تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 13 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):از خنديدنِ بى تعجّب [و بى جا] يا راه رفتن و سخن گفتنِ بى ادبانه بپرهيز.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804141475




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

موهایی که بوی انسانیت می دهد!+عکس


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی:
موهایی که بوی انسانیت می دهد!+عکس وقتی موهایش شروع به ریختن کرد آن را به حساب حساسیت زمستانی سرش گذاشتیم و قول دادیم با آمدن بهار، موهایش به مانند رویش گل ها و شکوفه درختان از نو می روید!.

 خبرنگار ایرنا، در مدرسه ای در جوار زریوار مریوان کودکی منتظر آمدن بهار است نه اینکه چشمانش را به مهمانی لاله ها و گوش هایش را به آواز پرندگان بسپارد بلکه انتظارش از جنس کودکی است و از بهار، رویش موهای سرش را طلب می کند.مدرسه شیخ شلتوت مریوان، کودکی را در خود دارد که بیماری ناشناخته ای دارد و این بیماری جثه نحیفش را آزار می دهد، موهایش را، شیطنت ها و بازی های کودکانه اش را گرفته و اگر فرشته ای برای نجاتش نمی رسد روح و روانش هم در این بازی سخت زندگی، او را به خاطره ها می سپرد.ماهان رحیمی تنها هشت سال دارد، در کلاس دوم ابتدایی مدرسه شیخ شلتوت مریوان درس می خواند، یک سال و نیم است از بیماریی که ناشناخته است رنج می برد و از وقتی دکترها دارویی برایش تجویز کردند و خورد، موهای سر و صورتش ریخت، درد ماهان تنها خودش نیست خواهرش دریا 13 ساله نیز به بیماری دیابت مبتلا است و از این هم رنج می برد.روزهای شیطنت و شلوغی ماهان کم و کمتر شد تا جایی که به کودکی گوشه گیر و منزوی تبدیل شد، احساس غم به وضوح در صورت کوچکش هویدا بود، شور بچگی در درونش مرده بود، آنقدر غمگین و ناراحت انگار نه درونش و نه بیرونش کودک نبود نه بازی می کرد و نمی خندید، او بیمار است.روزها بی حرف می گذشت، روز به روز ضعیف و ضعیف تر می گشت با کسی حرف نمی زد، به خاطر وضعیت ظاهریش از جمع دوستان و همکلاسی هایش طرد شده بود، موهای سر و ابروی ماهانه ریخته بود و دیگر کسی با او همبازی نمی شد چرا که متفاوتر از بقیه بود.زود خسته می شد، طاقت نداشت، مانند پیری که توان هیچ کاری را ندارد در گوشه ای به دور دست ها خیره می شد، کودکی با هشت سال سن به چی فکر می کند، افق دید و ذهنش تا کجا امتداد دارد و کدامین موضوع او را به فکر فرو برده است.کودک است و عاشق بازی، خنده و شیطنت، اما نیرویی بازدارنده او را از این کار منع می کند ظاهرش از مابقی همکلاسی هایش متفاوت تر است، پیش خود می گوید چرا من مثل بقیه نیستم، من متفاوتر از همه هستم، ظاهر بی مویش موضوع خنده و مضحکه همکلاسی هایش شده بود.ˈ ماهان جان چرا موهای سرت رو تراشیدی با این هوای سرد، ما که کاری به موی شما نداریم سرما می خوری ˈ معلم در انتظار پاسخ شاگردش بود پاسخی که لرزه به اندامش انداخت، ˈ آقا اجازه! ما نزدیم چندتا دارو خوردم بعد موهام ریخت ˈ، ماهان تحت شیمی درمانی است.عرق سرد که بر پیشانی محمد علی محمدیان معلم 45 ساله ماهان نشست، وی را به فکر فرو برد، شاگردش به سرطان مبتلا است و این برایش دردناک است.گذشت روزها غم ماهان را تجدید می کرد، مسخره همکلاسی هایش به یک طرف و نای دویدن و بازی کردن نداشتن از طرف دیگر وی را آزار می داد، ماهان در جستجوی کسی مثل خودش بود با کله ای بی مو اما در کلاس، منزل، کوچه و خیابان همه مو داشتند، او تفاوت را احساس کرد اما فریادهای درونش بی نتیجه نماند و همسانی برای ماهان در کلاسش پیدا شد او معلمش بود.معلم ماهان برای اظهار همدردی با شاگردش و جلوگیری از افت شدید تحصیلی و از بین رفتن روحیه این کودک، موهای سرش را از ته زد و به شکل ماهان در آمد و به شاگردانش گفت: ˈ موهای سر من و ماهان در زمستان به دلیل حساسیت خودش می رود و در بهار به هنگام رویش گل ها و شکوفه درختان از نو رشد می کند ˈ.وقتی معلمش در کنارش نشست با هم عکس گرفتند، خنده بر لبان ماهان نیز نقش بست و دید معلمش نیز مثل او شده، آقا اجازه ! شما هم موهاتون به خواب زمستانی رفته اند ماهان با این جمله سکوت چندین روزه اش را شکست.رفیق ماهان در کلاس، معلمش بود فرشته ای برای نجات کودکی در میان همسالانی که برایش رفیق نبودند، ماهان الان دوست خیلی خوبی داشت آن هم معلمش، بچه ها دست از سر ماهان برداشتند و سر به سر آقای معلم می گذاشتند اما معلم خود را به نشنیدن زد و تنها زنده کردن دل شاگردش برایش مهم بود.معلم روحیه را به ماهان بازگرداند او یار بیست و چهارم بازی همکلاسی هایش شد، درس هایش را می خواند، شیطنت می کند و همکلاسی هایش دیگر مسخره اش نمی کنند.حکایت مدرسه شیخ شلتوت مریوان، ماهان رحیمی و محمد علی محمدیان مانند بمب در شبکه های اجتماعی صدا کرد و همگان را به تحسین اقدام نوع دوستانه معلمی وادار کرد که با حرکت انسان دوستانه خود زندگی را به فرشته ای کوچولو بازگرداند.معلم ماهان جوانه امید را در دل کودکی رشد داد که شاید اقدامی مشابه برای این کار را نتوان پیدا کرد، دل مرده کودکی را بدست آوردن کار هرکسی نیست حتی والدین این کودک نیز نتوانستند اینکار را بکنند در جاییکه پدر ماهان خطاب به معلمش می گوید: هرگز فکرم به اینجا نرسید برای اظهار همدردی با فرزندم موهای سرم را بزنمˈ.ماهان رحیمی به اظهار معلمش که از والدینش سوال کرده است مبتلا به بیماری ناشناخته ای است، والدین مطمئن نیستند که ماهان سرطان دارد یا نه اما می گویند براثر مصرف دارو موهای سر و صورت ماهان ریخته است.معلم ماهان اظهار همدردی با شاگردش را هدف اصلی این اقدامش دانست و می گوید: ماهان وقتی شبیهی مثل خود در کلاس یافت مقداری قوت قلب گرفت.
موهایی که بوی انسانیت می دهد
معلم ماهان را نماینده کلاس کرده و بیشتر از همه به او توجه می کرد چون وجه اشتراک داشتند و هر دو بی مو هستند، ˈ ماهان چون مو رو سرش نیست زودتر مسایل را یاد می گیره و از این رو همه بچه ها باید از ماهان حرف شنوی داشته باشندˈ اینگونه معلم ماهان را نفر اول کلاس کرد.همه 23 نفر دانش آموز کلاس هم برای یادگیری بهتر و رسیدن به جایگاه معنوی ماهان در کلاس درخواست تراشیدن موی سر دادند اما معلم مخالفت کرد، ˈ هوا سرده و سرما می خورید، من و ماهان بدنمون گرمتر از شماست و سرما در ما اثری نداره نمی خواهد موهای سرتان را بزنید ˈ.معلم خطاب به دانش آموزان می گوید: ˈ بچه ها چیزی به بهار نمونده همون وقتی که گلها جوانه می زنند و درختان شکوفه، دشت و چمن پر از سبزه می شود، موی سر من و ماهان نیز آن وقت می روید و ما هم مثل شما می شویمˈ، تا بهار بیاید 65 روز مانده، موهای سر ماهان اگر نروید بد قول می شویم و ذهن و روان معلم درگیر سوال های فراوانی است.ˈ بچه ها امانتهای خداوند نزد ما هستند، ضعیف جثه و ناتوانند اما خوب می فهمند، عشق و علاقه و دوستی را خوب تشخیص می دهند، امانت های خداوند را باید حفظ کنیم تا شرمنده صاحب امانت نشویمˈ.محمد علی محمدیان این معلم عاشق مریوانی به خوبی این گفتار بزرگان را که ˈ معلمی شغل انبیاست و معلم عاشق است را به خوبی معنا و تفسیر کرد ˈ.ماهان اگرچه وضع جسمانیش تغییری نکرده اما از لحاظ روانی تقویت شده و جثه اش روز به روز نحیف تر می شود و اکنون زمان بازگرداندن سلامتی به جثه کوچک این امانت خداوند است.مدرسه شیخ شلتوت مریوان نیز که این روزها در شبکه های اجتماعی مطرح است، 10 کلاس درس دارد اما به دلیل تعداد زیاد دانش آموزان، انباری ها را هم تبدیل به کلاس درس کرده اند و 9 کلاس دیگر به آن اضافه شده و اکنون ماهان و 23 دانش آموز دیگر به گفته معلمش در اتاقی 15 متری که قبلا انباری بوده درس می خوانند.محمد علی محمدیان با 45 سال هم اکنون 23 سال سابقه خدمت دارد و کارشناس آموزش ابتدایی است و نام خود را در تاریخ انسانیت، مردانگی، ایثار و فداکاری ثبت کرد.محمدیان می گوید: شاد کردن دل ماهان و اینکه اعلام کنم به معلمان دیگر که هوای دانش آموزان را داشته باشند و خارج از وظیفه ذاتی خود به وظیفه انسانی نیز عمل کنند هدف این اقدامم است.پدر ماهانی نیز در مریوان مکانیک است، ماهان و دریا رحیمی از فرزندان او هر دو بیمار هستند، دریا که در کلاس دوم راهنمایی مشغول تحصیل است هم بیمار است او از بیماری دیابت رنج می برد و پدر نمی داند با دو فرزند بیمار چکار کند.ماهان اکنون نیاز به آزمایش و تشخیص بیماری دارد زیرا فردا دیر است اگر بهار که فصل رویش است بیاید و موهای سر ماهان رشد نکند به جشن نشستن این بهار دلی از جنس سنگ می خواهد!.ای بهار به کودکی در سرزمین رنج و محنت قولی داده ایم که وقتی از راه می رسی هدیه ای برایش داری، آن هدیه ای که به گل ها، درختان و دشت و چمن می دهی و بلبلان در شوق آمدنت نوای زندگی سر می دهند اما اگر موهای سر ماهان نروید تو هم نیا تا شرمنده کودکان سرزمینم نشوی!.


چهارشنبه 25 دی 1392 





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 101]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن