واضح آرشیو وب فارسی:باشگاه خبرنگاران جوان: گله بايد كرد از همه كساني كه درد ما را ميدانند و گامي بر نميدارند!
در متن زير بيانيه كانون هواداران داماش به مناسبت تحولات اخير باشگاه آمده است كه ميتوانيد مشاهده كنيد.
به گزارش گروه ورزشي باشگاه خبرنگاران، بيانيه كانون هواداران داماش بمناسبت تحولات اخير باشگاه در زير آمده است كه ميتوانيد آن را مشاهده كنيد.
چله ي زمستاني ما حسرت بهار را مي كشد
"مي توان فرزانگي خويش را ناقوس وار به صدا در آورد؛ اما دكان داران در بازار با جِرَنگ جِرَنگِ سكه هايشان صداي آن را مي كُشند. فردريش نيچه "
اين روزها همه چيز ملتهب است. هوادار به يكسري از ارزش ها پايبند گرديده و وقتي به باورهايش آسيب مي رسد، به دنبال مقصر مي گردد. بازيكن از نظر مالي دچار مشكل شده و توان و مقاومتش در برابر آوار مصايب در حال شكستن است. باشگاه خود را در مواجهه با مشكلات و رفع آنها، تنها مي بيند و به اين باور رسيده كه صدايش را كسي نمي شنود.
گله بايد كرد از همه كساني كه درد ما را مي دانند و گامي بر نمي دارند، قدرتش را دارند و سنگ ريزه اي حتا جابجا نمي كنند، بر صدر نشسته اند و پايين تر را نمي بينند. نمي بينند، نمي شنوند، نمي گويند. نه ... نمي خواهند ببينند. نمي خواهند ببينند كه عزيزدردانه رشتي ها نفس هاي آخرش را كشيده و حالا به كما رفته است! نمي خواهند ببينند كه فرزندي كه با خون دل بزرگش كرديم حالا نفس كشيدن را از ياد برده است.
اينجا در رشت، شهر باران هاي نقراه اي و شاليزارهاي پر بركت، ساختمان هاي سر به فلك كشيده و شهرك هاي صنعتي چند صد ميلياردي، مسئولان پر مدعا و خوش صحبت، مديران عاشق خدمت و علاقه مند به ميز و صندلي البته! جا براي نفس كشيدن داماش تنگ و تنگ تر شده است. داماش در زادگاه خودش غريب و تنهاست، تنهاتر از ميرزا در كوهستان منتهي به مرگ. تنها تر از شهيدان در خون غلتيده شده اش. تنها تر از مردمي كه تنها سهم خواهي شان از دنيا آه حسرت است و دريغ.
امروز در اين نقطه ي صفر، سكوت و درد و مصيبت، نه قرار است استاندار تازه بر مسند نشسته پاسخي به نامه هاي دردمند داماش بدهد و نه تيغ نماينده شهرمان برندگي لازم را دارد. نه فرياد دردمندانه هوادار به گوش كسي مي رسد و نه ناله هاي بازيكنانمان. تو گويي همه به انتظار نشسته اند تا داماش مان چشم ببندد تا براي گرفتن زير تابوتش مسابقه راه بيفتد. همه چشم انتظار خاموشي داماش هستند تا اين فرزند پر دردسر را از سر واكنند.
همه ... اما ما بلند مي شويم، چه آقاي استاندار پاسخ دردنامه هاي ما را بدهد و چه ندهد، چه نماينده مجلس كمك بكند و چه نكند، چه ديگر مسئولان به اين تيم نگاهي بكنند و چه نكنند.. ما بر خواهيم خواست و اين يلداي زمستاني را به بهاراني سبز پيوند خواهيم داد. اما ... اما هرگز يادمان نمي رود كه در اين برهوت انسانيت چه كساني دستمان را فشردند و چه دوست نماياني خنجر به پشت مان كردند.
ما، يعني همه ي آنها كه دلشان به عشق داماش شهرباران مي تپد اين روزهاي سرد و سياه را عشق و شوق بهار شماره مي كنيم تا روزي كه بايد....
كانون هواداران داماش شهر باران
انتهاي پيام/
دوشنبه 2 دي 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: باشگاه خبرنگاران جوان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 46]