واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: ليونل مسي بايد از بارسلونا برود!
بارسا و مسي همه چيز به يكديگر داده اند. ديگر كاري براي انجام دادن و افتخاري براي كسب كردن و قله اي براي درنورديدن و راه ناپيمودهاي براي رفتن نمانده است. گوارديولا هم در بارسا همه چيز به دست اورد و همه جور افتخاري را به كارنامه تيم محبوبش اضافه كرد؛ اما سرانجام گاهي وقت رفتن فراميرسد!
عصر ايران؛ پرناز صديق - اختلاف اخير ليونل مسي و نايب رئيس باشگاه بارسلونا، مهمترين خبر فوتبال اسپانيا در يكي دو رروز گذشته بوده است. ماجرا از اين قرار است كه خاوير فائوس، نايب رئيس بارسلونا، در گفتگويي اعلام كرد نيازي نيست كه هر شش ماه يكبار قرارداد مسي بازنگري شود و شرايط قرارداد به سود مسي بهبود يابد. مسي هم در واكنش به اين حرف، فائوس را به بياطلاعي از فوتبال متهم كرد.
پس از آن هم جوردي ماخو، نامزد سابق رياست باشگاه بارسلونا، به مسي توصيه كرد ساكت باشد و با حرفهايش براي باشگاه دردسر درست نكند. وي همچنين مسي را از مسائل اقتصادي و مديريتي بارسلونا بياطلاع دانست و افزود كه راي خاوير فائوس، راي اكثر شركا و سهامداران باشگاه بارسلونا است. او در پايان حرفهايش گفت: "هيچ كسي نمي تواند تصميمات استراتژيك بارسلونا زير سوال ببرد. بارسلونا فراتر از مسي است. مسي بهترين بازيكن دنياست ولي نمي تواند بارسا را تحت فشار بگذارد."
فارغ از مرور اين اختلاف خبرساز، اين يادداشت در پي طرح موضوع ديگري است و ان اينكه: ليونل مسي بايد از بارسلونا به باشگاه ديگري برود!
چرا مسي بايد بارسلونا را ترك كند؟ در ضرورت اين خروج و وداع، چندين دليل ميتوان اقامه كرد:
1- مسي اكنون سالهاست كه در بارسلونا بازي ميكند و طبيعي است كه حضور دائمي در يك باشگاه، معمولاً به تدريج انگيزههاي يك بازيكن را كاهش ميدهد. اگر چه استثانائاتي مثل مالديني و بارهسي هم وجود داشتهاند كه سالها در ميلان بودند ولي اولاً اينها استثناء بودند، ثانياً همين چهرهها نيز هميشه در ميلان با طراوت نبودند، ثالثاً كاهش طراوت و تازگي در بازي يك مهاجم، به مراتب بيشتر خودنمايي ميكند تا در بازي يك دفاع آخر يا بك چپ.
ليونل مسي در سال 2013، در مجموع چهرهاي خسته بود كه نشاط هميشگياش را نداشت. مسي در سال 2013 تقريباً شبيه سال آخر حضور رونالدينيو در بارسلونا بود. خوب بود ولي نه مثل هميشه. از اوج فاصله گرفته بود. البته هر بازيكني ممكن است در برههاي از روزهاي اوجش فاصله بگيرد، ولي اين براي بهترين بازيكن جهان چندان خوب نيست. گذشته از اين، مسي بعيد است كه در بارسلونا بتواند همچنان مثل سابق در اوج باقي بماند. توضيح علت اين امر، دليل دوم ضرورت خروج مسي از بارسلونا است.
اينيستا و مسي و ژاوي
2- ليونل مسي در بارسلونا به پشتوانه بازي سازي و حمايت ويژه ژاوي و اينيستا آن همه پرفروغ بود. ژاوي و اينيستا بهترين پاسها را به او ميدادند. اينيستا البته كمتر از ژاوي به مسي پاس گل ميداد ولي در فضاسازي براي مسي، نقش بيشتري داشت. پنج سال است كه ژاوي و اينيستا موتور گلزني مسي در بارسلونا بودهاند. ژاوي اكنون ديگر آشكارا طراوت سابق را از دست داده است. او 34 ساله است و جام جهاني 2014 احتمالاً پايان كارش در تيم ملي اسپانيا خواهد بود. اگر چه ممكن است پس از جام جهاني، يكي دو سال ديگر هم در بارسا بماند ولي او ديگر ژاوي سالهاي 2006 تا 2012 نيست. كارهاي بزرگش را در فوتبال جهان انجام داده، همه افتخارات تيمي ممكن را كسب كرده و اكنون به تدريج به روزهاي استراحت و بازنشستگي فكر ميكند. بزرگترين پاسور دنيا هم كه باشي، بالاخره روزي بايد كفشهايت را بياويزي!
آندرس اينيستا ولي 31 سال دارد. او هم اگر چه كمي افت كرده، ولي هنوز فاصله زيادي با اينيستاي چهار سال اخير ندارد. اينيستا احتمالاً تا جام ملتهاي 2016 در تيم ملي اسپانيا بازي خواهد كرد ولي طبيعي است كه پس از سالها تلاش و درخشش در بالاترين سطح فوتبال جهان، ديگر پس از 32 سالگي، به خوبي سالهاي جواني اش نباشد. به علاوه كه در غياب ژاوي، و يا در شرايط افت كيفي ژاوي، اينيستا هم در بارسا به خوبي قبل نخواهد بود. بنابراين دوران ژاوي و اينيستا اندك اندك رو به پايان است و فروغ مسي 27 ساله نميتواند تا پنج شش سال ديگر هم متكي به درخشش ژاوي و اينيستا باشد.
29 سالگي، يعني پس از رفتن ژاوي از بارسا و كمفروغ شدن اينيستا، زمان خوبي براي ترك بارسلونا از سوي مسي نيست. 27 سالگي، زمان بهتري است! مسي مثل زيدان نيست كه تازه در سن 27 سالگي به قله فوتبال جهان رسيد و در 31 سالگي از يوونتوس به رئال رفت. مسي اكنون كه 27 ساله است، دست كم پنج سال است بر بام فوتبال جهان ايستاده است. درخشش زودهنگام افت زودهنگام را نيز در پي دارد. اين قاعدهايست كه شامل حال ژاوي و اينيستا و مسي هم ميشود. چنانكه پلاتيني هم زود درخشيد و در 31 سالگي در اوج كنار رفت.
3- ترك بارسلونا و حضور در باشگاهي ديگر، چالشي بزرگ براي مسي است. او در اين صورت اول به خودش و سپس به ديگران ثابت ميكند كه صرفاً نان بارسلونا را نميخورد بلكه هر جا برود بهترين بازيكن جهان است. گوارديولا اكنون در بايرن مونيخ در پي اثبات اين نكته است كه او در جايي غير از بارسا نيز بهترين مربي جهان است. چرا مسي اين كار را انجام ندهد؟ رونالدو هم در منچستريونايتد در اوج بود ولي به رئال آمد و در مادريد هم موفق شد به همه ثابت كند رونالدو هر جا كه باشد رونالدو است!
دي دي، ستاره بزرگ تيم ملي برزيل در جام جهاني 1958، سالها بازيساز برزيليها بود اما وقتي كه به رئال مادريد آمد، در كنار دياستفانو محو شد و نتوانست آن ديدي هميشگي باشد. آيا مسي اگر به بايرن مونيخ برود، به سرنوشت ديدي دچار ميشود؟ بسيار بعيد است. ليونل مسي در تيمي مثل بايرن مونيخ ميتواند تجربه بزرگ جديدي را از سر بگذارند؛ تجربهاي تازه از بزرگي و درخشش در جهان فوتبال.
4- اين روزها ديگر خيليها به اين نتيجه رسيدهاند دوران پرفروغ بارسا گذشته است. حتي هواداران اين تيم هم الان ديگر تيمشان را مدعي اول فتح ليگ قهرمانان اروپا نميدانند. بايرن مونيخ و بورسيا دورتموند كه چند سال پيش راحت به بارسا ميباختند، سال گذشته نشان دادند كه غولهاي فوتبال اسپانيا را چه آسان شكار ميكنند! اينكه مسي سرنوشت خودش را به تيكي تاكاي بارسايي گره بزند، خيلي عاقلانه نيست. دوران بارسا گذشته است ولي دوران مسي لزوماً سپري نشده. او ميتواند با انتخابي عاقلانه، در تيمي ديگر طراوت و تازگي و درخشش و برتري را تجربه كند.
آگرو در منچسترسيتي و توز در يوونتوس، بسيار عالياند. فوتبال آنها هم شبيه مسي است ولي در تيمهاي ايتاليايي و حتي انگليسي نيز ميتوانند پرفروغ باشند. ليونل مسي ميتواند پس از خروج وين روني، به منيونايتد برود و دوران جديدي را از سر بگذارند. جز مورد استثنايي مايكل اوون، كدام بازيكن بزرگي از رفتن به منچستر پشيمان شده است؟
ليونل مسي به راحتي ميتواند تيمهايي چون آرسنال و منچستريونايتد و چلسي و ليورپول را به قله فوتبال اروپا برساند و ديگر شنونده اين طعنه هميشگي نباشد كه او در جاي ديگري جز بارسا نميتواند بهترين بازيكن جهان باشد. مارادونا در بارسلونا، جواناول فوتبال جهان بود ولي به ناپل هم كه رفت، چيزي از او كم نشد هيچ، بهترين بازيكن جهان هم شد. مسي هم ميتواند به راه ديهگو برود.
سلطه بارسلونا بر فوتبال اروپا، تمام شده است. مسي در بارسلونا به همه افتخارات ممكن سيده است. دو قهرماني در چمپيونز ليگ، پنج قهرماني در لاليگا، چهار توپ طلا، سه كفش طلاي اروپا، سه آقاي گلي در چمپيونز ليگ، دو آقاي گلي در لاليگا، به ثمر رساندن 91 گل در يك سال و ...
بارسا و مسي همه چيز به يكديگر داده اند. ديگر كاري براي انجام دادن و افتخاري براي كسب كردن و قلهاي براي درنورديدن و راه ناپيمودهاي براي رفتن نمانده است. گوارديولا هم در بارسا همه چيز به دست اورد و همه جور افتخاري را به كارنامه تيم محبوبش اضافه كرد؛ اما سرانجام گاهي وقت رفتن فراميرسد! مسي اگر همانند گوارديولا زيرك باشد و بخواهد درِ تازهاي بر خود بگشايد، بايد از بارسلونا به تيم ديگري برود. بهترين تيم، بايرن مونيخ به نظر ميرسد!
يکشنبه 1 دي 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 117]