محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1832523959
عماد افروغ: امر به معروف و نهي از منكر مد نظر امام حسين(ع) تذكر در سطح مردم با دولت بود
واضح آرشیو وب فارسی:مردم سالاری: عماد افروغ: امر به معروف و نهي از منكر مد نظر امام حسين(ع) تذكر در سطح مردم با دولت بود
حادثه عاشورا بي‌شك رخدادي بود كه در تاريخ بشري موجي عظيم پديد آورد، اين حادثه علاوه بر «پيام» كه بايد آن را شنيد و به كار بست، داراي «عبرت» هم هست؛ پيام و عبرتي كه نجات دهنده هر آن كسي است كه در آن به دقت بنگرد.
دكتر افروغ، عزت و كرامت انساني، ايثار، انفاق و عشق ورزي، امر به معروف و نهي از منكر در سطح تذكر مردم به دولت، مصاف نرم با مخالف و اعتماد به خداوند را از جمله پيام‌هاي عاشورا بيان و اظهار كرد: بررسي اتفاقاتي مانند به شهادت رساندن مسلمانان با عمليات انتحاري و وجود اختلافات ميان شيعه و سني نشان مي‌دهد به پيام‌هاي قيام امام حسين(ع) توجهي نداريم. دكتر عماد افروغ در گفتوگو با شفقنا (پايگاه بين‌المللي همكاري‌هاي خبري شيعه)، پنج پيام عاشورا را تشريح و بيان كرد: هنگامي كه به فرازهاي مختلفي كه از عزيمت امام حسين(ع) به سمت كوفه شروع مي‌شود و سخنان مختلفي كه در زمان‌ها، مكان‌ها و موقعيت‌هاي مختلف بيان مي‌كنند، باريك مي‌شويم، چند پيام عمده و مرتبط دريافت مي‌كنيم، يكي زندگي با عزت و نرفتن زير بار ظلم است. در باب عزت عبارت‌هاي مختلفي وجود دارد از جمله سخن معروف امام حسين(ع) به ابن زياد كه فرمودند: «اَلا وَ إنَّ الدَّعِيَّ بنَ الدَّعِيِّ قَد خَيَّرَنا بَيْنَ اثْنَتَيْنِ؛ بَيْنَ السِّلَّة و الذِّلَّة؛ اين زنا زاده فرزند زنا زاده مرا بين دو چيز مختار نموده، مرگ و شمشير و ذلت.» «وَ هَيْهاتَ مِنَّا الذِّلَّة»؛ به دور باشد از من كه تن به ذلت بدهم.» و عبارت‌هاي مشابه ديگر مانند «موت في عزّ خيرٌ من حيات في ذل؛ موت با عزت بهتر از حيات با ذلت است.»
اين سخنان حكايت از اين دارد كه انسان به دليل فطرت الهي‌اش داراي كرامت است و نبايد اين ارزش متعالي را در برابر زندگي كوتاه و دار امتحان، به راحتي ناديده بگيرد و در ازاي حياتي خفت‌بار و ننگين به ثمن بخس بفروشد و معامله كند. او توجه به اين عزت و كرامت انساني را در تمام طول زندگي و از سوي مديريت كشور اسلامي نيز ضروري دانست و اظهار كرد: حفظ عزت و كرامت انساني پيامي است كه از هر مومني انتظار بر حفظ آن مي‌رود. اين عزت درست نقطه مقابل ذلت و فسق است. پيام اين ارزش براي جامعه اسلامي آن است كه علاوه بر اينكه همه بايد با عزت زندگي كنند، كساني هم كه جامعه را مديريت مي‌كنند، بايد توجه داشته باشند كه مديريت بر مؤمن با مديريت بر فاسق تفاوت دارد.
خداوند در قرآن مي‌فرمايد:«فرعون قوم خود را خوار كرد، آنان هم اطاعت كردند، چون فاسق بودند.» اين بدان معني است كه فاسقان در برابر مديريت خواركننده تن به اطاعت مي‌دهند و مؤمنان سر به شورش بر مي‌دارند، لذا براي كسب اطاعت از مؤمن، بايد او را عزيز داشت.
اين استاد جامعه‌شناسي ادامه داد: يزيد گمان كرد همگان فاسق هستند به همين دليل با زور و خواري قصد بيعت گرفتن از امام حسين(ع) را داشت. در حالي كه امام حسين(ع) در واقعه عاشورا يك حيات كاملا مؤمنانه و عزيزانه را به نمايش مي‌گذارد و در مقابله با فاسق اين انسان‌ها، مصيبتي بي‌نظير و با نتايجي شگفت و عبرت‌آموز رقم مي‌خورد. مصيبتي كه هيچگاه در طول تاريخ شاهد آن نبوده و نخواهيم بود. و چه زيبا در زيارت عاشورا به اين مضمون اشاره شده است: «مُصِيبَةً مَا أَعْظَمَهَا وَ أَعْظَمَ رَزِيَّتَهَا فِي الْإِسْلاَمِ وَ فِي جَمِيعِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ».
او حركت امام حسين(ع) را نشانه‌اي از توكل و عبوديت بالاي ايشان دانست و افزود: واقعه كربلا با آن ويژگي‌ها و رخدادهاي قابل پيش‌بيني، اسارت محتمل زنان و فرزندان و كودكان، آن هم توسط قومي شنيع و ممهّز به سلاح زر و زور و تزوير، و وجود نگراني‌هاي بي‌شمار، ممكن بود هر شخص ديگري را از ادامه راه باز دارد، اما اعتماد و توكل به خدا و عشق و عبوديت در امام حسين(ع) آن چنان بالاست كه همه مصايب محتمل را با سكينه و آرامش كامل، در راه انجام تكليف الهي و نجات بشريت و تعليم درست زندگي كردن به انسان را به جان مي‌خرد و به راستي كه انتخاب و حركت امام حسين(ع) اوج تفويض امر به خدا، اوج اعتماد به او و انجام رسالت است.
افروغ به دومين پيام امام حسين(ع) در واقعه كربلا اشاره و تصريح كرد: پيام دوم امام(ع) ايثار، به مثابه نهايي‌ترين سطح انفاق برخاسته از خداگرايي نوعدوستانه است.
اگر بخواهيم به ارزش‌هاي اخلاقي يك نگاهي كنيم، مي‌توان گفت هيچ صفت اخلاقي بالاتر از انفاق نيست، انفاق، ارزشي حتي بالاتر از صداقت و عدالت فردي دارد چرا كه در عدالت فردي مي‌توان مقابله به مثل كرد و هيچ اشكالي هم در اين مساله نيست، اما انفاق يك صفت اخلاقيِ متوجه ديگري است كه پاي منفعت شخصي را مي‌بُرد و پاي ديگر خواهي را به ميان مي‌كشد. اين ديگرخواهي با خداگرايي اتصال دارد و نام اخلاقي و ديني آن انفاق يا بخشش است و در بالاترين نقطه اين صفت اخلاقي ايثار است. در برابر اين صفت متعالي اخلاقي، يعني جود و بخشش و انفاق و ايثار و شهادت، صفات مذمومي چون خودخواهي و عافيت طلبي، خست، تنگ نظري و تنفر و كينه است. به عبارت ديگر، ايثار نهايت و غايت انفاق است. انساني كه اهل انفاق نباشد، علي القاعده اهل ايثار هم نيست. اين به اين معنا نيست كه هر انفاق كننده اي ايثارگر است، اما هر ايثارگري انفاق كننده است. او ادامه داد: بالاترين تجلي انفاق، انفاق مال نيست، بلكه انفاق جان است و با شرايطي كه امام حسين(ع) در صحراي كربلا داشت، شهادت و انفاق جان، بالاترين مرتبت فعل اخلاقي و بهترين حربه براي مقابله با ظلم بود. ممكن است هميشه براي مسلمانان شرايطي پيش نيايد كه بخواهند به بالاترين مرتبه فعل اخلاقي بينديشند. مسلمانان مي‌توانند به مرتبه‌هاي پايين‌تر آن يعني محبت و عشق به ديگري، احساس مسووليت در برابر سرنوشت ديگران، سعي در برطرف ساختن رنج‌ها و شريك شدن در غم ديگران، توجه كنند، چرا كه عشق ورزيدن و نجات بخش بودن ديگران نياز امروز ماست. بايد سعي كنيم وحدتي ميان خدا و ديگران با مفهومي به نام عشق ايجاد كنيم و خدا، وحدت و عشق را توأمان داشته باشيم. اين استاد جامعه‌شناسي، امر به معروف و نهي از منكر را به عنوان سومين پيام عاشورا مطرح كرد و گفت: در كربلا مبنايي‌ترين و ريشه‌‌اي‌‌ترين سطح امر به معروف و نهي از منكر را داريم كه البته اين بدين معنا نيست كه ما نگاه منظومه‌اي نداشته باشيم اما اين سطح امر به معروف و نهي از منكر سطح جدي‌تري است و متاسفانه كمتر به آن توجه شده است. سطحي كه مربوط به برخورد مردم با حاكمان مي‌شود يعني يك امر به معروف و نهي از منكر كاملا سياسي. اين امر به معروف و نهي از منكر در سطح تذكرات مردم با مردم، دولت با مردم يا دولت با دولت نيست، بلكه مردم با دولت است.
امام حسين(ع) در برابر ظلم يك مصاف نرم داشتند
مصافي از جنس عرض تاريخ است نه طول تاريخ
او مقابله نرم امام حسين(ع) با زور را يكي ديگر از پيام‌هاي عاشورا دانست و افزود: مقابله نرم امام حسين(ع) بسيار ظريف است و بي‌ارتباط با ايثار نيست. زماني كه انسان به خصوص يك معصوم به يك جايي مي‌رسد كه نه عِده دارد نه عُده و طرف مقابل، فردي است كه در اوج زشتي و پلشتي در مسند قدرت است و مسلح به سلاح‌هاي مختلف است، چگونه بايد با اين آدم مصاف كرد؟ كسي كه برخوردار از اين سلاح‌ها نيست و بعضاً هم نمي‌تواند باشد، در چنين شرايطي چه بايد كند؟ شايد بسياري بگويند، همان طور كه برادر امام حسين(ع)، امام حسين(ع) را نصيحت كرد و گفت: تو اهل معرفتي، دين شناسي، بهتر مي‌داني كه يكي از شروط امر به معروف و نهي از منكر احتمال تاثير آن است. اين امر به معروف و نهي از منكر شما تاثير ندارد، شما بهتر مي‌دانيد كه از شروط امر به معروف و نهي از منكر آن است كه خطر جاني نداشته باشد، اما اين اقدام شما بدون ترديد خطر جاني دارد. ايشان به امام حسين(ع) نصيحت مي‌كنند كه بمانيد و كلاس‌هاي وعظ و معارف ديني خود را داشته باشيد. در واقع انواع و اقسام نگاه‌هاي جزئي نگر نثار امام حسين مي‌شود، اما امام حسين(ع) مرد جزء‌نگر نيست، مرد كلان‌نگر و غايت‌گراست. نيك مي‌داند كه قرار است كار بزرگي در تاريخ رقم بخورد. امام حسين(ع) در برابر ظلم يك مصاف نرم داشتند، مصافي كه از جنس عرض تاريخ است نه از جنس طول تاريخ. از جنس فرهنگ است نه از جنس تمدن به معناي برج و بارو، از جنس كوخ است نه كاخ، از جنس انسانيت و قدرت نرم و در اين مصاف بي نظير و به تعبير امام خميني(ره) از جنس پيروزي خون بر شمشير است. كساني كه هستي، قواعد حاكم بر عالم و وظيفه شرعي و الهي خود را بشناسند و به خدا اعتماد كنند، اين معنا را مي‌فهمند.
افروغ، اعتماد امام حسين(ع) به خداوند و اصحاب امام(ع) به ايشان را به عنوان پنجمين پيام عاشورا بيان كرد و گفت: يكي ديگر از پيام‌هاي قيام امام حسين(ع) اعتماد امام حسين به خدا و اعتماد اصحاب ايشان به خود امام حسين است. ياران امام حسين(ع) بر اينكه چه اتفاقي قرار است رخ دهد، هيچ شكي نداشتند و به امام(ع) و راه ايشان كاملا ايمان داشتند.
او عاشورا را به يك كتاب عبرت تعبير و اظهار كرد: از زماني كه امام حسين(ع) در مدينه هستند و دعوت به بيعت مي‌شوند، بيعت را نمي‌پذيرند و سپس عازم سفر حج مي‌شوند، حج را ناتمام مي‌گذارند و حركت مي‌كنند؛ همه اين لحظه‌ها يك الگوي عيني قرآني، يك كتاب عبرت و يك كتاب جامع براي حيات بشريت است. بشري كه مي‌خواهد در برابر زشتي‌ها بايستد و خوب زندگي كند و از گناهان، زشتي و پليدي‌ها نجات پيدا كند، بايد كتاب عاشورا را ورق بزند، بخواند و فهم دقيقي از آن داشته باشد چرا كه عاشورا از هر حيث عبرت است. عاشورا تجلي عيني پيام خدا و هدف از خلقت انسان است كه عبوديت باشد.
افروغ با بيان اينكه معرفت و درك قيام امام حسين(ع) به خوبي منتقل نشده است، گفت: عده‌اي ممكن است ناآگاهانه، خرافاتي را چاشني حركت و قيام امام حسين(ع) كنند كه اين حركت را كم‌ارزش و ناچيز جلوه مي‌دهد. معتقدم، اوج عظمت امام حسين(ع) اين است كه به مثابه يك بشر متعالي، مهذب، كريم و عزيز، زمان‌شناس، نكته بين و در اوج عبوديت الهي تشخيص مي‌دهد كه امروز بايد خون دهد تا اسلام نجات پيدا كند. پيروزي در ريخته شدن خون است نه در غلبه ظاهري بر يزيد. پيام قيام امام حسين(ع) پيام خون است. يعني بايد خون ريخته شود، اسارتي گرفته شود تا آن پيام تاريخي منتقل و براي همه تاريخ و اعصار درس عبرتي شود.
او افزود: نياز به اين تعابير كه في‌المثل عده‌اي و لشكري بيايند و به امام حسين كمك كنند تا فايق آيد. اين نگاه ظاهربينانه و سخت‌افزارانه است. پيام عاشورا در وجه عرض تاريخي آن است، نه وجه طولي آن. در وجه فرهنگي آن است، نه تمدني آن. در وجه كوخي آن است، نه كاخي آن. بايد به اين نكته توجه كنيم كه تاريخ و انسان لايه‌هاي ديگري هم دارد كه امام حسين با قيام خود يادآور آن لايه‌ها مي‌شود. لايه‌اي كه اهل حكمت و عرفان متوجه آن هستند. اين استاد جامعه‌شناسي در پاسخ به اينكه چرا امروز برخي از كشورهاي اسلامي، از قيام امام حسين(ع) درس نگرفته‌اند و جنگ و خونريزي را به جاي فداكاري در پيش مي‌گيرند؟ گفت: متاسفانه به پيام‌هاي قيام امام حسين(ع) توجهي نداريم، يكي از نمونه‌هاي عدم توجه اين است كه ميان دو مذهب تشيع و تسنن محورهاي وحدت بسياري از جمله خدا، نبوت، معاد، حج، جهاد، زكات، نماز و روزه و بسياري از معارف عقيدتي، اخلاقي و فقهي وجود دارد، اما وحدت اين دو بسيار كم است. اين در حالي است كه ميان اسلام و مسيحيت محورهاي وحدت كمتري وجود دارد، اما به مراتب گفت وگوي بين اديان اسلام و مسيحيت بسيار پيشرفته تر از گفت‌وگوي درون ديني يعني شيعه و سني است؛ اين مساله موجه و قابل قبول نيست و بايد براي آن فكري انديشيد. بايد به جهانيان، به ويژه اهل تسنن آموخت كه حسين(ع) براي نجات بشريت و اسلام و مسلمين قيام كرد. اگر كسي ادعاي مسلماني دارد، بايد قدردان اين الگو و اسوه و عزادارانش باشد. چه معنا دارد كه عده اي به نام اسلام، به كشتار دسته جمعي عزاداران و با شيوه‌هاي غير‌انساني و بعضاً در پوشش دين‌خواهي مبادرت ورزند.
او ادامه داد: اگر اسلام را به دست يك سلفي و ظاهرگرا بسپاريم، يك درك از اسلام به دست مي‌دهد، اما اگر اسلام را به دست يك اصولي، عارف مسلك و حكيم دهيم، يك نسخه ديگري ارائه مي‌دهد. بايد تلاش كنيم اسلام شناسي دقيقي به دست بياوريم و بيشتر به محورها و اصول مشتركمان توجه كنيم و ضرورت‌هاي زماني و مكاني را متوجه باشيم. بفهميم كساني جهان اسلام را با اختلاف و تفرقه مواجه كرده‌اند كه خود بويي از خدا و ايمان الهي نبرده‌اند. وقتي مقاله «نبرد تمدن‌هاي هانتينگتون» را مطالعه كنيم، متوجه مي‌شويم نويسنده، با رندي بسيار و مضموني دوگانه، مي‌كوشد تا سنگري به نام مسيحيت براي تمدن امروزين غربي درست كرده و بر خلاف روح مشترك توحيدي اديان، از اين سنگر و با دروغ‌هاي مكرر، بستر و تهديدي براي يك نبرد تمدني دست و پا كند، هرچند رندانه نيز مي‌كوشد در آخر به گونه‌اي نتيجه‌گيري كند كه بايد به برون رفت از اين دعوا نيز توجه و مقداري عاقلانه تر رفتار كرد. در حالي كه روح اين مقاله همه حكايت از اين مي‌كند كه تمدن و فرهنگ و پيام مسيحيت را با تمدن مدرن آمريكايي گره زده است.
بنيادگرايي به معناي تفكر سلفي، سمي مهلك براي وحدت مذاهب اسلامي است
افروغ، ريشه دعواهاي امروز در كشورهاي اسلامي را صرفاً داخلي ندانست و اظهار كرد: همگان بايد متوجه باشيم كه بنيادگرايي به معناي رايج آن و به معناي تفكر سلفي، سم مهلكي براي وحدت ميان مذاهب عمده اسلامي همچون شيعه و سني است. دعواهاي امروز جوامع اسلامي، صرفاً ريشه داخلي ندارد، اگر هم داخلي است، علما بايد از طريق گفتوگو با اين ريشه‌ها مقابله كنند، آنها را بَر كَنند و به وحدت برسند در اين صورت وحدت علما به مردم نيز منتقل مي‌شود، اما اگر علما كناره گيري كنند، يك عده انسان‌هاي كم سواد، ميدان دار مي‌شوند و به توده‌ها خط مي‌دهند.
سوگمندانه شاهديم كه عده اي عمليات انتحاري انجام مي‌دهند و برادران مسلمان خود را به دليل جهل به شهادت مي‌رساند. او افزود: توجه به نوع مواجهه امام حسين (ع) از ابتدا تا انتها، نبرد اخلاقي ايشان در برابر جنگ ناعادلانه و ناجوانمردانه دشمن، سخنان و گفت وگوي امام حسين(ع) و به طور كلي حائز اهميت قرار دادن پيام‌هاي عاشورا ما را در برطرف ساختن بسياري از مشكلات جوامع كمك مي‌كند، به ويژه توجه به آخرين پيام اين قيام كه «ان لم يكن دين و كنتم لا تخافون المعاد فكونوا احراراً في دنياكم» (اگر دين نداريد و از روز معاد هم ترسي نداريد، حداقل در دنياي خود حُر و آزاده باشيد)، با اين تعبير كه بين ايمان واقعي و حريّت تنافيي وجود ندارد و در واقع ايمان به خدا مكمل حريّت و آزادگي و مؤيد آن است و البته روشن است كه بين دين جاهلانه، ابزارگرا، ظاهرگرا و حُريّت و آزادگي هيچ سازگاري وجود ندارد. در واقع عقل آزادانديش و حُر بهتر از دين فاسقانه، ظالمانه و جاهلانه است.
افروغ، عاشورا را فرصتي براي رسيدن به يك معروف‌شناسي و منكر‌شناسي عميق عنوان كرد و گفت: با عاشورا مي‌توانيم به يك معروف‌شناسي درست و عميق دست يابيم و اسير معروف‌شناسي‌ها و منكر‌شناسي‌هاي يك‌سويه، متحجرانه و اخباري نشويم، چرا كه در نتيجه سپردن معروف‌شناسي و منكر‌شناسي به يك رويكرد سلفي و متحجر، چيزي عايدمان مي‌شود كه متأسفانه هم‌اكنون در بخشي از جهان اسلام با آن روبرو هستيم.
سه شنبه 3 دي 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مردم سالاری]
[مشاهده در: www.mardomsalari.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 84]
-
گوناگون
پربازدیدترینها