محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1841996259
بررسی نظریه آیات مستثنیات سور مکی و مدنی
واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
بررسی نظریه آیات مستثنیات سور مکی و مدنی
در زمینه بحث «تداخل سورههای مکی و مدنی» در قرن اول و دوم خبری از تداخل وجود ندارد، در قرن سوم نمونههای اندکی مشاهده میشود و در قرن چهارم و پنجم رو به فزونی یافته و در قرن ششم و هفتم به اوج خود میرسد.
چکیده مقصود از آیات مستثنیات، وجود آیه مدنی در سوره مکی و آیه مکی در سوره مدنی است. در قرون اول و دوم هجری از این موضوع اثری در منابع دیده نمیشود. اما در قرن سوم، نمونههای اندکی وجود دارد، و به تدریج در قرن چهارم و پنجم افزایش یافته و در قرن ششم و هفتم به اوج خود میرسد. از این رو در منابع تفسیری و علوم قرآنی از وجود 197 آیه مدنی در سورههای مکی، و 26 آیه مکی در سور مدنی نام برده شده است. اندیشمندان علوم قرآنی در تعریف مکی و مدنی بودن سورهها، تعاریف خویش را بر اساس مبانی مختلفی مانند: خطاب، مکان و زمان مبتنی ساختهاند که به نظر نگارنده، زمان بهترین مبنا در تعریف آیات مکی و مدنی است. در این مقاله ضمن ارائه دلائل استثناء و تداخل آیات مدنی در سور مکی و آیات مکی در سور مدنی و نقد و بررسی آنها دلایل بطلان این استثناها ارائه شده است. واژگان کلیدی آیات مکی، آیات مدنی، آیات مستثنیات، تداخل آیات مکی و مدنی، جمع قرآن. طرح مسئله مقصود از آیات مستثنیات ، وجود آیه مدنی در سوره مکی و بالعکس در حیات پیامبر(ص) است که توسط آن حضرت انجام شده است. (بهشتی، 1385: 91) البته گاهی بخشی از یک آیه، مدنی و بخش دیگر آن مکی است. مانند: آیه سه سوره مائده، که گفته شده قسمتی از این آیه؛ یعنی از «الْیَوْمَ یَئِسَ» تا «دِینًا» مکی است. در برخی از منابع آمده است که پیامبر اکرم(ص) بعضی از آیات مکی را در سور مدنی و بالعکس قرار داده است. (بخاری، 1401: 2 / 119، زرکشی، 1421: 1 / 296، فیض کاشانی، 1314 ـ 1303: زنجانی، 1388: 28) این تحقیق درصدد است تا ثابت کند که چنین عملکردی با طبیعت زبان سازگار نیست و در قرآن که بلیغترین متن است، صورت نگرفته است. تاریخچه بحث در سده اول سخنی از تداخل آیات مکی و مدنی در یک سوره نیست. در سده دوم، در کتاب الناسخ و المنسوخ قتاده (117 ق) و در کتاب تنزیل القرآن بمکة و بالمدینة زهری (124 ق) نیز سخنی به میان نیامده است، ولی در تفسیر مقاتل بن سلیمان (150ق) نمونههایی دیده میشود، مانند: سوره انفال مدنی است بهجز آیه 30: «وَإِذْ یَمْکُرُ بکَ الَّذِینَ کَفَرُواْ». (مقاتل، 1423: 2 / 98) در سده سوم، در کتاب فضائل القرآن باب «منازل القرآن بمکة و المدینة» ابوعبید (224 ق) سخنی از تداخل آیات مکی و مدنی وجود ندارد، و در کتاب فضائل القرآن ابنضریس (294 ق) بهطور صریح سخنی از این تداخل نیامده است، ولی غیرمستقیم ظاهراً قائل به تداخل است؛ چراکه گفته است ملاک من از سوره مکی و سوره مدنی، آیات آغازین است. (ابنضریس، 1408: 33) این عبارت گویای این است که برخی از سور در نظر او، حاوی هر دو نوع بوده است، مگر اینکه مرادش تنها آخرین سوره مکی باشد که آغازش در مکه و ادامهاش در مدینه بوده است. در تفسیر طبری (310 ق) نیز تداخل به چشم میخورد. مانند: سوره عنکبوت مکی است بهجز آیات 10 و 11. (طبری، 1412: 14 / 86) در سده چهارم، در معانی القرآن نحاس (338 ق) چندین مورد تداخل دیده میشود. مانند: سوره حج مکی است بهجز سه آیه آن که در مدینه نازل شده است. (نحاس، 1408: 4 / 371) در سده پنجم در الناسخ و المنسوخ ابنسلامه (410 ق) نیز تداخل به چشم میخورد، مانند: سوره مائده مدنی است بهجز یک آیه؛ سوره انعام مکی است بهجز 9 آیه؛ سوره هود مکی است بهجز یک آیه. و نیز در المحلَّی فی شرح المجلَّی ابنحزم، (456 ق) به تداخل اشاره شده است، مانند: سوره نحل مکی است بهجز آیه 40 تا آخر و قسمت اول سورههای: شعراء و ماعون مکی و قسمت دوم آنها مدنی است. (بنگرید به: موسوی بجنوردی، 1374: 3 / 347) در تفسیر التبیان شیخ طوسی، (460 ق) نیز سخن از تداخل به میان آمده است. مانند: انفال مدنی است بهجز آیه 7، (طوسی، بیتا: 5 / 71) در سده ششم تفسیر مجمع البیان لعلوم القرآن شیخ طبرسی، (560 ق) در آغاز اکثر سورهها چند آیه را از قول قدما استثنا کرده است، مانند: سوره نساء مدنی است بهجز دو آیه 58 و 176. (طبرسی، 1360: 3 / 5) در تفسیر زاد المسیر ابنجوزی، (597 ق) نمونههای فراوانی به چشم میخورد، مانند: سوره مائده مدنی است بهجز آیه سوم، «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ» که مکی است و در عرفه نازل شده است. (ابنجوزی، 1388: 2 / 267) ابنجوزی درباره سوره انعام روایاتی میآورد که همه آن مکی است و روایاتی نیز ذکر میکند که دو آیه را استثنا کرده است. (همان: 8 ؛ بهشتی، 1385: 96) از معاصران نیز برخی قائل به تداخل هستند، نظیر زرقانی در مناهل العرفان فی علوم القرآن، مانند: عنکبوت مکی است بهجز یازده آیه اول که ذکر منافقان است. (زرقانی، 1409: 1 / 200) خلاصه آنکه از آیات مستثنیات در سده اول و دوم خبری نیست. در سده سوم، نمونههایی اندک بهچشم میخورد، در سده چهارم و پنجم این نمونهها افزایش یافته و در قرن ششم و هفتم کاملاً جا افتاده است. (بهشتی، 1385: 97) تعریف مکی و مدنی مبنای اندیشمندان در تعریف مکی و مدنی مختلف است، برخی مبنا را به خطاب، برخی بر مکان و برخی بر زمان گذاردهاند. 1. بر مبنای خطاب، سوره مکی سورهای است که خطابش به اهل مکه است و سوره مدنی آن است که خطابش به اهل مدینه باشد. (زرکشی، 1421: 1 / 187) نقص این تعریف آن است که آیات فراوانی وجود دارد که نه خطابش به اهل مکه است و نه اهل مدینه. مانند: «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ»، (احزاب / 1) «یَا أَیُّهَا النَّاسُ». (بقره / 168) 2. بر مبنای مکان، سوره مکی سورهای است که در مکه نازل شده و سوره مدنی، سورهای است که در مدینه نازل شده است. (زرکشی، 1521: 1 / 187) نقص این تعریف آن است که شامل آیاتی که در سفر بر پیامبر’ نازل شده است، نمیشود، مانند آیه: «لَوْ کَانَ عَرَضًا قَرِیبًا وَسَفَرًا قَاصِدًا لَاتَّبَعُوکَ» (توبه / 42) که در تبوک نازل شده است. 3. بر مبنای زمان، سوره مکی سورهای است که قبل از هجرت و سوره مدنی سورهای است که بعد از هجرت نازل شده است. (زرکشی، 1421: 1 / 181) این تعریف، جامع و مانع و در تحقیقات قرآنی سودمندتر از دیگر تعاریف است. (حکیم، 1403: 42) زیرا هجرت نقطه عطف تحولات جدید نهضت پیامبر اکرم’ است و حال و هوای قرآن بعد از هجرت با قرآن قبل از هجرت بسیار متفاوت است و به تشخیص آیات ناسخ و منسوخ کمک میکند. (حکیم، 1403: 40) اکثر صاحبنظران علوم قرآنی ـ بهویژه متأخران ـ همین تعریف را برگزیدهاند. (حکیم، 1403: 42) بر این اساس، حدود 86 سوره مکی و 28 سوره مدنی است. (روحانی، 1368: 168) اقسام تداخل تداخل به چهار شکل قابل تصور است: 1. تداخل آیات مکی در سورههای مدنی؛ 2. تداخل آیات مدنی در سورههای مکی؛ 3. تداخل آیات مکی در دیگر سورههای مکی؛ 4. تداخل آیات مدنی در دیگر سورههای مدنی. آیات استثنا شده در منابع از نوع اول و دوم است و هیچ سخنی از اقسام دیگر نشده است. از 36 سوره مکی زیر، آیاتی استثنا شده است: الفاتحه، انعام، اعراف، یونس، یوسف، نحل، اسراء، کهف، مریم، طه، انبیاء، مؤمنون، فرقان، شعراء، قصص، عنکبوت، روم، لقمان، سجده، سبأ، یس، زمر، مؤمن (غافر)، شوری، زخرف، جاثیه، احقاف، ق، نجم، قمر، واقعه، ملک، قلم، مزمل، مرسلات و مطففین. همچنین از 11 سوره مدنی زیر، آیاتی استثنا شده است: بقره، مائده، انفال، برائت (توبه)، رعد، حج، محمد، رحمن، مجادله، تحریم، انسان. اقسام آیات مستثنیات 1. یک آیه در سوره، مانند: آیه 163 سوره اعراف؛ 2. چند آیه پشت سرهم: مانند آیات 1 تا 11 سوره عنکبوت؛ 3. چند آیه پراکنده: مانند آیات 30 و 64 سوره انفال و مانند آیات 12، 17 و 114 سوره هود. مستثنیات سورههای مکی فاتحه / 3 * انعام / 20، 23، 47، 91، 93، 114، 141، 151، 152، 153 * اعراف / 163 * یونس / 40، 94، 95، 96 * هود / 12، 17، 114 * یوسف / 1، 2، 3 * ابراهیم / 28، 29 * حجر / 24، 87، 90، 91 * نحل / 41، 42، 95، 96، 126، 127، 128 * اسراء / 26، 32، 33، 57، 60 ، 73، 74، 75، 76، 77، 78، 79، 80 ، 81 ، 85 ، 88 ، 107 * کهف / 1، 2، 3، 4، 5، 6 ، 7، 8 ، 28، 32 * مریم / 58، 71 * طه / 130، 131 * انبیاء / 44 * مؤمنون / 64 ، 65 ، 66 ، 67 ، 68 ، 69 ، 70، 71، 72، 73، 74، 75، 76، 77 * فرقان / 68 ، 69 ، 70 * شعراء / 197، 224، 225، 226، 227 * قصص / 52، 53، 54، 55، 85 * عنکبوت / 1، 2، 3، 4، 5، 6 ، 7، 8 ، 9، 10، 11، 60 * روم / 17 * لقمان / 27، 28، 29 * سجده / 16، 17، 18، 19، 20 * سباء / 6 * یس / 12، 47 * زمر / 10، 23، 53، 54، 55 * مؤمن / 55، 56، 57 * شوری / 24، 25، 26، 27، 39، 40، 41 * زخرف / 45 * جاثیه / 14 * احقاف / 10، 15، 16، 17، 18، 19 * ق / 38 * نجم / 32، 33، 34، 35، 36، 37، 38، 39، 40، 41 * قمر / 39، 40، 45، 75، 76، 77، 78، 79، 80 ، 81 ، 82 * ملک / 12، 15، 29 * قلم / 17، 18، 19، 20، 21، 22، 23، 24، 25، 26، 27، 28، 29، 30، 31، 32، 33، 48، 49، 50 * مزمل / 10، 11، 20 * مرسلات / 48 * مطففین / 1، 2، 3، 4، 5، 6 . مستثنیات سورههای مدنی بقره / 109، 272، 281 * مائده / 3 * انفال / 30، 33، 64 * برائت / 113، 114، 128، 129 * رعد / 31 * حج / 19، 20، 21، 22، 23، 24، 52، 55 * محمد / 13 * رحمن / 29 * مجادله / 7 * تحریم / 11، 12 * انسان / 24. در مجموع 223 آیه استثنا شده است که: 196 آیه مدنی در سور مکی و 26 آیه مکی در سور مدنی است. سؤالی که اینجا مطرح است این است که آیا پیامبر(ص) به تدریج چنین کاری را انجام دادهاند یا در پایان نزول به یکباره انجام شده است؟ برای این سؤال پاسخی در گزارشهای مربوط به بحث تداخل داده نشده است، اما از فحوای برخی روایات بر میآید که به تدریج بوده است. دلائل بطلان تداخل آیات مکی و مدنی مسئله استثنا یا تداخل آیات مکی و مدنی از ابعاد مختلف: فیزیکی، روایی، عقلی و ... باطل است که در ادامه بدان پرداخته میشود. (بهشتی، 1385: 91) فیزیکی فرایند اجرایی این مسئله از لحاظ فیزیکی یعنی نوشت افزارهای زمان نزول قرآن ممکن نبوده است. چراکه با نوشت افزارهای موجود آن زمان، بهویژه نوع پرحجم آن، مانند: سنگ، شاخه درخت خرما و پوست حیوانات؛ انجام تداخل بسیار مشکل به نظر میرسد. (بهشتی، 1385: 216) در نگارش آیات بر نوشتافزارها هر آیه روی یک نوشت افزار نوشته میشد که در این صورت حذف و اضافه بهراحتی انجام میشده است. یا اینکه بر روی هر نوشتافزار چندین آیه نوشته میشده است که در این صورت باید آیه مربوط از سوره پیشین حذف و بقیه بازنویسی شود و این در سوره جدید نیز به همین شکل تکرار شود که کاری نسبتاً مشکل است. از این گذشته، این جابجاییها در نسخههای اصحاب دور و نزدیک و در سینه حافظان چگونه انجام میشده است؟ روایی روایات فراوانی بیانگر آن است که مصحف حضرت علی× بر اساس نزول مرتب شده بود. (حجتی، 1360: 228، معرفت، 1381: 85) و همچنین در روایات آمده است که: کان النبی(ص) لایعلم ختم السورة حتی تنزل بسم الله الرحمن الرحیم. (معرفت، 1381: 84) این روایت میرساند که حدود سورهها را نزول «بسم الله الرحمن الرحیم» مشخص میکرده است و با این مطلب که پیامبر(ص) بعداً بیاید و آن را دستکاری کند، سازگاری ندارد. 3. روایاتی بر نزول یکجا و کامل برخی از سورههایی که دارای استثنا هستند دلالت دارد؛ مانند روایتی که پیامبر(ص) میفرماید: سوره انعام یک دفعه نازل شده است و هفتاد هزار فرشته آن را با تسبیح و تهلیل و تحمید مشایعت کردند. (طبرسی، 1360: 8 / 3) عقلی 1. اینکه بخشی از یک سوره در مکه و قسمت دیگر آن در مدینه نازل شده باشد امری غیر طبیعی، بسیار عجیب، (ابنحجر، 1379: 9 / 39، معرفت، 1416: 204) و خلاف قانون طبیعی بلاغت است؛ زیرا تداخل سخنان غیرهمزمان با بلاغت سازگار نمیباشد. 2. هیچ فایدهای در مسئله استثنا وجود ندارد و در گزارشهای تاریخی هیچ حکمتی از پیامبر(ص) یا صحابه یا تابعین برای چنین کاری نقل نشده است. اگر چنین کاری حکمتی عقلانی داشته باشد باید در بین خود سور مکی و مدنی نیز چنین تداخلی انجام شده باشد، درحالیکه هیچ گزارشی دراینباره نیز نقل نشده است. 3. یکی از دلائل نادرستی این استثنائات، آن است که بسیاری از تفاسیر به این استثناءها اشارهای نکردهاند، مانند: «الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یَعْرِفُونَهُ کَمَا یَعْرِفُونَ أَبْنَاءهُمُ». (انعام / 20) 4. تداخل خلاف عقلانیت و بلاغت زبانی است. چگونه دو کلامی که هر کدام در یک فضا و اقتضای حال متفاوتی ذکر شدهاند با یکدیگر پیوند میخورند و بلاغت خود را نیز حفظ میکنند؟ 5. ابنحجر میگوید بعید است که آیهای در مکه نازل شده باشد و آن را ضبط نکنند تا در سورهای مدنی ضبط نمایند. (ابنحجر، 1379: 9 / 38) 6 . اینکه برخی از روایات، بخشی از یک آیه را استثنا کردهاند، بسیار عجیب به نظر میرسد، مانند: استثنای «أَفَلا یَرَوْنَ أَنَّا نَأْتِی الأَرْضَ» (سیوطی آیه 44) از آیه: «بَلْ مَتَّعْنا هؤُلاءِ وَ آباءَهُمْ حَتَّی طالَ عَلَیْهمُ الْعُمُرُ أَفَلا یَرَوْنَ أَنَّا نَأْتِی الأَرْضَ نَنْقُصُها مِنْ أَطْرافِها أَ فَهُمُ الْغالِبُونَ». (انبیاء / 44) 7. بسیار غیرطبیعی است که آیات یک موضوع نیمی از آن در سوره مکی و نیم دیگرش در سوره مدنی قرار گیرد. چنانکه در روایتی درباره سبب نزول آیه 113 و 114 سوره توبه آمده است که این آیات با آیه «إِنَّکَ لَا تَهْدِی مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَکِنَّ اللَّهَ یَهْدِی مَن یَشَاء» (قصص / 56) با هم نازل شدهاند. (سیوطی، 1411: 3 / 282) مطابق این روایت هر دو آیه با هم نازل شدهاند اما اولی در یک سوره مدنی و دومی در یک سوره مکی قرار دارد. نحوی بسیاری از آیات استثنا شده دارای ضمیر هستند که مرجع آن در آیات پیشین است یا اینکه آیه پسین آن دارای ضمیری است که مرجع آن در آیه استثنا شده است. اگر این آیات از جای دیگر منتقل شده باشد این ضمایر بیمرجع خواهند بود و اضمار بدون ذکر مرجع خلاف قواعد نحو و بلاغت کلام است. مثل استثناء آیات: «کَما أَنْزَلْنا عَلَی الْمُقْتَسِمینَ * الَّذینَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضینَ» (حجر / 91 ـ 90)؛ (طبرسی، 1360: 13 / 160) که مدنی شمرده شده است. اگر این دو آیه مدنی است، ضمیر «هم» در آیه: «فَوَ رَ بِّکَ لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعینَ» (حجر / 92) به چه کسی برمیگردد؟ اگر گفته شود که به اصحاب ایکه بازمیگردد، باید گفت که این ارجاع خلاف بلاغت است که با چهار تأکید (قسم و لام جواب قسم و «ن» تأکید ثقیله) گفته شود که از همه اصحاب ایکه که هلاک شدهاند، درباره اعمالشان خواهیم پرسید. بهویژه این که آنها به خاطر اعمالشان عذاب شدهاند. اما این آیه استثنا نیست و از اول نیز جایش همینجا بوده است و با کار مشرکان؛ یعنی تقسیمکنندگان قرآن مناسبت دارد و نظر درست همین است که این آیه درباره مشرکان نازل شده است، مشرکانی که بخشی از قرآن را سحر، بخشی را افسانه و یا افتراء میپنداشتند. (طباطبایی، 1374: 12 / 205؛ معرفت، 1416: 1 / 184) و روایات امام باقر و صادق(ع) نیز بیانگر آن است که این آیات (90 و 91) درباره قریش نازل شده است. (عیاشی، 1380: 2 / 151) «کما» متعلق به «نُنزل علیکم عذاباً» است که محذوف میباشد و آیه «إِنِّی أَنَا النَّذیرُ الْمُبینُ» به آن اشاره دارد (طباطبایی، 1374: 12 / 204) این خود دلیل ارتباط و پیوند این آیه به ما قبل و مکی بودن آن میباشد. برخی از آیات استثنا شده با صفت شروع میشود که اگر از جای دیگر آمده باشند از موصوف جدا شده و معلوم نمیشود که آیه چه کسانی را توصیف میکند. مانند: استثنای آیه 32 سوره نجم: «الَّذینَ یَجْتَنبُونَ کَبائِرَ الإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ إِلاَّ اللَّمَمَ إِنَّ رَبَّکَ واسِعُ الْمَغْفِرَةِ هُوَ أَعْلَمُ بکُمْ إِذْ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الأَرْضِ وَ إِذْ أَنْتُمْ أَجنَّةٌ فی بُطُونِ أُمَّهاتِکُمْ فَلا تُزَکُّوا أَنْفُسَکُمْ هُوَ أَعْلَمُ بمَنِ اتَّقی» چنانکه ابنعباس و قتاده این آیه را مدنی میدانند. (سیوطی، 1411: 1 / 23) چگونه ممکن است موصوف در مکه و صفتش در مدینه نازل شود؟ البته برخی «الذین» را بدل یا خبر برای «هم» محذوف و مفعول «أعنیِ» محذوف نیز گرفتهاند اما در همه این وجوه، آیه 32 لفظاً به آیه 31 وابسته است و از آن قابل تفکیک نمیباشد و از نظر معنا، بیانگر صفات «محسنان» در آیه 31 است و میگوید محسنان از گناهان کبیره اجتناب میکنند. برخی از آیات استثنا شده با عطف مفرد شروع شده است که معطوف علیه آن در آیات پیشین است، مانند: استثنای آیه 68 سوره فرقان: «وَالَّذِینَ لَا یَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَلَا یَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتی حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَا یَزْنُونَ وَمَن یَفْعَلْ ذَلِکَ یَلْقَ أَثَامًا». (طبرسی، 1360: 17 / 179؛ به نقل از ابنعباس) آیات قبلی آن چنین است: وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذینَ یَمْشُونَ عَلَی لأَرْضِ هَوْناً وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً * وَ الَّذینَ یَبیتُونَ لِرَ بِّهمْ سُجَّداً وَقِیاماً * وَالَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذابَها کانَ غَراماً * إِنَّها ساءَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقاماً * وَ الَّذینَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَلَمْ یَقْتُرُوا وَکانَ بَیْنَ ذلِکَ قَواماً. (فرقان / 67 ـ 63) آیه 68 با «والذین» آغاز میشود و این «والذین» عطف است به «والذین» در آیه 67 و در حکم یک کلمه از یک جمله قبل میباشد، «عباد الرحمن» در آیه 63 نقش مبتدا را دارد و خبرش «الذین» در آیه 63 میباشد و بقیه «و الذین»ها در آیات بعدی به این خبر عطف شدهاند و در حکم تک واژههایی از آن جمله هستند؛ زیرا این آیه و آیات بعدی از نظر نحوی یک جمله محسوب میشوند. مثلاً اگر «والذین» در آیه 68 مبتدا گرفته است، فاقد خبر میباشد و از لحاظ معنا نیز وابسته به جمله «عباد الرحمن الذین یمشون علی الارض هوناً» است، در این جمله یکی از صفات «عباد الرحمن» ذکر شده است و بقیه صفات آنان در آیات بعد تا آیه 74 بلکه تا آخر سوره ادامه دارد. برخی از آیات استثنا شده بهگونهای است که آیات بعدی از نظر لفظ به آنها وابستهاند، مانند: آیه 272 سوره بقره: «لَیْسَ عَلَیْکَ هُداهُمْ وَ لکِنَّ اللَّهَ یَهْدی مَنْ یَشاءُ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ فَلأَنْفُسِکُمْ وَ ما تُنْفِقُونَ إِلاَّ ابْتِغاءَ وَجْهِ اللَّهِ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَ أَنْتُمْ لا تُظْلَمُونَ»، (معرفت، 1416: 1 / 276) که آیه بعدی آن با جار و مجرور شروع شده و متعلَقش فعل انفاق است که در این آیه است، اگر آیه 272 فاقد این بافت باشد، آیه 273 از نظر لفظی ناقص میشود، و این امر بیانگر وابستگی آن به این آیه است. بنابراین نمیتواند از جای دیگر آمده باشد. معنایی بیشتر آیات استثنا شده از نظر معنا به آیات قبل یا بعد یا هر دو وابستهاند و جزئی از آن بهشمار میآیند. مانند: استثنای آیه 13 سوره مدنی محمد(ص) : «وَ کَأَیِّنْ مِنْ قَرْیَةٍ هِیَ أَشَدُّ قُوَّةً مِنْ قَرْیَتکَ الَّتی أَخْرَجَتْکَ أَهْلَکْناهُمْ فَلا ناصِرَ لَهُمْ.» سجاوی درباره شأن نزول این آیه میگوید: گفته شده است که پیامبر(ص) هنگامی که در حال هجرت از مکه به مدینه بود ایستاد و به مکه نگاه کرد و گریست. در این هنگام این آیه جهت آرامش بخشیدن به پیامبر(ص) نازل شد. (سیوطی، 1420: 1 / 20) این آیه با حرف واو شروع شده است و از نظر معنا به آیه ما قبلِ خود «إِنَّ اللَّهَ یُدْخِلُ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الأَنْهارُ وَ الَّذینَ کَفَرُوا یَتَمَتَّعُونَ وَ یَأْکُلُونَ کَما تَأْکُلُ الأَنْعامُ وَ النَّارُ مَثْوی لَهُمْ» پیوسته است؛ در آیه پیشین از کفار سخن میگوید و آنان را به جهنم تهدید میکند و در این آیه نیز جهت تأکید تهدید خود میگوید به پشت سر خود نگاه کنند و ببینند که مردمان فراوانی را که از مشرکان مکه قویتر بودند، هلاکشان کردیم. و ما بعدش «أَفَمَنْ کانَ عَلی بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ کَمَنْ زُیِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ» نیز با حرف عطف فاء شروع شده است و از نظر معنا به آیه 13 متصل است؛ زیرا کفار مکه را به کسی تشبیه میکند که عمل زشتش توسط شیطان برای او زیبا جلوه نموده است و از هوای نفس پیروی میکند. آیه 13 مانند آیات قبل و بعدش دارای یک موضوع مکی است و درباره کفار میباشد و اگر از جای دیگر به این بافت منتقل شده باشد به هیچ وجه، نمیتواند با بافت جدید از نظر معنا همسان شود. قرآنی برخی از این آیات استثنا شده، بافت مشابه آن بدون آنکه استثنا شود در سوره دیگری آمده است، مانند: آیه 26 سوره اسراء: «وَ آتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّهُ وَ الْمِسْکینَ وَ ابْنَ السَّبیلِ وَ لا تُبَذِّرْ تَبْذیراً» (طبرسی، 1360: 14 / 74) که نظیر آن در سوره مکی روم نیز آمده است: «فَآتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّهُ وَ الْمِسْکینَ وَ ابْنَ السَّبیلِ ذلِکَ خَیْرٌ لِلَّذینَ یُریدُونَ وَجْهَ اللَّهِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» (روم / 38) و مانند استثنای آیه 91 سوره انعام «وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ» که مکی است و نظیرش در سوره مکی زمر درباره مشرکان به صراحت آمده است: «وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَ الأَرْضُ جَمیعاً قَبْضَتُهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ السَّماواتُ مَطْوِیَّاتٌ بیَمینهِ سُبْحانَهُ وَ تَعالی عَمَّا یُشْرِکُونَ» (زمر / 67) و مانند استثنای آیه 23 سوره مکی شوری، ابنعباس میگوید: وقتی آیه «ذلِکَ الَّذی یُبَشِّرُ اللَّهُ عِبادَهُ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی وَ مَنْ یَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فیها حُسْناً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَکُورٌ» (شوری / 23) در مدینه نازل شد مردی گفت: به خدا این آیه را خداوند نازل نکرده است. خداوند آیه «أَمْ یَقُولُونَ افْتَری عَلَی اللَّهِ کَذِباً فَإِنْ یَشَإِ اللَّهُ یَخْتِمْ عَلی قَلْبکَ وَ یَمْحُ اللَّهُ الْباطِلَ وَ یُحِقُّ الْحَقَّ بکَلِماتِهِ إِنَّهُ عَلیمٌ بذاتِ الصُّدُورِ» (شوری / 24) را نازل کرد سپس آن مرد توبه کرد و آیه «وَ هُوَ الَّذی یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ یَعْفُوا عَنِ السَّیِّئاتِ وَ یَعْلَمُ ما تَفْعَلُونَ» (شوری / 25) نازل شد. (طبرسی، 1360: 5 / 20) عبارت «لا اسئلکم علیه اجراً» و مضمونش فقط در سورههای مکی آمده است: یونس / 72؛ یوسف / 104؛ فرقان / 57؛ شعراء / 109، 127، 145، 164 و 180؛ سبأ / 47؛ ص / 86 ؛ انعام / 90؛ هود / 51؛ یس / 21؛ شوری / 42؛ طور / 40؛ قلم / 46. بلاغی بسیاری از آیات استثنا شده با حروف عطف شروع میشوند که اگر از جای دیگر آمده باشند تکلیف حروف عطفشان چه میشود؟ چهبسا بافت جدید عطف را نپذیرد و چهبسا در ظاهر عطف را بپذیرد ولی از لحاظ معنا هیچ ربطی بین متعاطفین نباشد؛ مثل استثنای آیه 95 و 96 سوره نحل: «وَ لا تَشْتَرُوا بعَهْدِ اللَّهِ ثَمَناً قَلیلاً إِنَّما عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ * ما عِنْدَکُمْ یَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ وَ لَنَجْزِیَنَّ الَّذینَ صَبَرُوا أَجْرَهُمْ بأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ». (طبرسی، 1360: 6 / 535؛ به نقل از ابنعباس) این آیات از نظر معنا به مدینه اختصاص ندارد و با جو مکه سازگارتر است؛ چراکه دارای لحن تند میباشد و دعوت به صبر نموده است. در این آیات، هیچ دلیلی بر مدنی بودن آنها وجود ندارد. از نظر بلاغی، آیه 94 با «لا تتخذوا ...» شروع میشود و آیه 95 نیز با حرف عطف «واو» و نهی «لا تشتروا» به آن پیوند میخورد و کاملاً با یکدیگر هماهنگ هستند. و نیز مانند استثنای آیه 126نحل تا آخر (طبرسی، 1360: 6 / 535؛ واحدی، 1383: 150؛ به نقل از: ابنعباس، عطاء و شعبی): «وَ إِنْ عاقَبْتُمْ فَعاقِبُوا بمثْلِ ما عُوقِبْتُمْ بِهِ وَ لَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَیْرٌ لِلصَّابرینَ». (نحل / 126) که با شرط شروع شده است و اصل در شرط، جواب است که با امر آغاز شده است. این آیه با واو به آیه قبل که با امر شروع شده، پیوند خورده است: «ادْعُ إِلی سَبیلِ رَبِّکَ بالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بالَّتی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبیلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدینَ». (نحل / 125) بیشتر سورههای استثنا شده از نظر فاصله (قافیه) با بافت سوره منطبق هستند، مانند استثنای آیات 32 و 33 سوره اسراء که گفته شده مدنی است (طبرسی، 1360: 14 / 74؛ به نقل از حسن): «وَ لا تَقْرَبُوا الزِّنی إِنَّهُ کانَ فاحِشَةً وَ ساءَ سَبیلاً * وَ لا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتی حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بالْحَقِّ وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِیِّهِ سُلْطاناً فَلا یُسْرِفْ فِی الْقَتْلِ إِنَّهُ کانَ مَنْصُوراً». (اسراء / 33) از نظر فاصله، همه آیات سوره اسراء بهجز آیه اول به تنوین نصب ختم میشود و دو آیه استثنا شده از این نظر با کل سوره هماهنگ است. و نیز مانند استثنای آیه 45 سوره زخرف که همانند سایر آیات این سوره دارای فاصله نون است: «وَ سْئَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِکَ مِن رُسُلِنَا أَجَعَلْنَا مِن دُونِ الرَّحْمَانِ ءَالِهَةً یُعْبَدُونَ». (45) برخی از آیات استثنا شده دارای اسم اشارهاند که مشارالیه آنها در آیات پیشین همین بافت قرار دارند و اگر از جای دیگر آمده باشند، فاقد مشارالیه میشوند، در نتیجه از نظر لفظ، معنا و بلاغت آسیب میبینند؛ این همانند اضمار قبل از ذکر است که خلاف قواعد نحوی و فصاحت است. مانند: آیه 44 سوره انبیا که دارای اسم اشاره «هولاء» است و مشارالیه آن مشرکانی است که در آیه پیشین آمده است. اگر در مدینه نازل شده باشد، ذکر اسم اشاره بدون ذکر مشارالیه میشود: «بَلْ مَتَّعْنا هؤُلاءِ وَ آباءَهُمْ حَتَّی طالَ عَلَیْهمُ الْعُمُرُ أَفَلا یَرَوْنَ أَنَّا نَأْتِی الأَرْضَ نَنْقُصُها مِنْ أَطْرافِها أَفَهُمُ الْغالِبُونَ». (انبیاء / 44) برخی از آیات استثنا شده از نظر آرایه و علم بدیع، با آیات پیشین بافت فعلی هماهنگاند و این بیانگر انسجام بلاغی آیه استثنا شده با آیات پیشین و پسین است، و این خود دلیل بطلان انتقال آن از جای دیگر است، مانند استثنای آیه 197 سوره شعراء (سیوطی، 1420: 1 / 22، به نقل از: ابنالفرس): «أَوَلَمْ یَکُن لَّهُمْ آیَةً أَن یَعْلَمَهُ عُلَمَاء بَنی إِسْرَائِیلَ». که آیات پیشین و پسین آن عبارتند از: «وَإِنَّهُ لَفِی زُبُرِ الأَوَّلِینَ * أَوَلَمْ یَکُن لَّهُمْ آیَةً أَن یَعْلَمَهُ عُلَمَاء بَنی إِسْرَائِیلَ * وَلَوْ نَزَّلْنَاهُ عَلَی بَعْضِ الأَعْجَمِینَ» (شعراء / 198 ـ 196) که این آیات نسبت به یکدیگر دارای موازنه هستند. سه کلمه «اولین، اسرائیل و أعجمین» که به ترتیب در آخر این سه آیه قرار دارند از نظر علم بدیع نسبت به یکدیگر دارای موازنه؛ یعنی هم وزن هستند ولی از فاصله (قافیه) برخوردار نیستند. بنابراین آیه مزبور کاملاً با این بافت از نظر معنا، عطف و بلاغت عجین شده و مانند آیات قبل و بعد، مکی است. انواع دلائل قائلان به استثنا (تداخل) و نقد آنها 1. یکی از دلائل قائلان به استثنا، دلیل روایی است. این روایات دو گونهاند: عام و خاص. روایات عام بیانگر آن است که پیامبر به کُتّاب وحی میفرمودند که فلان آیه را از این سوره بردارید و در داخل فلان سوره قرار دهید. (بهشتی، 1385: 97) و روایات خاص که غالباً بهطور غیر مستقیم بیانگر آن است که فلان آیه از فلان سوره استثنا است، مانند استثنای آیه 60 سوره عنکبوت که سیوطی با روایتی آن را استثنا کرده است؛ وی به نقل از ابنعمر مینویسد: ابنعمر: روزی با پیامبر(ص) بودم که به باغی وارد شد و از آن خرما تناول کرد و فرمود: این چهارمین صبحی است که چیزی نخوردهام، در این هنگام این آیه نازل شد: «وَکَأَیِّن مِن دَابَّةٍ لَا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ یَرْزُقُهَا وَإِیَّاکُمْ وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ». (عنکبوت / 60) (سیوطی، 1420: 1 / 16) این روایت و نظائر آن اساساً فاقد سند بوده و یا از نظر سند و متن ضعیف است و غالباً سند آن به غیرمعصوم بازمیگردد. از پیامبر(ص) و ائمه^ بهطور صریح روایتی دال بر استثنا نقل نشده است و بسیاری از این روایات دارای معارض است، از جمله روایت فوق با روایت مقاتل و کلبی در تعارض است: هنگامی که پیامبر(ص) به مؤمنان دستور هجرت داد، آنان به آن حضرت گفتند: چگونه به جایی برویم که در آنجا هیچ چیز برای زندگی نداریم. در این هنگام این آیه نازل شد. (معرفت، 1416: 1 / 245) و یا مانند تعارض روایت مقاتل با روایت ابنعباس درباره آیه 30 سوره انفال که ابنعباس آن را مدنی و مقاتل آن را مکی میداند. (سیوطی، 1420: 20) 2. برداشت نادرست از روایت مانند استناد به روایت طبری (طبری، 1412: 7 / 82) در استثنا آیه 114 سوره هود: «وَأَقِم ِ الصَّلاَةَ طَرَفَی ِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِّنَ اللَّیْلِ إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّـیِّئَاتِ»، طبری روایت میکند که مردی مرتکب گناهی شد و نزد پیامبر رفت، پیامبر(ص) فرمود: استغفار کن و چهار رکعت نماز بگذار. آنگاه این آیه شریفه را قرائت کرد: «وَأَقِم ِ الصَّلاَةَ طَرَفَی ِ ...». (همان) همانطور که ملاحظه میشود روایت حاکی از آن نیست که در این هنگام این آیه نازل شد، بلکه پیامبر(ص) برای تأکید قول خود به این آیه، که در مکه نازل شده است، استناد میکند و دلیلش آن است که اول فرمود: نماز بگذار، بعد آیه را تلاوت کرد، و الا باید اول آیه را تلاوت میکرد، بعد میفرمود نماز بگذار تا گناهت را جبران کند. ولی به این نکته توجه نشده و تصور شده که این آیه در اینجا به همین مناسبت نازل شده است. 3. برداشت نادرست از سخن مفسر بر اثر بیدقتی؛ مانند استثنای آیه 6 سوره سبأ: «وَیَرَی الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ الَّذِی أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ هُوَ الْحَقَّ» با استناد به سخن طبری که برای «الذین» مصداقی ذکر کرده و گفته است مثل: عبدالله بن سلام و ... (طبری، 1412: 10 / 44)، برخی گمان کردهاند که او میگوید آیه در حق آنان نازل شده است. (سیوطی،1420: 1 / 16) 4. مبهم بودن علت؛ مانند استثنای آیه 107 سوره اسراء توسط سیوطی. او میگوید: با توجه به علت نزول آن، مدنی است. (همان: 15) اما علت را در هیچ کدام از آثارش (الاتقان، لباب النقول و الدر المنثور) ذکر نکرده است. 5. ذکر نکردن دلیل؛ مانند استثنای آیه هفتم سوره مجادله (مدنی): «مَا یَکُونُ مِن نَّجْوَی ثَلَاثَةٍ إِلَّا هُوَ رَابعُهُمْ» که سیوطی آن را بدون ذکر هیچ دلیلی مکی دانسته است. (سیوطی، 1420: 1 / 23) 6 . اجتهاد شخصی مفسر؛ چنانکه ابنحصار میگوید: مردم در استثنا بهجای نقل بر اجتهاد تکیه کردهاند (همان: 19؛ معرفت، 1416: 271) مانند استثنای آیه 55 سوره مؤمن: «سَبِّحْ بحَمْدِ رَبِّکَ بالْعَشِیِّ وَالْإِبْکَارِ». که حسن گفته است مضمون آیه به نماز مغرب و صبح اشاره دارد و وجوب نماز در مدینه اعلام شده است بنابراین، آیه فوق مدنی است. (طبرسی، 1360: 8 / 512) در صورتی که نماز در سیزده سوره مکی ذکر شده است، در برخی از سورهها به نماز امر شده است، (انعام / 76؛ یونس / 114)، در برخی سور به اوقات نماز اشاره شده (ابراهیم / 31)، در برخی از آنها از بلند خواندن و آهسته خواندن بیش از حد نماز نهی شده (اسراء / 110)، در برخی از سورهها، مؤمنان به اقامه نماز و محافظت از آن توصیف شدهاند (اعراف / 170؛ انعام/ 6 ، معارج / 23) و در برخی از سور، تضییعکنندگان حق نماز سرزنش شدهاند. (مریم / 59) 7. اختصاص هرچه درباره یهود است به مدینه، مانند استثنای آیه 38 سوره ق: «وَلَقَدْ خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا فِی سِتَّةِ أَیَّام ٍ وَمَا مَسَّنَا مِن لُّغُوبٍ.» یهود گفت: خدا روز شنبه استراحت کرد و از یکشنبه تا جمعه زمین و آسمانها را در شش روز بیافرید و در پاسخ نازل شد: «وَلَقَدْ خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ ...». 8 . اختصاص هرچه درباره مشرکان است به مکه، مانند آیه 33 سوره انفال: «وَمَا کَانَ اللّهُ لِیُعَذِّ بَهُمْ وَأَنتَ فِیهِمْ وَمَا کَانَ اللّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ یَسْتَغْفِرُونَ». که «وَأَنتَ فِیهمْ» اشاره به عدم عذاب آنان در گذشته و «وَهُمْ یَسْتَغْفرُونَ» به عدم عذاب آنان در زمان حال دارد، که گروهی از آنان قصد پیوستن به پیامبر را دارند. در صورتی که این اختصاص درست نیست؛ زیرا قرآن کریم و پیامبر اکرم(ص) درباره مشرکان در مدینه فراوان صحبت کردهاند. مثل: «وَلاَ تَنکِحُواْ الْمُشْرِکَاتِ حَتَّی یُؤْمِنَّ»، (بقره / 221) «بَرَاءةٌ مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ إِلَی الَّذِینَ عَاهَدتُّم مِّنَ الْمُشْرِکینَ»، (توبه / 1) «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ». ( توبه / 28) 9. خلط ملاک مکی و مدنی؛ مانند استثنای آیه 281 سوره بقره: «وَاتَّقُواْ یَوْمًا تُرْجَعُونَ فِیهِ إِلَی اللّهِ» که گفته شده سوره بقره، همهاش مدنی است بهجز این آیه که در حجةالوداع در منی نازل شده است. ازاینرو، این آیه از لحاظ ملاک زمان، مدنی است اما گوینده، ملاک مکان را در نظر گرفته و آن را مکی دانسته است. (سیوطی، 1411: 1 / 370) ازاینرو، بنا بر دو ملاک استثنا بهمعنای مصطلح نیست. 10. پذیرفتن اسباب نزولهای ساختگی و نادرست: دلیل مدعیان استثنای آیات 113 و 114 سوره توبه، آن است که این آیات درباره ابوطالب نازل شده است. پیامبر(ص) هنگام مرگ ابوطالب به بالین او آمد. ابوجهل و عبدالله بن امیه نیز در آنجا حاضر بودند. پیامبر(ص) به عمویش فرمود: بگو «لا اله الا الله». ابوجهل و عبدالله گفتند: آیا میخواهی از دین عبدالمطلب روی بگردانی؟ ابوطالب گفت: بر دین عبدالمطلب هستم و از ذکر «لا اله الا الله» خودداری کرد و پیامبر برایش استغفار نمود و این آیات و نیز آیه «إِنَّکَ لَا تَهْدِی مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَکِنَّ اللَّهَ یَهْدِی مَن یَشَاء». (قصص / 56) نازل شد. (سیوطی، 1411: 3 / 282) بررسی چند نمونه 1. سوره توبه در سوره توبه دو آیه (توبه / 114 ـ 113) استثناء شده است (معرفت، 1416: 1 / 196) و آن آیات چنین است: «مَا کَانَ لِلنَّبیِّ وَالَّذِینَ آمَنُواْ أَن یَسْتَغْفِرُواْ لِلْمُشْرِکِینَ وَلَوْ کَانُواْ أُوْلِی قُرْبَی مِن بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِیم ِ * مَا کَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِیمَ لِأَبیهِ إِلاَّ عَن مَّوْعِدَةٍ وَعَدَهَا إِیَّاهُ فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَاهِیمَ لأوَّاهٌ حَلِیمٌ». چنانکه در بحث قبل گذشت دلیل مدعیان، آن است که این آیات درباره ابوطالب نازل شده است. (سیوطی، همان) دلائل رد این استثنا 1. دلائل ناظر بر اینکه ابو طالب از حنفا باشد بسیار قویتر از آن است که وی از مشرکان باشد. روایات ائمه اطهار^ بر این قول متفقاند که ابوطالب مسلمان بود اما اسلامش را ظاهر نمیکرد تا بتواند از پیامبر(ص) حمایت کند. (طباطبایی، 1374: 430 / 9) و با همین مضمون از صادقین(ع) روایت شده است: (طبرسی، 1360: 4 / 207) 2. ابوطالب نخستین حامی پیامبر(ص) بود و اولین مصداق آیه شریفه: «وَالَّذِینَ آوَواْ وَ نَصَرُواْ أُولَـئِکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا» (انفال / 74) میباشد. 3. قصیده او در دفاع پیامبر(ص) و تهدید قریش بهترین گواه و تأییدکننده حقانیت دین او است. (ابنهشام، 1421: 1 / 299) بنابراین شأن نزول مزبور نمیتواند صحت دانسته باشد. 4. این که در روایت بالا (سیوطی، 1411: 3 / 282) آمده است: این آیات و نیز آیه «إِنَّکَ لَا تَهْدِی مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَکِنَّ اللَّهَ یَهْدِی مَن یَشَاء»، (قصص / 56) در شأن ابیطالب نازل شده است، باید گفت این مطلب غیر طبیعی است که آیات یک موضوع نیمی از آن در یک سوره مدنی (توبه) و نیم دیگرش در یک سوره مکی (قصص) قرار بگیرد. این نیز دلیل دیگری بر نادرستی این شأن نزول است. 5. طبرسی در شأن نزول آیات مورد بحث روایتی را ذکر میکند که مسلمانان از پیامبر(ص) پرسیدند، آیا میتوانند برای پدران و مردگان خود که در جاهلیت مردهاند، استغفار کنند، آیات مزبور نازل شد. (طبرسی، 1360: 3 / 76) همچنین شأن نزول دیگری برای این آیات ذکر شده است و آن اینکه: هنگامی که پیامبر(ص) خواست برای پدر و مادرش استغفار کند آیات مزبور نازل شد و وی را منع نمود. (طبری، 1412: 11 / 31) این دو شأن نزول، اختصاص آیات مذکور را به مکه، نفی میکنند و ضمن آنکه با شأن نزول قبلی نیز در تعارض میباشند. 6 . آنچه بر بطلان سبب نزول آیه، دلالت میکند ذکر «وَالَّذِینَ آمَنُواْ» بعد از «النَّبیِّ» است؛ چراکه اگر سبب نزول آیه، استغفار پیامبر(ص) برای ابوطالب است، دیگر منطقی نیست که مؤمنان را نیز در ردیف او قرار دهد. نکته دیگری که بر بطلان این ادعا دلالت میکند واژه «تَبَیَّنَ» است؛ چراکه «تبین» در مدینه تحقق یافت، به این جهت که در مکه هنوز امید تغییر گرایش بسیاری از مشرکان و پیوستن به پیامبر(ص) وجود داشت. با شرکت مشرکان در جنگ و کشتن مؤمنان، جبهه ایمان و شرک کاملاً متمایز گردید و مشرکان کشته شده قطعاً اصحاب جحیم بودند؛ زیرا با شرک از دنیا رفتهاند و دیگر نمیتوان برای آنها کاری انجام داد. چنانکه قرآن میفرماید: «إِنَّ اللّهَ لاَ یَغْفِرُ أَن یُشْرَکَ بهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِکَ لِمَن یَشَاء». (نساء / 48) همانگونه که در آیه مربوط به حضرت ابراهیم× و آزر همین کلمه (تَبَیّنَ) بهکار رفته است. اگر وضعیت قبلی آزر یا حتی جبههگیریهای اولیه او ملاک بود حضرت ابراهیم× به او وعده استغفار نمیداد، از همینجا معلوم میشود که پس از گذشت مدت نسبتاً طولانی، هنگامی که حضرت ابراهیم× که از هدایت آزر ناامید شد، تبیّن برایش حاصل گردید و از او بیزاری جست. 7. گرچه بحث استغفار به زمان خاصی اختصاص ندارد ولی بیشتر با مدینه متناسب است، و در مکه موضوعیت زیادی ندارد. 8 . آیه بعد (115 توبه) از نظر لفظی و معنوی ارتباط وثیقی با آیههای پیشین دارد: «وَمَا کَانَ اللّهُ لِیُضِلَّ قَوْمًا بَعْدَ إِذْ هَدَاهُمْ حَتَّی یُبَیِّنَ لَهُم مَّا یَتَّقُونَ». اگر آیات 113 و 114 مکی باشند، آیه 115 نیز میبایست مکی باشد ولی کسی نگفته است آیه 115 مکی است، بنابراین آیات پیشین نیز مکی نمیباشند. بهویژه آنکه شروع آیه با حرف عطف واو از نظر بلاغی نشانگر ارتباط این آیه با آیات قبلی است. این واو، واو استیناف نیست؛ زیرا واو استیناف در جایی بهکار میرود که از نظر زمان، عبارت بعدی بلافاصله بعد از عبارت قبل بیان شده باشد و از نظر معنی و اعراب، بیانگر آن باشد که عبارت مستقلی است. افزون بر آنچه گذشت مضمون عدم استغفار برای منکر خدا، عام است و به مکه اختصاص ندارد. آیات 80 و 84 درباره منافقان است و از نظر مضمون شبیه آیات 113 و 114 هستند: «اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لاَ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِن تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِینَ مَرَّةً فَلَن یَغْفِرَ اللّهُ لَهُمْ ذَلِکَ بأَنَّهُمْ کَفَرُواْ باللّهِ وَرَسُولِهِ وَاللّهُ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ». (توبه / 80) منافق و مشرک در یک چیز مشترکاند و آن عدم ایمان به خدا و پیامبرانش میباشد. 9. از نظر بلاغی نیز، نرمی خطاب و مخاطب قرار دادن مؤمنان بیانگر مدنی بودن آیه است. 10. فقدان نشانههای محتوایی، لفظی و بلاغی آیات مکی نیز بر مدنی بودن آیات دلالت میکند. 2. سوره دهر سوره دهر از نظر مکی و مدنی بودن مورد اختلاف است. مجاهد و قتاده، همه آیات آن را مدنی میدانند. (طبرسی، 1360: 5 / 402) بیهقی در کتاب دلائل النبوة خود به نقل از حسین بن ابیالحسن آن را مدنی میداند. (سیوطی، 1420: 1 / 10) روایات اهلبیت^ و بسیاری از روایات اهلسنت حکایت از مدنی بودن این سوره دارد. (طباطبایی، 1374: 20 / 208) نظر جمهور اهلسنت بر مدنی بودن این سوره است. (قرطبی، 1364: 10 / 6909) آیات ابرار در شأن نذر علی و فاطمه و حسن و حسین و فضه نازل شده است. (مکارمشیرازی، 1374: 25 / 328) سیاق آیات و بهویژه «یُوفُونَ بالنَّذْرِ» و «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَی حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا» بر مدنی بودن آن دلالت میکند. ذکر «أَسِیرًا» از مختصات مدینه است؛ زیرا در مکه مسلمانان قدرت بر جنگ و گرفتن اسیر نداشتند. (طباطبایی، 1417: 20 / 119) آیه استثنا شده حسن، عکرمه و کلبی گفتهاند: این سوره مدنی است بهجز آیه 24: «فَاصْبرْ لِحُکْم ِ رَبِّکَ وَلَا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِمًا أَوْ کَفُورًا». (طبرسی، 1360: 5 / 402) دلیل استثنا حسن، عکرمه و کلبی دلیلی برای ادعای استثنای خود ارائه نکردهاند. ولی مقاتل میگوید مراد از «آثم» عتبه بن ربیعه و مراد از «کفور» ولید بن مغیره است (همان: 413) و قتاده گفته است که مراد، ابوجهل است؛ زیرا هنگامی که گفت: اگر ببینم محمد نماز میخواند پا بر گردن او خواهم گذاشت، این آیه نازل شد. (همان) رد استثنا 1. مقاتل، حسن، عکرمه و کلبی از صحابه نیستند که شاهد نزول آیه باشند؛ ازاینرو قولشان دراینباره حجت نیست. ضمن اینکه منبع سخن خود را بیان نکردهاند. به نظر میرسد آنها یا به مصداق آیه اشاره نموده و یا گمانهزنی کردهاند. 2. ذکر «آثم» و «کفور» به مکه اختصاص ندارد و در مدینه نیز آثم و کفور بوده است، چنانکه کلمه «آثم» در آیات 11 سوره نور و 112 سوره نساء درباره گروهی از مسلمانان بهکار رفته است. (طباطبایی، 1360: 20 / 227، مکارمشیرازی، 1374: 25 / 377) همه انبیا در همه ادوار زندگی خویش تا به هنگام مرگ با آثم و کفور مواجه بودهاند و همه آنها در برابر اینگونه افراد، به صبر دعوت شدهاند. ظاهراً مقصود از آثم و کفور افراد به ظاهر مسلمان نافرمان است؛ زیرا در هیچ جای این سوره اشارهای به شرک و مشرکان وجود ندارد. 3. آیه 24 با فاء تفریع شروع شده است و عقلاً قابل انفکاک از آیه پیشین نیست و حکم آیه قبل، که مدنی است، را دارد. (معرفت، 1416: 1 / 206) 4. از نظر بلاغی، همه سوره یکپارچه است، از آیه 23 تا آخر، که برخی آن را مکی شمردهاند، مستلزم آن است که از نظر سبک و سیاق متمایز از قسمت پیشین باشد، ولی چنین تمایزی وجود ندارد. 5. از نظر محتوا، کل سوره یک موضوع را پی میگیرد و آن اینکه سوره میگوید ما انسان را آفریدیم و راه بهشت و جهنم را به او نشان دادیم. هرکس هر راهی را که خواست انتخاب کرد؛ ابرار به بهشت و آثم و کفور به دوزخ راه یافتند. و از پیامبر میخواهد که صبر پیشه کند و به ذکر خدا بپردازد. 6 . گفته مقاتل که مراد از کفور، ولید بن مغیره است سخنی بدون سند است. (طبرسی، 1360: 9 و 10 / 402) همانگونه که مشاهده شد، کل سوره حاوی مفاهیمی کاملاً به هم پیوسته و یک پارچه است که طبق فرهنگ زبانی عرب، بهصورتی بسیار زیبا و جذاب چیده شده است و نمیتوان یک یا چند آیه از این زنجیره بههم پیوسته و هماهنگ را از بقیه جدا کرد و به مکه اختصاص داد. بیان چند نکته یک. اگر گفته شود کسانی که قائل به استثنا بودن این آیاتاند، بر آن نیستند که نقل و الحاق این آیات به بافت جدید از نظر ادبی، معنایی و بلاغت غیرحکیمانه و غیر هماهنگاند، بلکه معتقدند این کار توسط خدای قدیر و علیم انجام شده است و او قادر است این نقل و الحاق را بهگونهای انجام دهد که بافت قدیم و جدید، از نظر بلاغی نه تنها آسیبی نبینند، بلکه در اوج فصاحت نیز قرار گیرند. در پاسخ گفته میشود که درست است که خداوند قادر و علیم میتواند چنین نقل و انتقالی را بهگونهای انجام دهد که هیچ آسیبی به متن قدیم و جدید نرسد، اما اشکال آیات مستثنیات تنها این نیست بلکه مهمترین اشکالات استثنا کردن این آیات عبارتند از: 1. نامشخص بودن حکمت استثنا کردن؛ هیچ یک از قائلان به استثناء این آیات، حکمتی برای هیچ یک از این استثناءها ذکر نکردهاند. 2. قطعی نبودن اخبار آن؛ در صورتی که اثبات قرآن و ترتیب آن باید مستند به نقل متواتر و قطعی و یقینی باشد. 3. غیر طبیعی بودن این کار؛ روایاتی داریم که خداوند دوست ندارد کارها را با اسباب غیر طبیعی انجام دهد؛ مانند: «ان الله تعالی اجری عادته بأن یخلق الاشیاء بأسبابها» (مجلسی، 1404: 3 / 67) و یا: «و اقتضت حکمته البالغة أی یجری الأشیاء بأسبابه». (همان: 34 / 193) 4. سست بودن دلائل؛ م
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 37]
صفحات پیشنهادی
بررسي آيات نبوي در برنامه راديويي «يك آيه مهر»
بررسي آيات نبوي در برنامه راديويي يك آيه مهر گروه فعاليتهاي قرآني در برنامه راديويي يك آيه مهر كه چهارشنبه چهارم ديماه از راديو قرآن پخش خواهد شد بررسي آيات نبوي دنبال ميشود به گزارش خبرگزاري بينالمللي قرآن ايكنا برنامه راديويي يك آيه مهر كه هر روز ساعت 6 50 صبح بنقش ایران در پایان دادن به بحران سوریه بررسی می شود
نقش ایران در پایان دادن به بحران سوریه بررسی می شودتاریخ انتشار دوشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۲ ساعت ۰۹ ۱۳ جان کری و سرگئی لاوروف در تلاش برای تصمیم گیری درباره نقش ایران در پایان دادن به بحران سوریه امروز در پاریس با یکدیگر دیدار و گفتوگو میکنند به گزارش ایسنا گفتوگوهای جچهارشنبه برگزار ميشود؛ بررسي «نقش سرمايههاي اجتماعي در جامعه مدني» با سخنراني هادي خانيكي
چهارشنبه برگزار ميشود بررسي نقش سرمايههاي اجتماعي در جامعه مدني با سخنراني هادي خانيكي شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات اصفهان نشستي با موضوع نقش سرمايههاي اجتماعي در جامعه مدني با سخنراني دكتر هادي خانيكي برگزار ميكند چهارشنبه برگزار ميشود بررسي نقش سرمايههاي اجتماعي درتلاوت آيات پاياني سوره بقره با صداي «مصطفي غلوش»+صوت
تلاوت آيات پاياني سوره بقره با صداي مصطفي غلوش صوت تلاوت آيات 284 و 285 سوره مباركه بقره استاد مصطفي غلوش يكي از تأثيرگذارترين تلاوتهاي اين قاري مصري است به گزارش خبرنگار فعاليتهاي قرآني خبرگزاري فارس استاد راغبمصطفي غلوش 5 جولاي 1938 ميلادي در يكي از استانهاي غربيبررسي كاركردهاي نظريه ادراكات اعتباري در مواجهه با فلسفه معاصر غربي
بررسي كاركردهاي نظريه ادراكات اعتباري در مواجهه با فلسفه معاصر غربي گروه انديشه تفسير علامه طباطبايي از ادراكات اعتباري به عنوان مبنايي براي گفتوگو با فلسفه معاصر غربي با سخنراني سيدحميد طالبزاده و حضور جمعي از اساتيد فلسفه در قالب يك ميزگرد مورد بررسي قرار ميگيرد به گزارشكاركردهاي نظريه ادراكات اعتباري در مواجهه با فلسفه معاصر غربي بررسي ميشود
كاركردهاي نظريه ادراكات اعتباري در مواجهه با فلسفه معاصر غربي بررسي ميشود گروه انديشه تفسير علامه طباطبايي از ادراكات اعتباري به عنوان مبنايي براي گفتوگو با فلسفه معاصر غربي با سخنراني سيدحميد طالبزاده و حضور جمعي از اساتيد فلسفه در قالب يك ميزگرد مورد بررسي قرار ميگيرد بهبررسی تحولات لبنان ، منطقه و بویژه بحران سوریه
در ملاقات ظریف با رئیس جمهور و رئیس مجلس لبنان صورت گرفت بررسی تحولات لبنان منطقه و بویژه بحران سوریه وزیر امور خارجه کشورمان که در رأس هیأتی سیاسی و پارلمانی به بیروت سفر کرده است پیش از ظهر امروز با میشل سلیمان رئیس جمهور لبنان دیدار و گفتگو کرد به گزارش حوزه سیاست خارجی بدر حال بروز رسانی لاوروف: ژنو۲ باید پایان دادن به تروریسم در سوریه را بررسی کند
در حال بروز رسانیلاوروف ژنو۲ باید پایان دادن به تروریسم در سوریه را بررسی کندوزیر امور خارجه روسیه بر مبارزه با گروههای تندرو در سوریه تاکید کرد و گفت ژنو۲ باید پایان دادن به تروریسم در سوریه را بررسی کند به گزارش خبرگزاری فارس لاورف در این نشست خبر که در مسکو برگزار می شد گفتفسیر سوره «طه» در دانشگاه لندن بررسی میشود
تفسیر سوره طه در دانشگاه لندن بررسی میشود خبرگزاری رسا ـ نشست آموزشی تفسیر سوره مبارکه طه 12 بهمنماه سال جاری در دانشگاه کوئینمری لندن برگزار میشود به گزارش خبرگزاری رسا نشست آموزشی تفسیر سوره مبارکه «طه» 12 بهمنماه سال جاری در دانشگاه کوئین&تشکیل نشست شوراي امنيت ملي روسيه به رياست پوتين براي بررسي بحران سوريه
تشکیل نشست شوراي امنيت ملي روسيه به رياست پوتين براي بررسي بحران سوريه شورای امنیت ملی روسیه روز جمعه نشستی را به ریاست ولادمیر پوتین رییس جمهور این کشور برای بررسی بحران سوریه و تحولات اوکراین برگزار کرد به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران به نقل ازخبرگزاری سوریوزير راه مسئول بررسي انتقال پايتخت شد/ كارگروه «مديريت ستاد مرز» تشكيل مي شود
وزير راه مسئول بررسي انتقال پايتخت شد كارگروه مديريت ستاد مرز تشكيل مي شود وزير كشور اعلام كرد كه رئيس جمهور وزير راه و شهر سازي را به عنوان متولي بررسي طرح انتقال پايتخت برگزيده است به گزارش خبرنگار مهر عبدالرضا رحماني فضلي وزير كشور در حاشيه جلسه امروز چهارشنبه هيئت دولتاياد مدني، اول ژانويه دبير كل سازمان همكاري اسلامي ميشود
اياد مدني اول ژانويه دبير كل سازمان همكاري اسلامي ميشود اكمل الدين احسان اوغلو روز اول ماه ژانويه سمت دبير كلي سازمان همكاري اسلامي را به اياد بن امين مدني تحويل ميدهد به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران ايسنا به نوشته روزنامه مصري اليوم السابع اكمل الدين احسان اوغلو دبلحظه كشته شدن تروريست سوري + فيلم
لحظه كشته شدن تروريست سوري فيلم تروريست سوري در حال تيراندازي به سمت نيروهاي سوري است كه ناگهان با ضرب گلولهاي به سرش به زمين ميافتد به گزارش گروه چندرسانهاي باشگاه خبرنگاران تروريستهاي تكفيري با اذعان به خسارات خود در سوريه كذب ادعاي عدم حضور افراد مسلح خارجي در سوريه ر-
گوناگون
پربازدیدترینها