمایت آمریکا از شاه، پیروزی انقلاب را بسیار دور از انتظار و حتی غیر‌ممکن، جلوه‌گر می‌ساخت. محمدرضا شاه به‌عنوان فرمانده کل قوا به‌ارتش و قوای مسلح خویش1  توجه زیادی داشت. (آبراهامیان، 1389، 229؛ فوران، 1378: 465) رژیم شاه در سال 1356بزرگترین نیروی دریایی را در خلیج فارس، پیشرفته‌ترین نیروی هوایی را در خاورمیانه و پنجمین ارتش بزرگ جهان را داشت. (آبراهامیان، 1377: 399) شاه برای تقویت بنیاد ارتش، سازمان‌های امنیتی را نیز توسعه داد، لذا نیروی ساواک به‌5300 مأمور تمام‌وقت و تعداد زیادی افراد ناشناس خبرچین پاره‌وقت رسید. (همان) شاه، علاوه‌بر تقویت ارتش و واحدهای اطلاعاتی (ساواک و رکن دوم و دفتر ویژه)، نیروهای پلیسی را نیز افزایش داد. دژبانی، شهربانی، ژاندارمری و گارد شاهنشاهی، نیروهای پلیسی شاه بودند. تعداد افراد گارد شاهنشاهی در سال 1356، 000/8 نفر و ژاندارمری 000/60 نفر بود. (همان: 398 و 399) خرید تسلیحاتی شاه نیز از تقویت قدرت نظامی وی حکایت داشت. میزان موافقت‌نامه‌های خرید تسلیحاتی که در طول بیست‌سال از 1969 ـ 1950 تنها 741 میلیون دلار بود، به‌رقمی معادل بیست‌میلیارد دلار در سال‌های بعد یعنی از 1970 ـ 1971 رسید و ایران، بزرگترین خریدار سلاح از کشورهای آمریکا، انگلیس و فرانسه شد. (محمدی، 1374: 80) پلیس و ارتش شاه، برخلاف روال معمول تاریخ انقلاب‌ها، در فرایند انقلابی، درگیر هیچ‏گونه شکست نظامی  2و فشاری از خارج که رژیم شاه را تضعیف کند، نبود. (اسکاچپل، 1379: 267) رژیم شاه با داشتن چنین دستگاه سرکوبی در بهمن 1357 سقوط کرد و سقوط این رژیم، مسایل زیادی را برای محققان فراهم ساخت. به‌نظر ما، آخرین مسئله لاینحل و بی‌پاسخ در موضوع انقلاب ایران، در رابطه با عدم‌سرکوب انقلابیان توسط رژیم شاه است. بنابراین، مسئله اساسی این مقاله این است که چرا ارتش و دستگاه سرکوب از نیروی خود برای سرکوب انقلابیان استفاده نکرد؟ و چرا ارتش در اوج بحران، بی‌طرفی خود را اعلام کرد؟ برای تبیین این مسئله، نمی‌توان به‌صورت کاملی از نظریه‌‌های انقلاب استفاده کرد. در‌واقع این مسئله، توجه نظریه‌پردازان انقلاب را کمتر جلب کرده است. اساس این مسئله، می‌تواند به‌دیدگاه یا نظریه‌ای منتهی شود که ضعیف‌شدن دستگاه سرکوب و نیروهای نظامی را شرط اساسی برای پیروزی انقلاب می‌داند. (برینتون،1370؛ اسکاچپل، 1376 و 1379؛ جانسون،1363) بر‌اساس این‌نظریه، انقلاب‌ها پیروز نمی‌شوند، مگر اینکه دستگاه سرکوب به‌عللی ناتوان شود. (میرفخرایی، 1984: 2) بنابراین، بررسی علل انقلاب، نیازمند شناخت علل ضعف نیروهای نظامی است. در این دستگاه فکری، با داشتن نیروهای نظامی حرفه‌ای و منسجم، می‌توان از انقلاب جلوگیری کرد. نطفه‌های پیروزی به‌وسیله ارتش کاملاً مجهز خفه شده و امید آن به‌حداقل می‌رسد. از آنجا که بررسی همه عوامل مؤثر در ناتوانی و ضعف دستگاه سرکوب، در این مقاله امکان‌پذیر نیست، ما تلاش می‌کنیم تا به‌نقش ماهیت انقلابیان در ناتوانی دستگاه سرکوب بپردازیم. مباحث نظری و ادبیات تحقیق شکست یا ناتوانی ارتش و دستگاه مربوطه در سرکوب مخالفان، بیشتر مسئله اجتماعی ـ سیاسی است تا یک مسئله کاملاً نظامی. اجتماعی‌دیدن شکست و ناتوانی ارتش، مستلزم بررسی عوامل غیر‌نظامی و فرانظامی است. عوامل فرانظامی و غیر‌نظامی که می‌تواند دستگاه سرکوب را ناتوان کند، عبارتند از:1. ساختار دستگاه سرکوب.(3) 2. شرایط بین‌المللی.3. ناهماهنگی درسیاست سرکوب و سازش.4. ماهیت انقلابیان. (صالح آبادی، 1379: 43) نظریه‌هایی که به‌مطالعه ضعف دستگاه سرکوب در رابطه با ماهیت انقلابیان توجه کرده‌اند، اندک است. در این رابطه تنها می‌توان به‌نظریه «جانسون و تیلی» اشاره کرد. در مورد علل ناتوانی ارتش شاه در سرکوب انقلاب ایران (در رابطه با ماهیت انقلابیان) نیز پژوهشی 4 مستقل انجام نشده است. برخی تنها به‌این عامل به‌صورت جزئی و گذرا اشاره کرده‌اند. «میرفخرایی» به‌عامل «تدابیر انقلابیان» در بی‌طرفی ارتش (میرفخرایی، 1984: 2) و «سمتی» بر‌عامل «تلاش‌ عمدی‌ مخالفان» برای‌ تضعیف‌ روحیه‌ ارتش (سمتی، 1377) ‌اشاره می‌کند. جانسون یکی از نظریه‌پردازان کارکردگرا5  است که انقلاب را از نظر کارکرد‌گرایی مورد تحلیل و بررسی قرار داده است. در نظر وی، انقلاب حاصل ناتوانی و شکست یک نظام اجتماعی است. انقلاب، شکلی از خشونت است که از بطن نظام اجتماعی، زاده می‌شود. نظام اجتماعی می‌تواند توسط دونوع نظم به‌حیات خود ادامه دهد؛ نظم ناشی از زور و نظم ناشی از وحدت ارزش‌های مشترک. (جانسون، 1363: 35 ـ 31) در صورتی‌که نظام اجتماعی، نامتعادل شود و ارزش‌ها نتواند افراد را در حالت انسجام و نظم قرار دهند؛ استفاده بیش از حد از زور و قدرت باعث تورم و رکود قدرت می‌شود. در چنین زمانی، رهبران سیاسی قادر به‌پیاده‌کردن سیاست‌ها برای حفظ جامعه و نظم اجتماعی نیستند و جریان انقلابی رخ می‌دهد. جانسون معتقد است که در این‌حالت، حکومت پلیسی ایجاد می‌شود. (همان: 96 و 97) شرایط مذکور، شرایط ساختاری هستند که «شرایط لازم» برای انقلاب می‌باشند. ناتوانی نخبگان در حفظ قوه قهریه و ضعف در سرکوب انقلابیان، یکی از شرایط کافی برای انقلاب هستند. این شرایط در نزد جانسون، شرط کافی عوامل شتابزا 6 هستند. (همان: 103) در نظر جانسون، سه‌نوع عامل شتابزا وجود دارد که برخی از آنها مربوط به‌قوه قهریه و دستگاه سرکوب است: 1. عواملی که مستقیماً بر قوای مسلح تأثیر می‌گذارند و استحکام نظامی را می‌گسلند.2. عواملی که بخشی از فرهنگ انتقالی یک ایدئولوژی انقلابی است. به‌این‌معنی که انقلابیان باور داشته باشند که می‌توانند بر قوه مسلح حکومتی فائق آیند.3. عواملی که مربوط به‌عملیات مشخص است و توسط گروه‌های توطئه‌گرا (چریکی‌های نظامی) انجام می‌شود. (همان: 104) تیلی با تمایز وضعیت انقلابی از نتایج انقلابی، معتقد است که کنترل ابزار اجبار (نیروهای مسلح) زمینه را برای پایان‌دادن به‌وضعیت انقلابی و حاکمیت چند‌گانه فراهم می‌سازد. به‌نظر وی، عوامل مستقیم ایجاد‌کننده نتایج انقلابی عبارتند از:1. جدایی اعضای جامعه از حاکمان مستقر.2. دستیابی به‌نیروهای نظامی و مسلح توسط ائتلاف‌های انقلابی.3. اعلام بی‌طرفی و یا ترک نیروهای نظامی از اردوگاه رژیم کنونی.4. تسلط و کنترل اعضای ائتلاف انقلابی بر دستگاه‌ها و نهادهای حکومتی. (تیلی، 1383: 43) در نزد تیلی، عدم‌تمایل ارتش برای کنترل یا متلاشی‌کردن گروه‌های انقلابی می‌تواند به این ‌علل باشد:1. شکست در یک جنگ.2. رشد قدرت نظامی گروه مقابل.3. تغییر سریع شخصیت‌ها، سازماندهی و زندگی روزمره.4. پیوند عاطفی با مردم انقلابی. (رفیع پور، 1376: 49) همچنانکه ملاحظه می‌شود، در این نظریه‌ها ماهیت انقلابیان به‌عنوان یک مبین، تنها به «رابطه عاطفی» ارتش با مردم، «کنترل ابزارهای اجبار» یا به «عزم راسخ انقلابیان» تقلیل یافته است. به‌نظر ما، این متغیر به‌انحای دیگر نیز می‌تواند در ضعف سرکوب اثر بگذارد که در ادبیات نظری، کمتر به‌آن توجه شده است. به‌دلیل نبود ادبیات نظری در زمینه مورد تحقیق، ما در این مقاله از طریق روش اکتشافی مبیّن‌های محتمل و مؤثر را استخراج کردیم و آنها را مورد آزمون قرار دادیم. بر مبنای این روش، ما ماهیت انقلابیان را به ‌سه‌عامل تقسیم کردیم: 1. شیوه مبارزه: ماهیت انقلابیان با پایگاه اجتماعی ـ سیاسی آنها ارتباط دارد و در شیوه مبارزه آنها نمود پیدا می‌کند. پایگاه اجتماعی ـ سیاسی مخالفان رژیم در فرایند انقلاب، چند طیف گوناگون دارد. در بیشتر انقلاب‌ها، افراد استراتژی‌های گوناگونی را برای مبارزه انتخاب می‌کنند؛ مانند استراتژی کوه (فیدل کاسترو)، استراتژی دهکده (مائو)، استراتژی اتحادیه کارگری (لنین) و استراتژی جنگل (چه‌گوآرا). مبارزه مسلحانه از یک‌سو و روابط دیپلماتیک از سوی دیگر، نقاط انتهایی چنین شیوه‌هایی هستند. تظاهرات، اعتصابات، گفتگو و گل‌دادن از سوی انقلابیان، شیوه‌های مبارزه هستند و نحوه برخورد رژیم و دستگاه سرکوب با چنین شیوه‌هایی، نقش تعیین‌کننده در پیروزی انقلابیان و یا رژیم دارد. رژیم‌ها در زمان انقلاب، دچار تشتت آرا در برخورد با انقلابیان می‌شوند و قادر نیستند که پیش‌بینی‌های لازم برای مبارزه را انجام دهند. 2. راهبردهای انقلابیان برای پیوستن ارتش به‌ آنها: این مبیّن در نظریه تیلی و جانسون مطرح شد. بررسی راهبردهای انقلابیان برای پیوستن ارتش به‌ آنها، بیشتر معطوف به‌تلاش رهبران انقلابی است. دعوت از ارتش برای پیوستن به‌انقلابیان در اکثر انقلاب‌ها مشاهده می‌شود. میزان پیوستن ارتش به‌انقلابیان نیز به‌عوامل گوناگونی بستگی دارد که عبارتنداز: مشروعیت حکومت یا مخالفان، نزدیکی ارتش به‌حکومت یا مخالفان، میزان اشتراک ارتش با ارزش‌های حکومت یا مخالفان و میزان پیروی ارتش از رژیم یا مخالفان. 3. فرهنگ مقاومت انقلابیان: این متغیر که از اندیشه‌های فوران (فوران، 1997) به‌نظریه‌های انقلاب راه‌یافته و به‌عنوان فرهنگ مقاومت مطرح می‌شود را به‌روحیه شهادت‌طلبی تقلیل داده‌ایم که نشانگر اشتیاق مردم برای شهادت بعد از کشتار اولیه است. این عامل می‌تواند راهبرد کشتار را بی‌اثر سازد. با عنایت به‌مطالب مذکور، در پاسخ به‌سؤال اصلی مقاله می‌توانیم سه فرضیه را طرح کنیم:1. شیوه مبارزه انقلابیان، موجب شد که دستگاه سرکوب رژیم نتواند آنها را سرکوب کند.2. راهبرد رهبران انقلابی برای جذب ارتش، منجر به‌ضعف دستگاه سرکوب شد.3. فرهنگ شهادت‌طلبی اثر برخی از ابزارهای سرکوب را خنثی ساخت. روش تحقیق روش تحقیق حاضر، روش نمونه‌پژوهی یا مطاله موردی7  است. واحد تحلیل در این مقاله، دستگاه سرکوب در طول زمان تحقیق (19 دی 1356 تا 22 بهمن 1357) است. روش گردآوری اطلاعات نیز، استفاده از اسناد و مدارک8  است. در این مقاله بیشتر از نقل تاریخی ـ روایت تاریخی ـ برای تعیین مکانیسم‌های علّی استفاده می‌شود. وظیفه روایت تاریخی یا نقل تاریخی این است که رشته حوادث را از علت به‌معلول وصل کند که پاره‌‌ای از این پیوندها، گاه بی‌قانونند، مانند تصمیم ناگهانی فردی ذی‌نفوذ و گاه، محکوم نظم‌های اجتماعی. (لیتل، 1373، 42) شکل صحیح آدرس درون متن به ‌این‌صورت است. (همان)بنابراین، برای تبیین ضعف دستگاه سرکوب در اینجا دو کار را انجام می‌دهیم:1. نقل تاریخی؛2. ارائه فرضیاتی عام در باب تأثیر و تأثر‌های اجتماعی بین دو پدیده. تعریف مفاهیم 1. دستگاه سرکوب: در تعریف این مفهوم، نخست باید به این‌نکته توجه کنیم که هنگامی ارتش جزو دستگاه سرکوب محسوب می‌شود که در برابر تهدیدات داخلی قرار گیرد و اقداماتی را انجام دهد. به‌کارگیری مفهوم دستگاه سرکوب در‌موردی که ارتش در‌برابر تهدیدات خارجی است، موضوعیت ندارد. این مطلب در مورد نیروهای اطلاعاتی ساواک نیز صادق است. به‌عبارت دیگر، با توجه به‌اینکه ما با واقعیت واحد و یکسانی در مورد ارتش و ساواک روبه‌رو هستیم، هرگاه این واقعیت در برابر تهدیدات داخلی قد علم کند، دستگاه سرکوب نامیده می‌شود و هرگاه در برابر تهدیدات خارجی به‌کار رود با مفهوم دیگری شناخته می‌شود. با عنایت به‌این نکته، در تعریف مفهوم دستگاه سرکوب، می‌گوییم: دستگاه سرکوب، مجموعه‌ای از مؤسسات اطلاعاتی، امنیتی و نظامی است که وظیفه آنها استقرار نظم و مقابله با تهدیدات داخلی کشور (اعتصابات، تظاهرات، درگیری‌های خیابانی، تحصن و ...) است. ما در این تعریف، «سرکوب‌کردن» را باوجود داشتن معنای منفی، در معنای منفی به‌کار نبرده‌ایم. هر یک از اجزای این دستگاه، وظایف خاصی دارند و برای آنها مشخص و تحدید شده است. 2. ضعف دستگاه سرکوب: با توجه به‌تعریف دستگاه سرکوب، ضعف این دستگاه در این موارد به‌کار می‌رود: الف) اعلام بی‌طرفی ارتش: در این مقاله مفهوم اعلام بی‌طرفی ارتش زمانی شاخص ضعف دستگاه سرکوب است که مخالفان سعی می کنند ارتش را هنگام درگیری، بی‌طرف و خنثی بسازند. ب) اختلاف در صفوف فرماندهی ارتش: این متغیر، دلالت بر آشفتگی‌های سران و فرماندهان ارتش در نحوه برخورد با مبارزه انقلابیان است. ج) به‌هم خوردن تعادل و توازن نیروها: این مفهوم در صورتی در معنای ضعف به‌کار می‌رود که تعادل نیروها به‌نفع گروه انقلابیان تمام شود. د) عدم به‌کارگیری راهبردهای سرکوب: ناتوانی در به‌کارگیری ابزارها و شیوه‌های مقابله، به‌معنای ضعف دستگاه سرکوب است که مصادیق آن عبارتد از: ناتوانی در دستگیری با عدم استفاده از راهکار دستگیری، ناتوانی در اعدام، ناتوانی در کشتار و عدم‌صدور فرمان تیراندازی و خویشتن‌داری و ... . 3. ماهیت انقلابیان: ماهیت انقلابیان در سه شکل: شیوه مبارزه، راهبردهای انقلابیان، برای پیوستن ارتش به‌انقلابیان و فرهنگ شهادت انقلابیان، بررسی شد. شیوه مبارزه انقلابیان آزمون فرضیه اول: ادعای فرضیه این است که روش و شیوة مبارزه انقلابیان به‌گونه‌ای بود که برخی از آنها سرکوب نشدند و در صورت سرکوب، کارایی نداشته است.انقلابیان از شیوه‌های گوناگونی برای مبارزه و مقابله با رژیم شاه استفاده می‌کردند. در طول دوره تحقیق، ما با پنج‌نوع‌ شیوه مبارزه روبه‌رو بودیم که عبارت است از: 1. اعتصاب: اغلب توسط کارگران، کارمندان دولت، مطبوعات و زندانیان سیاسی و عادی انجام شده است؛2. تحصن و بست‌نشینی: اغلب به‌وسیله روحانیان و مردم عادی انجام می‌شد؛3. تظاهرات: شیوه مبارزه مردم عادی و روحانیان بود. سایر گروه‌ها نیز از این روش استفاده می‌کردند؛4. مبارزه مسلحانه: شیوه مبارزه «سازمان‌های تندرو و رادیکال»، از قبیل: مجاهدین مارکسیست، مجاهدین اسلامی، سازمان چریکی فدایی خلق ایران و گروه‌های کوچک اسلامی بود. (آبراهامیان، 1377: 443)5. روابط دیپلماتیک: شیوه مبارزه افراد سیاسی نهضت آزادی ایران و به‌صورت کمتر، جبهه ملی بود. موارد مذکور به‌صورت نظری تفکیک شده ولی در عالم واقع، چنین تفکیکی به‌این صورت مطرح نبود و امکان استفاده یک گروه انقلابی از پنج روش مذکور، وجود داشت. لازم به‌تذکر است که علاوه بر موارد مذکور، مسجد به‌عنوان کانونی برای انقلاب و مکان و شیوة مبارزه برای روحانیان، بازاری‌ها و دانشجویان بود. ما این مورد را با شیوه مبارزه بست‌نشینی و تحصن مورد مطالعه قرار می‌دهیم. 1. اعتصابات: این شیوة مبارزه به‌عنوان روش و راهبردی مطرح بود که کارکنان دولت، کارگران و کارمندان نفت، گاز، معدن، مطبوعات، آب، برق و ... از آن استفاده می‌کردند. با تحلیل وقایع و رویدادهای عینی در انقلاب، این نتیجه حاصل می‌شود که اعتصابات تنها در صورتی سرکوب شد که از حالت اقتصادی خارج و شکل سیاسی به‌خود می‌گرفت. در طول دوره تحقیق، اعتصابات تنها چهار‌دفعه مورد سرکوب قرار گرفته که عبارت است از:1. 24 مهر 1357 که کارگران اعتصابی دستگیر شدند. 2. 10 آبان 1357 که مأمورین با کارگران درگیر شدند.3. 14 آبان 1357 که کارگران نفت با مأمورین درگیر شدند.4. بهمن 1357 که مأمورین به‌کارگران اعتصابی نفت حمله کردند. با توجه به‌کم‌بودن سرکوب در فرآیند انقلاب، می‌توانیم نتیجه بگیریم که اکثر اعتصابات در انقلاب اسلامی به‌دلیل اقتصادی‌بودن شیوه مبارزه، سرکوب نشده‌اند. در بررسی بیشتر، مشخص شده که اعتصابات، کمتر سرکوب شده‌اند و هنگامی که اعتصابیان، دست به‌تظاهرات زده‌اند، سرکوب شده‌اند. تأثیر عدم‌سرکوب اعتصابات در ارتش خطرناک بود. در‌پی اعتصاب کارگران، مشکلاتی در زمینه تهیه مایحتاج ارتش ایجاد شد. خودداری شرکت ملی نفت، یک‌تصمیم آگاهانه و عمدی بود که هدف آن تخلیه کامل ذخایر بنزین ارتش و رساندن آن به‌صفر و در نهایت، فلج‌کردن ارتش بود. ژنرال «‌هایزر» در این مورد چنین می‌نویسد:در اثر اعتصابات نفتی، ذخایر ارتش تحلیل رفته بود، تنها سوخت مصرفی ارتش و نیروهای هوایی از طریق عربستان سعودی دریافت می‌شد که هم دریافت آن مشکل بود و هم گران تمام می‌شد. نیروی زمینی، گازوئیل و بنزین مورد استفاده اتومبیل‌ها را هم نداشت. (هایزر، 1365: 35) وی مشکل اصلی ارتش را طی تلگرافی به «براون»، کمبود بنزین و گازوئیل برای خودروها و تانک‌ها می‌داند. (همان‌: 35) البته این مشکل با صادرات نفت از آمریکا به‌ایران به‌مقدار 000/200 بشکه در روز در 24 ژانویه (اوایل بهمن) حل شد. (استمپل، 1377: 240) این مشکل در تحلیل مذاکرات فرماندهان ارتش نیز طرح شده است. «خواجه‌‌نوری» (رئیس اداره سوم ستاد بزرگ ارتشتاران) به‌این مسئله اشاره می‌کند: مسایل ما آن است که ... این واحدها سوخت ندارند. برق نیست، چون اعتصابات است و اگر به‌محض اینکه شروع کردیم همین امروز سوخت هم قطع شد دیگر واحدها [نمی‌توانند کار بکنند]. (بی‌نا، 1366: 117) «نجیمی نائینی» (مشاور رئیس ستاد بزرگ ارتشتاران) این مشکل را اساسی می‌داند و می‌گوید: بررسی کردیم. ما نمی‌توانیم پالایشگاهها را به‌کار بیندازیم، فقط می‌توانیم یک مقداری نفت خام [بیاوریم]. انرژی نیست، سوخت نیست، تانک‌ها نمی‌توانند حرکت کنند. هواپیماها نمی‌توانند حرکت کنند. وسایل نمی‌تواند حرکت کنند. مردم را نمی‌شود نگه داشت. (همان: 242)بنابراین، اعتصابات در انقلاب ایران به‌طور جدی مورد توجه دستگاه سرکوب قرار نگرفت.9  عدم‌سرکوب اعتصابات موجب شد که در بین سران ارتش، دلهره‌ای از این بابت ایجاد و منابع تأمین نفتی ارتش دچار اختلال شود. 2. تحصن، بست‌نشینی و مسجد: در بررسی این عامل، ابتدا به‌اهمیت مسجد در انقلاب می‌پردازیم و سپس فرضیه خود را می‌آزماییم. مسجد در انقلاب اسلامی اهمیت فراوانی داشت. مساجد در انقلاب اسلامی توانستند بسیج سیاسی موفقی را در سطح ملی ایجاد کنند. هرچند، بسیج سیاسی در برابر رژیم، با مخالفت نویسندگان، قضات، قانون‌گذاران، روشنفکران، ناشران و دانشجویان دموکرات و سکولار آغاز شد، ولی بیشتر این مخالفت‌ها به‌دلیل سیاست‌های سرکوب بلند‌مدت دولت، فراتر از تهران نرفت. بسیج موفق در سطح بالا از طریق مساجد صورت گرفت؛ زیرا مساجد در بیشتر سال برای اهداف مذهبی قابل استفاده و برای تظاهرات و مراسم سوگواری، بدون دخالت دولت، باز و دردسترس بودند. در این سال‌ها، مساجد تنها مؤسسه‌ای برای بسیج گروه مخالف در مقیاس ملی بودند. مطالعات، تعداد مساجد را در سرتاسر ایران بین 000/20 تا 000/80 که شامل 000/5 مسجد شهری است، تخمین می‌زنند. (راسلر، 1996: 161) علاوه بر تعداد زیادی از مساجد که در طول دوران انقلاب باز بوده‌اند، هیئت‌های مذهبی بزرگی نیز در ایران وجود داشت که در دوران انقلاب، نقش مهمی را ایفا کردند. «فرد هالیدی» در این‌باره چنین می‌نویسد:علاوه بر مساجد، مقدار بیشماری از اماکن مقدسه و مذهبی در کشور موجود است که مردم برای مراسم سوگواری، تلاوت قرآن یا برگزاری مراسم شهادت امام حسین× در ماه محرم به‌آن هجوم می‌آورند، گفته می‌شود که رقم چنین اماکن مقدسه در حدود 1200 است و 305 عدد آنها فقط در تهران واقع شده است. با این ترتیب مشاهده می‌شود که اسلام در ایران، خود سازمان و تشکیلات عظیمی دارد که از دولت جداست و از کنترل مستقیم شاه خارج است. (هالیدی، 1358: 239) باعنایت به‌اهمیت فراوان مساجد، رژیم شاه نتوانست کنترلی بر مساجد داشته باشد و آنها را سرکوب کند. در طول انقلاب، مساجد و مکان‌های مقدس، پنج‌بار مورد سرکوب قرار گرفته که عبارت است از:1. 24 مرداد 1357: حمله به‌مسجد لرزاده در تهران.2. 26 مرداد 1357: حمله به‌مساجد امام حسین، لرزاده و آذربایجانی‌ها.3. 4 شهریور 1357: محاصره نظامی حرم حضرت معصومه.4. 24 مهر 1357: حمله به‌اجتماع مردم کرمان در مسجد جامع این شهر.5. 2 آذر 1357: حمله به‌حرم امام رضا و کشتار در حرم. وقایع عینی و رویدادهای دوران انقلاب، نشان می‌دهد که روش تحصن، نسب به‌حجم زیاد آن، کمتر از سوی رژیم مورد سرکوب قرار گرفته است. در حمله به‌این مکان‌ها یک نوع اختلاف نظر بین مقامات و فرماند‌هان ارتش و شورای امنیت ملی وجود داشت.در تحلیل مذاکرات فرماندهان ارتش، محدودیت‌هایی وجود داشت که دستگاه سرکوب قادر به‌حذف چنین محدودیت‌هایی نبود و به‌همین دلیل، نتوانست مساجد را سرکوب کند. در اینجا به‌مواردی از این مذاکرات اشاره می‌شود: مقدم (رئیس ساواک):ممکن است درب مساجد را ببندیم. احتمالاً تشنجاتی ایجاد می‌گردد؛ ولی به‌تدریج رفع خواهد شد. اما این عمل با فرمایشات و اوامر ملوکانه مغایرت دارد. (مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1376ج: 39) ازهاری (رئیس ستاد بزرگ ارتشتاران):در مسجد قبا که ظرفیت سه‌هزار نفر را دارد، یازده‌هزار نفر جمع می‌شوند ... آنها نقشه و طرح دارند. از نقشه آنها چه اطلاع داشته باشیم و چه نداشته باشیم بر طبق اوامر، علیه آنها اقدام نمی‌شود. (همان: 46) مقدم:مساجد جایی است که در اختیار ما نیست؛ آخوندی که تبلیغ می‌کند در اختیار ما نیست. (همان: 47) سپهبد رحیمی (رئیس اداره یکم ستاد بزرگ ارتشتاران):این فعل و انفعالات [تقسیم اسلحه] در داخل مساجد صورت می‌گیرد که مأمورین فرمانداری نظامی اجازه داخل شدن به‌آنها را ندارند. البته اگر هم مقرر گردد داخل شوند، مسلماً خونریزی خواهد شد که دستور داده شده باید احتراز شود. (قره‌باغی، 1365: 325) بدین‌ترتیب، مساجد به‌عنوان شیوة مبارزه و مقابله، کمتر سرکوب شد. استمپل، وابسته سیاسی سفارت آمریکا، در این زمینه چنین می‌نویسد:عجیب اینست که دولت هیچگونه کوششی برای دخالت در شبکه مساجد بعمل نیاورد و آنرا تحمل کرد. (استمپل، 1377: 71)وی در جای دیگر نیز به‌این امر اشاره می‌کند و می‌نویسد: با این‌حال، شاه برای نابودی مخالفین متعصب و متنفذ در شبکه بسیار مؤثر مسجد کوششی بعمل نیاورد. (همان: 192) به‌طور خلاصه می‌توان گفت که دستگاه سرکوب به‌علل متعدد، مساجد را کنترل نکرد. یکی از دلایل چنین امتناعی، دینی و مذهبی‌بودن چنین مکان‌ها بود که خارج از حوزه سرکوب بود و نظامیان در برخورد با این موارد با محدویت‌هایی روبه‌رو بودند. در‌صورت سرکوب چنین مکان‌هایی، فعالیت‌های دیگری ایجاد می‌شد که قابل کنترل نبودند و آن روحیه شهادت طلبی است که بعداً به‌آن می‌پردازیم. 3. تظاهرات: گزارشات تاریخی و حوادث انقلاب نشان می‌دهد که تظاهرات به‌شدت سرکوب شده است. روش مقابله رژیم شاه با تظاهرات، استفاده از راهکار کشتار بود و راهکار دستگیری به‌دلایلی 10 انجام نمی‌شد. کشتار، همچنان‌که بعداً خواهیم نوشت، اثر منفی بر دستگاه سرکوب گذاشت. 4. مبارزه مسلحانه: مبارزه مسلحانه در انقلاب اسلامی به‌عنوان شیوه غالب در بین رهبران انقلاب مطرح نبود. این شیوه به‌وسیله گروه‌های رادیکال اسلامی و چپ دنبال می‌شد. طبق گزارشات استمپل، چریک‌هایی که در ایران فعالیت می‌کردند بین 400 تا 600 نفر بوده‌اند. (همان: 81 ) وی مدعی بود که این افراد و گروه‌ها از تجربه ‌مبارزه مسلحانه خوبی برخوردار بوده و دارای کادر کافی برای اقدام به‌عمل در دوران انقلاب ایران بوده‌اند. این گروه‌ها به‌طور کامل توسط ساواک شناخته نشد. (همان: 48) وقایع عینی نشان می‌دهد که رژیم شاه و دستگاه سرکوب در این دوره (19 دی 1356 تا 22 بهمن 1357) تنها در یک‌مورد توانستند، مبارزه مسلحانه را سرکوب کنند که عبارت است از به‌شهادت رسیدن سید‌علی اندرزگو در درگیری مسلحانه با ساواک در 2 شهریور 1357. بنابراین، این شیوه مبارزه در انقلاب اسلامی کمتر سرکوب شده است (لازم به‌ذکر است که این مطلب تنها در مورد زمان تحقیق صحیح است و زمان‌های بعدی را شامل نمی‌شود). 5. روابط دیپلماتیک: در فرایند انقلاب اسلامی روابط دیپلماتیک و ارتباطات سیاسی به‌منظور جلوگیری از خونریزی بیشتر بین مخالفین و دستگاه سرکوب برقرار شد. وقایع عینی نشان می‌دهد که مذاکره دیپلماتیک بین انقلابیان (بازرگان، سنجابی، فروهر و یزدی) با انجمن‌ها، مؤسسه‌ها، مجامع بین‌المللی، شاه، نخست‌وزیر، مقامات و فرماندهان ارتش و ... وجود داشت و این روابط سرکوب نمی‌شدند. عدم‌سرکوب این روابط به‌دلیل فضای ایجاد شده توسط رژیم شاه و بیرون‌بودن از حیطه سرکوب بود. هنگامی که این افراد با فرماندهان ارتش گفتگو می‌کردند، از حوزه نظامی و سرکوب خارج می‌شدند (بازداشت‌هایی از این افراد در دوران تحقیق انجام گرفته است که تأثیری بر این روابط نداشته است). این گونه روابط بر دستگاه سرکوب تأثیر مخربی داشت. روابط دیپلماتیک منجر شد تا مباحث مطرح شده برای مقابله در بین فرماندهان تغییر کند و به‌سوی مباحث سیاسی پیش رود. به‌طوری‌که در مذاکرات فرماندهان ارتش بعد از چنین گفتگویی، از راه‌حل‌های سیاسی برای حل بحران صحبت به‌میان می‌آید. استمپل در‌این‌باره چنین می‌نویسد: ژنرال قره‌باغی و ژنرال مقدم برای رسیدن به‌توافق بین ارتش و نهضت مذهبی با مخالفین ملاقات می‌کردند. موافقت بعمل آمده بود تا هنگامیکه راهپیمایی‌های تاسوعا و عاشورا منظم باشد، نیروهای مسلح دخالت نکنند. این توافق دو نتیجه مهم دربر داشت: ارتش و ساواک را به‌مذاکره مستقیم با مخالفین آشنا کرد که هر دو طرف برای اجتناب از مقابله خونین مایل به‌دادن امتیاز کمی هستند، امتیاز بسیار ناچیز و بالاخره برابری تقریبی، نیروی «ارتش ـ دولت» و «مردم ـ مخالفین» را به‌وضوح مشخص کرد. (همان: 211) به‌طور خلاصه، در رابطه با شیوه‌های مبارزه می‌توانیم بگوییم:الف) اعتصابات، تحصن، مساجد، مبارزه مسلحانه و روابط دیپلماتیک در دو‌سال آخر عمر رژیم، به‌طور زیادی توسط دستگاه سرکوب مورد سرکوب قرار نگرفت. اعتصابات به‌دلیل اقتصادی بودن آنها، تحصن به‌دلیل مقدس و دینی‌بودن، مبارزه مسلحانه به‌دلیل پیچیدگی خاص آن و روابط دیپلماتیک به‌دلیل سیاسی‌بودن، خارج از حوزه سرکوب قرار داشتند. 2. عمل سرکوب، تنها در تظاهرات صورت گرفت. راهبرد اصلی دستگاه سرکوب به‌دلیل محدودیت‌های دستگیری، کشتار بود. این عمل، همچنان‌که بیان خواهیم کرد، با محدودیت روبه‌رو بود. 3. در انقلاب اسلامی روابط دیپلماتیک نه تنها سرکوب و کنترل نشد، بلکه موجب تغییر گفتمان شد. این تغییر گفتمان به‌نوبه‌ خود، محدودیت‌هایی را برای گفتمان نظامی ایجاد کرد. جانشین‌شدن گفتمان سیاسی به‌جای گفتمان نظامی، منجر به‌اعلان بی‌طرفی ارتش شد. راهبردهای امام آزمون فرضیه دوم تحقیق: این فرضیه مدعی است که راهبردهای امام (بیانیه‌ها، اعلامیه‌ها، مصاحبه‌ها و ...) به‌عنوان نماینده اکثریت مردم و انقلابیان، باعث مواردی از قبیل فرار سربازان، تمرد، اعلام همبستگی، اعلان بی‌طرفی ارتش و... شد. در بررسی این ادعا، ابتدا به بیانیه‌های امام اشاره و سپس تأثیر آن‌را بر دستگاه سرکوب بررسی می‌کنیم. امام در پیام‌ها و بیانیه‌های خویش در طول دوره تحقیق (از 19 دی 1356 تا 22 بهمن 1357) به‌قدرت ارتش در سرکوب انقلاب توجه داشت. از تحلیل محتوای بیانیه‌ها و پیام‌های امام دو‌نتیجه استنتاج می‌شود: 1. بیست‌و‌پنج درصد از پیام‌های امام در این‌مدت به‌نحوی به‌ارتش مرتبط بوده است. (امام خمینی، 1378) این امر نشان‌دهنده اهمیت ارتش نزد امام است. در تحلیل ما از بیانات امام، ایشان جهت‌گیری خاصی نسبت به‌ارتش داشتند و اعلام کردند که افراد و نیروهای مسلح، مقصر اصلی نیستند، بلکه علت اصلی، آمریکا و اسرائیل و سران ارتش است و خواهان پیوستن ارتش به‌ملت شدند. به‌این‌ترتیب، خشم مردم را به‌جای آنکه متوجه ارتش کند، متوجه رژیم شاه و وابستگی شاه به‌اسرائیل و آمریکا کردند. 2. راهبردهای امام در رابطه با ارتش، درطول زمان، از اوایل پاییز 1357 شروع شد و به‌مرور زمان افزایش یافت. ایشان در نودودو مورد، ارتش را مورد توجه خویش قرار داده و در این زمینه مطالبی را بیان کردند. محتوای پیام امام در این رابطه به‌ترتیب اولویت عبارت است از: دعوت از ارتش برای پیوستن به‌مردم و کسب استقلال (52 مورد)؛ ارتش ایران، ارتش آمریکا و اسرائیل است و مال ایران نیست (20 مورد)؛ سران ارتش کودتاگر و سرکوب‌کننده ملت هستند و سربازها تقصیر ندارند (15 مورد) و سران ارتش حامی طاغوت هستند و اعتقاد و پشتوانه مردمی ندارند (5 مورد). 11از تحلیل محتوای راهبردهای امام این‌گونه استنباط می‌شود که امام بر اساس یک استراتژی، ابتدا ارتش را آلت‌دست استکبار جهانی (آمریکا) می‌خواند و آنها را به پیوستن به‌مردم و ملت توصیه می‌کند و سپس خواهان همکاری ارتش با مردم می‌شود. امام به‌نقش ارتش در انقلاب واقف و درصدد اصلاح و تزکیه ارتش بود. تغییرات متقارن افزایش راهبردهای امام و افزایش تمرّدها و اعلام همبستگی ارتشیان در جدول نشان داده شده است. این جدول نشان می‌دهد که بین این دو‌متغیر، رابطه وجود دارد و با افزایش بیانه‌های امام درباره ارتش، وضعیت ارتش دچار تغییر می‌شود. با در‌نظر‌گرفتن این تغییرات متقارن، نمی‌توانیم علت این تغییر را به‌تلاش رهبر انقلابی ربط دهیم. به‌عبارت آماری، وجود رابطه بین این‌دو به‌لحاظ آماری معنادار نیست، بلکه همبستگی این دو‌متغیر، به‌علت فرار شاه در 26 دی‌ماه بوده است. فرار شاه و افزایش راهبردهای جذبی امام با شروع اعلام همبستگی، افزایش تمرّدها و افزایش فرار سربازها متقارن است. این جدول، رابطه تعداد راهبردهای امام و وضعیت ارتش ایران را بر‌اساس گزارشات تاریخی نشان می‌دهد.                                   رابطه تعداد راهبردهای امام و وضعیت ارتش ماه تعداد راهبردها وضعیت ارتش قبل از مهر 1357 3 فرار سربازها مهر 1357 6 فرار سربازها آبان 1357 21 فرار سربازها، شروع تمرّد در ارتش (یک مورد گزارش شده) آذر 1357 12 فرار سربازها، تمرد ارتش (دو مورد گزارش شده) دی 1357 27 شروع اعلام همبستگی با امام، افزایش تمردها، فرار بهمن 1357 23 اعلام همبستگی، رژه رفتن در برابر امام، اعلان بی‌طرفی ارتش   عباس قره‌باغی در‌زمینه تقلید ارتشیان از امام و مراجع می‌نویسد:برابر اظهارات سپهبد جعفری (سرپرست شهربانی کشور در شورای امنیت ملی در دولت آقای بختیار)، تعدادی از پرسنل شهربانی کتباً گزارش نموده بودند که از مقلّدین آیت‌الله خمینی بوده و نمی‌توانند بر‌خلاف دستورات آیت‌الله عمل نمایند. آیت‌الله‌ها و مراجع تقلید نیز فتوی داده بودند که هر کس به‌رژیم سلطنت خدمت کند، مرتد است. (قره باغی، 1365: 103 و 104) وی در ادامه می‌نویسد:بر اساس استراتژی رهبر انقلاب، از سربازان و درجه‌داران می‌خواهد که به‌وظایف مذهبی و دینی و ملی خود عمل کنند و به‌انقلاب بپیوندند و پادگانها را تخلیه کرده و از ارتش فرار کنند و دستورهای مافوق را اطاعت نکنند و به‌جنبش ملحق شوند و دیدیم که سربازان ما عکس‌العمل نشان دادند و به‌پیام امام پاسخ مثبت دادند. (همان: 104) عده‌ای از سرپاسبانان و پاسبانان علاوه بر گزارش کتبی، به‌طور شفاهی صریحاً اظهار می‌کنند که ما مسلمان و مقلد آیت‌الله خمینی هستیم و نمی‌توانیم بر خلاف اوامر و دستورات آیت‌الله رفتار کنیم، ... (البته مسئله مذهب و تقلید، منحصر به‌پرسنل شهربانی نبود، بلکه شامل همه افراد و سایر نیروها نیز می‌گردید) اثرات (تقلید از مراجع و امام) آن‌که به‌صورت شرکت در تظاهرات با مخالفین و یا اعلام همبستگی با آقای خمینی بود؛ عملاً در پرسنل نیروی هوائی، اداره تسلیحات و اداره جغرافیایی ارتش و یگان هواپیمائی نیروی زمینی و ... خودنمایی کرد. (همان: 203 و204) بدره‌ای (فرمانده نیروی زمینی) در این باره چنین می‌گوید:تنها کاری که می‌توانند بکنند، صحبت کردن برای افراد است. [فرماندهان] صحبت کنند و روحیه‌شان را بالا ببرند. ولی باید اذعان کنیم قربان که ما هر چقدر صحبت کنیم، با یک سطر روزنامه که آن بالا می‌نویسد آیت‌الله خمینی گفته است که ارتش برادر ماست و از ارتش دفاع بکنند، این واقعاً همه را خنثی می‌کند. یعنی ارتش ما اینقدر ذلیل است که بایستی غیر‌نظامی‌ها بیایند و از ما دفاع کنند. (بی‌نا، 1366: 50). در مورد تبلور راهبردهای امام در جهت‌گیری مردم (همکاری با ارتش، حمایت از ارتش، گل‌دادن به‌ارتش و حمایت از سربازان فراری) این امر کاملاً مشهود بود که یکی از شیوه‌های مبارزه، روش گل و گلوله است که برگرفته از راهبردهای امام بود. ایجاد روابط صمیمی، گل‌دادن، عکس‌گرفتن، بوسیدن سربازها و ... از شیوه‌های توصیه شده امام به‌مردم بود. این نوع برخورد موجب شد که دستگاه سرکوب نتواند انقلابیان را کنترل و سرکوب کند. فرماندهان ارتش در جلسات خویش برای مقابله با آن، راهکاری را ارائه ندادند و نتوانسته‌اند آن‌را کنترل کنند. در اینجا به‌چند مورد اشاره می‌کنیم: ازهاری (رئیس ستاد ارتشتاران):اصلاً منطقه آنجا [نزدیک ستاد، روز 16/6/57]، چون جمعیت زیاد بود آنجا را گل‌باران کردند، خوب این سرباز من چه فکر می‌کند؟ می‌گوید اینها که گل می‌اندازند، من بکشمش، باید جلوگیری بکنیم، جناب آقای شریف امامی بدترین موقع است. (مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1376ب: 23) بدره‌ای:عرض کنم در مورد عکس‌گرفتن و این روابطی که بین مردم و سربازها هست ... که منجر به‌این شد که آمدند و گل دادند. عرض کنم که پریدند روی کامیون‌ها و سربازها را بوسیدند و بعد سربازها هم تقریباً داشتند کم‌کم واقعاً می‌رفتند به‌طرف آن اغتشاش‌کنندگان و متظاهرین. (همان: 48) قره‌باغی:این‌طور به‌من خبر دادند، این بوده است که ماشین رد می‌شد؛ البته، چند نفر پریدند توی ماشین و بلافاصله شروع کردن به‌چسباندن عکس خمینی و بغل کردن و بوسیدن [سربازها] و بلافاصله از این صحنه عکس برداشته‌اند. (همان: 47) بدره‌ای:به‌نظر من نباید اصلاً اجازه بدهیم این فکر به‌مغز یک‌سرباز خطور کند که حتی یک گل بگیرد چون شروعش با همین گرفتن گل است ... خطر آن موقعی ما را تهدید می‌کند که بین ارتش و این عده ... نزدیکی، یعنی رفاقت و دوستی برقرار شود. (همان: 59) فرهنگ شهادت و روحیه شهادت‌طلبی آزمون فرضیه سوم: این فرضیه مدعی است که دستگاه سرکوب از کشتار زیادتر به‌دلیل وسیع‌تر شدن قیام و کشتار زیادتر از مرحله اولیه، اجتناب می‌کرد. به‌عبارت دیگر، این فرضیه به‌ دو‌شکل می‌تواند ادعاهایی را مطرح کند که عبارت است از: 1. کشته‌شدن مخالفین و مراسم عزاداری (چهلم را به‌چهلم رساندن و به‌هم متصل‌کردن تظاهرات) منجر به‌افزایش فعالیت‌های انقلابیان می‌شود. 2. روحیه شهادت‌طلبی و فرهنگ شهادت بین انقلابیان موجب شد که کشتار، بی‌فایده باشد؛ زیرا با کشته‌شدن فردی، افراد بیشتری برای شهادت آماده می‌شدند. به‌عبارت بهتر، استفاده از راهبرد کشتار به‌دلیل تقدس این امر (کشته‌شدن) و افتخار‌آمیز بودن این عمل نزد فرد، کارآیی کشتار برای برخورد با انقلابیان را از دست می‌دهد. با عنایت به‌شناخت ما از راهکارهای رژیم شاه و راهبرد اصلی دستگاه سرکوب برای مقابله با تظاهرات، یعنی کشتار مردم، این امر به‌وضوح مشاهده شد که رژیم برای حفظ خود کشتارهای وسیعی را در خیابان‌ها انجام داد. بنابراین، می‌توانیم ادعای فرضیه را رد کنیم؛ ولی با این توضیح که کشتار وسیع‌تر از کشتار فعلی، امکان‌پذیر بوده است، می‌توان ادعای فرضیه را حفظ کرد. تحلیل صورت‌جلسات نشان داد که مقامات ارشد و فرماندهان ارتش به‌این امر واقف بودند که کشتار وسیع، مسئله‌ساز است و کشتار انقلابیان، موجب وسیع‌تر شدن تظاهرات و کشتارهای وسیع‌تر بعدی می‌شود. آنها در گفتگوهای خویش سعی می‌کردند که از کشتار وسیع‌تر جلوگیری کنند. این موارد بر صحت مطلب دلالت می‌کند: ازهاری:هدف اول این است که اغتشاش را ازبین ببرند؛ بدون اینکه خونی از دماغ فردی ریخته شود؛ زیرا کشتن چند نفر [موجب می‌شود] که بعداً ده‌ها و صدها نفر کشته شوند. (مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1376ج: 22) سپهبد مقدم (رئیس ساواک):قبلاً اوامر به‌سلف من صادر گردیده است که کمتر، افراد کشته شوند که اخلالگران نتوانند مراسم چهلم را به‌چهلم دیگر وصل و بهانه‌ای برای تظاهرات داشته باشند. (همان: 39) نخست وزیر (شریف امامی):اما یک مطلب هست، ما باید [به] یک صورتی [عمل] بکنیم، باز بهانه‌ای به‌دست ندهیم چهار نفر کشته شود. (مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1376الف: 40) نخست وزیر (شریف امامی):تا آنجا که مقدور است، خشونت نکنند؛ زیرا اگر کسی کشته شود باز چهلم و هفته و سال درست می‌شود و گرفتاری برای ما درست می‌شود. (مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1376ب: 37) برای تأیید این امر که روحیه شهادت‌طلبی، راهبرد کشتار را بی‌معنی کرده بود و با کشته‌شدن یک شخص، افراد بیشتری آمادة کشته‌شدن و شهادت می‌شدند (شعار کلاسیک «خون بر شمشیر پیروز است») می‌توانیم به این نوشته‌ها و نقل‌قول‌ها اشاره ‌کنیم. استمپل می‌نویسد: خمینی و پیروان او برنامه‌ریزی کردند تا از محرم، ماه مقدس اسلامی ... با تکیه بر‌ایمان، بعنوان دوره‌ای جهت سرنگونی نظام سلطنتی بهره‌برداری کنند ... روز عاشورا، همیشه در ایران، ضمن برگزاری مراسم عزاداری، دستة بهم فشرده مردان ... در شهرها و شهرک‌ها و روستاها راهپیمایی می‌کنند و به‌سینه‌زنی و زنجیر‌زنی می‌پردازند. زنجیرزنی را با نظم و آهنگ انجام می‌دهند. با تنبیه خود و استغاثه بدرگاه خدا برای بخشایش گناهان، خویشتن را بقصد وصول به‌شهادت می‌زنند. خمینی و مسلمانان ستیزه‌گر، بدون توجه به‌بهای پیروزی، پیروزی می‌خواستند و حاضر بودند تا در راه وصول به‌هدف، شهید شوند. (استمپل، 1377: 199 و 200) محققی (یکی از فرماندهان ارتش) بر این نکته تأکید می‌کند که تظاهرات‌کنندگان، شعار «یا مرگ یا خمینی» سر می‌دادند. (بی‌نا، 1366: 209) وی بر شهادت‌طلبی انقلابیون و جسارت آنها برای شهادت تأکید می‌کند و آن‌را امری غیرقابل کنترل از سوی دستگاه سرکوب می‌داند. نجیمی نائینی می‌گوید: چون نیامدن ایشان [از نظر] مردم مثل اینست که اصلاً جلوی امام حسین را گرفته‌اید به‌میدان، عاشورا، کربلا، اصلاً شما جلوی آنها را نمی‌توانید بگیرید. شاید هزاران نفر بیایند و خودشان را به‌کشتن بدهند. (همان: 240) نتیجه ناتوانی در سرکوب انقلابیان یکی ازعوامل مؤثر در پیروزی انقلاب‌ها است. در انقلاب، ارتش و نیروهای سرکوب و اجبار به‌عللی توانایی خود را از دست می‌دهند. این مقاله نشان داد که ماهیت گوناگون و منحصر به‌فرد انقلابیان، انتخاب گزینه مناسب از سوی رژیم را برای مقابله با انقلابیان مشکل می‌سازد. شیوه‌های انقلابی‌گری در هر انقلاب منحصر به‌فرد هستند. آنچه می‌توان درباره همه انقلاب‌ها گفت، این است که سرکوب انقلابیان به‌علل تنوع شیوه‌های مبارزاتی آنها مشکل می‌شود. انقلابیان با برخورداری از فرهنگ مقاومت و مخالفت، که ریشه در فرهنگ دینی و سیاسی جامعه دارد، از روش‌های مختلفی استفاده می‌کنند. 13 در انقلاب ایران، تحصن و برگزاری مراسم در مساجد که به‌منظور مبارزه با رژیم شاه انجام می‌شد، به‌دلیل ریشه‌‌داشتن در فرهنگ دینی کم‌تر سرکوب شدند. روابط دیپلماتیک نیز با جایگزین‌کردن گفتمان سیاسی به‌جای گفتمان نظامی، سران و فرماندهان ارتش را به‌صورت روانی متقاعد کرد که راه حل بحران، از طریق گفتمان سیاسی حل می‌شود. در انقلاب اسلامی ایران، اعلان بی‌طرفی ارتش و همراه‌شدن آنها با انقلابیان، موجب شد تا کشتار انقلابیان از حد محقق‌شده آن، فراتر نرود. به‌عبارت بهتر، امکان خشونت از سوی ارتش امکان‌پذیر بود، ولی محقق نشد. هر چند که مبارزه مسلحانه در انقلاب ایران کمتر تأثیر داشت، ولی دستگاه سرکوب در برخورد با این شیوه موفق نبود. اعتصابات نیز که تا حدی منجر به‌فلج شدن ارتش در برخورد با انقلابیان شد، در انقلاب ایران سرکوب نشد. تنها شیوه‌ای از مبارزه که سرکوب شد، تظاهرات بود. برخورد نیروهای مسلح شاه (ارتش) 14 با تظاهرات، استفاده از راهکار کشتار بود. نبود پلیس ضد‌شورش، 15 به‌کارگیری ارتش در خیابان‌ها را تقویت کرد. عدم‌استفاده از راهکار دستگیری،16  به‌دلیل فضای بین‌المللی و حقوق بشر و نبود امکانات، رژیم را مجبور کرد تا از کشتار استفاده کند، ولی فرهنگ شهادت و روحیه شهادت‌طلبی، استفاد از راهکار کشتار را نیز ناکارآمد ساخت. مراسم چهلم و عزاداری، بسیج سیاسی را در سطح وسیع‌تر ممکن ساخت و آن‌را به‌سایر شهرها تسری داد. سران ارتش و فرماندهان رژیم شاه نیز با آگاهی از این امر، کشتار بیشتر را محدود کردند (ضعف در معنای عدم به‌کارگیری راهکار خاص). علاوه بر موارد مذکور، عامل دیگری نیز ناتوانی ارتش را برای سرکوب، تقویت کرد و آن، بیانیه‌های امام بود که با توجه به‌بصیرت ایشان درباره قدرت ارتش و همچنین سردرگمی ارتش، زمینه را برای جذب و پیوستن آنها فراهم ساخت. منابع و مآخذ 1. آبراهامیان، یرواند، 1377، ایران بین دو انقلاب، ترجمه حسن شمس‌آوری و محسن مدیر‌شانه‌چی، تهران، نشر مرکز. 2. ــــــــــــــــــــ ، 1389، تاریخ ایران مدرن، ترجمه ابراهیم فتاحی، تهران، نشر نی. 3. استمپل، جان دی، 1377، درون انقلاب ایران، ترجمه منوچهر شجاعی، تهران، نشر نگارش. 4. اسکاچپل، تدا، 1376 دولت‌ها و انقلاب اجتماعی، ترجمه مجید رویین‌تن، تهران، انتشارات سروش. 5. ــــــــــــــــــــ ، 1379، «حکومت تحصیل‌دار و اسلام شیعه در انقلاب ایران»، ترجمه محسن امین‌زاده، در رهیافت‌های نظری بر انقلاب اسلامی، تدوین عبدالوهاب فراتی، قم، نشر معارف. 6. امام خمینی، سید روح‌الله، 1378، صحیفه نور، مجموعه آثار امام خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، جلدهای 1 تا 6. 7. برینتون، کرین، 1370، کالبدشکافی چهار انقلاب، ترجمه محسن ثلاثی، تهران، نشر نو. 8. بی‌نا‌، 1366، مثل برف آب خواهیم شد، مذاکرات شورای فرماندهان ارتش، تهران، نشر نی. 9. تیلی، چارلز، 1383، انقلاب‌های اروپایی، ترجمه بهاءالدین بازرگانی گیلانی، تهران، انتشارات کویر. 10. جانسون، چارلمرز، 1363، تحول انقلابی، ترجمه حمید الیاسی، تهران، امیر‌کبیر. 11. حاضری، علی‌محمد و ابراهیم صالح‌آبادی، 1383، «ساختار دستگاه سرکوب و فروپاشی رژیم شاه»، تهران، مجله جامعه شناسی ایران، دوره پنجم، شماره 3. 12. درویش سه‌تلانی، فرهاد، 1378، «فروپاشی رژیم شاه در ایران»، در مجموعه مقالات کنگره بین‌المللی تبیین انقلاب اسلامی، تهران، مؤسسه تنظیم ونشر آثار امام خمینی. 13. دوورژه، موریس، 1375، روش‌های علوم اجتماعی، ترجمه خسرو اسدی، تهران، امیرکبیر. 14. زونیس، ماروین، 1371، شکست شاهانه، ترجمه اسماعیل زند و سعیدی، تهران، نشر نور. 15. سمتی، محمد‌هادی، 1377، «بحران تصمیم‌گیری �





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 128]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن