محبوبترینها
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1803947101
گپ‌وگفت مفصل فارس با يدالله قائم‌پناهشهداي زيادي اين شعر را در وصيتنامه‌شان آورده‌اند/يكي از عوامل كندروي شعر شهرري
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گپ‌وگفت مفصل فارس با يدالله قائم‌پناهشهداي زيادي اين شعر را در وصيتنامه‌شان آورده‌اند/يكي از عوامل كندروي شعر شهرري
آشنايي شاعر با فرهنگ انقلاب مهم است. در شهرري معمولا شاعران تن به مطالعه نمي‌دهند و خيلي با كتاب‌ها آشنايي ندارند و يكي از عوامل كندروي شعر شهرري همين است كه شاعران بيشتر به ذهنشان متكي‌اند تا به مطالعه.
خبرگزاري فارس - گروه ادبيات انقلاب اسلامي؛ يدالله قائم‌پناه، شاعري است كه به پرورش نسل جوان شاعران شهرري مي‌پردازد. او سالهاي سال در حوزه علميه مشغول تحصيل بوده و همچنين سالهايي را در دانشگاه دل به علم داده است.
كم حرف بودن و كوتاه گويي يكي از ويژگي‌هاي خوب ايشان است كه باعث شد مصاحبه ما با او به درازا نكشد. خواندن مصاحبه كوتاه و فشرده ما با قائم‌پناه مي تواند شما را با شعر و پژوهش‌هاي ايشان آشنا كند.
ناگفته نماند كه امروز در كنار يدالله قائم‌پناه، رحيم زريان، اصغر معاذي و ... به پرورش شاعران علاقمند در شهر ري مشغولند. در خلال مصاحبه از شاعران شهر ري نيز صحبت‌هايي با قائم‌پناه داشته‌ايم؛
- آقاي قائم‌پناه! چه سالي و كجا به دنيا آمديد؟
دوم بهمن ماه 1344 در خدابنده زنجان.
- من از شما هم شعر ديده ام و هم مقاله؛ پس مي‌شود گفت جنابعالي هم شاعر هستيد هم اديب. بگذاريد از شعر شروع كنيم؛ شعر از كي به سراغ شما آمد؟
من از بچگي به شعر علاقه داشتم و از سال 66 شعر مي‌گويم.
- چرا سال 66 و چرا زودتر به سراغ شعر نرفتيد؟
من قبل از آن علاقه داشتم و مي خواندم ولي با عروض و قافيه آشنايي كافي نداشتم. سال 66 در حوزه علميه شهرري يكي دو تا از شاعران بودند كه عروض و قافيه را يادم دادند. آقاي عبدالمجيد اكبري بود و ارمغان محمودي. بعد كم كم شروع به شعر گفتن كردم و اولين شعر موزوني هم كه گفتم يك سري‌اش مذهبي بود و يك سري هم براي فوت امام (ره) بود.
_ پس شما در حوزه هم تحصيل كرديد. از سالهاي تحصيل در حوزه هم بگوييد تا سراغ شعر برويم.
بعد از اينكه سربازي‌ام را در سال 65 تمام كردم، وارد حوزه علميه امام صادق (ع) بيجار شدم.
_ چرا بيجار؟
من اصلا در بيجار بزرگ شدم، چون در روستايي كه متولد شدم مدرسه نداشت و پدرم مرا به بيجار آورد. چهار ساله بودم كه به بيجار آمدم. سال 65 كه وارد حوزه علميه امام صادق (ع) بيجار شدم، مدتي آنجا بودم و بعد به حوزه علميه تهران آمدم. مدتي حوزه شهر ري بودم و مدتي حوزه علميه بازار «پاچنار» درس خواندم.
_ چند سال درس حوزوي خوانديد؟
من تا مكاسب خواندم كه حدود هفت هشت سال مي‌شود.
* در تهران غريب بوديم!
_ سالهايي كه شما وارد حوزه علميه عبدالعظيم حسني شديد -يعني از سال 66 به بعد- شعر حوزه علميه باب شده بود؛ مثلا افرادي مثل سيد عبدالله حسيني، زكريا اخلاقي، تقي متقي و افرادي اين چنيني «شعر حوزه» را دنبال مي كردند. شما هم با اين جماعت آشنا شديد يا خير؟
_ نه، ما در تهران غريب بوديم و خيلي وارد نبوديم ولي اسم اين شاعران را مي‌شنيديم و در روزنامه‌ها شعرهايشان را مي‌خوانديم. با خودشان هيچ آشنايي كه مثلا در جمعشان بروم نداشتم. بعدها از طريق نامه يك مدت با حوزه هنري ارتباط برقرار كردم كه آقاي «براتي‌پور» معمولا نامه‌هاي مرا بررسي مي‌كرد. بعدا هم خودم يكي دو بار كه اتفاقي دعوت شدم و به حوزه هنري رفتم، كم كم با شاعران از نزديك آشنا شدم تا اينكه دوباره از تهران رفتم به بيجار. مدتي آنجا بودم و كارمند سنندج شدم. بعد دانشگاه قبول شدم و به تهران آمدم. من به حوزه هنري هم كه رفتم كلاس‌هاي متفرقه را پي گرفتم و سالهاي دبيرستان و راهنمايي را گذراندم و بعد وارد دانشگاه شدم.
_ چند باري كه به حوزه دعوت شديد از طريق چه كسي بود؟
مي‌نوشتند مديريت، يادم نيست چه كساني بودند.
_ چه سال هايي بود كه به اين جلسات دعوت مي‌شديد؟
حدود سالهاي 70.
_ جلسه گردان چه كساني بود و شما چه كساني را مي‌ديديد؟
در آن جلسات كه يك وقتي منتقدش آقاي محمد‌كاظم كاظمي بود، شعرخواني اش توسط آقاي علي معلم بود. از شاعران آقاي عليرضا قزوه بود كه من براي اولين بار ايشان را مي‌ديدم. همچنين آقايان سبزواري و مشفق كاشاني بودند و چون ارتباط چنداني با آنها نداشتم و اينها هم شهرت داشتند، شايد من را به خاطر نياورند.
_ دانشگاه چه رشته‌اي خوانديد؟
من سال 78 وارد دانشگاه تهران شدم و رشته اديان و عرفان خواندم. بلافاصله در دانشگاه آزاد اسلامي همان رشته را در مقطع فوق ليسانس خواندم.
_ تا به حال مجموعه شعر هم چاپ كرديد؟
نه مجموعه شعر چاپ نكردم. خودم خيلي به چاپ كردن علاقه نداشتم. شايد شعرهايم را خيلي قبول نداشتم كه در خور چاپ كتاب باشد ولي براي اولين بار براي چاپ پايان‌نامه‌ام از طرف اساتيد تشويق شدم. موضوع پايان‌نامه ام «عرفان در شاهنامه» بود كه آن را چاپ كردم و چون از آن استقبال خوبي شد، از طرف ناشر پيشنهاد شد كار را ادامه بدهم. من هم جلد دوم عرفان در شاهنامه را چاپ كردم. بعد از آن هم كتاب‌هاي ديگري چاپ كردم مثل «گل گفته‌هاي شهيدان»، «از كجا به كجا» كه مجموعه مقالات ديني است.
_ بنده اين مقالات را سالها پيش در نشريه شعر حوزه هنري مي‌خواندم كه راجع به فردوسي بود؛ فكر كنم از همان كتاب شما استخراج شده باشد؟
نمي‌دانم. از سال 87 به اين طرف بيشتر مقالات من را آقاي براتي‌پور زحمت كشيدند و در روزنامه رسالت چاپ كردند. در كردستان مجله «تبيان» خيلي از مقالات من را چاپ كرده. در مجلات و روزنامه‌هاي ديگري مثل «فردوسي» و «حافظ»، «كيهان فرهنگي» و «اطلاعات»، بسياري از مقالات من را چاپ كرده‌اند ولي شعرهايم را به جايي ندادم و خيلي چاپ نشده، با اين حال در بعضي كتاب‌ها مثل «صورت پيوند جهان» و كتاب‌هاي ديگر شعرهاي من را گذرا چاپ كرده‌اند.
_ شما در شهر ري انجمن و يا محفلي داريد يا قبلا داشتيد؟
من الان يك كارگاه آموزش شعر دارم و يك انجمن ادبي هم داريم. با آقاي زريان همكاري مي‌كنم و عضو انجمن ادبي شعر به اسم «آفتاب ري» هستم.
_ يك بار آقايان زكريا اخلاقي و انصاري‌نژاد به شهر ري در مسجد جامع المهدي دعوت شده بودند و شما هم حضور پيدا كرديد. با آقاي زكريا اخلاقي هم از قبل دوستي داشتيد؟
بله، هم از قبل داشتم و هم هنوز اين دوستي وجود دارد.
* از شعرهايش برداشت‌هاي معنوي مي كنم
_ راجع به اين ارتباط بيشتر توضيح دهيد. در رابطه با شعرهاي آقاي اخلاقي در «تبسم‌هاي شرقي» و راجع به زبان شعري‌شان اگر نكته‌اي مدنظر‌تان هست بفرماييد.
زكريا اخلاقي شاعري است كه بيشتر كارهايش در قالب سنتي است ولي نوآوري‌هاي خاص خودش را دارد. ايشان شاعر خوبي است و من هميشه شعرهايش را مي‌خوانم و خيلي وقت‌ها از شعرهايش برداشت‌هاي معنوي كرده‌ام.
_ از شاعران معاصر -بخصوص شاعران انقلاب اسلامي- بيشتر با كدام يك ارتباط برقرار مي‌كند؟
از شاعران انقلاب من با شعرهاي سيدحسن حسيني و قيصر امين‌پور بيشتر آشنايي دارم. از شاعران سپيد سرا «سهراب سپهري» را دوست دارم؛ براي همين يكي دو تا از شعرهايش را در مجله «آب را گل نكنيم» شرح دادم و به صورت مقاله چاپ شده است.
* سهراب متاثر از عرفان اسلامي است
_ چه كششي در شهر يا انديشه سهراب وجود دارد كه شما را به نوشتن مقاله در شعر ايشان وادار كرد؟
چون زبانش زبان سمبليك است و من برداشت‌هاي عرفاني از آن كردم و با همان قياس هم «آب را گل نكنيم» را شرح داده‌ام. من معتقدم سهراب علاوه بر اينكه گفته شده از عرفان هندي متاثر است صرفا از عرفان هندي متاثر نيست و متاثر از عرفان اسلامي است.
* آب را گل نكنيم يعني جامعه را آلوده نكنيم
_ به چه قرينه‌اي اين نكته را مي‌فرماييد؟
وقتي سهراب مي‌گويد آب را گل نكنيم شايد شما به ظاهرش نگاه كنيد و يك پيوند و ارتباط اسلامي است كه آب مايه حيات است و ما حق گل كردن و ضايع كردن آب را نداريم، مي‌تواند اخلاقي و اسلامي باشد ولي اگر اين را به زبان سمبليك اگر بگيريم آن وقت آب نماد جامعه خواهد بود و وقتي مي‌گويد آب را گل نكنيم يعني جامعه را آلوده نكنيم. جامعه‌اي كه پاك باشد مي‌شود آن مدينه فاضله را ترسيم كند. من در آن مقاله «آب را گل نكنيم» همه اينها را توضيح داده‌ام.
_ وقتي اسم سهراب سپهري را مي‌آوريد، در شعر انقلاب ما سلمان هراتي را داريم كه با سهراب قرابت دارد و حتي گاهي از ايشان تقليد مي‌كند. كارهاي سلمان هراتي از نظرگاه شما چگونه است؟
سلمان هراتي شاعر بسيار خوبي است ولي زبانش سمبليك نيست و زبان صراحت‌گويي است؛ در عين حال شعرهاي بسيار خوبي دارد مخصوصا شعرهاي آئيني ايشان و به ويژه شعري كه براي حضرت علي (ع) سروده است. من با شعرهاي ايشان آشنايي دارم و در مقالاتم از آنها استفاده مي كنم.
_ كدام يك از كتاب‌هاي سلمان را زيباتر مي‌دانيد؟
«از آسمان سبز» را من بيشتر مطالعه كرده‌ام و مورد پسندم بوده؛ حيف است از كنار قيصر امين‌پور و سيدحسن حسيني -اين دو شاعر تنومند انقلاب اسلامي- به راحتي بگذريم.
_ كتاب‌هاي قيصر كدام يك بيشتر مورد‌پسند شما بوده است؟
«دستور زبان عشق» و «آئينه‌هاي ناگهان» را خوانده‌ام.
_ آئينه‌هاي ناگهان چگونه است؟
خيلي خوب است، رساله دكتري آقاي قيصر «سنت و نوآوري در شعر معاصر» را هم مطالعه كرده‌ام كه زيباست.
* شهداي زيادي اين شعر را در وصيتنامه‌هايشان آورده‌اند
_ سيدحسن حسيني در حوزه رباعي چگونه است؟
حسيني در رباعي خيلي قوي كار كرده و شعرهاي وي در جبهه‌ها كاربرد داشته، چون من وقتي «گل‌گفته‌هاي شهيدان» را مي‌نوشتم ديدم اكثر شهيدان اين شعر را در وصيتنامه‌هايشان آورده‌اند.
_ ما در ره عشق نقض پيمان نكنيم؟
بله
_ البته اين رباعي يك بيتش از حافظ است. آقاي قائم‌پناه! وضعيت شعر شهر ري از نظر شما كه كارگاه شعر هم برپا مي‌كنيد چگونه است؟
در شهر ري تعداد افراد معدودي شعرشان خوب است و بيشتر كساني كه ما با آنها در ارتباطيم شعرهايشان سنتي و ضعيف است. حالا مثلا آقاي محمد شجاعي شعرهايش از نظر وزن و قافيه مشكل ندارد ولي كاملا زبانش زبان كهن است، آقاي محمدرضا لطفي شعرهايش بيشتر به سنتي تنه مي‌زند هرچند در شعرهاي سپيدش نوآوري‌هايي دارد كه يكي از كتابهايش به اسم «دستم را بگيريد و دو پايم را ول كنيد» است و من آن را نقد و بررسي كردم.
_ آينده و دورنماي شعر شهر ري چگونه است؟
اگر شاعران مطالعه كنند و تن به مطالعه شعرهاي جديد بدهند مي‌تواند آينده خوبي داشته باشد. تعداد معدودي هستند كه خوب كار مي‌كنند. مثل آقاي اصغر معاذي كه شعرهاي خوبي گفته‌اند.
_ يك شعر هم از خودتان بخوانيد.
بهشت ارزاني تان باد/ كاج‌ها را به من بدهيد/ تا با سوزن‌هاي سبز/ بپوشانم/ عرياني خويش را/
_ با توجه به اين كه كتاب شعرتان هنوز چاپ نشده، جا دارد كه شعر ديگري هم از شما بشنويم.
موج‌ها به پا خاسته‌اند/ ديگر براي سقوط بي كفنان به دريا نخواهم گريست/ آنها خود دريا شده‌اند/ نه نيازي نيست روح خواهرانم را از وجود سفره ماهي‌هاي خليج فارس بستانيد/ آنها با نهنگ‌هايي كه از شجاعت برادرانم فربه‌اند هم زيست شده‌اند/ موج‌ها به پا خاسته‌اند/ پرندگان فلسطيني انجير‌ها را سجيل كرده‌اند/ فيل سواران/ مذبوحانه در گل نشسته‌اند/ موج‌ها به پا خاسته‌اند/ ديگر كسي تره‌اي خرد نخواهد كرد/ براي اربابان قدرت، براي خونخواران بي‌ترحم/ براي .../ ديكر از حمله كوسه‌ها باكي نيست، گرچه خشمگين باشند.
_ كارهاي آقاي اصغر معاذي، صاحب كتاب «بادبادك‌هاي ديار مادري» را ديده‌ايد؟
بله يكي دوباره خوانده‌ام ولي حفظ نيستم.
_ كارهاي ايشان را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟
آقاي اصغر معاذي بيشتر سنتي كار مي‌كند ولي شعرهايش با زبان امروزي در آن قالب مي‌آيد، مثلا قالب غزل بيشتر مورد پسندش هست اما با زبان امروزي.
_ اشعار آقاي رحيم زريان چگونه است؟
آقاي زريان كتاب هاي زيادي چاپ كرده‌اند. من كتاب «شاخه آفتاب» ايشان را خودم نقد كردم.
_ در يك نگاه كلي اگر راجع به شعر آقاي زريان نكته ديگري هست اضافه كنيد.
ايشان به وزن و قافيه خوب مسلط‌اند، شعرهاي خوبي دارند و بيشتر در قالب سنتي كار مي‌كنند. كلا شاعران شهر ري بيشتر شعر سنتي كار مي‌كنند و به شعر نيمايي چندان اهميت نمي‌دهند.
* يكي از عوامل كندروي شعر شهرري
_ چه كاري مي‌تواند ادبيات انقلاب را به تعالي بكشاند؟
بيش از هر چيزي آشنايي شاعر با فرهنگ انقلاب و نياز به كار و مطالعه است. به نظر من در شهر ري معمولا شاعران تن به مطالعه نمي‌دهند و خيلي با كتاب‌ها آشنايي ندارند و يكي از عوامل كندروي شعر شهر ري همين است كه شاعران بيشتر به ذهنشان متكي‌اند تا به مطالعه.
_ كتاب شعرتان را نمي‌خواهيد چاپ كنيد؟
چرا من مجموعه غزلياتم مجوز چاپ هم گرفته و دست ناشر است. گراني كاغذ و شايد تعلل خود ناشر، فعلا چاپ نشده است.
_ اسم كتاب چه بود؟
فرجام عشق.
_ كدام ناشر قرار است چاپ كند؟
پرسمان.
_ به عنوان حسن ختام اگر صحبتي مانده بفرماييد.
آرزومندم شاعران ما در شهرري بيشتر مطالعه و كار كنند و به شعر بيشتر بها بدهند.
در پايان يادي كنم از خانم آسيه رحماني كه در شهرري هستند و شعرهاي خوبي دارند؛ كتاب ايشان چاپ شده و استقبال خوبي هم از آن شده است.
انتهاي پيام/
چهارشنبه 4 دي 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 90]
-
گوناگون
پربازدیدترینها