تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 9 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):بنگر در چه (لباسى) و بر چه (چيزى) نماز مى گزارى، اگر از راه صحيح و حلالش نباشد، قبول ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

سود سوز آور

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

مبلمان اداری

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1802747032




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

تنهایی همسر غلامرضا تختی در بستر بیماری


واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
تنهایی همسر غلامرضا تختی در بستر بیماری




شهلا در بستر بیماری است. همسر غلامرضا تختی ، پس از 46 سال همچنان سکوت و گوشه گیری را بر حضور در این هیاهوی استفاده از نام همسرش ترجیح می دهد.





خبرآنلاین: سالهاست که درها را به روی خود بسته. باز رسیده اند روزهای پر از درد سال. روزهایشعار. روزهای عکس ها و نطق های تو خالی. روزهای گریستن در سو گ اخلاق. اخلاق که فسانه است و دیگر هیچ. همه جا پر است از عکس های غلامرضا. گفتن از حماسه هایش و ذکر یادش.  یاد غلامرضا. یاد او که غلامی کرد ؛ اما فقط برای مردم. یاد بویین زهرا ، پای آسیب دیده آییک و یاد آن شب شوم و تنها در هتل آتلانتیک. روزی که رفت آن جهان پهلوان و حیات هم انگار رخت بر بست از زندگی شهلا...

او که مدال هایش در قلب یک ملت بود

دختر پر انرژی خانواده اشرافی سهمش انگار فقط غصه بود . تختی برای همه مرد رویاها بود اما برای شهلا ، فقط حسرت. یک عمر تنهایی و عزلت. درست برابر با سال های عمر تختی ، او امسال  می تواند شمع سال های برابر تنهایی اش را فوت کند که شهلا ، 46 سال تنهایی را به پایان رسانده. درست به تعداد سال های حیات غلامرضا...

غلامرضا جهان پهلوان بود. یک قهرمان اخلاق ، یک مرد ، یک اسطوره. گرچه مدال هایش به اندازه خیلی از هم نسلانش نبود اما:« تختی؟ او مدال هایش را در قلب مردم گرفته بود. یادش بخیر ورزشگاه محمدرضا پهلوی. بازی های قهرمانی کشور... شاپور غلامرضا اومده بود. هرچی بلندگوی استادیوم خودش رو کشت هیشکی تره هم خرد نکرد برای برادر شاه  اما یکهو ولوله ای به پا شد. مردم در گوش هم می گفتن تختی اومده و همه براش پاهاشون رو می کوبیدن رو زمین. وای خدا چه همهمه ای شده بود....» تقریبا همه بچه های دهه 30 این خاطره را نقل می کنند و خیلی های شان می گویند آن روز در ورزشگاه بودند. آن هم ورزشگاهی 2 هزار نفری. آنها از روزی می گویند که ابهت رژیم فرو ریخت و تختی از یک قهرمان محبوب ورزشی ، به قامت یک اپوزسیون سیاسی آن هم با گرایش های ملی گرایانه بدل شد.  

راز سر به مهر

تختی که مرد ، شهلا هم مرد. یکی را دفن کردند و در دل ها ماند و یک رفت ته اتاقی تاریک . شهلا خود را بایگانی کرد.ماند در دل سکوتی مرگبار جون باید نوزادش را بزرگ می کرد. دنیایش همان دور و بری هایش بودند. بچه ، خانواده نزدیک و شاید جمعی از آشنایان. او هم با غلامرضا زندگی اجتماعی اش را به پایان برد. سال ها گذشته و باز آن روز لعنتی سال رسیده است. روز تنهایی او و روز حماسه سرایی های دیگران از مرد خانه اش. روز غصه های ابدی شهلا و او این بار در روزگار پیری با دردی که به جانش افتاده است. همین چند هفته قبل ، بیمارستان بستری بود .«خیلی ها دوست دارند خادم خانم شهلا باشند.» محمدرضا طالقانی این جمله را می گوید. او از بیماری همسر جهان پهلوان آگاهی دارد؛« خیلی از خانواده کشتی این خبر را می دانند و همه نگران هستند. البته به تازگی ایشان مرخص شدند و برگشته اند به خانه. دنبال این هستیم که یک پرستار برای او بگیریم.» او البته از یک آرزو می گوید. آرزوی شهلا. چیزی که به نزدیکانش گفته:« خانم دلتنگ هستند. دلتنگ بابک و غلامرضا. کاش می شد آنها برگردند. » پیرزن در روزهای تنهایی دلتنگ پسرش است. دلتنگ نوه پسری که نام پدر بزرگ را هم یدک می کشد. پیرزن اما تنهاست ، در بستر بیماری هم تنهاست. مثل همه سال هایی که از جوانی در طالعش نوشته بودند تنها باش و تنها بمان. اوست و قاب عکس غلامرضا . تنهایی و زمزمه تلخ شهلا چه بی وفایی. به راستی ، تختی که اسطوره معرفت بود ، آیا راضی است به این یک عمر سکوت و عزلت؟






تاریخ انتشار: ۱۶ دی ۱۳۹۲ - ۱۲:۴۴





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 85]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


ورزش

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن