تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 9 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس براى كسب رضايت خدا و آگاهى در دين قرآن بياموزد، ثوابى مانند همه آنچه كه به ف...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1819251366




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

یادداشت اختصاصی وزیر خارجه پیشین قرقیزستان برای فارس شانگهای؛ راه حل بحران مرزی قرقیز-تاجیک


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: یادداشت اختصاصی وزیر خارجه پیشین قرقیزستان برای فارس
شانگهای؛ راه حل بحران مرزی قرقیز-تاجیک
در حالی مسئله اختلافات مرزی میان قرقیزستان و تاجیکستان به بحران پیچیده در روابط 2 کشور تبدیل می‌شود که کارشناسان دخالت سازمان‌های منطقه‌ای شامل سازمان پیمان امنیت جمعی و شانگهای را بعنوان راه حلی برای برون رفت از مشکل حاضر می‌دانند.

خبرگزاری فارس: شانگهای؛ راه حل بحران مرزی قرقیز-تاجیک


به‌ گزارش خبرنگار دفتر منطقه‌ای فارس در دوشنبه، «عدنان قرابایف» وزیر امور خارجه پیشین قرقیزستان ضمن یادداشت اختصاصی برای فارس به‌ بررسی دلایل تاریخی اختلافات مرزی میان قرقیزستان و تاجیکستان پرداخته است که با متن آن در زیر آشنا می‌شوید. 14 ژانویه 2014 مصادف با بیستمین سالروز برقراری روابط قرقیزستان با تاجیکستان بود ولی 3 روز قبل از آن میان نیروهای مرزی این 2 کشور درگیری اتفاق افتاد که باعث زخمی شدن نظامیان از هر 2 طرف گردید. این حادثه درحالی رخ داد که 2 روز قبل از این حادثه مقامات مرزبانی قرقیز و تاجیک با هم دیدار و در رابطه با تأمین امنیت مرزی به‌ توافق رسیده بودند. طی سال گذشته میلادی «الماسبیک آتامبایف» و «امامعلی رحمان» رؤسای جمهور 2 کشور بر دوستی‌های دوجانبه تأکید کردند در مجموع در مرز قرقیزستان با تاجیکستان 19 مورد اختلاف به‌ ثبت رسید. نخستین اختلاف در سال جدید 2014 با استفاده از مسلسل و خمپاره‌انداز صورت گرفت و طی 25 سال اخیر برای اولین بار امکان انجام اقدامات نظامی قرقیزستان و تاجیکستان علیه یکدیگر را که ‌همراه با قربانی دادن می‌باشد به‌ نمایش گذاشت.    نگاهی به‌ دلایل اختلافات مرزی 2 کشور منطقه جزیره‌ای «وارخ» تاجیکستان با سرزمین اصلی خود توسط جاده‌ای متصل می‌شود که از طریق روستای «آق‌سای» قرقیزستان عبور می‌کند. ورود به‌ این روستا قرقیزی نیز تنها از طریق خاک تاجیکستان امکان‌پذیر است. در اصل مرزی وجود ندارد و مردم محلی عادت کرده‌اند که به همین شیوه زندگی کنند. اما ساخت جاده که از سوی قرقیزستان دنبال می‌شود از جمله پروژه‌های مربوط به‌ زیرساخت‌های عمومی (دولتی) است که باعث می‌شود تا هر یک از طرفین در مورد منطقه مورد بحث مطالبات و ادعا‌های خود را مطرح کنند. قرقیزستان در ماه آوریل سال 2013 شروع به‌ ساخت جاده 25 کیلومتری با دور زدن خاک تاجیکستان کرده بود. ضمنا در آن زمان نیروی انتظامی قرقیز کارگران و مهندسان ساخت جاده را تحت حمایت خود قرار دادند زیرا به‌ محض آغاز پروژه، بین ساکنان «آق‌سای» و «وارخ» درگیری رخ داد و چند نفری نیز زخمی شدند. سپس به‌ طور موقت امور ساخت و ساز جاده متوقف شد ولی بعدا جسته و گریخته طی سال گذشته  ادامه پیدا کرد که همراه با نارضایتی طرف تاجیک بوده و در نهایت منجر به‌ حادثه اخیر شد. اکنون به‌ ارزیابی رسمی 2 طرف از جریان حادثه توجه کنید. در بیانیه وزارت امور خارجه تاجیکستان که در تارنمای این نهاد منتشر شده، گفته می‌شود که «برخلاف تصمیم کمیسیون حل مسائل مرزی 2 کشور (مورخ هفت ژانویه سال جاری) مبنی بر متوقف کردن ساخت جاده «کوکتاش - آق‌سای - تامدیق»، در 11 ژانویه 2014  طرف قرقیزی تحت حمایت افراد مسلح تلاش برای از سرگیری ساخت جاده را انجام داد». در ادامه این بیانیه آمده است: در پاسخ به‌ تقاضای طرف تاجیک جهت متوقف کردن امور، گارد مرزی قرقیز متشکل از 20 نفر در ابتدا نسبت به طرف تاجیک تحقیر و هتاکی روا دیده و پس از آن بدون هشدار و به‌ طور هدفمند زیر رگبار گلوله قرار داد که بر اثر آن 2 نفر مرزبان مجروح شده و در حال حاضر در بیمارستان به‌ سر می‌برند. ضمن این بیانیه علاوه بر اتهامات فوق همچنین طرف قرقیزی مقصر به آغاز ساخت جاده «کولوندو - مقصد» بدون هماهنگی با طرف تاجیک دانسته شده است. اما طرف قرقیزی معتقد است که ساخت جاده «کوکتاش - آق‌سای» در قلمرو این کشور صورت گرفته و اسناد نیز تعلق آن به‌ قرقیزستان را تأیید می‌کنند. براساس اطلاع سازمان مرزبانی قرقیزستان، نظامیان تاجیک «رفتار تهاجمی» از خود نشان دادند و در جریان درگیری لفظی سرگرد نیروی مرزبانی تاجیکستان تفنگ خود را بر سر معاون گروه مرزبانی منطقه «باتکن» گذاشت که در نتیجه «عزت بویلاشف» فرمانده واحد ویژه نیروهای مرزبانی قرقیزستان موسوم به «بارو» خواستار قطع این‌گونه اقدامات شد و این‌جا بود که سرگرد تاجیک بویلاشف را هدف قرار داده و از ناحیه شکم زخمی کرد. سپس زد و خورد مسلحانه صورت گرفت که ضمن آن طرف تاجیک از خمپاره‌انداز استفاده کرد و پنج نفر از مرزبانان قرقیزی زخمی شدند. امروز نه‌ تنها هیچ یک از 2 طرف بلکه حتی شرکت‌کنندگان این درگیری نیز نمی‌توانند با اطمینان مدعی شوند که حق با آن‌ها بوده است زیرا این اتفاق یک نوع نتیجه شرایطی می‌باشد که از مدت‌ها به‌ این طرف حاکم بر مناطق مرزی بوده است. همان‌گونه که از گزارش سازمان «برای مدارای بین‌المللی» بر می‌آید، از یک طرف وابستگی روستای یاد شده قرقیزی به‌ منطقه «وارخ» تاجیکستان وجود دارد و از آنجا که چوپان‌های قرقیزی قادر به‌ کنترل مراتع خود نمی‌باشند، و در هنگام از قلمرو تاجیک تعدادی از دام خود را از دست می‌دهند. همچنین میان جوانان قرقیز و تاجیک همیشه موقع تردد ساکنان دهکده‌های قرقیزی «آق‌سای»، «سمرقند» و «آرتاتیر» از طریق روستای «خواجه اعلی» منطقه «چارکوه» تاجیکستان درگیری به‌وقوع می‌پیوندد. از سوی دیگر نگرانی تاجیک‌ها از آن است که قرقیزها همزمان با ساخت جاده اقدام به‌ احداث سد و نیروگاه کوچک برق آبی در سرگه رودخانه «اسفره» خواهند کرد و کنترل بر منابع آب را بدست خواهند آورد. چنانچه بستر و مسیر این رودخانه تغییر بکند (چنین یک پروژه‌ای هنوز در سال 1981 تهیه شده بود) پس 2 ناحیه «اسفره» و «کان بادام» تاجیکستان از آب محروم خواهند ماند. همچنین دست یافتن قرقیزستان به استقلال ترانزیتی (عدم وابستگی به‌ قلمرو تاجیکستان) می‌تواند روستاهای تاجیک در این منطقه را از استفاده مراتع محروم کند.  البته برای تاجیکستان از طریق ازبکستان نیز مسیری وجود دارد ولی این‌جا دیگر به‌ اصطلاح مسئله انتخاب بین بد و بدتر است و دوشنبه تمایل ندارد تا با از دست دادن گزینه (آلترناتیف) قرقیزی خود را گروگان دیپلماسی ازبکستان کند. اقدامات غیرمؤثر مقامات مذاکره‌ کننده به‌سر بردن مرزبانان در فضای بی‌اعتمادی و خصومت‌های قومی‌، بدون دستور مقامات و بازی‌های سیاسی نیز به‌ نوعی زمینه برای چالش را فراهم می‌کند. بنابراین از دیدگاه تحلیلی اینکه چه کسی جلوتر شلیک کرد، چندان حائز اهمیت نمی‌باشد. به‌ نظر من این بحث مهمتر است که این اختلاف دقیقا در یک روز بعد از اعلام توافق میان مقامات مربوطه 2 کشور اتفاق افتاد. عدم توان مسئولین برای حل مسائل مرزی و پرزرق و برق جلوه دادن همکاری‌های مرزی منجر به‌ قربانی دادن از هر 2 طرف شد. دولت‌های 2 کشور قطعا علاقمند به‌ درگیری نمی‌باشند ولی نبود اراده سیاسی در این راستا (که بدون آن حل موضوع امکان ندارد) مانع توسعه هر یک از این کشورها و در مجموع منطقه شده و به‌ نوعی فتیله انفجاری جدیدی را می‌ماند که بر مین تاخیری در وادی حساس «فرغانه» افزوده می‌شود. در یک چشم‌انداز تاریخی می‌توان به‌ این نتیجه رسید که مشکل به‌ عدم مدیریت دولتی متمرکز در قرقیزستان و تاجیکستان بر می‌گردد. منظور این است که در اوایل دهه 90 قرن گذشته تاجیکستان به‌ دلیل جنگ داخلی از نظر مدیریتی تضعیف شد ولی امروزه «امامعلی رحمان» همه ابزارهای قدرت را در اختیار دارد. برخلاف آنچه در تاجیکستان گذشت، قرقیزستان در نخستین دهه استقلال خود دارای هرم دقیق قدرت بود ولی با وقوع انقلاب‌های رنگی و تظاهرات و راه‌پیمایی‌های روزمره، مرکز توان تأثیرگذاری بر مناطق را از دست داده است. پیشنهاد استاندار سابق باتکن در رابطه با توزیع سلاح به‌ ساکنان محلی از سوی شوراهای روستایی این واقعیت را بیشتر تأیید می‌کند. چنانچه این‌گونه اقدامات تحقق پیدا کنند به‌ جای «درگیری‌ کج‌بیلی» 25 سال قبل (در آن موقع ساکنان مناطق مرزی 2 کشور با استفاده از آلات کشاورزی با هم درگیر شده بودند) و تنها مورد استفاده از خمپاره‌انداز، بدون تردید مواجه  جنگ تمام‌عیار چریکی «شوراهای مسلح روستایی» تحت مدیریت فرماداران 2 طرف خواهیم شد. بدیهی است که مقامات مرکزی توان کنترل بر مرزها را ندارند و مسئولین محلی نیز نه همیشه متمایل به‌ حل این موضوع می‌باشند. دلیل این وضعیت بسیار ساده است. مرز بدون کنترل از سال‌ها به‌ این طرف به‌ دهلیز قاچاق نه‌ تنها سوخت، دستگاه‌های برقی، الکل، سیگار و... بلکه مواد مخدر و فلزات گران‌بها نیز تبدیل شده است که در هر 2 طرف مرز گروه‌های از این ناحیه سود بالایی بدست می‌آورند. این موضوع همچنین برای عده‌ای از مقامات فرصت خوبی برای «تغذیه» به شمار می‌رود. ابراز آمادگی قرقیزستان برای ورود به‌ اتحادیه گمرکی این «تجارت» را که سال‌ها سابقه دارد با تهدید روبه‌رو می‌کند. اکنون دیگر برای دفاع از این تجارت می‌شود از تمامی ابزارها شامل به‌ جان یکدیگر انداختن مرزبانان استفاده کرد. برخی از نمایندگان نهادهای انتظامی معتقدند که برخورد قومی در ماه ژانویه سال گذشته (در منطقه مرزی استان باتکن با تاجیکستان) سفارشی بوده است زیرا عدم اقدامات لازم از سوی اطلاعات نظامی و امنیت ملی مشکوک به‌نظر می‌رسد. با کوه یخی شناور چه باید کرد؟ ضمنا مقامات مرکزی نیز تمایل خاصی برای حل مسائل مرزی ندارند چرا که تجارت غیر علنی عملا تنها وسیله زندگی در شرایط اقتصاد ورشکسته مناطق به‌شمار می‌رود. بنابراین درگیری اخیر مرزی را می‌توان فقط به‌ اصطلاح «نوک کوه یخی شناور » دانست که مقامات هر 2 طرف با دنبال کردن مذاکرات قصد پرده‌پوشی بر روی آن را دارند. به‌ صورت معمول دیپلمات‌های قرقیز و تاجیک در هر 2 ماه دیدار کرده و اطمینان به‌‌ تداوم دوستی تزلزل‌ناپذیر می‌دهند درحالی که هنوز پیرامون مباحث مرزی، آب، ساخت جاده و... هیچ گونه پیشرفتی حاصل نشده است. بلکه برای رهبران محلی فرصت فراهم شده تا بر امتیازات سیاسی خود در برابر مردم محلی افزوده و اعلام کنند که «زمین خود را به‌ هیچ کسی نخواهیم داد!». در پارلمان قرقیزستان چنین رفتاری کم‌هزینه‌ترین اقدام تبلیغاتی است که روی آن می‌توان «تجارت» راه انداخت. همین‌طور قضیه ماه اکتبر در رابطه با چاه نفتی «کته توز» نیز نشانگر تشدید اوضاع در مناطق مرزی 2 کشور دانسته می‌شود. نظارت بر این چاه نفتی از مدت‌ها است که با «کمک» مرزبانان قرقیز و تاجیک از یک طرف به‌ طرف دیگر منتقل می‌شود. طبق اطلاع جانب تاجیک از دهه 80 قرن گذشته به‌ این طرف آن‌ها به‌ استخراج نفت مشغول می‌باشند ولی این چاه در قلمرو استان باتکن قرقیزستان موقعیت دارد. اختلافات مرزی میان قرقیزستان و تاجیکستان در منطقه «باتکن- اسفره» سابقه طولانی دارد. هنوز در سال 2008 ساکنان این مناطق مرزی برای آب با هم درگیر شده بودند. طبق تأیید جانب قرقیزی در 26 می گروهی از اتباع تاجیکستان به‌ رهبری رئیس ناحیه خود از مرز عبور کردند تا سدی را که در آن طرف مرز ایجاد شده بود تخریب کنند ولی از سوی مرزبانان قرقیزی وادار به عقب‌نشینی شدند. این وضعیت در یک روز بعد موقع ‌پاکسازی بستر رودخانه «اسفره» تکرار شد ولی مسئولین 2 جانب موفق به‌ حل موضوع و تجدید انتقال آب شدند. در پی این حادثه کاردار سفارت تاجیکستان به وزارت امور خارجه احضار شد و کارشناسان از ضرورت برگزاری رایزنی‌های جدی بین 2 کشور سخن به‌ میان آوردند. ضمنا در آن زمان کانال «اسفره» در چهارچوب پروژه 300 هزار دلاری بانک جهانی در رابطه به‌ پاکسازی سیستم‌های آبیاری قرقیزستان مسدود شده بود که بر اثر آن طرف تاجیک در ایام پرورش مزارع کشاورزی به‌مدت هشت روز از آب محروم شد و اعلام کرد که بر اساس مقررات موجود در مناطق مورد بحث این‌گونه پروژه‌ها نباید سرمایه‌گذاری شوند. این‌جانب موقعی مسئولیت وزارت امور خارجه کشورم را بر عهده داشتم با همتای تاجیک خود در خصوص ضرورت را‌ه‌اندازی استانداردهای جدید بین‌المللی در زمینه ‌مسائل آب بارها به صورت دوجانبه و در چهارچوب برنامه‌های بین‌المللی مذاکرات انجام دادم. در بسیاری از زمینه‌های مربوط به آب و انرژی توانستیم به‌ توافق برسیم ولی متأسفانه این همه ابتکار عمل‌ها در نهایت امر قربان منافع محدود سطوح محلی گردید. این درحالی است که قرقیزستان و تاجیکستان فقط همسایه هم نبوده بلکه متحد بالقوه استراتژیکی نیز به‌ شمار می‌روند. هر 2 کشور عملا از ذخایر هیدروکربن محرومند ولی منابع غنی آب در اختیار داشته و برای از بین بردن وابستگی خود از گاز ازبکستان به‌ دنبال ساخت نیروگاه‌های جدید برق آبی با حمایت‌ روسیه هستند. استالین و مشکلات وادی فرغانه در زمان خود، «استالین» رهبر سابق شوروی وادی فرغانه را به‌ صورتی تقسیم‌بندی کرده بود تا جمهوری‌های این منطقه به‌ طور مداوم در شرایط مذاکرات برای آب قرار داشته باشند. واقعیت امر این است که آب به‌ وادی فرغانه از کوه‌های قرقیزستان جاری می‌شود و تنها مسیری که از آن رودخانه «سیردریا» می‌توان عبور کند متعلق به‌ تاجیکستان می‌باشد. وابستگی قزاقستان و ازبکستان که از کشورهای پائین‌دست به‌ شمار می‌روند، با این موضوع ارتباط مستقیم دارد.  براساس ایده «رهبر همه ملت‌ها» (از استالین در آن زمان همین‌گونه یاد می‌شد) این نوع تقسیم‌بندی قلمرو جمهوری‌های منطقه به «برادر بزرگ» (یعنی روس‌‌ها) اجازه می‌داد تا در نقش مربی و قاضی قرار داشته باشد. در تاریخ جدید آسیای مرکزی ترجیح می‌دهند که تا برگزاری انتخابات و یا تمام شدن پول از کرملین یاد نکنند. بیش از 2 دهه است که از راه مبارزه برای دریافت کمک‌های بلاعوض و بشردوستانه، از «برادران سابق آسیایی» رقبای آشتی‌ناپذیری درست کرده و از این طریق حتی جز‌ئی‌ترین امکان همگرایی را از بین برده‌اند. بر خلاف ضرورت ایجاد اتحاد در منطقه، امروزه در سیاست جهانی بر وجود «نیمه‌کشورها»ی (کشورهای شکل‌ نگرفته) ترجیح داده می‌شود که بازار منافع ملی‌شان دارای قیمت‌های مشخصی بوده و در صورت لزوم با به‌ کار بردن یک مقدار مهارت آن‌ها را می‌توان با هم درگیر کرد. ضمنا مناطق «جزیره‌ای» (enclave) که در دوران شوروی ایجاد شدند مسائل مربوط به‌ ترانزیت در آسیای مرکزی را پیچیده‌تر کرده‌اند. مشکلات اقتصادی و اجتماعی قرقیزستان و تاجیکستان که مردم را وادار به‌ مهاجرت داخلی و خارجی کرده است بر حساسیت مسائل مرزی بیشتر افزوده است. در نتیجه روستاها تخلیه شده و «مهاجرت خزنده» رو به‌ افزایش نهاده که بیش از پیش بر زیان قرقیزستان تمام می‌شود. ارقام دلایل را بیشتر بازگو می‌کند. اگر در تاجیکستان با جمعیت بیشتر (هفت میلیون نفر) و قلمرو کوچک‌تر (143،1 هزار کیلومتر مربع) تراکم جمعیت 45 نفر در هر یک کیلومتر مربع می‌باشد پس در قرقیزستان که پنج میلیون نفر جمعیت و 198،5 هزار کیلومتر مربع قلمرو دارد، تراکم جمعیت 25 نفر در هر کیلومتر  مربع را تشکیل می‌دهد. در این رابطه باز هم همسایه‌ها روی 2 مورد اشاره دارند. رسانه‌های قرقیزی از ساخت غیرقانونی 200 عدد منزل در ناحیه «لیلک» و اشغال 20 هکتار از زمین از سوی اتباع کشور همسایه و... خبر می‌دهند. ولی طبق نظر طرف تاجیک، استان «باتکن» قرقیزستان در قلمرو ناحیه «اسفره» این کشور ایجاد شده و مقامات قرقیزی پس از جنگ جهانی دوم به‌ صورت یک‌جانبه 106 هکتار زمین این ناحیه را روی نقشه‌ به‌ عنوان خاک خود در آوردند. همین‌طور در سال 1957 نقشه‌های جدید به‌ مقامات تاجیکستان واگذار شد ولی مورد تأیید قرار نگرفت، اما ساخت و ساز و بهره‌برداری از زمین‌های مورد بحث ادامه داده شد. بنابراین روستای «آق‌سای» که پس از 30 سال تهیه نقشه‌های یادشده بنیاد گردید، از سوی طرف تاجیک منطقه‌ای دانسته می‌شود که در قلمرو این کشور قرار دارد. از این‌جاست که در مذاکرات مرزی قرقیزها نقشه‌های سال 1955 - 1957 و تاجیک‌ها نقشه‌های سال 1925-1927 را مبنی می‌شناسند. همچنین باید یادآور شد که بخش عظیمی از مرز قرقیزستان با تاجیکستان هنوز تشخیص نشده است. مذاکرات مرزی در سال  1998 آغاز شده و تا حال حاضر از 970 کیلومتر تنها 503 کیلومتر مشخص شده که اساسا به‌ منطقه «چان آلای» متعلق می‌باشد و وضعیت باقی مرز هنوز معلوم نیست. فقط در حوالی پاسگاه مرزی «کوک تاش» استان باتکن شش منطقه مورد بحث وجود دارد. با این حال از سال 2006 به‌ این طرف حتی هیچ یک از مناطق مرزی مورد مطالعه قرار گرفته از طریق امضای پروتکل تأیید نشده‌ است که حاکی از غیرمؤثر بودن مذاکرات است. در نتیجه مردم محلی نمی‌داند که زمینشان در اصل به کدام از 2 کشور تعلق دارد. چنانچه در دهه 80 قرن گذشته (اختلاف قرقیزها و تاجیک‌ها بر سر زمین و آب در این دوره آغاز شد) مباحث از راه حسن همسایگی حل و فصل می‌شد (مثلا یک هکتار زمین واگذار و در ازای آن آب بیشتری دریافت می‌شد) پس حالا این‌گونه موارد به‌ طور حتم همراه با درگیری می‌باشند. این روند منفی در سال 1989 با درگیری میان ساکنان نواحی «اسفره» تاجیکستان و «باتکن» قرقیزستان که جان 3 نفر را گرفت، وارد مرحله جدید شد. بحث دیگر اینکه استان باتکن که امسال 15 سالگی ایجاد خود را تجلیل خواهد کرد به‌ دلیل عدم وجود زیرساخت‌های اقتصادی مؤثر در اصل نتوانسته است به یک واحد تمام‌عیار دولتی تبدیل شود. کارخانجات بزرگ آنتیموان «قدم‌جای» و جیوه «حیدرکان» و معدن ذغال «سولوکته» و «قزیل کیه» تعطیل شده‌اند. اگر ثبات اقتصادی وجود می‌داشت مردم مهاجرت نمی‌کردند و مقامات نیز نمی‌توانستند نسبت به‌ موضوع مرز بی‌تفاوتی نشان دهند. نیاز به‌ حضور طرف ثالث طی دوران استقلال کشورهای منطقه بی‌ثباتی وادی فرغانه از موارد مهم در بازی‌های ژئوپلیتیکی بوده است. در دورنما مشکلات مرزی رو به‌افزایش خواهد بود زیرا امروزه شاهد خرد (تکه تکه شدن) شدن آسیای مرکزی نه‌تنها در چارچوب «جاده بزرگ ابریشم»، «ترکستان بزرگ»، پروژه‌های «ترک‌های جوان» و اسلامی هستیم. جغرافیای سیاسی تجربه موثر توسعه تکی کشورها بدون همگرایی با دیگران (حتی با پایبندی بر اصل عدم تعهد) را یاد ندارد. دقیقا چنین یک روندی در قلمرو کشورهای مستقل مشترک‌المنافع در حال رخ دادن بوده و همه در مورد جوانب مثبت و منفی پیوستن کشورهایشان به‌فضای واحد اقتصادی و اتحادیه گمرکی فکر می‌کنند. «اتحادیه اروپای پساشوروی» ولادیمیر پوتین فعلا قابلیت جذب همه کشورهای این فضا را نداشته که از جمله آسیای مرکزی بر سر این اصل دو دسته شده‌ است: قزاقستان وارد این سازمان شده ولی بر خلاف آن ازبکستان دور خود را در برابر کشورهای مستقل مشترک‌المنافع حصار کشیده است. تاجیکستان علاقه‌مندی خود به‌این سازمان را اعلام کرده و قرقیزستان نیز به‌فکر فراهم کردن «ورود بدون مشکلات» می‌باشد. اما همان‌گونه که قبلا اشاره کردم ورود به‌اتحادیه گمرکی نیاز به‌حل مسائل مربوط به‌تقسیم و علامت‌گذاری مرزی کشورهای عضو را دارد. حضور طرف ثالث در حل و فصل مسائل مرزی بیش از پیش برجستگی پیدا می‌کند که به‌نظر می‌رسد سازمان پیمان امنیت جمعی و سازمان همکاری‌های شانگهای (که دقیقا برای حل مباحث مرزی ایجاد شده بود) می‌توانند چنین نقشی را ایفا کنند. در این رابطه می‌توان نه بر روی ساختارهای ثابت متمرکز شد بلکه اقدام به‌ایجاد کمربند امنیتی متحرک متشکل از گروه‌های کارشناسی انتظامی و امنیتی کرد که به‌صورت جامع مسائل مرزی قرقیزستان و تاجیکستان را به‌شمول حل مباحث زمین‌های مورد اختلاف و کاهش قاچاق کالا و مواد مخدر پیگیری خواهد کرد. نکته دوم که نیاز به‌آن وجود دارد گسترش همکاری‌های اقتصادی مرزی است. شاید مناسب خواهد بود تا در برخی از قلمروهای مورد بحث مناطق آزاد تجاری با زیرساخت‌های توسعه‌یافته و شبکه‌های جاده‌ای ایجاد کرده شود. و مورد سوم  بازرسی همه اسناد مربوط به‌آب و تدوین رویکرد منطقه‌ای جدید در زمینه همکاری‌های آب و انرژی خواهد بود. (در حال حاضر حل این موضوع در مناطق مرزی مورد اشاره این مطلب به‌این صورت دنبال می‌شود که 3 روز قرقیزها از آب جهت آبیاری مزارع استفاده می‌کنند و 3 روز بعدی تاجیک‌ها تا بتوان جلو درگیری‌های بیشتری را گرفت). اما بدون تردید قبل از هر چیزی اراده سیاسی لازم است تا در این مسیر بتوان گام برداشت. در ‌مسائل مرزی همیشه مسئولیت با مقامات عالی به‌عنوان ضامن حاکمیت، مصونیت مرزها و امنیت هر یک از اتباع می‌باشد. این نکات هم در قانون اساسی قرقیزستان و هم تاجیکستان آمده است و تا زمانی که قانون اساسی اجرایی نشود اختلاف میان 2 کشور رو به‌افزایش خواهد بود. انتهای پیام

92/11/02 - 00:01





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 69]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن