آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
دستگاه آب یونیزه قلیایی کره‌ای
راهنمای انتخاب شرکت‌های معتبر باربری برای حمل مایعات در ایران
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تست‌شده و 100٪ عملی)
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1871317875
طالقاني: مرام پهلواني ارزان شده/ با من كه ادعايي نداشتم چرا اين كار را كردند؟
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاين: طالقاني: مرام پهلواني ارزان شده/ با من كه ادعايي نداشتم چرا اين كار را كردند؟
به گزارش خبرگزاري خبرآنلاين؛ هنوز هم بغض ادامه دارد، نه براي اينكه رئيس نيست، چرا كه خودش مي گويد: «من نمي خواستم بمانم» تنها به خاطر بي احترامي. او خودش را خيلي كنترل مي كند تا اشك هايش سرازير نشوند اما اعتراف كرد كه جمعه شب در ماشين بغضش تركيد. او كه به قول خودش 11 ماه هم به زور در فدراسيونش مانده، تنها براي تشكر به مجمع رفت، آن هم با اجازه هم راهش ندادند. شايد او هم قرباني جنگ سرد وزارت ورزش و كميته المپيك شده؛ قرباني قبل از انتخابات كميته ملي المپيك. جمعه شب بغضش در تلويزيون تركيد، طوري كه مردم ايران هم همراه او بغض كردند. با آقاي طالقاني كه يك عمر به همه روي خوش نشان داده چرا اين كار را كردند؟ خودش در اين مورد مي گويد: «با لطفي كه رسانه ها و مردم به من داشتند، احساس كردم كه جامعه هم بغض كرده بود. با اين بي حرمتي ها مرام پهلواني بسيار ارزان شده است. من 50 سال در ورزش هستم، يك نفر بگويد كه محمدرضا طالقاني در اين مدت به كسي بي ادبي كرده است. بدترين حرف ها را در يك سال اخير شنيدم اما هيچ چيز نگفتم، نه به خاطر اين كه جامعه مرا شناخته و روي من حساس است. روز جمعه كه من ماشين نداشتم، هر كس كه مرا مي ديديد مي خواست سوارم كند. براي من بوق مي زدند و مي گفتند «اينها تو را بيرون كردند اما تو در قلب مردم جا داري» اين لطف مردم است كه براي من يك دنيا ارزش دارد. افرادي كه از آنها شناختي نداشتم، با من تماس گرفتند و گريه كردند. جامعه اين بي حرمتي ها را نمي پذيرد.»
دوشنبه 2 دي 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
-