واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: سدسازي، نيم ميليارد انسان را به فقر و فلاكت كشانده است
سازههايي براي تخريب طبيعت و نابودي معيشت كشاورزان و جوامع بومي
برايان ريچر، مدير برنامه جهاني آب آشاميدني ميگويد برآوردها حاكي از آن است كه در يك قرن گذشته، 40 تا 80 ميليون نفر بهطور مستقيم بهدليل ساخته شدن اين سدها (و بر اثر به زير آب رفتن خانه و كاشانه، زمينها، محل زندگي و معيشتشان) آواره شدهاند اما علاوه بر اينها، بنا به مطالعات وسنجشهاي آماري برنامه جهاني آب شيرين بيش از 472ميليون نفر از مردمي كه در پاييندست سدها زندگي ميكنند نيز متحمل رنج و مرارت شدهاند. برايان ريچر ميگويد: علاوه بر كشاورزان زمين از دست داده و ماهيگيران بيكار شدهاي كه سدها زندگي آنها را ساقط كردهاند، ساير كساني كه در جوار رودخانههاي مسدود شده و در پايين دست و بالادست آن رودخانهها زندگي ميكنند نيز بعد از ساخته شدن اين سدها و برهمخوردن روال طبيعي زندگيشان، ديگر قادر به ماندن در سرزمين تاريخي خود نيستند؛زيرا اين افراد نميتوانند خود را با شرايط جديد وفق بدهند، در نتيجه دچار فلاكت ميشوند؛ براي مثال وقتي در سال۱۹۷۹ سد ماگا در كشور آفريقايي كامرون ساخته شد، خودبهخود زمينهاي كشاورزي كه هرساله و بهطور طبيعي با طغيان آبهاي آن رود به زيركشت ميرفتند، خشكيدند و با متوقف شدن جريان آن رودخانه در پشت سد، ماهيهاي مهاجر نيز مردند و ماهيگيران بيكار شدند.
سد ماگا كه احداث شد، ويژگيهاي طبيعي و جغرافيايي منطقه برهم خورد و از بين رفت. از آن پس، سالانه 2ميليون و 400هزار دلار به اقتصاد آن منطقه زيان وارد شد و بهتدريج فقري ناخواسته دامنگير مردم كامرون شد.
سرنوشت غمانگيز ساكنان اطراف سدها
اتحاديه جهاني محيطزيست وضعيت زندگي در اطراف 7هزار سد دنيا را تا شعاعي 10كيلومتري بررسي كرده است. مردمي كه در روستاها و مناطق عشايري و دهكدههاي بالادست و پايين دست اين سدها زندگي ميكنند سرنوشت غمانگيزي داشتهاند. شگفت اينكه 85 درصد از مردمي كه ساخته شدن سد زندگيشان را به فلاكت كشانده است در قاره آسيا زندگي ميكنند.
ساخت 50 هزار سد
ساختن سدهاي جديد از مرز بيش از حد نيز گذشته است و كسي هم جلودار سدسازها نيست. تعداد سدهاي بزرگ جهان (با ارتفاع بالاي ۱۵ متر) از 5 هزار سد در سال۱۹۵۰ به 50 هزار سد در سالجاري رسيده است.
خوبيها و مزايايي كه ساخته شدن سدها در بر دارند بر كسي پوشيده نيست. شهرها پيشرفت خود را مديون همين سدها هستند. از سياتل آمريكا گرفته تا شهر شانگهاي چين، سدها آب شرب و بخشي از انرژي برق مورد نياز زندگي روزمره مردم را تأمين ميكنند.
بخش بزرگي از صنعت كشاورزي نيز مديون همين سدهاست اما ساندرا پاستل، مدير برنامه سياست جهاني آب ميگويد بهايي كه براي ساخت و داشتن اين سدها پرداخته ميشود بهمراتب بيشتر از حاصلي است كه از ساختن و داشتن آنها بهدست ميآيد؛ بهعبارت ديگر، زيان سدها بيشتر از سود و فايده آنهاست. سدها نهتنها زندگي مردم محلي، بلكه كل اقليم زيستمحيطي و جغرافيايي يك منطقه را ويران ميكنند. يكي از كارشناسان سازمان ملل متحد ميگويد: وقتي سدي ساخته ميشود و بهدرستي از آن استفاده نميشود و مديريت لايقي هم ندارد، نتيجهاش بستن جريان زندگي يك رودخانه است؛درست مانند بستن راه تنفس بر يك انسان.
او براي مثال به سد گلن در آمريكا اشاره ميكند كه چگونه مسير طبيعي و تاريخي رودخانه كلرادو را در منطقه گراند كانيون بست و اقليم مسير طبيعي رودخانه را خشك و شوره زار كرد و چرخه حيات را در آنجا از بين برد. اخيرا دولت آمريكا متوجه زيانهاي فاجعه بار سدها شده است. اين كشور براي چاره كار، راه بخشي از آب رودخانه را كه پشت سد نگهميداشت و براي چرخاندن ژنراتورها و توليد برق استفاده ميشد، باز كرد و بدينترتيب با كاهش برق، عمليات احياي محيطزيست مسير اين رودخانه را آغاز كرد. البته در عوض بهاي برق را افزايش داد.
تلاش براي نجات رودخانهها
اما نجات رودخانههاي آمريكا در همين يك موضوع خلاصه نميشود. عمليات مهمتري در جريان است كه طي آن سدهايي بزرگ ويران شده و از سر راه رودخانههاي آمريكا برداشته خواهند شد؛ براي مثال در سالهاي اخير، به تنهايي 2 سد بزرگ از روي رودخانه پنوداسكات در ايالت ماين به اين خاطر برداشته شدند تا محيطزيست و بهخصوص زندگي ماهيها در آن منطقه دوباره احيا شود و صنعت ماهيگيري منطقه رونق بگيرد.
تداوم سدسازي
اما در همه جا چنين روندي وجود ندارد و سدهاي بيشماري به سرعت در دنيا ساخته ميشوند. تنها در كشور برزيل برنامه ساخت ۱۷۰۰ سد در حال بررسي يا اجراست؛ گويي در آنجا كسي از نتايج منفي و فاجعهبار سدهاي بيدليلي كه در گذشته ساخته شدهاند درسعبرت نگرفته است.
يكي از كارشناساني كه از سوي سازمان ملل متحد به بررسي ساخت سدهاي جديد در جهان پرداخته است ميگويد: بهجاي ساخت سدهاي جديد بايد بازدهي سدهاي فعلي را بالا برد. مشكلي كه بسياري از سدهاي ساخته شده فعلي با آن روبهرو هستند حجم عظيم رسوبهايي است كه رودخانهها در پشت آنها تلنبار كردهاند. به اين ترتيب، با رسوبگذاري رودخانهها، هم اين سدها كارايي خودشان را از دست ميدهند و هم اينكه جريان حيات جانداران آبزي در آن رودخانهها بسته شده و از بين ميرود.
وي ميافزايد: متأسفانه ما شاهد اين هستيم كه سد سازان اهميتي به عواقب فاجعه بار زيستمحيطي و اقليمي و نيز اجتماعي ناشي از ساختن اين سدها نميدهند و بيتوجه به هشدارهاي ما، كار سدسازي خود را پيش ميبرند.
يكي ديگر از كارشناسان برنامه جهاني آب ميگويد: عواقب منفي و خسارتهاي اجتماعي و زيستمحيطي ناشي از سدسازي بايد بهعنوان بخشي از هزينه ساخت و نگهداري سدها محسوب شود. كساني كه بهجاي مديريت درست منابع آب موجود، سد ميسازند و تصور ميكنند با سدسازي ميتوان همه مشكلات كمآبي را حل كرد، بايد بدانند كه براي ساختن و داشتن اين سدها چه هزينههاي زيستمحيطي و اجتماعياي پرداخت ميشود و تا آن سدها پابرجا هستند، چه هزينههايي بايد پرداخت شود.
براساس گزارشي كه از سوي سازمان ملل متحد منتشر شده است: اگر با ساختن سدهاي جديد بخشي از محيطزيست نابود شود يا وضعيت معيشتي و زندگاني مردمي كه در آن مناطق زندگي ميكنند بدتر شود، ديگر نميتوان ساختن و داشتن چنين سدهايي را نمونهاي از پيشرفت و توسعه پايدار در يك كشور محسوب كرد.
نشنال جئوگرافيك آمريكا
چهارشنبه 4 دي 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 48]