واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
جنگی که آمریکا قادر به خاتمه آن نیست افغانستان سال 2014 شاهد اتفاقات زیادی خواهد بود. نیروهای آمریکایی قصد دارند تا پایان سال از این کشور خارج شوند، اما هیچ نشانهای از صلح پایدار در این کشور به چشم نمیخورد. شاید هنری کیسینجر راست میگفت.
او چهار سال پیش گفته بود: آمریکا هم اکنون نمی تواند از افغانستان خارج شود، اما نمی تواند برای همیشه بر راهکار عدم عقب نشینی از این کشور نیز تکیه کند. به عقیده او، مهمترین موضوع در افغانستان چگونگی انجام جنگ نبود، بلکه چگونگی پایان این جنگ است که اهمیت بیشتری دارد. کیسینجر واقعیت و ماهیت افغانستان را بخوبی درک کرده بود. از دیدگاه او، هر برنامه ای برای خروج و عقب نشینی از افغانستان باید بر مبنای این واقعیت تاریخی باشد که قدرت دولت این کشور تنها محدود به کابل و حومه آن است و دیگر بخش های کشور توسط جنگ سالاران و افراد بانفوذی اداره می شود که براساس قومیت با یکدیگر در ارتباط هستند. همین واقعیت ها و خصوصیات باعث شده این کشور به ندرت دولتی مرکزی و قدرتمند داشته باشد. راهکار قدیمی آمریکا در مقابله با شبه نظامی گری به منظور ایجاد دولتی مرکزی در افغانستان و افزایش اختیارات آن در سراسر کشور، همان موضوعی بود که کیسینجر به آن اشاره کرد. راهکاری که او بخوبی می دانست در افغانستان عملی نخواهد بود، زیرا افغانستان کشوری بزرگ است، تنوع قومی گسترده ای دارد و مردم نیز به میزان بسیار زیادی مسلح هستند. انتظار از حامد کرزای، رئیس جمهور افغانستان برای ایجاد دولتی مرکزی و مدرن در مدت زمانی محدود، تا حدود زیادی غیرمنطقی بوده است. با توجه به این که ساختار این جامعه براساس سنت های قبیله ای و قرابت های شخصی شکل گرفته است، چنین تقاضایی از او در عرض تنها چند ماه یا چند سال در واقع فراتر از حد توانایی های اوست. از سوی دیگر، آن طور که به نظر می رسد واشنگتن راهکار سیاسی و صلح آمیزی برای پایان این جنگ در اختیار ندارد. جنگی که حال مشخص شده از ابتدا اقدامی اشتباه بوده است. این جنگ گرچه طالبان را از قدرت به زیر کشید، اما هرگز موفق به شکست دادن آنها نشد. نیروهای آمریکایی پس از 12 سال در بن بستی گیر کرده اند که اجازه نمی دهد به صورت کامل از افغانستان خارج شوند. آن طور که اعلام شده، تعداد مشخصی از نیروهای آمریکایی به عنوان نیروهای آموزش دهنده در این کشور باقی خواهند ماند. آنان که با تاریخ افغانستان آشنا هستند، می دانند که حضور نیروهای خارجی در خاک این کشور چه معنایی دارد. تاکنون هیچ اشغال نظامی در افغانستان برای مدتی نامحدود، به نتیجه نرسیده است. حضور آمریکا در این شرایط تنها باعث پیچیده ترشدن وضع افغانستان پس از سال 2014 می شود. حضور این نیروها به جای آن که مانع سقوط دولت و جنگ داخلی شود، انگیزه ای برای نیروهای طالبان به منظور ادامه مبارزه ایجاد می کند. طرح استان الانبار عراق به هیچ وجه در افغانستان عملی نیست. هر راهکاری برای مقابله با طالبان که باعث درگیری بیشتر افغان ها شود، در واقع فرآیند صلح را کاملا از بین برده و این کشور را وارد جنگ داخلی تمام عیار می کند. این اشتباهی خطرناک است که منافع افغانستان و پاکستان را به خطر می اندازد. مردم این دو کشور مدت هاست از درگیری های افغانستان رنج می برند و حال به دنبال صلح هستند. آنها بخوبی می دانند که صلح بادوام در افغانستان تنها از راه آشتی میان تمام قومیت های افغان به دست می آید. این موضوع نیز مهم است که فرآیند صلح باید واقعیت جمعیتی و قومیتی افغانستان را مدنظر داشته باشد؛ این به این معناست که دولت افغانستان، گروه های مختلف و بخصوص طالبان باید در این فرآیند حضور داشته باشند. در میان کشورهای خارجی، آمریکا به عنوان قدرت اشغالگر و پاکستان به عنوان یک همسایه نیرومند اهمیت فراوانی دارند. اهمیت دیگر پاکستان از این جهت است که این کشور چند سال است به عنوان مکان امن پناهجویان افغان شناخته می شود و می تواند در فرآیند صلح و ثبات در افغانستان پس از سال 2014، نقش کلیدی را ایفا کند. ادامه درگیری ها می تواند خسارت ها و صدمات فراوانی برای پاکستان نیز به وجود آورد. بنابراین، کاملا به نفع پاکستان است که افغانستانی باثبات و آرام در همسایگی اش وجود داشته باشد؛ البته باید به این موضوع هم اشاره کرد که پاکستان تنها می تواند گروه های سیاسی را تشویق به مذاکره کند و نمی تواند نتیجه نهایی آن را رقم بزند. در حقیقت این خود افغان ها هستند که در مورد موضوعات داخلی تصمیم نهایی را می گیرند. دولت افغانستان باید در عملکرد خود بازنگری کرده، فساد اداری را کاهش دهد و با برقراری نظم و قانون، حمایت مردم را به دست آورد. فرآیند این آشتی و صلح باید در فضایی از اعتماد و اطمینان متقابل انجام شود. تحقق این موضوع در صورتی تضمین می شود که کل این فرآیند تحت نظارت سازمان ملل و با کمک کشورهای تاثیرگذار و همسایه انجام شود. همزمان با تلاش های دولت برای پیشبرد این فرآیند، سازمان ملل باید کشورهای همسایه را در این جریان وارد کرده تا با ایجاد امنیت منطقه ای و همکاری اقتصادی، شرایط را پس از صلح آماده کنند. جامعه بین الملل باید اقداماتی انجام دهد که طی دوره انتقالی، توانمندی نیروهای نظامی در مقابله با شبه نظامی گری تقویت شود. توافق صلح باید شامل تضمین های بین المللی برمبنای منشور سازمان ملل باشد تا استقلال، تمامیت ارضی و یکپارچگی افغانستان تامین شود. این توافق همچنین باید شرایطی را فراهم کند تا کشورهای همسایه و منطقه ای از یک سو همکاری مشترکی با افغانستان داشته و از سوی دیگر در امور داخلی این کشور دخالت نکنند. در کنار تمام این موارد نباید فراموش کرد که تاکید بر توسعه اقتصادی و اجتماعی دو عامل مهم در ثبات افغانستان به حساب می آید. منبع: اکسپرس تریبیون
مترجم: حسین خلیلی
پنج شنبه 03 بهمن 1392 9:05
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 39]