محبوبترینها
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
دکتر عرفان فدایی وکیل پایه یک دادگستری
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1802206550
بازیگر نقش «زیور»: هیچ کس نمی تواند پایان قصه «آوای باران» را حدس بزند
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: تاریخ انتشار: 5 بهمن 1392 ساعت 00:28 | شماره خبر: 1357981070743310429
الهام چرخنده می گوید: اکنون با پخش این سریال مردم نگاه دقیق تری به بچه های کار دارند وآن ها احساس می کنند «باران» یا «شکیب» لا به لای بچه های کار سر چهار راه حضور دارند. نخستین نکته ای که با شنیدن نام زیور سریال «آوای باران»به ذهن می رسد تکیه کلام «اوا»ی اوست که الهام چرخنده با شگرد و زیبایی خاص و منحصر به فرد بیان می کند.او شخصیت زیور قصه حسین سهیلی زاده است که وجوه مختلف شخصیتی او به گونه ای است که مخاطبان با آن همذات پنداری می کنند و برخی هم به دلیل رفتارهای ناپسندش ناله و نفرین می کنند و منتظر سرانجام بدی برای شخصیت در پایان قصه هستند تا به گفته چرخنده دل شان خنک شود. گفت و گوی ما را با «الهام چرخنده» خالق شخصیت قصه در ادامه بخوانید تا از او بیشتر بدانید. برای بازی در سریال «آوای باران» نام و سابقه کارگردان بیشتر برای تان اهمیت داشت یا خود نقش؟ نام حسین سهیلی زاده برایم اهمیت داشت و قصه هم من را جذب کرد. زیور شخصیتی بود که احساس کردم می شود با آن به میدان نبرد رفت یعنی الهام و زیور در میدانی با یکدیگر بروند. زیور با شخصیت واقعی ام 360درجه فرق می کرد وباید این شخصیت را خلق می کردم.فیلم نامه نویس ها نیزشخصیت پردازی درستی کرده بودند و کارگردان هم به من اعتماد کرد و زیور خلق شد. چه ویژگی هایی از زیور شما را درگیر خودش کرد؟ همین چند وجهی بودن این شخصیت برایم مهم بود. علاوه بر آن من باید دو بخش از زندگی زیور یعنی 27 سالگی و 47 سالگی اش را بازی می کردم وتغییر میمیک،نوع نگاه و صدایش برایم مهم بود.زیور تعیین کننده شخصیت های دیگراست وبه شدت در قصه موثر است.این شخصیت یک شروع، اوج و پایان دارد.
نمی توان به خوبی شخصیت زیور را شناخت! گاهی تظاهر به مظلومیت می کند،گاهی دادو بیداد می کندو برخی مواقع خیر و مهربان می شود.شما برای نمایش این شخصیت و برخوردش با افراد مختلف خانواده اش چه تغییری در نوع بازی تان ایجاد کردید؟ به کلام یکی از منتقدان استناد می کنم که گفت:در وجود الهام چرخنده یک دنیا زن زندگی می کند. ما خودمان هم در زندگی این گونه هستیم و بر مبنای شخصیت مقابل با او برخورد می کنیم شاید شخصیت زیور به این دلیل محبوب شده است که قلم منتقدان هم مثبت است و از آن ها تشکر می کنم.من فضایی را برای زیور طراحی کردم و همه افرادی که با من کار می کنند می دانند در منزلم یک استوری بورد (فیلمنامه مصور) دارم و در مقوایی بزرگ لحظه به لحظه سکانس هایی راکه بازی کرده ام به دلیل بازی حسی و رج زدن وبرای حفظ راکورد و تداوم حسم یادداشت می کنم. یعنی برای شخصیت زیور چارچوبی را طراحی کرده ام تا این شخصیت تخت از کار در نیاید. زیور درلبه دروغ و واقعیت زندگی می کند یعنی شخصیت مجاز است و خیلی ها می پرسند ما نمی دانیم زیورچگونه شخصیتی است؟بد است یا خوب!معتقدم خداوند هیچ انسانی را بد مطلق نیافریده است و آن چه که درباره زیور وجود دارد عملکرد منفی اوست. به خاطر ثروت با زندگی دخترش بیتا بازی می کند و گویی پول چشم او را کور کرده است... همین طور است. البته شایدشما در زندگی عادی بگویید من هرگز این کار را نمی کنم ولی وقتی در فضای درام قرار می گیرید شاید اندکی بزرگ نمایی شود تا جذابیت و درام قصه حفظ شود. قصه سریال سوژه ای دارد که به عنوان یک معضل اجتماعی درجامعه مطرح است، آیا بیان این وقایع تلخ و سرانجام کودکان کارتاثیری در جامعه دارد؟
افتخار می کنم در سریالی بازی کردم که تا کنون روایت نشده بود و این درایت نویسندگان وکارگردان رامی رساند.معتقدم اکنون با پخش این سریال مردم نگاه دقیق تری به بچه های کار دارند وآن ها احساس می کنند باران یا شکیب لا به لای بچه های کار سر چهار راه هاست. گاندی می گوید:اگر هر آدمی دستش را به اندازه شعاع خودش باز و پر از عشق کند دنیا پر از آرامش می شود.معتقدم ما اگر کاری انجام دهیم که مردم از دست و دل وزبان مان در امان باشند و محبت و عشق را به سوی کائنات پرتاب کنیم دنیا پر از مهر و صفا خواهد بود.به طور حتم پرداخت به این موضوع تاثیر بسزایی در جامعه ما دارد. خانمی به من گفت با تماشای تیتراژ این سریال گریه می کنم.معتقدم بیان این معضلات وظیفه فرهنگی است که بر دوش من و دیگر هنرمندان است. امیدوارم باری دیگر در سازمان صداو سیما و سینمای ایران تولید این گونه آثار اتفاق بیفتد. به اعتقاد برخی ازکارشناسان و اهالی فن راز و رمز موفقیت یک اثر فیلم نامه اش است.آیا آماده نبودن فیلم نامه ورسیدن متن ها هم زمان با فیلم برداری کار را برای تان سخت نمی کند؟ درست است که ما هم زمان با پخش فیلم برداری می کنیم اما خوبی هایی هم دارد و این است که ما با نفس بیننده جلو می رویم و دست نویسنده ها با توجه به نقدهای منتقدان و نظر مردم و توانمندی بازیگران باز تر است اما کارگردان پایان هیچ کدام از شخصیت ها را به ما نگفته است و سکانس به سکانس جلو می رویم. به مردم ایران نوید می دهم که تا پایان سریال را ببینند چون هیچ فردی نمی تواند پایان قصه را حدس بزند که برای تک تک این شخصیت ها چه اتفاقی خواهد افتاد اما سریال پایان درستی دارد. شخصیت زیورمسیری را طی کرده و به جایگاه امروزی رسیده است و این مسیر و شیوه زندگی او و خانواده اش نمود عینی رفتارهای غلط او در گذشته را دارد.به طور حتم عواقب بدی به سراغش خواهد آمد؟ نمی دانم برای این شخصیت چه اتفاقی می افتد اما مطمئن هستم با درایت، کارگردان پایان درستی برای زیوردر نظر گرفته است و به مردم قول می دهم اتفاق های عجیب و غریب برای زیور می افتد.
دوست دارم درپایان این سوال را بپرسم که زیور سریال «آوای باران» در سفری که به مشهد داشت هنگام خداحافظی از امام رضا(ع) زیر لب چه زمزمه می کرد؟ (بغضش می ترکد و با گریه می گوید) تنها از آقا خواستم که از من مراقبت کند و عزت را از من نگیرد و لیاقت بزرگی و محبت مردم را به من بدهد که برای مردم باقی بمانم وبرای نفس مردم بازی کنم. برای دل شکستگان از آقا طلب آرامش کردم و خواستم تا دوباره به من این اجازه و فرصت را بدهد که به پابوسش بروم.حقیقتش را بخواهید از آقا خداحافظی نکردم چون امام رضا(ع)سلام است و با خود بو،عطر،عزت و برکت آقا و بوسه و عشق و محبت مردم مشهد را به یادگار بردم. مریم ضیغمی/ روزنامه خراسان
5 بهمن 1392 ساعت 00:28 | شماره خبر: 1357981070743310429
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 69]
-
گوناگون
پربازدیدترینها