واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
چگونه بیشهامتی دبیرکل به نفع ایران تمام شد؟
عقبنشینی بان کی مون از تصمیماش عملا شرایط را بیشتر از قبل به نفع ایران رقم زد و حالا در ژنو 2 خیلیها از ضرورت حضور این کشور سخن میگویند؛ که این مسئله بدلیل نقش مهم منطقهای، عملا یک قدرت سیاسی برای ایران محسوب میشود.
برگزاری ژنو 2 به خوبی نشان داد که توقعات چقدر به طور غیرواقعی از یک نشست زیاد بوده است. اختلافات حاکم در ژنو 2 آنقدر جدی است که امکان حصول هرگونه توافقی که بتواند بحران سوریه را به سوی آرامش ببرد، بسیار کم است. این مساله البته کاملا قابل پیشبینی بود. صف مخالفان اسد دقیقا دست روی نقطهای گذاشتهاند که حامیان اسد آن را خط قرمز خود میدانند. مخالفان بر مصوبات ژنو 1 یعنی شکلگیری دولت انتقالی بدون اسد اصرار دارند در حالیکه حامیان اسد هرگونه سخن گفتن از آینده سوریه را صرفا در حوزه اختیارات مردم سوریه دانسته و کنارهگیری اسد را یک توهم میدانند. در این میان اما حضور ایران در این نشست به یک ماجرای مهم تبدیل شد. از ماهها قبل حضور ایران در ژنو 2 مورد بحث بود. هر بار که پالسهای مثبتی از سوی قدرتهای بزرگ مبنی بر حضور ایران صادر شد، هم زمان شرط و شروطهایی از سوی ائتلاف ملی مخالفان سوریه مطرح میشد که حضور خود را به عدم حضور ایران در ژنو 2 گره میزدند. در این میان ایران نیز که به خوبی میدانست مجوز حضور در ژنو 2 زمانی برای او صادر خواهد شد که مصوبات ژنو 1 را بپذیرد، به طور مداوم از حضور بدون پیش شرط خود در این نشست سخن میگفت و البته کاملا مشخص بود که نگاه حریصانهای برای حضور در این نشست نداشت. اما با همه اینها و در حالیکه شخصیتها و دولتهای مختلفی از اهمیت حضور ایران در ژنو 2 سخن میگفتند، بالاخره بانکی مون دبیرکل سازمان ملل متحد سه روز قبل از آغاز این نشست به طور رسمی دعوتنامهای برای ایران فرستاد و گفت که در گفتگو با ظریف وزیر خارجه ایران به تفاهم شفاهی مبنی بر پذیرش مصوبات ژنو 1 از سوی ایران رسیده است. اما این اظهار نظر خیلی سریع با واکنش مسئولان وزارت خارجه مواجه شد چرا که آنها همچنان بر حضور بدون پیش شرط ایران در ژنو 2 مصر بودند. همزمان با رسانهای شدن دعوت از ایران، ائتلاف ملی مخالفان که به شدت از تفرقه درونی رنج میبرد و به تازگی اعلام کرده بود که حاضر است در ژنو 2 حضور یابد، گفت که اگر دبیرکل دعوتش را از ایران پس نگیرد، در این نشست شرکت نخواهد کرد. عربستان از سوی دیگر، ایران را فاقد لیاقت برای حضور در ژنو 2 معرفی کرد و آمریکا هم از ضرورت بازپسگیری دعوت سخن گفت چرا که ایران مصوبات ژنو 1 را صریحا رد کرده است. در نهایت جناب مون، تحت فشارها دعوت خود را پس گرفت. اما با همه اینها حالا که ژنو 2 در حال برگزاری است، گزارشها حاکی از این است که برخی از حاضران در این نشست بر اهمیت ضرورت حضور ایران برای حل بحران سوریه در ژنو 2 اصرار دارند. آنها معتقددند که ژنو 2 بدون حضور ایران به نتیجه نخواهد رسید. اما آیا واقعا اینگونه است؟ آیا حضور ایران در این نشست می توانست در حل بحران سوریه کمک شایان توجهی بکند؟ آیا در شرایط کنونی عدم حضور ایران به دلیل عدم دعوت از او در ژنو 2 مفیدتر بوده است یا حضور او؟ برای پاسخ به این سوالات بهتر است فرض کنیم که ایران در این نشست حضور یافته و حال به اثرات این حضور بپردازیم. ایران اگر در ژنو 2 حضور مییافت، به نظر بیشتر یک بمب خبری و رسانهای محسوب میشد تا اینکه قابلیت اثرگذاری قابل توجهی داشته باشد. اختلافات قطبی شده مخالفان سوریه که به هیچ وجه سر سازگازی با اسد را ندارند با حامیان اسد که بر نقش مردم در تعیین سرنوشت سوریه اصرار داشته و هر گونه تصمیمگیری بدون احتساب این عامل را بیمعنا میدانند، باعث میشود تا عملا ژنو 2 به نتیجه خاصی نرسد. این مساله هیچ ربطی به حضور ایران ندارد و میتوان گفت در صورت حضور ایران در ژنو 2 با توجه به کینهای که معارضان از او به دل گرفتهاند، حتی احتمال حصول نتیجه کمتر نیز میشد. لذا به نظر میرسد اصرار ایران به عدم پذیرش مصوبات ژنو 1 ارزشی بسیار بیشتر از حضور در یک نشست تقریبا تشریفاتی دارد کما اینکه حضور کشور قدرتمندی چون روسیه که از قضا ژنو 1 را هم پذیرفته و اصراری بر ماندن اسد ندارد هر چند میخواهد ساختارها در این کشور حفظ شود، آن قدر منشا اثر نبوده که دستیابی به راهحل را برای حل بحران فراهم سازد. بر این اساس عقبنشینی بان کی مون از تصمیماش عملا شرایط را بیشتر از قبل به نفع ایران رقم زد و حالا در ژنو 2 خیلیها از ضرورت حضور ایران سخن میگویند. این مسئله فارغ از اینکه چقدر حضور ایران در این نشست میتوانست موثر باشد، عملا یک قدرت سیاسی برای ایران محسوب میشود چرا که نقش منطقهای ایران آنقدر مهم است که اکثرا از ضرورت حضور این قدرت منطقهای در ژنو 2 سخن به میان میآید و این در حالی است که در صورت حضور این قدرت منطقهای در این نشست، اگرچه قدرت ایران به رسمیت شناخته میشد اما پس از بینتیجه ماندن نشست به دلیل اختلافات قطبی معارضان و حامیان، این به رسمیت شناخته شدن قدرت، کمرنگ میشد و ایران هم مانند سایر قدرتهای موثر در بحران سوریه نگریسته میشد. لذا عدم شهامت دبیرکل سازمان ملل بر تصمیمی که اتخاذ کرده بود و فشاری که مخالفان اسد بر او آوردند تا دعوت خود را پس بگیرد، به نظر شرایط را بیشتر از زمانی که ایران در ژنو2 حضور مییافت به نفع او تغییر داد. غیبت در ژنو 2 همراه با پرستیژ قدرت بیشتر از حضور زیر سایه اختلافات شدیدی که مانع حصول نتیجه میشود، ارزش دارد. سعید ساسانیان منبع: مرکز اسنادانقلاب اسلامی
92/11/06 - 04:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 102]